تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 12 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حق بزرگ‏تر خداوند اين است كه او را بپرستى و چيزى را با او شريك نسازى، كه اگر خال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799046809




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران


واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: سرمقاله هاي روزنامه هاي صبح ايران


تهران-خبرگزاري ايسكانيوز:روزنامه هاي آفرينش،اعتماد ملي،دنياي اقتصاد،رسالت،قدس و كيهان امروز در سرمقاله هاي خود به مسائل مهم سياسي داخلي و خارجي پرداختند .

به گزارش روز چهارشنبه باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكا نيوز"سرمقاله هاي برخي روزنامه هاي صبح ايران به شرح زير است :
**آفرينش :حلقه مفقوده ايران و الجزاير
روزنامه آفرينش امروز در سرمقاله خود در خصوص جايگاه كشور آفريقا در معادلات حهاني نوشت:
آفريقا امروز در معادلات جهاني داراي جايگاه بسيار مهمي است، نه از اين بابت كه كشورهاي عضو قاره سياه داراي قدرت نظامي و يا اقتصادي بالقوه و يا بالفعلي باشند، بلكه مي توان قدرت آنها را در بعد سياسي مشاهده كرد كه در مجامع جهاني و نقاطي كه راي گيري در آن اهميت دارد، تاثيرگذارند.
از سوي ديگرمنابع زميني و بازار خوب آفريقا به عنوان يك هدف مهم اقتصادي بسياري از كشورها محسوب مي شود، و اين موضوع باعث شده كه خيلي از كشورهاي اروپايي و آمريكايي اين كشور را بعنوان يكي از اهداف استراتژيك خود تعيين كنند.بگونه اي كه هم اكنون كشورهاي غربي از جمله آمريكا، ايتاليا، اسپانيا، فرانسه و كانادا از جمله عمده ترين شركاي تجاري الجزاير به شمار مي روند.
در ميان كشورهاي آسيايي تنها چين توانسته بعد از مدت ها پاي خود را در اين كشور محكم كند.اين كشور توانست با سرمايه گذاري در آفريقا خود را آرام آرام وارد عرصه بين المللي كند.
هند هم از معدود كشور هاي آسيايي است كه خواستار حضور جدي در آفريقا است.هندي ها كه از موسسين جنبش غيرمتعهدها به شمار مي روند، در طول دوران توسعه اقتصادي خود، به كشورهاي، آفريقايي نظر ويژه اي داشته، به خصوص آنكه بسياري از هنديهاي مهاجر هم در كشورهاي شرقي آفريقا و كشورهاي مستعمره انگليس زندگي مي كنند.
با توجه به آنچه در مورد چين و هند به عنوان قدرت هاي نوظهور اشاره شد، مي توان امروز نگاه ايراني را هم در اين مورد تعريف كرد ، خاصه اينكه الجزاير در مقايسه با ديگر كشورها هميشه ارتباط خوب و برادارانه اي با ايران داشته است.
بطوري كه الجزاير قبل از انقلاب و در دهه 70 ميلادي در حل اختلافات بين ايران و عراق نقش مهمي را ايفا كرد به نحوي كه با ميانجيگري «هواري بومدين» رئيس جمهور اين كشور عهدنامه 1975 الجزاير پا به عرصه وجود نهاد و به مناقشات چند ساله ايران و عراق پايان داد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، روابط تهران و الجزيره از وضعيت خوبي برخوردار بود و اين كشور براي دومين بار در حل بحران اشغال لانه جاسوسي آمريكا بين ايران و ايالات متحده نقش مهمي ايفا كرد كه با امضاي موافقتنامه الجزاير اين بحران نيز خاتمه يافت.
روابط خوب دو كشور (ايران و الجزاير) دستخوش اتفاقاتي شد و در پي وقوع شرايط خاص در الجزاير از سال 1369 شمسي و در پي وارد كردن اتهاماتي از سوي دولت الجزاير به جمهوري اسلامي ايران مبني بر حمايت از اسلام گرايان و دخالت در امور داخلي اين كشور، روابط تهران و الجزيره از سال 1372 به طور يكجانبه و از ناحيه دولت الجزاير قطع شد.
سردي روابط ادامه يافت تا اينكه با روي كار آمدن «عبدالعزيز بوتفليقه» به رياست جمهوري اين كشور رفته رفته يخ هاي روابط شروع به آب شدن و وي تمايل خود را براي بهبود روابط با جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد.
اولين ديدار روساي جمهور دو كشور در حاشيه اجلاس هزاره سازمان ملل در شهريور 1379 و در نيويورك صورت پذيرفت و دو طرف با صدور بيانيه اي بر از سرگيري روابط سياسي در سطح سفير تاكيد كردند و در زمستان همان سال سفارتخانه هاي دو كشور بازگشايي شد.
پس از آن عبدالعزير بوتفليقه در سال 1382 به تهران سفر و سيد محمد خاتمي نيز يك سال بعد از الجزيره ديدن كرد ومرداد سال گذشته نيز محمود احمدي نژاد سفري به الجزاير داشت و در سه روز گذشته نيز تهران ميزبان بوتفليقه بود.
