محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799442057
یکی از علائم ظهور به وقوع پیوست : داروخانه ی معنوی ، ارتباط با خدا
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: به گزارش خبرگزاری مهر: تلسکوپ چاندرا به تازگی تصویری شگفت انگیز از
سحابی را به ثبت رسانده و به زمین ارسال کرده است که مشابه دست انسان بوده و
تمامی انگشتان دست در آن قابل تشخیص است...
و اما احادیث مربوط به ظهور کف دست روشنی در آسمان :
علائمی که پیش از وقوع صیحه تحقّق مییابد
در
اخبار رسیده از ائمه معصومین اشاره گردیده است که پیش از ظهور یوسف ، قائم
منتظر(عج) نشانههایی به وقوع می پیوندد که خود دلالت بر قریب الوقوع بودن
صیحه میکند. در این باب، رسول گرامی مطلب را به اجمال برگزار کرده می
فرمایند که شب دوم از ماه رمضان نشانهای در آسمان پدید میآید:
"یَظهَرُ فیِ السَّماءِ آیَةٌ لِلَیلَتَینِ تَخلوُانِ مِن شَهرِ رَمَضانَ."
"دو شب گذشته از ماه رمضان نشانه ای در آسمان ظاهر میشود."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس، ص35.)
اما شاید بتوان به بفضیل این سخن پیامبر خدا را در کلام امام صادق علیه السلام جست و جو نمود که فرمودند:
"سالی
که صیحه آسمانی شنیده میشود،قبل از آن در ماه رجب نشانهای دیده خواهد
شد. سؤال شد آن نشانه چیست؟ فرمود: سیمایی در قرص ماه دیده می شود و کف دست
روشنی در فضا ظاهر می شود."(کتاب الغیبه : نعمانی، ص134 * بحار الانوار :
مجلسی، ج52: ص233* منتخب الاثر: صافی، 441.)
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
"و وجه و صدر یظهران للناس فی عین الشمس."
"صورت و سینهای در قرص خورشید برای همگان ظاهر میشود."
واکنش مردم
وقوع
صیحه آن زمان است که اختلاف و تشتّت دامنگیر جوامع شده باشد و تفرقه و
جدایی سایه گستر. در آغاز سروشی آسمانی گوش نواز میشود و سپس کف دستی پدید
میآید و بعد از این وقایع صیحه آسمانی طنین افکن میگردد.
امیر المؤمنین علی علیه السلام در فرازی از یک روایت که در باب احوال آخر الزّمان ایراد فرمودهاند میفرمایند:
"...آنگاه
امور مردم هرگز اصلاح نمیشود و هرگز نمیتوانند در اطراف یک محور گرد
آیند، تا هنگامی که منادی از آسمان بانگ بر میآورد: به سوی فلانی بشتابید و
از او دور نشوید. سپس کف دستی در آسمان ظاهر میشود و به سوی او اشاره
میکند."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس؛48* بشارة الاسلام: کاظمی، ص79*
روز گار رهایی: کامل سلیمان، ج2: ص867.)
در روایت بلند بالایی که ابن عقده از امام باقر علیه السّلام نقل می کند:
"...ندای
آسمانی جز در ماه رمضان نخواهد بود که ماه رمضان ماه خدا است و آن بانگ
جبرئیل است که به سوی حق فرا می خواند... ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب
جمعه، شب بیست و سوم رمضان است. هرگز در مورد آن دچار شکّ و تردید نشوید و
گوش فرا دهید، و اطاعت کنید. و در پایان روز صدای ابلیس لعین بلند می شود
که می گوید: فلانی مظلوم کشته شد. این بانگ نا بهنگام گروهی را به شک می
اندازد و گروه کثیری با شکّ و تردید وارد آتش می شوند. نشانه بانگ جبرئیل
این است که به نام قائم عج و نام پدرش ندا می کند. دختران پرده نشین نیز با
شنیدن آن خوشحال می شوند و پدران و برادرانشان را تشویق می کنند که خروج
کنند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص253* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص274* بحار
الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص230و 234و 290و 348و 354* منتخب الاثر: صافی،
ص434و 448و 449.)
در روایتی امام صادق ـ علیهالسّلام ـ به یكی از یاران خود نشانه های ظهور را چنین برمی شمرد:
1. هرگاه دیدی كه حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند.
