واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - کیوان کثیریان ناصر تقوایی یکی از نوابغ و استثناهای سینمای ایران است. فیلمساز باتجربهای که کم فیلم میسازد ولی از استادان سینما به حساب میآید. در کارنامه فیلمسازی تقوایی 69 ساله، طی 40 سال فعالیت، تنها 6 فیلم بلند و یک اپیزود از فیلم بلند (اپیزود «کشتی یونانی» از مجموعه «قصههای کیش» - 1377) دیده میشود که سه تای آن را قبل از انقلاب و سه تا را پس از انقلاب ساخته است. تقوایی درسال 1355 یک سریال مشهور هم ساخته که مردم او را بیشتر با این مجموعه میشناسند. «دایی جان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد، از سریالهای ماندگار تلویزیون ایران است و باعث میشود کارنامه سینمایی تقوایی را قبل از انقلاب پربارتر بدانیم. اما پیش از همه اینها تقوایی مستندساز بوده. «تاکسیمتر» که در سال 1346 برای تلویزیون ساخته شد، نخستین فعالیت او در عرصه فیلمسازی محسوب میشود. مستندهایی چون «مشهدقالی»، «فروغ فرخزاد»، «اربعین» و «بادجن» مهمترین مستندهای تقواییاند. او پس از انقلاب نیز مستند «تمرین آخر» (1383) را با موضوع تعزیه ساخت. تقوایی فیلم کوتاه تحسینشده «رهایی» (1350) را هم در کارنامه دارد. این فیلم در هشت جشنواره مهم جهانی از جمله جشنوارههای ونیز، سانفرانسیسکو و جیفونی جایزه گرفت. تقوایی که متولد آبادان است، در سال 1344 ، درسال قبل از آنکه خودش پشت دوربین یک فیلم کوتاه مستند بایستد، جزو کارکنان فنی فیلم معروف «خشت و آیینه» ساخته ابراهیم گلستان بود و زیر و بم فیلمسازی را همانجا آموخت. ناصر تقوایی از معدود سینماگران ایرانی است که ادبیات را خوب میشناسد و به قول خودش عاشق ادبیات است. او دانشآموخته ناتمام رشته ادبیات فارسی است و یک مجموعه داستان هم منتشر کرده که توقیف شد با نام «تابستان همانسال» که مشتمل بر هشت داستان به هم پیوسته است. مدتی هم سردبیر مجله ادبی هنر و ادبیات جنوب بود. شاید همین نکته باعث شده تقوایی درآثارش، بیشتر از همه سینماگران ایرانی به اقتباس ادبی توجه نشان دهد. «آرامش در حضور دیگران» (1349) براساس نوشته غلامحسین ساعدی، داستان یک سرهنگ بازنشسته و روابط او با دخترانش را روایت می کند که البته توقیف هم شد. در این فیلم شاعران سرشناسی چون محمدعلی سپانلوو منوچهر آتشی در نقش خودشان بازی کردند. «صادق کرده» (1351) نوشته خود تقوایی بود که سعید راد، محمدعلی کشاورز و عزتاله انتظامی در آن بازی میکردند. این تنها فیلمی است که تقوایی در آن از فلاشبک استفاده کرده که اتفاقا فرم مورد علاقهاش هم نیست. «نفرین» (1352) نوشته تقوایی براساس داستان نه چندان برجسته «باتلاق» نوشته میکا والتاری ساخته شد. بهروز وثوقی، جمشید مشایخی و فخری خوروش در فیلم بازی کردند و فیلم گرچه با اقبال عمومی مواجه نشد اما فیلم مورد علاقه تقوایی و منتقدان است. «ناخدا خورشید» (1365) که اقتباسی از «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است به گمان بسیاری برترین اقتباس سینمایی سینمای ایران محسوب میشود و بیتردید تسلط شگرف تقوایی برادبیات و البته اقتباس، کارگردانی استادانه در کنار بازیهای درخشان از امتیازات فیلم به حساب میآید. این فیلم جایزه یوزپلنگ برنز جشنواره مهم لوکارنو را هم گرفت. «ای ایران» (1368) نوشته تقوایی با درونمایه هویت ملی و با بازی درخشان اکبر عبدی، حسین سرشار و غلامحسین نقشینه، موسیقی استادانه ناصر چشمآذر و فیلمبرداری محمود کلاری در لوکیشن ماسوله ساخته شد. فیلم به دلایلی از بخش مسابقه جشنواره فجر کنار گذاشته شد. «کاغذ بیخط» (1380) نوشته تقوایی و مینو فرشچی آخرین فیلم تقوایی تا به امروز است. گرچه فیلم به گمان برخی، قوت فیلمهای دیگر تقوایی را ندارد ولی همچنان استادانه و دقیق کارگردانی شده. در این فیلم آخرین بازی سینمایی مرحوم جمیله شیخی دیده شد و یکی از بهترین بازیهای هدیه تهرانی و خسرو شکیبایی. اما آنچه تقوایی را به عنوان یک استثنا در سینما مطرح می کند تنها کیفیت بالای آثارش نیست، بلکه انبوه کارهای ناتمامی است که در کارنامه دارد. مطمئنا مقصر تمام این «ناتمامها» خود تقوایی نیست و در برخی از موارد شرایط و وقایع مختلف نیز سهیم بوده اند ولی درهرحال تقوایی بیش ازحد کم کار بوده و این اتفاق خوبی نیست. جدا از تحصیلات ناتمام ادبیات و همچنین حقوق و ازدواجی ناتمام با شهرنوش پارسی پور، او چندین کارسینمایی و تلویزیونی ناتمام هم دارد. مجموعه تلویزیونی «داستانسرایان» (1357) که به زندگی وآثار نویسندگان نام آور ادبیات معاصر می پرداخت، از آن جمله است. او پیش از انقلاب قرار بود، «شوهر آهو خانم» نوشته علیمحمد افغانی را هم بسازد که نشد. همچنین شد سرنوشت رمان پلیسی «کنفرانس تهران» نوشته تورج فرازمند. او پس از انقلاب پروژه عظیم «کوچک جنگلی» نوشته خودش را در سال1362 نیمهکاره گذاشت و دو پروژه مشهور «زنگی و رومی»(1381) و «چای تلخ» (1382) نیز همچنان ناتمام رها شدهاند. برخی تهیهکنندگان از دردسرها و دشواریهای کارکردن با او سخن گفتهاند و برخی، وسواسهای افراطی و سرعت پایین تقوایی را دلیل راغب نبودن تهیهکنندگان برای سرمایهگذاری روی آثار او و در نتیجه کمکاریاش قلمداد می کنند. برخی دیگر نیز مشکل تقوایی را بیمهریهای مدیریت دولتی سینما به او میدانند. اما آنچه مسلم است، فیلمساز برجسته و متفکر سینمای ایران با این کمکاری افراطی، هم خود را از نعمت سینما محروم کرده و هم سینمای ایران را از وجود خود و این ماجرا، یکی از تلخترین حقایق سینمای ماست. این مطلب در شماره دی ماه ماهنامه پردیس به چاپ رسیده است.54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]