واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: جهان - سعيد مروتي: علاقهمندان سينما، لاسه هاستروم را بيشتر با فيلمهاي «قوانين خانه سيدر» و «شكلات» به خاطر ميآورند. او در تازهترين فيلمش «كلك» مسير تازهاي را آغاز كرده است؛ مسيري كه نمودي از آن را چندان نميتوان در كارنامهاش جستوجو كرد. حتي ارتباطي كه برخي از منتقدان كوشيدهاند ميان اين فيلم و برخي ساختههاي اوليه لاسه هاستروم برقرار كنند، چندان منطقي به نظر نميرسد. «كلك» در سينمايي كه به جاي روايت داستان به حواشي علاقه نشان ميدهد، دستاورد قابل توجهي است. فيلم، ماجراي واقعي نويسندهاي به نام كليفورد اروينگ است كه در دهه هفتاد كار شگفتانگيزي انجام داد. كليفورد جاه طلب وقتي در انتشار رمانش به بنبست برخورد، كوشيد آن را به عنوان زندگينامه هواردهيوز جا بيندازد. هيوز چهره معروف و ثروتمندي بود كه سالها به انزوايي خودخواسته فرو رفته بود و كليفورد از علاقهاي كه مردم براي اطلاع از زندگي شخصي هيوز داشتند، استفاده كرد و كوشيده تا رمانش را به عنوان دستنوشتههاي اين ميلياردر معروف جا بزند. فيلم هاستروم بيش از هر چيز به فيلمنامه پر نكته ويليام ويلر تكيه كرده است. فيلمنامهاي كه در آن تمام قواعد روايت در فيلم داستاني رعايت شده است. ضمن اين كه اين بار ذهنيتي منفي درباره فرد كلاهبردار وجود ندارد. كليفورد اروينگ در «كلك» با همه دغلكاريهايش، بيشتر يك نابغه جسور مينماياند تا كلاهبرداري كه ميخواهد از تشنگي افكار عمومي براي دانستن درباره زندگي شخصي فردي مشهور، كلاهي براي خود بدوزد. ويژگي قابل تأمل «كلك»، نگاه بيطرفانه فيلمساز و فيلمنامهنويس به اين كاراكتر است. دوربيني كه به شخصيت كلاهبردار فيلم، چندان به چشم متهم نگاه نميكند و ريچارد ليگر بازيگر كهنه كار سينماي آمريكا، پس از سالها حضور متوسط، با اجراي عالياش به نقش كيلفورد حلاوتي ديگر داده است. هاستروم در «كلك» مجموعهاي از تناقضهاي بشري را به تصوير ميكشد. ماجراي آدمهايي كه نقاب بر چهره دارند و كساني كه ميخواهند اين نقاب را از چهرهها بردارند. در اين ميان آنچه به فيلم انرژي ميبخشد جسارت تحسينبرانگيز نويسندهاي حقهباز است كه تا قدم آخر و با جسارت بازي را ادامه ميدهد. اين جسارت در واقع موتور محركه «كلك» است. هاستروم در مقام كارگردان زمينهاي را فراهم ميكند كه تماشاگر در دنياي پر از دروغ و كلك، با آدمي همذات پنداري كند كه ميكوشد به روياهايشان عينيت ببخشند.طبيعي است كه بخش قابل توجهي از جذابيت اثر از كتاب كليفورد اروينگ كه منبع اقتباس فيلم است، نشأت بگيرد. نكته اما اينجاست كه هاستروم در مقام كارگردان، اين دستمايه را نه تنها هدر نداده كه به غنايش هم افزوده است. هاستروم هوشمندانه همه چيز را در موقعيتهاي غافلگير كننده خلاصه نكرده است. به همين خاطر «كلك» بر خلاف فيلمهايي از اين دست، جزو آثاري است كه در ديدارهاي بعدي و پس از باز شدن گرههاي داستان نيز همچنان تماشايي و جذاب به نظر ميرسد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 458]