2. و دیدی كه: ظلم و ستم فراگیر شده است.
3. و دیدی كه: قرآن فرسوده و بدعتهائی از روی هوا و هوس،در مفاهیم آن آمده است.
4. و دیدی كه: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی كه آن را واژگون سازند. 5
. و دیدی كه: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفتهاند.
6. و دیدی كه: كارهای بد آشكار شده و از آن نهی نمیشود و بدكاران بازخواست نمیشوند.
7. و دیدی كه: مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند.
8. و دیدی كه: افراد (به ظاهر) با ایمان سكوت كرده و سخنشان را نمیپذیرند.
9. و دیدی كه: شخص بدكار دروغ گوید: و كسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیكند.
10. و دیدی كه: بچهها، به بزرگان احترام نمیگذارند.
در روایات مربوط به آخرالزمان، سخن از اختلاف در پادشاهی حجاز به میان
آمده است. نکته ي بسیار جالب و عجیبی که دیده می شود، این است که در عصر
حاضر که اکثریت کشورها حکومت جمهوری را پذیرفته اند و حتی تعدادی از
کشورهای عربی همچون عراق، سوریه، مصر، الجزایر و ... نیز صاحب حکومت جمهوری
شده اند،(8) کماکان کشور عربستان توسط حکومت پادشاهی اداره می شود(9) و
این نکته از نظر انطباق با روایات بسیار مهم و قابل توجه است؛ چرا که در
روایات درباره ي حکومت حجاز (عربستان) ذکر شده است که حکومت حجاز در عصر
ظهور، در دست خاندان بنی فلان یا آل فلان است.(10)
« امام صادق (ع) فرمودند:
هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند،
من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد،
مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا
ظهور صاحب الامر (عج) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل
به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی می گوید: سئوال کردم: آیا این
ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: هرگز. »(15)
در عصر حاضر که بنا به نظر بسیاری از علما و محققین، « عصر الظهور » می
باشد، تعداد زیادی از نشانه های ظهور به صورت پی درپی محقق شده اند. با
توجه به این مسئله، ضرورت دقت در وضعیت س*ی*ا*س*ی و نظامی کشورهای منطقه و
تطبیق احتمالی (نه قطعی) حوادث منطقه ي خاورمیانه و جهان بر روایات مربوط
به آخرالزمان، بیش از پیش آشکار می گردد. در این میان، وقایع کشور عربستان
به دلیل اهمیت شهر مکه در مسئله ي ظهور حضرت مهدي (عج) و تحرکات وهابیون در
قرن اخیر، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
نکته ي عجیب تر اینکه، حوادث سالهای اخیر عربستان و به حکومت رسیدن
پادشاه جدید این کشور، لزوم توجه ویژه به روایات آخرالزمانی ییرامون وضعیت
عربستان را دوچندان می نماید.
« ... وقتی عبدالها بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این
اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عج) ادامه یابد. حکومت
های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت های چند ماهه و چند روزه شود
... »(32)
بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، به نظر می رسد که وضعیت خاندان
پادشاهی آل سعود در عربستان، شباهت بسیار زیادی با آخرین خاندان پادشاهی
حجاز در روایات مربوط به آخرالزمان دارد. گرچه این تطبیق قطعی و صد در صد
نمی باشد، اما توجه به آن و پی ریزی مناسبات س*ی*ا*س*ی و نظامی شیعیان با
عربستان بر پایه ي آن، خالی از لطف نمی باشد. بدین صورت که با توجه به
شباهات ذکر شده، شیعیان باید وضعیت داخلی خاندان پادشاهی عربستان را به دقت
زیرنظر گیرند تا اختلافات و جنگهای داخلی عربستان در سالهای آینده،
گریبانگیر آنها نشود. از سوی دیگر، با مشاهده ي اختلافات داخلی در خاندان
پادشاهی عربستان، باید بیش از پیش احتمال نزدیکی ظهور حضرت مهدی (عج) را
داد و مطابق این احتمال، آمادگی ها را در جهت استقبال از آن حضرت و دوری از
فتنه های آخرالزمان، افزایش داد.