با توجه به روابط دو كشور چين و هند، ايران داراي ويژگي هايي است كه اين دو كشورهيچ كدام داراي آن نيستند و ايران مي تواند بر اساس آن سياست خود را در قاره آفريقا تعريف كند.
اول آنكه با توجه به سابقه دو كشور و ماهيت ضد امپرياليستي آنها، از مهمترين ابعاد روابط دو كشور مي توان استمرار و گسترش روابط همه جانبه مشترك براي مقابله با زياده خواهي هاي غرب در قبال آنها باشد. مواضع حق طلبانه الجزاير در پرونده هسته اي ايران و نيز حمايت تهران از الجزاير در برابر تحركات خصمانه غرب و آمريكا كه به بحران هاي امنيتي و سياسي در اين كشور منجر شده بود از نمونه هاي اين روابط استراتژيك و راهبردي است.دوم اينكه الجزيره و تهران به دليل اشتراكات عمده به ويژه داشتن ديدگاه مشترك در مورد مسائل جهان اسلام و تحولات منطقه اي و بين المللي و از جمله همسويي مواضع در قبال ملت مظلوم فلسطين و محكوم كردن جنايات رژيم صهيونيستي، مي توانند نقش مهمي را در راستاي منافع جهان اسلام و مقابله با توطئه دشمنان ايفا كنند. امروزه ايران در حال تبديل شدن به مركزيت و محوريت ژئوپلتيك جهان اسلام و مركزيت كشورهاي آسياي غربي است، و امروز شاهد شكل گيري مركزيت عمده آفريقا هستيم كه ايجاد ارتباط ميان دو كشور عضو آثار مثبت براي كشورهاي اسلامي و روابط دو جانبه ايران و الجزاير خواهد داشت. و سوم آنكه ايران و الجزاير به دليل واقع شدن در دو قاره آسيا و آفريقا و موقعيت استراتژيك آنها به دليل قرار گرفتن در دو منطقه مهم خليج فارس و مديترانه از ظرفيت هاي بسيار بالايي براي ارتقاي مناسبات و ايفاي نقش كليدي در تحولات منطقه اي و بين المللي برخوردارند. همه آنها نيز داراي منابع غني و موقعيت مناسب راهبردي هستند و كشور ايران و الجزاير به دليل دارا بودن منابع نفت و گاز و عضويت در سازمان اوپك مي توانند و بايد در تحولات بازار جهاني انرژي تاثير بيشتري داشته باشند.
امروزه اشتراك نظر ايران و الجزاير در موضوعات مهم منطقه اي و بين المللي مي تواند راهي براي گسترش روابط دو كشور باشد. هند و چين كشورهاي مسلماني نبودند كه بتوانند از نظر ايدئولوژي مردم كشورهاي اسلامي آفريقا را جذب كنند، در حالي كه ايران اين ويژگي مهم را دارا بوده و از اين رو به سادگي مي تواند با اين كشورها ارتباطات سياسي و معنوي برقرار كند. از سوي ديگر با توجه به نقش الجزاير در سازمان هاي بين المللي از جمله سازمان كنفرانس اسلامي، گروه نم، اتحاديه كشورهاي مديترانه و سازمان وحدت آفريقا باعث شده ايران به ايجاد روابط با الجزاير اهميت خاصي قائل شود.
**اعتماد ملي :بلا‌ي سياه
روزنامه اعتماد ملي امروز در سرمقاله خود در مورد افزايش قيمت نفت مي نويسد:
.اقتصاد ايران تكيه بنيادي بر درآمدهاي نفتي دارد. ميزان اين وابستگي به گونه‌اي است كه بسياري از كارشناسان را اعتقاد آن است كه نفت ايران را نام نهند. از زمان كشف نفت در مسجدسليمان تاكنون وابستگي اقتصاد ايران به فروش نفت، نه‌تنها كاهش نيافته، بلكه روزبه‌روز افزايش داشته و سيري صعودي و شتابنده گرفته است.
بر اين اساس هرگاه و البته به ندرت هرازچندگاهي چنانچه دولتي ملي با آرمان‌هاي بلند به قدرت مي‌رسيد، يكي از شعارها و استراتژي‌هاي اصلي خود را تدوين سياست اقتصاد بدون نفت مي‌گذاشت.
متاسفانه اين سياست هيچگاه رنگ عمل به خود نگرفت به گونه‌اي كه در قياس اقتصاد امروز ايران با 50 سال گذشته، حجم وابستگي‌ها افزايش يافته، اما قيمت نفت و نوسان آن بسيار نگران‌كننده و خطرناك است.
