واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: حضور کاراکتر و بازیگران تلویزیونی در سینما شامل دو رویکرد سهلالوصول و مستقل شده که وجه اول به علت نشانه رفتن گیشه کمیت بیشتری را به خود اختصاص داده است. در رابطه متقابل سینما و تلویزیون این دو مدیوم همواره وامدار هم بوده اند و شاید مرزبندی این تعامل کاری شدنی محسوب نشود. اما می توان وجوه مختلف این بده بستان و تعامل را به فراخور موقعیت مورد تحلیل و بررسی قرار داد. وجهی که این روزها به واسطه اکران فیلم "کلاهی برای باران" برجسته شده، رویکرد سینما به بازیگران تلویزیونی بخصوص از نوع طنز و کمدی است. این رویکرد دو وجه نزدیک به هم دارد که باید آنها را از یکدیگر مجزا کرد. زمانی بازیگر طنز با توجه به کاراکتر شهره شده در یک برنامه، مجموعه یا ... تلویزیونی در فیلمی حضور پیدا می کند که این وجه علاوه بر دسترس بودن و نوعی رویکرد سهل الوصول، در واقع در محدوده ویژگی های همان کاراکتر، تکیه کلام ها، تیک های بازی و حتی تعریف از پیش تعیین شده شخصیت حرکت می کند و به نوعی می توان گفت نشانگر اطمینان نداشتن سازنده یا نویسنده به قابلیت های جدید، ریسک ناپذیری و نوعی تکیه بر موفقیتی از پیش تجربه شده است. کلاه قرمزی و سروناز اتفاقاً این وجه به جهت همین سهل الوصول بودن کمیت بیشتری از تعاملات پرده نقره ای و قاب شیشه ای را به خود اختصاص داده است. از حضور کاراکتر تلویزیونی کلاه قرمزی و پسرخاله در برنامه کودک در فیلم های سینمایی "کلاه قرمزی و پسرخاله" و "کلاه قرمزی و سروناز" تا بدل شدن چند قسمت از مجموعه قصه های مجید و این کاراکتر جذاب به فیلم های سینمایی "صبح روز بعد"، "شرم" و ... حضور خاله قورباغه برنامه کودک در فیلم "گلنار" به عنوان یک کاراکتر مکمل و همچنین فیلم سینمایی "شهر موش ها" که برگرفته از مجموعه موفق "مدرسه موش ها" و همان کاراکترهای آشنا در قالب قصه ای مرتبط با فضای قبلی است. هر چند نمونه های اشاره شده بیش از هر چیز به مجموعه های کودکانه و کاراکترهای فانتزی و عروسکی بازمی گردند، ولی حضور کاراکترهای تلویزیونی در سینما را نمی توان در این رویکرد خلاصه کرد. اکثر بازیگران مجموعه های طنز تلویزیونی از "زیر آسمان شهر 1،2 و 3"، "پاورچین"، "نقطه چین"، "بدون شرح" و ... حتی قبل از تکرار خود در دیگر مجموعه ها، در فیلم های سینمایی تجربه تکرار تکیه کلام، نوع بازی، کنش و واکنش ها و حتی شخصیت نمایشی خود را پشت سر گذاشتند. طبعاً سازندگان این گونه آثار هم طالب شهرت و وجهه این بازیگران و خاطره کوتاه مدت مخاطب در همان مقطع زمانی بودند که به سراغ ساخت چنین آثاری رفتند که نمونه های آن کم نیستند. فیلم هایی که با یک فیلمنامه حتی پائین تر از حد متوسط، قصه هایی نیمبند و تنها تکیه بر موقعیت های کمیک و دیالوگ های طنز بیش از هر چیز بار فیلم را بر دوش ایفاکنندگان این نقش ها قرار دادند و ... امروز پس از چند سال مخاطبان این آثار نه قصه، نه تک لحظه های ماندگار و نه حضور ویژه بازیگران این فیلم ها را به یاد نمی آورند چون همه چیز بر مسیر تکرار عادت و سلیقه مخاطب حرکت می کرد و طبعاً عادت و سلیقه مخاطب در هر مقطعی حتی با فاصله ای کوتاه فرق می کند. این گونه است که یک رویکرد سهل الوصول و تاریخ مصرف دار بدل به اپیدمی سینمای ایران می شود. اپیدمی که مدت دار بودن آن و مضراتش به کرات نمود پیدا کرده و ولی هنوز هم در حال استفاده است. "کلید ازدواج" محصول سال 76 به کارگردان داوود موثقی با