ذکر یک نکته ي بسیار مهم: در حین مطالعه پیرامون روایات مربوط به
آخرالزمان، به صفحات اینترنتی فراوانی به زبان عربی برخوردیم که در آنها
نکته ي بسیار عجیب و تأمل برانگیزی بیان شده بود. مسئله از این قرار است
که سایت هاي مذكور، روایتی را از یک کتاب عربی به نام « دویست و پنجاه
علامت تا زمان ظهور امام مهدی (عج): مائتان و خمسون علامة حتی ظهور الامام
المهدی (عج) » نوشته ي علامه سید محمد علی طباطبایی حسني چاپ شده در سال
1419 هجری قمری در شهر بیروت، بیان کرده بودند که در صورت صحت آن، اطلاعات
بسیار ارزشمندی را درباره ي وضعیت عربستان در نزدیکی زمان ظهور به دست می
دهد.(36) با توجه به مطالب گفته شده در سایت های مختلف، در صفحه ي 122 این
کتاب، حدیثی از حضرت محمد (ص) بیان شده است که به قرار زیر می باشد:(37)
« از مسند احمد از پیامبر (ص) نقل شده است: مردی در حجاز حکومت خواهد
کرد که اسمش چون اسم حیوان است؛ هنگامی که او را از دور ببینی، تصور می کنی
که در چشمش کژی (انحراف) وجود دارد و هنگامی که به او نزدیک می شوی، در
چشمش چیزی نمی بینی؛ بعد از او برادرش که نامش عبدالله است، خلافت می
نماید؛ وای بر شیعه ي ما از او.. سپس سه مرتبه تکرار کردند: خبر مرگش
را به من بشارت دهید تا من ظهور حجت را به شما بشارت دهم. »
در صورتی که حدیث ذکر شده، حدیثی معتبر باشد و دقیقاً به همین شکل که
بيان شد، در منبع اصلی اش نیز به همین ترتیب ذکر شده باشد، اطلاعات
ارزشمندی را می توان از دل این روایت استخراج کرد. در صورت صحیح بودن روایت
ذکر شده، مطالب گفته شده در روایت، مطابقت بسیاری با وضعیت کنونی عربستان
دارد: زیرا روایت ذکر می کند که در حجاز، شخصی که نامش همچون نام حیوان
است، حکومت را به دست می گیرد؛ نکته ي عجیب اینکه پادشاه سابق عربستان یعنی
ملک فهد که تا قبل از سال 1382 شمسي یا سال 2005 ميلادي سلطنت عربستان را
به عهده داشت،(41) انطباق بسیار زیادی با این بخش از روایت دارد؛ چرا كه
کلمه ي « فهد » در فرهنگ های لغت عربی، به معنای « یوزپلنگ » می
باشد.(42)
فهد پادشاه قبلی عربستان برادر عبدالله
ميشل دونو سترادام. تولد در 14 دسامبر 1503 م. خانواده اي از شجره ي
پزشکي يهودي و ايتاليايي الاصل. تربيت اساسا توسط پدربزرگ و آموختن مستقيم
اموزه هاي اشراقي مکتب کاباليست توسط وي. فارغ التحصيل پزشکي از دانشگاه
بسيار معتبر فرانسه؛ مون پليه. شاويني، پيرو و مفسر وي مي نويسد که او سه
سال تمام برروي نخستين اشعار وحي آميز خود که از آينده و رويدادهاي آن خبر
مي آورد، کار کرد و در سال 1555 ميلادي دفتري را که در برگيرنده ي بيش از
سيصد پيشگويي شعرگونه بود، به پسرش سزار هديه کرد. در سال هاي بعد مجموعه ي
کامل شعرواره هايش در 1000 قطعه؛ يعني 10 سانتوري منتشر شد.( هر سانتوري
مشتمل بر 100 قطعه)
برخلاف شايعات واهي پيرامون شيطان پرستي و خداستيزي
وي، فردي عميقا مومن و پايبند به مذهب کاتوليک بود. در نامه اي به پسرش مي
نويسد: « ... و از زماني که اراده ي ذات خداوند متعال براين قرار گرفته که
تو فقط در نور طبيعي و در اين نقطه ي زمين بدنیا بیایی......... چون که همه
چیز تحت اختیار و سلطه ی قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد.»( اشاره
یصریح به عدم اصالت ادبیات رمزی علم اختر شناسی و طالع بینی و موکول کردن
همه ی اراده ها به خواست و اراده ی خدا.)