اين روزها قيمت نفت در عرض كمتر از يك هفته از رقم 140 دلا‌ر به 113 دلا‌ر كاهش يافته است. اين نزول قيمت در حالي صورت مي‌پذيرد كه 3 اتفاق مهم در جهان به صورت سنتي مي‌تواند دلا‌يل افزايش قيمت نفت تلقي شود؛ افتتاح بازي‌هاي المپيك پكن، فصل تابستان و افزايش مصرف جهاني و از همه مهم‌تر جنگ منطقه‌اي در قفقاز ميان روسيه و گرجستان. ‌
در اين مجال به‌دنبال يافتن اين پاسخ نيستيم كه علي‌رغم وقوع جنگ چرا قيمت نفت نه‌تنها افزايش نيافته، بلكه حتي كاهش هم يافته و اين اتفاق عجيب رخ داده است.قيمت نفت در اواخر سال 85 حدود 68 دلا‌ر بود. اين رقم در سال‌هاي 77 و 78 كه دولت خاتمي بر سرير قدرت بود به رقم نازل 8 دلا‌ر رسيده بود. جالب‌تر آنكه در تابستان امسال به رقم افسانه‌اي 140 دلا‌ر هم نيل يافت، اما همه كارشناسان اعلا‌م مي‌كنند، نزول قيمت نفت هم ممكن است و هم محتمل، اينگونه نيست كه تلقي شود قيمت جهاني نفت همواره بالا‌ي يكصد دلا‌ر خواهد بود.
هر چند دولت مي‌تواند مدعي باشد كه ارقام بودجه را بر رقم‌هاي پاييني بسته است، اما نمي‌تواند پاسخ دهد با برداشت‌هاي گاه و بيگاه از صندوق ذخيره ارزي، ارائه متمم‌هاي دوره‌اي براي بودجه ساليانه و عدم شفافيت در اعلام ميزان واقعي صندوق ذخيره ارزي كشور چه اتفاقي براي اقتصاد ايران خواهد افتاد.دولت در حالي دست به انقلا‌ب اقتصادي زده كه همچنان براي اعمال آن متكي بر درآمدهاي نفتي است.هدف از توجه به اين مقوله تنها آن است كه به دولتمردان يادآوري شود نفت دوست وفادار و رفيق همراهي نيست. مبادا تنها با طناب نفت به ته چاه روند!
**دنياي اقتصاد:قيمت نفت در سراشيبي
روزنامه دنياي اقتصاد همانند اعتماد ملي امروز سرمقاله خود را به افزايش قيمت نفت اختصاص داد و نوشت:
در آغاز تابستان گذشته ميانگين بهاي سبد نفتي اوپك 71‌دلار بود و امسال ميانگين بهاي سبد نفتي اوپك به 130‌دلار افزايش يافت.
اما روند صعودي قيمت نفت، به‌رغم پيش‌بيني‌هاي خوش‌بينانه نسبت به استمرار آن (و حتي چشم‌انداز نفت 200‌دلاري!) اكنون معكوس شده و براي نخستين بار طي ماه‌‌هاي اخير، بهاي سبد نفتي اوپك در حول‌وحوش ميانگين 115‌دلار است.
قيمت‌ها در دو دهه‌ 1980 و 1990 بسيار پايين بود و اين پايين‌بودن قيمت‌ها تاثير بسيار مهمي روي صنعت نفت داشت. حاصل آن كاهش شديد سرمايه‌گذاري در صنعت نفت، كاهش هزينه‌هاي تحقيق و توسعه در اين بخش و نيز كاهش سطح عمومي مهارت‌هاي شاغلان جديد در اين حرفه بود. در نتيجه، در ابتداي سده‌ حاضر، جهان نشان داد كه براي تامين انرژي رشد اقتصادي خود آمادگي كافي ندارد.
اما در سال‌هاي گذشته اوپك ظرفيت توليدي خود را افزايش داد و سرمايه‌گذاري‌هاي گسترده‌اي براي افزايش ظرفيت در صنعت رخ داد. مجموع كل سرمايه‌گذاري‌هاي جديد در صنعت نفت تا سال 2012 بالغ بر 160‌ميليارد‌دلار برآورد مي‌شود.
بنابراين، به نظر مي‌رسد عرضه كافي وجود دارد و سرمايه‌گذاري انبوه جديدي نيز صورت پذيرفته است. گذشته از اين، بايد توجه داشت كه اوج‌گيري بهاي نفت طي سال گذشته زماني رخ داد كه در هيچ مقطعي كمبود نفت خام وجود نداشت. همه‌ اينها نشان مي‌دهد كه شرايط براي پايان روند افزايش قيمت‌ها فراهم شده است.
روشن است كه در سال گذشته عواملي غير از عرضه و تقاضا باعث رشد بيشتر قيمت نفت شده بود. نخستين عامل، سقوط ارزش‌دلار در رابطه با ساير ارزها بود. براي مثال، ارزش‌دلار از 3/1‌دلار در برابر هر يورو در اوت 2007 به حدود 6/1‌دلار به ازاي هر يورو در ژوئن 2008 كاهش يافت.
عنصر مهم ديگر مربوط به نقش معاملات آتي نفت در بورس‌هاي نفتي و نيز در بازارهاي خارج از بورس OTC بود. براي اين كه تصويري از حجم مبادلات كاغذي در بازار نفت به دست آوريم اشاره به آماري گويا است. در سال 2003، به ازاي هر بشكه نفت، شش بشكه‌ كاغذي مبادله مي‌شد. امروز اين نسبت به بيش از 18 افزايش يافته است. يعني بيش از سه برابر شده است. يعني به ازاي توليد هر بشكه نفت خام شاهد بيش از 18 بار معامله روي آن هستيم. همين امر به‌خوبي اهميت سوداگري مالي در بازار نفت را نشان مي‌دهد.
