واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - رامتین شهبازی اخیرا فیلمهای فارسی را در سوپرمارکتها میبینیم که نگاه تحسینآمیز منتقدان را به عنوان یک عامل تبلیغاتی برای فیلمها جعل میکنند که این نگاه به هیچ وجه سالم نیست. زمانیکه برای خرید به سوپر مارکت میروم، در طول مدتی که منتظرم آنچه خریداری کردهام آماده شود، سری هم به سبد فیلمهایی میاندازم که به تازگی به بازار آمدهاند. خیلی از این فیلمهای ویدئویی که توسط موسسات تولید میشوند اسامی دارند که شبیه شوخی است و برای لحظهای میتواند مبنای گفتوگوی من با صاحب مغازه باشد.این فیلمها را تا همین اندازه میتوان جدی گرفت و بس. به هر حال همینطور که فیلمها را نگاه میکردم، چشمم به نام فیلمی افتاد به نام «سرسپرده». نگاهم به جلد آن بود که ناگهان یک جمله توجهم را بیشتر به خود جلب کرد: تحسینشده توسط منتقدان سینمای ایران. بعد از خواندن این جمله دوباره به جلد فیلم دقت کردم. نام کارگردان را دیدم و ترکیب بازیگران و.... کارگردان را نمیشناختم، اما ترکیب بازیگران را چرا. در طول مسیر که به خانه باز میگشتم با خودم فکر میکردم این کدام فیلم بوده که تحسین منتقدان را به همراه داشته و من تاکنون آن را ندیدهام. روز بعد که به سوپرمارکت رفتم، تصمیم گرفتم آن را بخرم. فیلم را گرفتم و در شلوغی این روزهای پایان سال آن را در دستگاه گذاشتم. همان 10 دقیقه اول کافی بود تا بفهمم با چه فیلمی طرف هستیم. یک فیلم مبتذل فارسی که کوچکترین آداب فیلمنامهنویسی و فیلمسازی در آن رعایت نشده بود. بازهم به جلد فیلم رجوع کردم تا ببینم نکند فیلم را اشتباه گرفتهام. دیدم نه، خودش است. همان جمله تحسینشده منتقدان سینمای ایران همچنان توی چشم میزد. در جلد دیویدیهای خارجی که این روزها به کثرت در دستان مردم دیده میشود، اگر هم قرار است از نظر منتقدان به عنوان عاملی تبلیغاتی استفاده شود، حداقل نام نشریه و نام منتقدی که درباره این فیلم جایی مطلبی نوشته و بعد احتمالا ستارهای به فیلم داده روی آن درج میشود. اما هر چقدر فکر کردم و تمام معیارهای نقدنویسی را که در این سالها برای تمییز یک فیلم خوب از بد را کنار هم گذاشتم و عامل سلیقه را هم تا حد بالایی در آن دخیل کردم، متاسفانه نتوانستم خودم را قانع کنم که کدام منتقد میتوانسته از فیلم «سرسپرده» خوشش بیاید و آن را تحسین کند. حالا بیفزایید این منتقد جمع هم بسته شده و به واژه منتقدان تبدیل شده، یعنی اینکه احتمالا بیش از یک منتقد این فیلم را دیدهاند و آن را تحسین کردهاند. جالب اینجاست که این روزها بسیاری از مدعیان فیلمفارسی دائم در بوق میکنند که مردم اصلا منتقدان را نمیشناسند و نمیدانند منتقد سینما بودن یعنی چه و... اما زمانیکه فیلمهایشان را در بازار عرضه میکنند از همین منتقدان برای تبلیغ فیلم خود استفاده میکنند. منتقدان کارشناسان سینما هستند و زمانیکه فیلمی را تحسین میکنند (منتقدنماها و سلیقه را در این زمینه منها میکنم) حداقل میتوان امیدوار بود آن فیلم از حیث مضمون و ساختار چند گام از فیلمهای دیگر پیش است، اما ناگهان فیلمی به بازار میآید که با نگاه استاندارد میلیونها سال نوری فاصله دارد و عنوان تحسینشده منتقدان سینمای ایران را بر پیشانی میزند نه تنها نگاه تعدادی کارشناس را جعل کرده که مخاطب خود را نیز فریب میدهد.بسیاری از فیلمسازانی که این روزها کمدیهای سخیف و یا فیلمفارسی میسازند، میگویند نگاه منتقدان را چندان جدی نمیگیرند و کار خود را انجام میدهند. آنها میدانند یک محصول فرهنگی تولید نمیکنند، بلکه در پی فروش کالایی به مردم هستند که میتواند پفک نمکی باشد، فیلم باشد یا آدامس، اما اینکه ما بخواهیم با فیلمسازی کاسبی بکنیم و بعد با جعل نگاه تعدادی کارشناس کار خود را موجه جلوه دهیم، مصداق عینی ضرب المثل شتر سواری دولا دولاست. در هرحال اینگونه جعل عنوان را به هیچ وجه نگاه سالمی نمیبینم. این اتفاقی که افتاد میتواند فتح باب باشد برای آنانکه فیلم بد میسازند و بدشان نمیآید از این رهگذار منتقدان فیلم را نیز بینصیب نگذراند. بازهم به یاد یک جمله مصداقی میافتم؛ حالا که غرق میشویم بد نیست عدهای را نیز با خود به زیر بکشیم. از دوستانم در صنف منتقدان میخواهم این مسئله را به طور جدی مورد پیگیری قرار دهند تا اتفاقی که در «سرسپرده» افتاده در فیلمهای دیگر تکرار نشود و تنها فیلمی از تحسین منتقدان برخوردار شود که حداقل نویسنده چند نشریه و از اعضای انجمن منتقدان سینمای ایران به طور رسمی از آن حمایت کرده باشند.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 243]