بعدش:
_ پیشگویی
نوسترآداموس درباره ی واقعه ی یازدهم سپتامبر: .... آسمان، در چهل و پنج
درجه( مختصات جغرافیایی نیویورک!!!) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید*، نزدیک
می شود.** (*= new city و **= سانتوری های 25/5 ،75/10، 29/2، 31/10)
_
ایران: نکته ی جالب در مورد پیشگویی های او اینست که وی بندرت نام کشوری را
به صراحت و آشکارا ذکر می کند، حال انکه در مورد ایران (( parsia به صراحت
عنوان می کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق اناتولی،
فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانی
سوم خواهد شد.(قطعه ی 25/5)
:«شاهزاده ی عرب، مریخ، خورشید،ناهید، شیر و حکومت کلیسا را از طریق دریا
از پای در خواهد آورد. از جانب ایران( پرشیا ) بیش از یک میلیون پرهیزگار
به بیزانس و مصر به سوی شمال هجوم خواهند آورد.» (قطعه ی 55/5)
:« از
کشور عربی خوشبخت ( در منطقه ی غنی و ثروتمند اعراب) شخصی قدرتمند و مسلط
بر شریعت محمدزاده خواهد شد، اسپانیا را به درد سر انداخته و بر
گرانادا(غرناطه) مستولی میشود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد
یافت.» (قطعه ی 29/2)
:« مرد مشرقی از محل استقرار خویش خارج خواهد شد،
برای دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف ها،
دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد.» (
سانتوری 4/ قطعه ی 59)
دو محاصره، در گرمایی سوزان انجام می گیرد.
آن مرد، از فشار تشنگی، بخاطر دو فنجان مملو از آب، کشته میشود.
دژ نظامی مملو میشود، و یک آرمانگرای کهنسال {امام خمینی} ، نشانه های نیرا(سرزمین ایران) را
به اهالی ژنو {سازمان ملل متحد} نشان خواهد داد.(63/3)
رهبر
پاریس، اسپانیای بزرگ را اشغال می کند، کشتیهای جنگی در برابر مسلمانان(
محمدی ها) که از پارتیا(ناحیه ای در ایران) و مدیا(در ایران) برخاسته اند،
می ایستند. آن مرد، سیکلاد (اروپا) را تاراج می کند، و آنگاه انتظاری بزرگ
در بندر یونان حکمفرما میشود.
در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به
صراحت اشاره می کند که ایران( پارت، نیرا،پرشیا،مدیا) با کمک مسلمانان
سراسر جهان از جمله کشورهای عربی و مخصوصا سوریه، عربستان سعودی و
لیبی،حکومت مقتدری را تشکیل می دهند و پس از جنگ مذهبی که هسته ی آن از
لبنان شروع میشود و عمدتا برعلیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود در می
آورند و سپس جنگی جهانی و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.
(سانتوری2/ قطعه ی 91)
و چنین بر میآید که ایران،جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه( و مقدونیه) به تصرف خود در خواهد آورد:
شب
در آسمان مشعلی رو به خاموشی دیده خواهد شد. در مرکز رن، جنگ و خشکسالی به
بار می آید، کمک خیلی دیر می رسد. پرشیا حمله آورده و ماگدونیا و در جای
دیگر می گوید: مقدونیه را به محاصره در می آورد . (سانتوری 2/ قطعه ی 96)
تو ای فرانسه، اگر از آب های لیگوریا گذر کنی ؛ خود را، در میانه ی دریا و جزایر در محاصره خواهی یافت.
و پیروان محمد، در برابر تو خواهند ایستاد.