با توجه به حجم سرمايه‌گذاري‌هاي انجام‌شده در صنعت نفت، روند رو به رشد سرمايه‌گذاري در اين صنعت، افزايش توليد كشورهاي اوپك و افزايش آتي عرضه از سوي توليدكنندگان خارج از اوپك (به طور خاص روسيه، نفت درياي خزر و برزيل)، افزايش استفاده از انرژي‌هاي جايگزين، مقررات اخير آمريكا و اتحاديه‌ اروپا براي كاهش اتكا به سوخت‌هاي فسيلي به منظور مقابله با گرمايش زمين و مسائل زيست‌محيطي، به‌نظر نمي‌رسد بازار نفت طي سال‌هاي آتي در شرايط متعارف دچار كمبود عرضه باشد.
به عبارت ديگر، خوش‌بينانه‌ترين پيش‌بيني‌ها نشان مي‌دهد كه بهاي نفت خام اوپك لااقل بايد به حدود يك سال قبل باز گردد. در چنين حالتي، با توجه به كاهش ارزش‌دلار، شكل‌گيري نفت در حدود 80‌دلار كاملا طبيعي است و حتي مي‌توان گفت پيش‌بيني خوش‌بينانه‌اي است.
اين اتفاقات در شرايطي رخ مي‌دهد كه طي روزهاي گذشته مجمع تشخيص مصلحت نظام مصوبه‌اي در مورد تشكيل صندوق توسعه‌ ملي داشت كه بر اساس آن مازاد بهاي نفت نسبت به 100‌دلار به حساب اين صندوق واريز مي‌شود. سوالي كه قبل از هر چيز بايد مطرح ساخت، اين است كه «نفت 100‌دلاري» بر چه اساسي نقطه ارجاع مصوبه‌ مجمع است. بر اساس متغيرهاي بنيادي، كاهش متوسط بهاي نفت اوپك به سطوحي كم‌تر كاملا امكان‌پذير است؛ مگر اين كه به دلايلي پيش‌بيني ‌نشده عرضه نفت در بازار به‌شدت كاهش يابد. حتي نكته‌ نگران‌كننده‌تر آن است كه با توجه به نقش مهم تقاضاي سوداگرانه در رشد قيمت نفت در سال گذشته، نوسانات سوداگرانه همين بازار كاغذي مي‌تواند قيمت نفت را به سطوحي بسيار پايين‌تر از سطوحي كه متغيرهاي بنيادي تعيين مي‌كند، كاهش دهد.
به نظر مي‌رسد اقتصاد ايران كه چند دهه‌ است به اتكا به درآمدهاي نفتي عادت كرده است؛ اكنون به دسترسي آسان به درآمدهاي شگفت‌انگيز نفتي خو گرفته و بر اساس آن سطح مخارج و هزينه‌هاي خود را تامين كرده است. از اين رو، اقتصادي كه اين گونه رفتارهاي خود را تنظيم كرده باشد به آساني قادر به تحمل شوك‌هاي حاصل از سقوط قيمت نفت نيست. در حقيقت، مي‌توان ادعا كرد كه اقتصاد ايران هيچ‌گاه نمي‌تواند بر اين دور باطل ناشي از درآمدهاي نفتي آسان غلبه يابد، مگر اين كه نگرش خود نسبت به درآمد نفت را اصلاح نمايد و كل درآمد نفتي را «ثروتي بين‌نسلي» تلقي كند كه ما (نسل حاضر) تنها به ميزان قدرالسهم‌مان از درآمدهايش قادر به مصرف آن باشيم.
**رسالت :كليد قفل مشكلات جهان اسلام
روزنامه رسالت امروز در سرمقاله خود به ديدار اخير آيت الله خامنه اي با رييس جمهور الجزاير اشاره كرد و نوشت :
بخش سياسي خارجي حضرت آيت الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ديروز در ديدار رئيس جمهور الجزاير و هيئت همراه،با اشاره به اهميت همكاري كشورهاي اسلامي و استفاده آنها از امكانات و توانايي‌هاي يكديگر تاكيد كردند: كليد باز شدن قفل‌هاي مشكلات كشورهاي اسلامي، احساس اقتدار ايمان در دل مردم و مسئولان اين كشورها و ايستادگي آنان است. جمهوري اسلامي ايران و الجزاير زمينه‌هاي همكاري فراواني دارند كه اميدواريم اين سفرگام موثري براي گسترش جدي تر روابط باشد. تجربه الجزاير، شمال آفريقا و همچنين تجربه ايران نشان مي‌دهد ايستادگي ملتها بر حقوق خود و مطالبه آن، نتيجه بخش است.” در خصوص اظهارات مقام معظم رهبري لازم است چهار نكته مهم را مدنظر قرار دهيم: -1”ايستادگي”و”احساس اقتدار ”در دل مردم و مسئولان كشورهاي اسلامي همواره مانع از تحقق استيلاي جريان كفر بر بلاد مسلمان شده است.خداوند بر اساس قاعده نفي سبيل هرگونه راه سلطه كفار بر مسلمانان را بسته است.ايستادگي مسلمين بر سر مواضع حقه خود تاويل همان آيه شريفه مربوط به قاعده نفي سبيل است.((و لن يجعل الله للكافرين علي المومنين سبيلا.) “كفر”جرياني پليد است كه محصور در زمان و مكان خاصي نبوده و نخواهد بود.بر اين اساس “امپرياليسم كهنه”،”استعمار فرانو”و”امپرياليسم نوين”جملگي مصاديق كفر محسوب مي شوند.