بازی نادر سلیمانی، سعید آقاخانی، رضا عطاران و حمید لولایی ساخته شد. در زمانی که حضور دو بازیگر اول در تلویزیون در قالب کاراکتر سعید و خان دایی و همچنین عطاران و لولایی در آیتم های تلویزیونی مورد توجه قرار گرفته بود. "بعله برون" محصول سال 82 به کارگردانی داوود موثقی با بازی فتحعلی اویسی، سیروس گرجستانی و شراره درشتی ساخته شد. قرار گرفتن دو غول بازیگری طنز تلویزیونی در مقابل یکدیگر پتانسیل کافی داشت که سازندگان این فیلم را با یک قصه سردستی به موفقیت فیلم امیدوار کند. "شاخه گلی برای عروس" محصول سال 83 به کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی با بازی جواد رضویان، رابعه اسکویی، مهدی امینی خواه، شراره درشتی و مجید صالحی ساخته شد. زمانی که رضویان تجربه "پاورچین" و چند مجموعه طنز را پشت سر گذاشته بود و مجید صالحی هم به عضو ثابت تلویزیون بدل شده بود. "انتخاب" محصول سال 83 به کارگردانی تورج منصوری با بازی فتحعلی اویسی، مهران غفوریان، عارف لرستانی، امیر غفارمنش ساخته شد. این فیلم با تکیه بر کاراکتر آشنای اویسی در "بدون شرح" که به سختی توانست کمی از آن فاصله بگیرد، غفوریان در "زیر آسمان شهر" ها و بازیگران آیتم های طنز چون لرستانی و غفارمنش شکل گرفت. "شارلاتان" هم محصول سال 83 به کارگردانی آرش معیریان با بازی جواد رضویان، مهران غفوریان، ارژنگ امیرفضلی ساخته شد. تکیه بر کمدی فانتزی با رویکرد ساده نگری معضلی بود که گریبان این فیلم را به گونه ای گرفت که حتی از دیگر فیلمهای کمدی فیلمساز که آثار فاخری هم محسوب نبودند، چند پله فاصله گرفت و سقوط کرد. "قلقلک" محصول سال 84 به کارگردان مسعود نوابی با بازی رضا شفیعی جم، سیامک انصاری، سحر ولدبیگی و ساعد هدایتی ساخته شد. حتی صحبت از حضور مهران مدیری به عنوان تکمیل کننده تیم مجموعه های طنز روتین او مطرح بود که در همان ابتدا تکذیب شد و بازیگران آشنای او نتوانستند فیلمنامه سطحی و ضعیف کار را از سقوط نجات دهند. "سوغات فرنگ" محصول سال 85 به کارگردانی کامران قدکچیان با بازی رامبد جوان، رابعه اسکویی و سعید پیردوست، "زن بدلی" محصول سال 85 به کارگردانی مهرداد میرفلاح با بازی رامبد جوان، رضا شفیعی جم، رابعه اسکویی، مهدی امینی خواه و مهران غفوریان و "مادر زن سلام" محصول سال 85 به کارگردانی خسرو ملکان با بازی فتحعلی اویسی، مریم امیرجلالی، مسحن قاضی مرادی ساخته شدند. کلاهی برای باران "کلاهی برای باران" محصول سال 86 به کارگردانی مسعود نوابی با بازی جواد رضویان، رضا عطاران هم با همین رویکرد، فقط مخاطب مقطعی گیشه را با تکیه بر حضور این بازیگران در تلویزیون در همان مقطعی زمانی نزدیک نشانه می رود و ... کارکردی فراتر از این هم پیدا نمی کند. در این میان فیلم هایی هم هستند که از حضور این بازیگران طنز با رویکرد تلطیف فضای تلخ، خشن یا نگرانی از درنیامدن فضای طراحی شده استفاده کردند. در این رویکرد مستقل فیلمسازان تلاش کردند تا حد زیادی از این بازیگران آشنازدایی کنند و تلاش آنها در این حیطه نشان می دهد که چقدر برای تکرار نشدن مکررات و مهمتر از همه برای مخاطب اهمیت قائل هستند. حضور رضا شفیعی جم در "ارتفاع پست"، رضا عطاران در "هوو"، مجید صالحی در "خوابگاه دختران" و علی صادقی در "پیک نیک در میدان جنگ" از نمونه های خوب این رویکرد هستند که نشان می دهند چگونه می توان از کلیشه ها استفاده بهینه کرد. منبع : مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 396]