و همچنین، تو ای دریای آدریاتیک! استخوان خران و اسبان را خواهی جوید.(سانتوری 3/ قطعه ی 23)
آن مرد، با سلاحها و آتش درخشان، در نزدیکی دریای سیاه،
از پرشیا برای تسخیر ترابوزان خواهد آمد. فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد امد؛
خورشید، دریای آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است،
روشن خواهد کرد. (27/5)
و
سپس عواقب جنگ اتمی و نابودی تدریجی جهان به واسطه ی جنگ جهانی سوم را شرح
می دهد:« کسوفی در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتی تا زمان مرگ و
مصائب مسیح و از آنزمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتی
به خود ندیده است...»( در قران، سوره ی قیامت می خوانیم: فاذا برق البصر و
خسف القمر و جمع الشمس والقمر و یقول الانسان یومئذ این المفرّ. هنگامی که
بینایی خیره می گردد و ماه فرو می رود و خورشید و ماه گرد هم آیند، آنروز
انسان می گوید: به کجا فرار کنم؟)
: «جنگ و خونریزی برای مرتبه ی سوم
حتمی است.آتش به حدی است که دریاها بجوش می اید و از دولت ها فقط دو دولت و
از جهان فقط نیمی باقی می ماند...» (سانتوری 3/ قطعه ی 27)
:« شاهزاده ی
لیبیایی { که نماینده ی حکومت ایران است} در غرب به قدرت خواهد رسید، یک
فرانسوی از اعراب بشدت مکدر خواهد شد، دانشمندان ادیب خود را با اوضاع وفق
خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشی می گیرد...» (سانتوری10/ قطعه ی62)
:« در نزدیکی سوربن جهت حمله به مجاستان،
قهرمانی از اهالی برودها{ سیاهپوستان} به انان هشدار خواهد داد.
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا، آنان را به شریعت محمد در خواهد آورد.»
:«
مرد والا مقامی از تبار عرب بزودی پیش خواهد تاخت.از سوی اهالی بیزانس به
او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمی رودس به پیشواز او خواهند امد. از جانب
هانگری( مجارستان) متحمل آزار بسیار خواهد شد.» (سانتوری2/ قطعه 86)
:«در
حوالی دریای آدریاتیک براثر طوفانی عظیم، کشتی غرق میشود و زمین به لرزه
در اید و بسوی اسمان پرتاب شود و دوباره فرو می افتد؛ در مصر جنبش پیروان
محمد افزایش می یابد و پیکی به انسوی مرزها فرستاده میشود تا خبر را اعلان
کند.»
همچنین نوستراداموس می سراید: « امپراتوری مقدس به آلمان خواهد آمد؛ پیروان اسماعیل جایگاه بی مانع خواهند یافت.
آدمهای
نادان همچنان خواستار کارمانی{ شریعت کهنه} هستند. تمامی حمایت کنندگان
محمد سراسر گیتی را خواهند پوشاند.» ( سانتوری 10/ قطعه ی 31)
:« ...... تاریکی و جهل فقط با درخشش نور از بین می رود و با تغییراتی حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت.»
مرسی دوستم خیلی جالب بود
چه جالب. عالی بود عزیزم. ممنون
احادیث فروانى به حتمى بودن خروج یمانى دلالت مىكند.
از آن جمله حدیث عمر بن حنظله كه متن كامل آن را نقل كردیم و سندش را بررسى
نمودیم.(75)
مرحوم كلینى با سند صحیح از امام صادقعلیه السلام
روایت كرده كه فرمود: پیش از قیام قائم پنج نشانه است: بانگ آسمانى،
سفیانى، خسف، قتل نفسزكیه و یمانى. راوى پرسید: اگر پیش از آنكه این
نشانهها رخ دهد، یكى از اهل بیت شما خروج كند، آیا ما نیز همراه او خروج
كنیم؟ فرمود: نه.(76)
در این حدیث اگر چه لفظ حتمى نیامده، ولى اینكه
امامعلیه السلام رواى را نهى كرده از اینكه پیش از تحقق این نشانهها خروج
كند، علامت حتمى بودن آن نشانهها مىباشد.
مرحوم كلینى این حدیث را با پنج واسطه از امام
صادقعلیه السلام روایت كرده كه همه آنها از نظر اهل رجال مورد وثوق
مىباشند.(77) علامه مجلسى پس از نقل حدیث آن را حسن در حدّ صحیح دانسته و
از شهید ثانى نقل كرده كه او نیز بر صحّت آن گواهى داده است.(78)
امام صادقعلیه السلام در حدیث دیگرى علائم حتمى را بر
شمرده و در ضمن آن فرموده: وَ الَْیمانىُّ مِنَ الَمحتُوم؛ یمانى نیز از
علائمحتمى است.(79)
در محضر امام صادقعلیه السلام از خروج سفیانى گفتگو
شد، امام علیه السلام فرمود: اَنىََّ یَخْرُجْ ذلِكَ؟ وَ لَمَّا یَخرج
كاسِرُ عَیْنَیْهِ بِصَنعاء؛ چگونه ممكن است او خروج كرده باشد، در حالیكه
هنوز در هم كوبنده دیدگانش از صنعا خروج نكرده است؟(80)
این حدیث سندش قوى نیست. ولى به روشنى دلالت مىكند كه خروج یمانى حتمى است. زیرا بدون یمانى، سفیانى در كار نیست.