از اين رو ايستادگي مردم در برابر كفر مطالبه فرا زماني و فرامكاني خداوند متعال از بندگانش محسوب مي شود.اگرميان اولين پيروزي مسلمانان يعني فتح مكه و پيروزي اخير آنها يعني انتصار حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه مقابل كفار اسرائيلي خطي به طول 14 قرن زمان رسم نماييم،در مي يابيم كه “ايستادگي”كشورهاي اسلامي در برابر جريان كفر همان نقطه مشتركي است كه مسلمانان واقعي تاريخ را به يكديگر پيوند داده است.مقام معظم رهبري از ايستادگي مسلمين به عنوان كليد قفلهاي مشكلات كشورهاي اسلامي ياد كرده اند.سيري آگاهانه در تاريخ به ما نشان مي دهد كه تاكنون چه تعداد از اين قفلها با ايستادگي مسلمانان باز شده و نصر الهي را براي پيروان كامل ترين دين آسماني به ارمغان آورده است. -2همانگونه كه رهبر معظم انقلاب اسلامي اعلام نموده اند،تهران و الجزيره زمينه هاي مشترك همكاري زيادي دارند كه بايد درصدد تعميم آنها برآيند.همكاري در زمينه حل و فصل مشكلات جهان اسلام ،همكاري در زمينه هاي اقتصادي ازجمله تاسيس اوپك گازي به عنوان يك قطب انرژي در نظام بين الملل،همكاري در حل و فصل مناقشه فلسطين،همكاري در بازتعريف ساختار جنبش عدم تعهد،همكاريهاي استراتژيك با توجه به موقعيت ژئواستراتژيك تهران والجزيره و... از جمله اين زمينه ها محسوب مي شود. ايران و الجزاير از توانايي مطلوبي جهت ميانجيگري و حل و فصل بحرانهاي مقطعي و دائمي جهان اسلام برخوردار هستند.مسلما تلفيق قدرت اين دو كشور اسلامي حلال بسياري از مشكلات خاورميانه خواهد بود. -3اشتراك تاريخي تهران و الجزيره در راستاي مبارزه با استعمار به صورت خودكار سبب پيوند اين دو با يكديگر شده است.روز سوم ژوئيه سال 1962 كشور الجزاير رسما استقلال خود را از استعمار فرانسه اعلام كرد. به‌دنبال 8 سال نبرد بين جبهه‌‌‌‌‌‌‌آزاديبخش الجزاير و نيروهاي استعماري فرانسه، طبق قرار داد اويان ( Evianشهري در فرانسه)، دولت فرانسه پذيرفت كه سرنوشت الجزاير براساس يك رفراندوم تعيين شود. روز اول ژوئيه اين رفراندوم انجام شد و اكثريت قاطع مردم الجزاير به‌استقلال از فرانسه راي دادند. طي 8 سال نبرد حدود يك ميليون تن از مردم الجزاير كشته شدند. پس از استقلال، جمهوري دموكراتيك الجزاير تشكيل شد. الجزاير 132سال تحت استعمار فرانسه بود.
**قدس :انتخابات ، تكاپوي جناحها
روزنامه قدس امروز در سرمقاله خود در مورد رقابت هاي جناح هاي سياسي در انتخابات رياست جمهوري دهم نوشت:
جناحهاي سياسي در ماه هاي اخير با اعلام ديدگاه ها، نظرها و برگزاري جلسات حزبي، ضمن آناليز شرايط رقابتها، بتدريج افكارعمومي را معطوف به مكانيسم ورود به عرصه انتخابات مي نمايند.
هر دو جناح عمده سياسي كشور با اعلان مواضع از سوي چهره هاي كليدي و شاخص خود، در حال تدارك و تدوين گفتمان انتخاباتي براي رياست جمهوري دهم مي باشند. با توجه به زمان باقي مانده تا انتخابات رياست جمهوري، اين اهتمام جريانهاي سياسي كشور را در حساس نمودن و فعال كردن افكارعمومي براي برگزاري انتخاباتي پرشور با حضور گسترده مردمي، بايد به فال نيك گرفت.
شايد از طريق خروجي مواضع احزاب بتوان جنب و جوش بيشتري را در اردوگاه اصلاح طلبان مشاهده نمود كه با پيشي گرفتن از رقيب اصولگراي خويش، در تلاش هستند تا استراتژي انتخاباتي را در همگرايي افق اصلاح طلبانه تدوين كنند.
جريان اصولگرايي هنوز با شفافيت و صراحت ساز و كارها و معيارهايش را به شكل رسانه اي در معرض قضاوت عموم قرار نداده است. شايد برداشت جريان مذكور اين باشد كه فرصت زيادي تا انتخابات باقي مانده است و رسانه اي نمودن موضوع ياد شده، زود هنگام تلقي مي گردد. اگرچه برخي گمانه زني ها در خصوص دست يافتن به مكانيسم لازم پيشنهادهاي مختلفي را مطرح نموده است، ولي در مقايسه با اظهارات علني جريان اصلاح طلبان، از حيث تلاشهاي گسترده اين طيف متفاوت مي باشد.
در اردوگاه اصلاح طلبان اكنون سخنان متفاوتي در محافل رسانه اي منعكس مي گردد كه بيانگر اختلاف ديدگاه وسيعي در ميان جريان ياد شده است. از برونداد اظهارهاي روزهاي اخير، اين استنباط مي تواند قرين صواب باشد كه قاطبه تشكل ياد شده همچنان رمز موفقيت اصلاح طلبان را با محوريت آقاي خاتمي ارزيابي مي كنند.
از سوي ديگر، اختلافهاي دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي همچنان بر نظرهاي گروه هاي اين جريان سايه انداخته و برخي با ناكارآمدي رياست جمهوري دوران اصلاحات كه موضوع عبور از خاتمي را در دستور كار قرار داده، تأكيد بر گزينه خاتمي را، حاصل اجماع خرد جمعي نمي دانند. در حالي كه مي توان اين ساز و كار را بر اساس اظهارنظرهاي برخي چهره هاي حزب اعتماد ملي، انتخاب اپورتونيستهاي جبهه دوم خرداد تلقي نمود، به نحوي كه عضو شوراي مركزي شاخه دانشجويي حزب اعتماد ملي اعلام كرد: استراتژي وحدت براي خاتمي از سوي كساني مطرح مي شود كه در زمان رياست جمهوري وي، پروژه عبور از خاتمي را مطرح كردند و امروز او را منجي مي دانند.
بر اساس استنباط بعضي صاحب نظران جبهه اصلاحات، مطرح كردن خاتمي و اطلاق صفاتي از قبيل ليدر، منجي و چهره كاريزما، اكنون كارساز نيست و نمي تواند جبهه اصلاحات را به اهدافش برساند و موجب ورود چهره هاي ديگر حزبي خواهد شد كه به شكستن آراي اصلاح طلبان خواهد انجاميد.
گروه ديگر، با حمايت از كروبي افق موفقيت قبيله سياسي اين جريان را در شخصيت و شعارهاي وي پيگيري مي كند و با اين اعتقاد سياسي، حضور قابل انتظار در رقابتهاي رياست جمهوري دهم را با وجود كروبي معطوف به نتيجه ارزيابي مي نمايد.
اكنون، فارغ از آرايش سياسي جريانهاي درون اردوگاه اصلاح طلبان، برخي از چهره هاي شاخص و كليدي تشكل ياد شده با اظهارات انتخاباتي، مشي سياسي ورود به حوزه رقابتها را شفافيت و وضوح بيشتري بخشيده اند؛ به گونه اي كه برخي گزينه هاي نامزدي اين جبهه با اعلام پيش شرطهايي، آماده حضور در عرصه رقابتهاي انتخاباتي شده اند. نظر اين افراد از هم اكنون تا انتخابات را نه تنها بايد فراتر از مواضع حزبي دانست، بلكه مي توان اين اظهارات را اتخاذ مشي اپوزيسيون در آستانه انتخابات تلقي نمود.
برخي گزينه هاي خود معرف اعلام كرده اند در صورت رد صلاحيت، عقبه فكري و جناحي آنها اقدام به معرفي نامزد ننمايند و انتخابات را نيز تحريم كنند. اين رويكرد نمي تواند به عنوان يك مشي مبارزاتي انتخاباتي براي رقابت در بستر فرايندهاي دمكراتيك نظام جمهوري اسلامي ارزيابي گردد، بلكه اين اظهارات را از سوي كساني كه بر اساس مؤلفه هاي قانوني وارد پروسه حقوق شهروندي براي حضور در پستهاي نظام جمهوري اسلامي مي شوند، بايد پيگيري هدفهاي دشمنان با حداقل هزينه براي آنان تعبير نمود.
در واقع، مي توان چنين استنباط نمود كه آنها از هم اكنون شوراي نگهبان را در اقدامي پيشدستانه، به عنوان متهم به افكارعمومي معرفي مي كنند، چنان كه دشمنان نظام سالهاست با سرمايه گذاري فراوان و تلاش مضاعف سعي مي نمايند با عملي نمودن اين اقدام، پروژه عدم مشروعيت و مقبوليت نظام جمهوري اسلامي را توجيه كنند.
از سوي ديگر، سمپاتهاي مدعيان حضور در عرصه رقابتهاي انتخاباتي در نشستهاي حزبي و محفلي، نگراني خود را از ارتقاي توان و قدرت ملي اعلام مي نمايند و در شرايطي كه توفيقات حاصل شده در پرونده هسته اي ايران در مواجهه با كشورهاي غربي، مرهون قدرت ملي متأثر از پشتوانه قوي مردمي است، اين اظهارهاي مغاير با منافع و امنيت ملي، مي تواند بيگانگان را در دستيابي به هدفهايشان ترغيب نمايد.
بر كسي پوشيده نيست، مؤلفه هاي قدرت ملي جمهوري اسلامي ايران (اعم از منابع محسوس و نامحسوس) تاكنون توانسته است قدرت بازدارندگي ايجاد كند و دشمنان و بدخواهان نظام را از هرگونه اقدامي منصرف نمايد.