پس از بیان حتمى بودن خروج یمانى، به شمارى از ویژگیهاى او اشاره مىكنیم:
محل خروج:
در احادیث فروانى تصریح شده كه یمانى از یمن خروج
مىكند. از جمله فضل بن شاذان با سند صحیح از امام صادقعلیه السلام روایت
كرده كه در ضمن یك حدیث بسیار طولانى فرمود: وَ خُروجُ السُّفیانى مِن
الشَّام، وَ الَْیمانىِّ مِنَ الَیمن؛ سفیانى از شام و یمانى از یمن خروج
مىكند.(81)
فضلبن شاذان این حدیث را فقط با دو واسطه از امام
صادقعلیه السلام روایت كرده كه آنها هر دو مورد وثوق هستند.(82) شیخ صدوق
نیز همین فراز را در ضمن حدیثى طولانى با سلسله اسنادش از امام باقر علیه
السلام روایت كرده است.(83) نعیم بن حماد نیز با سلسله اسناد خود در ضمن یك
حدیث طولانى از امام باقرعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: ثُمَّ یَصیرُ
اَلیهِم مَنصور الیمانىُّ مِن صَنْعاء بِجُنودهِ، وَ لَهُ فَورةُ شَدیدَة؛
سپس یمانى پیروز با لشكریانش از صنعا با یك جنب و جوش خاصى به سوى آنها
حركت مىكند.(84)
زمان خروج:
خروج یمانى از نشانههاى حتمى و در آستانه ظهور
مىباشد. همانگونه كه كسى نمىتواند براى ظهور وقت تعیین كند، براى خروج
یمانى و سفیانى نیز هرگز كسى نمىتواند وقت تعیین كند. آنچه مسلم است این
كه خروج یمانى مقارن با خروج سفیانى است. چنانكه در احادیث فراوان به آن
تصریح شده است:
فضلبن شاذان با سند صحیح از امام صادقعلیه السلام
روایت مىكند كه در ضمن یك حدیث طولانى فرمودند: قَد یَكونُ خُروجُه وَ
خُروج الیمانىِّ مِنَ الیمن مَع الرَّایاتِ البیضِ فى یَومٍ واحِدٍ وَ
شَهرٍ واحِد وَ سُنَّةٍ واحِدَة؛ خروج سفیانى با خروج یمانى از یمن با
پرچمهاى سفید در یك روز، در یك ماه و در یك سال رخ خواهد داد.(85)
فضل بن شاذان این حدیث را با سه واسطه از امام صادق
علیه السلام روایت كرده كه هر سه در اوج وثاقت مىباشند.(86) در نتیجه از
بالاترین سطح صحت برخوردار مىباشد.
از امام صادقعلیه السلام روایت شده كه فرمود: یمانى و سفیانى همانند دو اسب مسابقه به دنبال یكدیگر فرا مىرسند.(87)
محمدبن مسلم گوید: یَخرجُ قَبلَ السُّفیانى مِصْرىٌّ وَ یَمانى؛ پیش از سفیانى مصرى و یمانى خروج مىكنند.(88)
در این حدیث اگر چه به نام معصوم تصریح نشده، ولى بى
گمان محمد بن مسلم آن را از غیر معصوم نقل نمىكند. از این حدیث استفاده
مىشود كه اگر چه سپاه سفیانى و سپاه یمانى همانند دو اسب مسابقه وارد كوفه
مىشوند، ولى خروج یمانى پیش از خروج سفیانى خواهد بود.
امام رضاعلیه السلام مىفرماید: خروج سفیانى، یمانى،
مروانى و شعیببنصالح و دستى كه ظاهر مىشود و چنین و چنان مىكند، پیش از
این امر(ظهور حضرت) رخ مىدهد.(89)
امیر مؤمنان در یك حدیث بسیار طولانى، پس از تشریح
نبردهاى خونین كوفه مىفرماید: ناگهان سپاه خراسانى و یمانى همانند دو اسب
مسابقه به دنبال یكدیگر پدیدار مىشوند.(90)
امام باقرعلیه السلام در ضمن یك حدیث طولانى مىفرماید: خروج سفیانى، یمانى و خراسانى در یك سال، یك ماه و یك روز خواهد بود.(91)
از جمعبندى احادیث یاد شده به این نتیجه مىرسیم كه
خروج یمانى با خروج آشوبگران و فتنهجویانى چون سفیانى، مروانى و مصرى، و
اصلاح جویانى چون خراسانى و شعیببن صالح مقارن و همزمان خواهد بود.
پرچم یمانى:
در احادیث فراوان پیرامون پرچم یمانى گفتگو شده و تصریح
شده كه در میان پرچمهایى كه آنروز در اهتزاز خواهد بود، پرچمى هدایت
یافتهتر از پرچم یمانى نیست.
فضل بنشاذان با سند صحیح از امام صادقعلیه السلام
روایت كرده كه فرمود: خُروجُ الثلاثَةِ: الخُراسانىِّ وَ السُّفیانىِّ
وَالیمانىِّ فی سَنَةٍ واحدةٍ، فی شهرٍ واحدٍ، فی یومٍ واحدٍ، فَلیسَ فیها
رایَةٌ بِأهْدى مِن رایَةِ الیمانى، تَهدى الَى الحَقِّ؛ خروج سه تن:
خراسانى، سفیانى و یمانى در یكسال، یك ماه و در یك روز مىباشد. در این
میان پرچمى هدایت یافتهتر از پرچم یمانى نیست كه به سوى حق هدایت
مىكند.(92)
این حدیث را فضلبن شاذان با سه واسطه روایت كرده كه هر سه در حد اعلاى وثاقت هستند.(93) در نتیجه حدیث صحیح و معتبر مىباشد.
در حدیث دیگرى كه تحت عنوان زمان خروج از طریق فضلبن
شاذان با سند صحیح روایت كردیم، آمده بود: خروج یمانى از یمن با پرچمهاى
سفید.(94)
امام باقر علیه السلام نیز در حدیث مفصلى از خروج
یمانى، خراسانى و سفیانى گفتگو نموده، از تقارن آنها سخن گفته و در پایان
مىفرماید: وَ لَیسَ فی الرَّایاتِ رایَة اَهْدى مِن رایَةِ الیمانى، هِى
رایةُ هُدىً، لاَنَّهُ یَدعوُ الى صاحِبِكُم؛ در میان این پرچمها، پرچمى
هدایت یافتهتر از پرچم یمانى نیست. آن پرچم هدایت است، زیرا او شما را به
سوى صاحبتان فرامىخواند.(95)
آیین یمانى:
از احادیث یاد شده به روشنى استفاده مىشود كه او تابع
مذهب اهلبیتعلیهم السلام مىباشد. از معصوم نیز مطلبى رسیده كه آن را
تأیید مىكند. در فتنه ابو مسلم خراسانى برخى او را محبِّ اهلبیت
مىپنداشتند و او را با یمانى تطبیق مىكردند. امام صادقعلیه السلام
فرمود: لا، اَلیمانى یُوالى عَلیّاً وَ هذا یَبْرَأُ مِنه؛ نه، این طور
نیست، یمانى از علىعلیه السلام پیروى مىكند، درحالیكه او از آن حضرت
بیزارى مىجوید.(96)
نسب یمانى:
در ضمن یك حدیث طولانى امام صادقعلیه السلام نشانههاى
ظهور را برشمرده، در پایان مىافزاید: وَ خُروج رَجلٍ مِن وُلْدِ عَمِّى
زَیدٍ بِالیمَن، وَ انْتِهاب سِتارَةِ البَیت؛ و خروج مردى از تبار عمویم
زید در یمن و به یغما رفتن پرده كعبه.(97)
اگر منظور از این شخصى كه از یمن خروج مىكند، یمانى
موعود باشد، حدیث تصریح مىنماید به اینكه نسب او به جناب زید بن على بن
الحسینعلیه السلام مىرسد.
اسم و لقب یمانى:
در احادیث معصومین نام یمانى ذكر نشده، تنها سرِ نخى كه
داریم پیشگویى سطیح كاهن براىِ ذى یزن پادشاه یمن است كه در شمار
نشانههاى ظهور مىگوید: سپس نامآورى از یمن، از صنعا و عدن پدیدار شود كه
چون پنبه سفید باشد. نامش حسن یا حسین است. با خروج او فتنهها در هم
شكند. آنگاه مهدى آن فرخنده مبارك، آن هادى هدایتگر، آن سیدعلوى ظاهر
مىشود. همگان از این عنایت الهى خشنود شوند، با نور او تاریكى رخت بر
بندد.(98)
علیرغم توجه خاص محدثان و سیرهنویسان به پیشگویىهاى
سطیح كاهن و نقل آن در كتب،(99) سخنان او حجت شرعى نیست، لیكن تنها منبعى
است كه از نام یمانى و سیماى نورانى او سخن گفته است.
در شمارى از احادیث فتن و ملاحم از یمانى به عنوانِ
اَمیرُ الْعُصَب یعنى فرمانده گروهان تعبیر شده(100) و در برخى دیگر تصریح
شده كه فرمانده گروهان یمنى و قرشى است، یعنى از اهل یمن و از تیره قریش
است.(101) و آن مؤیَّد است با حدیث امام صادقعلیه السلام كه او را از تبار
زید شهید معرفى فرموده است.(102) و در حدیث دیگرى آمده است كه منظور از
عُصَب؛ گروهان یمنىها مىباشد.(103) و در برخى احادیث از او به عنوان
منصور یعنى پیروز تعبیر شده است.(104) و در برخى از لشكریان یمانى ستایش
شده كه از او پیروى مىكنند، تكسواران همدان و خولان پیشاپیش یمانى
مىآیند(105) و در میان ركن و مقام با آن حضرت بیعت مىكنند.(106)
تقارن خروج یمانى با سید حسنى:
در برخى از احادیث از تقارن خروج یمانى با جنبش سید حسنى گفتگو شده است.
كلینى با سند صحیح در ضمن حدیثى از امام صادقعلیه
السلام روایت كرده كه فرمود: وَ اَقْبَل الیمانى وَ تَحرَّكَ الحَسَنىُّ وَ
خَرجَ صاحِبُ هذَا الأمر؛ یمانى پیش بتازد، حسنى به جنبش درآید و صاحب این
امر خروج فرماید.(107)
كلینى این حدیث را با چهار واسطه روایت كرده كه هر چهار تن در اوج وثاقت هستند و حدیث صحیح مىباشد.(108)
در احادیث فراوان از نبرد سخت یمانى با سفیانى سخن
رفته، تصریح شده كه چون دو اسب مسابقه آنها را دنبال كرده، تار و مار
مىكند،(109) و بر اساس روایت صحیح، سفیانى و پسرش به دست یمانى به هلاكت
مىرسند.(110)
در احادیث فتن و ملاحم، یمانى جایگاه بسیار رفیعى دارد
كه ما به جهت محدود بودن صفحات این نوشتار، به همین مقدار بسنده نموده و
اضافه مىكنیم كه حضرت باقر علیه السلام در مقام لزوم یارى رساندن به یمانى
مىفرماید: وَ اِذا خَرَجَ الیمانى فَانْهَضِ اِلَیهِ، فَانَّ رَایتَهُ
رایَة هُدىً، وَ لا یَحِلُّ لِمُسْلمٍ اَنْ یَلْتَوىَ عَلیه، فَمنْ فَعَل
ذلِكَ فَهو مِن اَهلِ النَّارِ، لأنَّهُ یَدعوُ اِلَى الحَقِّ و الى
صِراطٍ مُستَقیم؛ چون یمانى خروج كند به سویش بشتاب. زیرا پرچم او پرچم
هدایت است. بر هیچ مسلمانى جایز نیست كه بر او بتازد. زیرا او به سوى حق و
به راه راست فرا مىخواند.(111)
چرا این تاپیک قفل شد ؟؟؟؟؟؟ مگر س*ی*ا*س*ی بود !!!!!!!!!
یکی جواب بده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1651]
-
گوناگون
پربازدیدترینها