اگرچه اين سخنان از سوي برخي افراد همفكر و همسو با گفتمان اصلاح طلبانه با واكنشهايي مواجه شد، ولي چنين اظهارهايي همزمان با طرح ديدگاه هاي احزاب در خصوص انتخابات، شائبه تقويت نقش پياده نظام دشمن را در تهاجم نرم عليه نظام اسلامي در اذهان تقويت مي كند.
بنابراين خروجي تعاملهاي درون حزبي اصلاح طلبان تاكنون از وجود تفرق آرا حكايت دارد و افق انسجام را در ميان آنها به دليل برخي اعتقادهاي افراطي در هاله اي از ابهام فرو برده و روند مذاكره ها و تلاشها به دليل عقيم بودن فعاليتهاي سياسي، آنها را به سوي سوژه دولت وحدت ملي سوق داده است. مفروض تحقق چنين ايده اي، قرابت مباني نظري و فكري جريانهاي سياسي مي باشد كه با اعتقادهاي سياسي در جبهه دوم خرداد -كه سنگ بناي پاره اي از اعضاي آن بر رهيافتهاي شبه ليبراليستي و شبه سكولاريستي مبتني است- تحقق اين ايده را حداقل در كوتاه مدت غيرممكن مي سازد.
**كيهان پروژه سوخته! (يادداشت روز)
روزنامه كيهان امروز در يادداشت روز خود نوشت:
پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و برچيده شدن نظام طاغوت، «اسلامي كردن قوانين» در سيستم قضايي كشور از جمله اولويت هاي مهم و اساسي نظام بوده است. به موازات اين اولويت و تلاش براي برقراري قوانين و مقررات اسلامي جريان و جماعتي همواره با خرده گيري از قوانين كيفري و جزايي اسلام و طرح اين ادعاي موهوم كه اين مقررات و قوانين متناسب با نيازهاي عصر كنوني نيست و به اصطلاح «خشونت بار» است سعي وافري به خرج داده اند تا با وارونه جلوه دادن مفاهيم و معاني قوانين اسلامي بر ديدگاه خود كه بعضاً ترفند موذيانه است لباس حقانيت بپوشانند. اين مدعيان كه نام پرزرق و برق «مدافعان و فعالان حقوق بشر» را براي خود برگزيده اند دانسته يا ندانسته به پياده نظام قدرت هاي غربي تبديل شده اند و هدف آنها نه پاسداري از حقوق بشر- كه امروز ناقضان حقيقي آن رسواتر از هميشه اند- بلكه ستيزه جويي با نظام مردمي جمهوري اسلامي است.
بنابراين خاستگاه اصلي جرياني كه در داخل به نام حقوق بشر و انسانيت اشك تمساح مي ريزد و قوانين اسلامي را ناكارآمد، غيرانساني و نشانه بارز «خشونت» معرفي مي كند را بايد فراتر از مرزهاي كشور و در چارچوب استراتژي «نبرد نرم» دشمنان رصد كرد. جرياني كه سخنگو و مبلغ قدرت هاي چپاولگر و استثماري است و با استفاده از قدرت رسانه اي و با پروگانداي سياسي عزم خود را جزم كرده تا چهره ناب و اصيل اسلام را- كه مانع اصلي و چالش جدي زياده خواهان و استعمارگران است- مخدوش كند.
در همين راستا و در شرايطي كه «لايحه قانون مجازات اسلامي» توسط نمايندگان مجلس در حال بررسي است و كليات موادي از اين قانون به تصويب رسيده- و البته هنوز در صحن علني مجلس نيامده است- عده اي نداي مخالفت سر داده و بهانه هاي واهي خطي را دنبال مي كنند كه هدف نهايي آن بي شك حذف برخي احكام مسلم اسلامي است.
بديهي است كه اشكالات و انتقادات مطرح شده از سوي اهل فن كه با ديدي صرفاً حقوقي و تخصصي به موضوع بيان مي شود جدا از زمزمه و نغمه كساني است كه تحت تأثير خودباختگي و يا ژست روشنفكري غربگرايانه خواهان برچيده شدن قوانين و مقررات اسلامي هستند.
پيشتر و در اوايل انقلاب نيز نمونه هايي از اين نوع مخالفت ها وجود داشته، حالا مي توان ديد كه آن خط ممتد همچنان ادامه دارد. مشهورترين نمونه اينگونه غرض ورزي ها در آن دوران، شايد مخالفت با «لايحه قصاص» باشد. لايحه اي كه «جبهه ملي» در واكنش به آن كه دربرگيرنده حكم «قصاص»- به عنوان نصي از نصوص قرآن است- مردم را به راهپيمايي و تجمع فراخواند و در اطلاعيه اي حكم قصاص را كه به تعبير قرآن «حيات بخش» است «غيرانساني» ناميد! چنين رفتاري با واكنش قاطع حضرت امام خميني(ره) مواجه شد.
امام راحل عظيم الشأن طي سخناني در 25 خردادماه سال 60 (صحيفه امام- جلد 14- صفحه 448 به بعد) مخالفت با قصاص و دعوت مردم براي راهپيمايي عليه لايحه مزبور را دعوت عليه قرآن و احكام ضروري اسلام دانستند و قاطعانه فرمودند كه: «جبهه ملي از امروز محكوم به ارتداد است». امروز نيز عده اي با ناديده گرفتن نصوص قرآني و متون ديني و فقهي، خواستار تغييراتي در قانون مجازات اسلامي هستند كه مشكل بتوان براي آنها توجيهي يافت، چرا كه فرجام و سرانجام كار چيزي جز حذف برخي احكام و مقررات قطعي و مسلم اسلامي نيست.
اينكه احتمالا لايحه جديد قانون مجازات اسلامي حامل پاره اي اشكالات و ضعف ها و نقيصه هاي شكلي و يا حتي محتوايي است مورد اشكال و «ان قلت» جماعت مورد اشاره نيست چرا كه به هر حال امكان رفع آن توسط نمايندگان در خانه ملت وجود دارد؛ بلكه مسئله اصلي و قابل تأمل اين است كه پروژه اصلي آنها «جايگزين ساختن پاره اي از مجازات هاي غربي به جاي برخي مقررات و قوانين كيفري اسلامي» است.
به علاوه مشاهده رد پاي برخي نهادهاي بين المللي در اين ميان هرگونه شك و ترديد را برطرف مي كند. به عنوان نمونه اتحاديه اروپا در اواخر سال گذشته و در زماني كه لايحه قانون مجازات اسلامي به مجلس شوراي اسلامي رفته بود با هجومي گسترده اين لايحه را به شدت مورد انتقاد- بخوانيد تخريب و تخطئه- قرار داد و آن را مصداق نقض حقوق بشر خواند!
فارغ از آنكه در خود اروپا و كشورهاي غربي موارد نقض حقوق بشر آنچنان عيان و آشكار است كه نيازي به ذكر آنها نيست، بايد پرسيد آيا دخالت صريح و غيرقانوني اتحاديه اروپا در سير تصويب قوانين يك كشور نقض قواعد حقوق بين الملل نيست؟ و كساني كه در مخالفت با يك حكم الهي با دشمنان قسم خورده ملت ايران همصدا مي شوند، آيا اساساً هرگز درباره علت هاي اين همراهي تأمل كرده اند؟!
آيا قصاص چند جاني و قاتل يا اجراي حدود در مورد پاره اي از سارقان و كساني كه نظم و امنيت عمومي را دچار مخاطره كرده اند و ترس و ارعاب در سطح جامعه آفريده اند خلاف حقوق بشر است و مصداق خشونت و افعال غيرانساني؟! مگر اروپايي ها و آمريكايي ها پيش پاي دزدها و قاتلان نقل و نبات مي ريزند؟!
آيا مجازات كساني كه عفت و پاكي و اخلاق اجتماعي را در مسلخ عياشي و هرزگي و فحشا ذبح كرده اند و عامل توسعه فساد در سطح جامعه هستند خشونت تلقي مي شود؟!
آن وقت كشتار و خونريزي در فلسطين و عراق توسط قدرت هاي چپاولگر و زورگو خلاف حقوق بشر و انسانيت نيست؟!
چطور اتحاديه اروپا عليه جنايات در زندان هاي ابوغريب و گوانتانامو- كه حجم انبوهي از جرائم غيرانساني و حيواني در آن اتفاق افتاده است- بيانيه اي صادر نمي كند؟
آيا علت فقط اين نيست كه در آنجا پاي خودشان در ميان است و چاقو دسته خود را نمي برد؟!
از مدعيان دروغين حقوق بشر در كشورهاي غربي انتظاري نيست، تأسف و تأثر آنجاست كه عده اي در داخل كشور گمارده هاي همان خط و جريان بيروني هستند و از فرصت استفاده مي كنند و در بزنگاه هاي حساس نقشي در سناريوي «اسلام زدايي» برعهده مي گيرند.
اين در حالي است كه دين مبين اسلام برخلاف مكتب ها و مسلك و مرام هاي غربي و مادي گرايانه در همه حوزه ها و عرصه هاي اجتماعي داراي عقيده و برنامه است و سيستم «حقوق اسلامي» يك سيستم كاملا پيشرفته و برخوردار از قواعد، اصول و مباني متقن است و بر مجازات هاي عادلانه و حيات بخش تكيه دارد.
بايد اين نكته را هم افزود كه اثبات بسياري از مجازات هاي به اصطلاح سنگين در مقررات اسلامي براي متهمان، مرحله اي سخت و پرظرافت است كه در عموم موارد به مرحله اجراي حكم و جاري ساختن مجازات نمي رسد.
بنابراين لازم است در چنين فضايي كه دشمنان و گمارده ها و منصوبين آنها در داخل با هياهو، مي كوشند اوضاع و احوال را به نفع خود مصادره كنند صاحبنظران ژرف انديش و رسانه هاي متعهد افكار و اذهان عموم مردم را نسبت به ترفندهاي دشمنان آگاه كرده و نقش حياتي قوانين و مقررات اسلامي را بازگو كنند.
 چهارشنبه 23 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[مشاهده در: www.iscanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن