محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799287703
◄◄ هـــورمـــونــــها و غـــدد ►►
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: bb30-09-2006, 07:24 AMدر طول تاريخ بسيارى از مردم تصور مىکردند روحهاى شيطانى و پليد درد و بيمارى را به وجود مىآورند. بسيارى معتقد بودند تندرستى پيامد رويارويى نيروهاى نيک با نيروهاى پليد است. از اين رو، از جادوگران، جنگيرها و دعاخوانان مىخواستند با کلمهها و عبارتهاى ويژهى خود به نيروهاى نيک کمک کنند و روحهاى شيطاني و نيروهاى پليد را از تن و روان بيماران بيرون کنند. بخشى از کار پزشکان آن روزگار نيز دور کردن نيروهاى شيطانى از تن بيماران بود. اما اگر وردخوانى و دعاخوانى باعث بهبودى بيمار نمىشد، پزشکان به شيوهاى از جراحى ابتدايى به نام ترپانى روى مىآوردند. آنان ابزارى را به کار مىبردند که مانند متهى نجارى بود و جمجمهى بيماران را با کمک آن سوراخ مىکردند تا به خيال خود راهى براى بيرون رفتن روحهاى شيطانى ايجاد کنند. مىدانيم که برخى از اين افراد پس از ترپانى زنده مىماندند، زيرا جمجمههاى برجاى مانده از آنها سوراخهايى دارند که ترميم شدهاند. در واقع، اگر بيمارى پس از اين عمل جراحى دردناک زنده مىماند، زخم سر او را با تکهاى سنگ، صدف، پوست کدو يا حتى با نقره يا طلا مىپوشاندند. چنين جمجمههايي در همه جاى جهان (فرانسه، آلمان، شمال آفريقا، نيوزلند، آمريکاى جنوبى و ايران) پيدا شدهاند. اين کار بيشتر در کشور پرو معمول بوده است. در اين کشور جمجمههايى با چهار تا پنج سوراخ يافت شده است. از ترپانى براى درمان سردردها، جنزدگان و ديوانگان بهره مىگرفتند. امروزه مىدانيم اين عمل درمان هيچ نوع بيمارى نيست و افراد جنزده يا ديوانگان به بيمارىهاى عصبى دچارند، نه اين که جن وارد بدن آنان شده است، يا ارواح شيطانى بر آنان چيره شدهاند. براى نمونه، بسيارى از حالتهاى افراد به اصطلاح جنزده، پيامد بيمارى عصبى صرع است. منبع : Royston Angela, 100 Greatest Medical Discoveries, Grolier Academic Reference, 1997 جزيره دانش Boye_Gan2m17-10-2006, 11:04 PMافراد در همه جوامع و فرهنگ ها عاشق مي شوند. خصوصيات شايع عشق شامل احساس بودن در يك حالت ذهني تغيير يافته، اشتغال خاطر با افكار و تصاوير معشوق و تغييرات در رفتار با هدف به دست آوردن پاسخ متقابل از معشوق است. اين پديده زير و رو كننده آنچنان همه گير و جهانشمول است كه برخي از محققان مي گويند ممكن است فرآيند تكامل درون ما برنامه ريزي شده باشد. نظريه اين است كه فرزندان در صورت مراقبت بهتر والدين از آنها با احتمال بيشتري به طور سالم رشد مي كنند و به مرحله توليد مثل مي رسند و عاشق هم شدن احتمال به وجود آمدن چنين خانواده اي را بيشتر مي كند. البته اين امر هم درست است كه عشق مي تواند زودگذر باشد و به روابط پايدار و به وجود آوردن فرزندان و مراقبت مهربانانه از آنان نينجامد. در هر صورت اين نظريه دگرگوني ظريفي در نظرات معمول ما درباره بقاي اصلح پديد مي آورد. فرضيه هاي متعددي در مورد اساس زيستي عاشق شدن وجود دارد. برخي مي گويند كه عشق نتيجه اوج گيري ميزان ماده فنيل اتيلامين، مولكولي پيام دهنده در مغز كه ساختمان شيميايي مشابه آ مفتامين دارد، است. دوستداران و عرضه كنندگان شكلات اين نظريه را دوست دارند زيرا شكلات حاوي فنيل اتيلامين است. برخي ديگر افكار ناخوانده عشق را به كاهش يافتن سيستم هاي سروتونين- يك ماده شيميايي پيام رسان ديگر در مغز- نسبت مي دهند. اما داناتلا مارازيتي و دومنيكوكاناله، دو پژوهشگر از دانشگاه پيزا در ايتاليا، استدلال مي كنند كه عاشق شدن عاطفه اي است كه با اضطراب و ترس مربوط است. آنها معتقدند كه افراد اغلب در شرايط ترس آفرين پيوندهاي قوي عاطفي و صميمي برقرار مي كنند. مارازيتي و كاناله براي آزمودن نظراتشان در يك بررسي به مقايسه 24 فرد جوان كه به تازگي عاشق شده بودند با 24 فرد ديگر كه عاشق نبودند به عنوان آزمودني هاي شاهد پرداختند. معيارها براي افراد گروه عاشقان شامل فكر كردن به معشوق دست كم چهار ساعت در روز و رابطه داشتن با او براي كمتر از شش ماه بود، پژوهشگران در هر كدام از اشخاص ميزان هشت هورمون مختلف را در خون اندازه گرفتند. يافته اصلي آنها اين بود كه ميزان كورتيزول، يكي از هورمون هاي اصلي كه در هنگام استرس در بدن ترشح مي شود، در گروه افراد عاشق بالاتر است، اين پژوهشگران ايتاليايي اعتقاد دارند كه يافته هاي نشانه وجود استرس و برانگيختگي در مراحل اوليه يك رابطه عاشقانه است. جالب توجه اينكه مردان درگير عشق ميزان هاي تستوسترون، هورمون جنسي كه مسئول ايجاد ميل جنسي رفتار پرخاشگرانه در هر دو جنس مرد و زن است، كمتر از مردان غيرعاشق بود، اما در زنان عاشق شدن ميزان تستوسترون را افزايش داده بود. اين يافته باعث شگفتي دانشمندان شد، اما آنها اين فرض را مطرح كردند كه شايد عاشق شدن تا حدي تفاوت هاي ميان دو جنس را از بين مي برد يعني مردان را ملايم تر و زنان را مهاجم تر مي كند. پژوهش هاي قبلي به وسيله مارازيتي و همكارانش نشان داده بود كه احساس عاشق بودن معمولا تا مدت معيني حدود 18ماه تا 3سال ادامه پيدا مي كند. بنابراين او و كاناله ميزان هورمون ها را اندازه گيري كردند، يعني 18 نفر از گروه عاشقان 12 تا 28 ماه بعد، يعني در زماني كه هنوز رابطه شان با معشوق را حفظ كرده بودند اما گزارش مي كردند كه آرامتر شده اند و ديگر با او اشتغال خاطر ندارند. در اين هنگام ميزان هورمون هاي آنها به سطح عادي بازگشته بود. چرا شبيه ها جذب هم مي شوند؟ حتي شباهت هاي ظاهراً بي معنا ممكن است ما را به سوي خود جذب كنند. روزهاي تولد مشابه، نام خانوادگي مشابه و حتي مشابهت حرف اول نام كوچك ممكن است افراد را براي يكديگر جذابتر كند. روان شناسان اين امر را به خود پسندي پنهاني نسبت مي دهند. ما به طور خودكار در مورد اشياء، مكان ها و افرادي كه خودمان را به ياد ما مي آورد، حتي اگر اين يادآور چيزي بسيار جزئي و گذرا باشد، به نحوي مثبت فكر مي كنيم. جان تي جونز، روانشناس در آكادمي نظامي آمريكا و همكارانش در مقاله اي كه در سال 2004 نشريه روانشناسي شخصيت و اجتماعي به چاپ رساندند هفت تحقيق را جمع بندي كردند كه در بررسي نقش اين خودپسندي پنهاني در روابط ميان فردي به عمل آورده بودند. آنها از سوابق اجدادي و ساير انواع اسناد استفاده كردند تا نشان دهند افراد با احتمال بيشتري با كسي ازدواج مي كنند كه اسم كوچك يا اسم خانوادگي اش با مال خود آنها مشابه باشد. براي مثال تجزيه و تحليل فهرست شماره هاي تلفن نشان داد كه مردان با نام چارلز(Charles) با احتمال بيشتري از حد شانس و اقبال با زناني كه نام شارلوت(Charlotte) دارند ازدواج مي كنند. همين امر در مورد مردان با نام رابرت و زنان با نام رابرتا، پل و پائولا و غيره هم صدق مي كرد، شباهت هاي نام كوچك و نام خانوادگي ممكن است صرفاً بيانگر آن باشد كه افراد درون گروه هاي نژادي و مذهبي خود ازدواج مي كنند، اما جونز و همكارانش سعي كرده بودند كه اين امكان را در نتايج شان در نظر بگيرند و تصحيح كنند. آنها همچنين از روان شناسي تجربي براي كاوش در تأثيرات ارتباطات مثبت سطحي كه ما درونمان به وجود مي آوريم استفاده كرده اند. در يك بررسي آزمودني ها افراد را در صورتي جذابتر مي يافتند كه شماره رمز ادعايي روي فرم نظرخواهي درباره زنها عدد روز تولد آنها تطبيق مي كرد. در يك بررسي ديگر مشاركت كنندگان افرادي را در آگهي هاي شخصي گيراتر مي يافتند كه نام قلابي داده شده به آنها در اين آگهي ها مشابه نام خودشان بود. mehraria23-10-2007, 01:49 PMتیک چیست؟ آیا تا به حال با افرادی مواجه شده اید که در صحبت کردن، مدام از کلمات یا واژه های بی جا و تکراری استفاده می کنند؟ یا در صحبت کردن خودتان با دیگران، آیا متوجه این موضوع شده اید که مرتب واژه ای را که به هیچ وجه نیاز به گفتن آن نیست، تکرار می کنید؟ استفاده از واژه هایی مانند: چیز، مثلاً، به قول معروف، در واقع، به اصطلاح و ... را می توان از جمله مواردی ذکر کرد که بارها در گفت و گوهای افراد شنیده می شوند. به کار بردن تکراری واژه ها در برخی موارد موجب واکنش های منفی افراد می شود؛ اما اغلب موارد، طرف گفت و گو توجه چندانی به آن نمی کند. http://www.tebyan.org/image/big/1386/06/14513220399204802212115691374103164249162.jpg تکان دادن غیر ارادی پا، بازی کردن و کندن موهای سر و صورت و ... نیز از موارد «رفتاری» است که برخی افراد از خودشان می دهند. بسیاری از والدین و مربیان تربیتی، از پاره ای رفتارهای «شکلک گونه» یا تکیه کلام های تکراری و به اصطلاح تیک در فرزندشان شکایت دارند و از این مساله ابراز نگرانی می کنند. باید گفت «تیک» نوعی پرش ناگهانی یا انقباض غیرارادی عصبی است که می تواند به صورت مزمن یا زودگذر در کلام یا رفتار ظاهر شود. به طور کلی در هر دو شکل تیک کلامی و رفتاری، با انواع ساده و مرکب آن روبرو هستیم که مشخصه ی اصلی آن تکراری، کلیشه ای و ناموزون بودن آن است. «تیک» ساده مدت کوتاهی به طول می انجامد و به ندرت بیش از یک ثانیه تداوم می یابد که در اغلب موارد بعد از چند هفته یا چند ماه خود به خود از بین می رود. تیک های حرکتی در نوع ساده شامل: چشمک زدن، حرکات پرتابی گردن، بالا انداختن شانه و حرکت های شکلک گونه ی صورت و رفتارهایی چون قیافه گرفتن، رفتارهای آرایشی، خود زنی، گاز گرفتن خود، بالا پریدن، پا به زمین کوبیدن یا بوبیدن چیزی است. تیک های آوایی هم در نوع ساده آن می تواند شامل: صاف کردن گلو، سرفه، بالا کشیدن بینی، خرناس و در نوع پیچیده شامل: بیان یک جمله یا یک تکه کلام یا یک ناسزا باشد. رفتار تیک گونه بیشتر در بین کودکان شایع است، بررسی های انجام شده توسط انجمن روان شناسان آمریکا نشان می دهد که تقریبا سیزده درصد از پسران و یازده درصد از دختران به این عارضه دچار می شوند. بر این اساس کودکان در سنین هفت تا یازده سالگی بیشترین میزان تیک را از خود نشان می دهند و این حالت ممکن است تا سنین میان سالی ادامه پیدا کند. اگر چه هنور عواملی از قبیل نژاد، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، در بروز و تشدید تیک ثابت نشده است، ولی بعض از محققین معتقدند این اختلال در نژاد قفقازی و شرقی شایع تر است. در مواردی دیده شده که بعضی از مبتلایان، دارای سابقه خانوادگی یا فامیلی هستند، این موضوع نشان دهنده آن است که احتمالا یک عامل ژنتیک یا زیستی می تواند در بروز آن دخیل باشد. عوامل محیطی، عاطفی و هیجانی نیز از جمله مواردی شناخته شده اند که در تشدید تیک موثرند، به این شکل که افرادی که دارای تیک هستند، در مواجهه با موقعيتهاي استرس زا و مشکلات اضطراب آور، پرش عصبی آن ها تشدید شده و برعکس، در مواقعی که محیط آرام است و ترس، وحشت و نگرانی وجود ندارد، این عمل به حداقل می رسد. وظیفه اطرافیان در قبال رفتار با افراد دارای تیک، بسیار مهم است. نباید به این حرکات اهمیت داد، به روی بچه آورد و یا دایما به وی گوشزد کرد که چرا این کار را انجام می دهد، زیرا با آگاهی یافتن فرد از این مشکل، رفتارش روی آن متمرکز می شود و در همین موقع است که تیک وی، افزایش می یابد. از عوارض و پیامدهای این عمل می توان به تحت الشعاع قرار دادن واقعیت عملکرد شغلی و تحصیلی فرد، کناره گیری از دیگران و پایین آمدن اعتماد به نفس ,به علت آگاهی از نقص موجود در رفتار، شرم، كمروئي ، خلقافسرده و اضطراب از قرار گرفتن در موقعیت های جمعی اشاره کرد. شرایط خانوادگی در ایجاد و تشدید تیک بسیار حایز اهمیت است و رفتار والدین با یکدیگر روی کودک تاثیر مستقیم می گذارد. حتی در مواقعی که والدین با یکدیگر قهر هستند، این سکوت سنگین بر روی فرزندان استرس شدیدی وارد می کند که در مواردی سبب افزایش تیک،شب ادراري و لكنت زبان فرزند می شود. از سوی دیگر تغییرات ناگهانی محل زندگی ممکن است تا مدتی روی کودک تاثیر بگذارد که این مساله، زود گذر و موقتی است و اصلا جای نگرانی وجود ندارد، بنابراین برای جلوگیری از تشدید تیک، والدین باید از تنبیه، بازگو کردن مکرر و مسخره کردن، اکیدا خودداری کنند. درمان تیک برای درمان این عارضه، در درجه اول باید محیط خانواده مورد بررسی قرار گیرد و به اطرافیان باید این موضوع را گوشزد کرد که انتظارت بیش از حد و فشار آوردن روی فرد برای ترک یا کاهش این رفتارها نه تنها مفید نیست، بلکه نتیجه ی عکس می دهد و باعث تشدید آن می شود. لازم است والدین در جریان تربیت فرزندان خود، سن و ظرفیت آن ها را به دقت در نظر بگیرند و از شیوه تربیتی مبتنی بر تشویق به جای تنبیه استفاده کنند. یعنی در مواقعی که کودک تیک ندارد، به وی بیشتر توجه و نگاه کنند و بیشتر با او صحبت کنند یا او را مورد نوازش قرار دهند و برعکس در مواقعی که حالت های تیک را از خود نشان می دهد، بی اعتنایی کنند و وانمود کنند که این حرکات او را نمی بینند. وجود این عارضه گاهی مواقع از چند هفته تا چند ماه به طول می انجامد و در مواردی هم به چند سال می رسد. از جهت دیگر امکان دارد حالت پرش «گونه» پیدا کند و از نقطه ای به نقطه دیگر منتقل شود. پیشنهاد به افرادی که دارای این عارضه هستند توصیه می کنیم که با توجه به غیر ارادی بودن این رفتارها، از متمرکز شدن روی آن پرهیز کنند و در مواردی که تیک دوام پیدا کرد حتما به روان شناس مراجعه نمایند، تا در جریان مشاوره و درمان قرار گیرند و احیانا اگر روان درمانی پاسخ نداد، به درمان دارویی بپردازند. mehraria24-10-2007, 01:29 PMتيك (tic) به حركات و يا اصوات ناگهاني، تكراري، متناوب، قالبي و كليشه اي، بدون ريتم (غير موزون) و غير ارادي اطلاق ميشود. تيك ممكن است براي ناظر غير قابل رويت باشد مانند سفت كردن عضلات شكم و يا تكان دادن انگشتان پا. تقسيم بندي تيك: 1- تيك هاي حركتي ساده(simple Motor Tics): حركات بي معني، ناگهاني و كوتاه ميباشند. مانند: چشمك زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بيني، حركت دادن دستها و پاها. 2-تيك هاي آوايي ساده(simple Phonic Ticsan) اصوات غير ارادي اي كه از بيني، گلو و دهان خارج ميگردند. مانند: سرفه كردن، صاف كردن گلو، بالا كشيدن بيني، خرخر كردن، آروغ زدن، تقليد اصوات حيوانات. 3- تيك هاي حركتي پيچيده(complex Motor Tics): حركاتي كه بيشتر هدفمند بوده و چندين عضله بطور هماهنگ در ايجاد آنها دخالت دارند. مانند: كشيدن لباس، لمس كردن ديگران، لمس كردن اشياء، شكلك درآوردن، نيشگون گرفتن، بوسيدن خود و يا ديگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها، ضربه با نوك انگشت، پريدن و لي لي رفتن، زبان درازي، لمس كردن بيني، بوييدن اشياء و افراد، حركات پرتابي، پژواك كرداري (echopraxia) (تكرار و تقليد غير ارادي حركات ديگران)، كوپروپراكسيا (copropraxia) (انجام حركات و ژستهاي قبيح، زننده، و ناپسند نزد جامعه) 4- تيك هاي آوايي پيچيده(complex Phonic Tics): آواهاي هدفمند تر و طولاني تر. مانند: پژواك گويي echolalia) (تكرار غير ارادي كلمات و جملات ديگران)، مكررگويي(palilalia) (تكرار غير ارادي كلمات و جملات خود)، مكررخواني(lexilalia)تكرار غير ارادي كلماتي كه خوانده ميشوند)، كوپرولاليا و يا بد دهني (coprolalia)(بيان واژه ها و الفاظ ركيك، قبيح و ممنوعه)،صحبت كردن با خود، تغيير دادن مكرر لحن گفتار، سوت زدن، خنديدن و فرياد كشيدن هاي ناگهاني. انواع تيك بر حسب مدت پايداري: 1-تيك هاي گذرا: كمتر از 12 ماه تداوم مي يابند (نيازي به درمان خاصي ندارند). 2-تيك هاي مزمن: بيش از 12 ماه تداوم مي يابند (نياز به مراجعه به پزشك و درمان دارويي دارند). نكاتي درباره تيك ها: 1-تيك ها با افزايش استرس، خستگي، هيجانات مثبت و منفي، و گرما، تشديد و افزايش مي يابند. 2-هر چه بيشتر حواس فرد مبتلا به تيك معطوف شود، تيك نيز افزايش مي يابد. 3-هنگامي كه فرد كاملا غرق انجام فعاليتي گردد بطوري كه تمام حواس خود را متمركز آن فعاليت خاص ميكند،،تيك نيز كاهش يافته و يا كاملا ناپديد ميشود. 4-تيك ها كاملا غير ارادي نيستند و فرد ميتواند براي مدت كوتاهي جلوي آنها را بگيرد.اما پس از مدتي ديگر مقابله با تيك غير ممكن گرديده و فرد ناچار به تسليم خواهد شد.تيك راهي است براي تخليه فشار ها و تنشهاي رواني و جسمي در فرد مبتلا،بنابراين سركوب آن استرس زا ميباشد. 5-معمولاً 25 درصد كودكان دچار تيك شده كه در اين ميان سهم پسران 4 برابر دختران است. 6-اغلب تيك ها با افزايش سن كودكان محو و برطرف ميشوند، اما در مواردي نيز ممكن است تيك در بزرگسالي نيز تداوم داشته باشد -------------------- مردمان ghazal_ak17-12-2007, 09:14 PMدر بيماريهاي مختلف مقدار هورمونها در خون افزايش يا كاهش مييابد و پزشك ميتواند اين گونه بيماريها را با دانستن مقدار يك هورمون تشخيص دهد. از اين رو، پس از معاينهي بيمار اگر برخي از نشانههاي بيماري هورموني را در او تشخيص دهد، بررسي هورموني را به بيمار پيشنهاد ميكند . در بخش هورمونشناسي از او مقداري خون ميگيرند و با كمك ابزارها و روشهاي زيستشيميايي ميزان هورمونها در خونش اندازهگيري ميشود. اندازهگيري هورمونها به طور معمول مقدار هورمونها در خون بسيار پايين است. بنابراين، براي اندازهگيري هورمونها بايد از ابزارهاي بسيار حساسي استفاده كرد تا بتوان بين مقدار عادي و غير عادي تفاوت گذاشت. در همهي روشهاي اندازهگيري هورمونها، پادتنها(آنتيباديها) نقش بنيادي دارند. از آنجا كه هر نوع پادتن فقط به يك نوع مولكول خارجي متصل ميشود، ميتوان با تزريق تك تك هورمونها به جانوراني مانند خرگوش دستگاه ايمني آنها را به ساختن پادتنهاي ويژهي آن هورمونها وادار كرد. براي مثال، با تزريق انسولين انساني به خرگوش، دستگاه ايمني جانور كه اين مولكول را بيگانه ميپندارد، به توليد پادتني ميپردازد كه فقط به انسولين انساني متصل ميشود. اين پادتنها را مي توان از خون جانور جدا و براي اندازه گيري هورمونها به كار برد. سنجش راديو ايمني اصول سنجش راديو ايمني اين گونه است: 1. مقدار زيادي پادتن براي هورمون مورد نظر فراهم ميشود. 2. مقداري هورمون خالص با ايزوتوپ راديواكتيو، نشاندار ميشود. 3. مقداري از پلاسماي خون فرد مورد نظر را با پادتن آماده شده و مقدار مشخصي هورمون نشاندار، مخلوط ميكنند. در اين مخلوط، هورمون پلاسما با هورمون نشاندار بر سر اتصال به پادتن با هم رقابت ميكنند. در اين رقابت مقدار هر كدام از هورمونهاي غير نشاندار و نشاندار، با غلظت آنها متناسب است. البته مقدار پادتن بايد كمتر از آن باشد كه همهي هورمون نشاندار و هورمون غير نشاندار به آن متصل شوند. 4. پس از آن كه رقابت به پايان رسيد، مجتمع هورمون- پادتن از مخلوط جدا و مقدار هورمون راديو اكتيو با دستگاه راديو اكتيوسنج، اندازهگيري ميشود. اگر مقدار راديواكتيو سنجش شده بالا باشد، نشان ميدهد مقدار زيادي هورمون نشاندار به پادتنها متصل شده است. بنابراين مقدار اندكي هورمون غير نشاندار با هورمون نشاندار رقابت كرده، زيرا غلظت هورمون غير نشاندار در پلاسماي مورد سنجش كم بوده است. اگر مقدار راديواكتيو سنجش شده پايين باشد، نشان ميدهد مقدار اندكي هورمون نشاندار به پادتنها متصل شده است. بنابراين، مقدار زيادي هورمون غير نشاندار با هورمون نشاندار رقابت كرده، زيرا غلظت هورمون غير نشاندار در پلاسماي مورد سنجش زياد بوده است. 5. براي اين كه اندازهگيري از حالت كيفي به حالت كمي(مقداري) تبديل شود، راديوايمني با غلظتهاي مختلف اما مشخصي از هورمون غير نشاندار انجام ميشود. آنگاه منحني استانداردي تهيه ميشود كه با داشتن آن ميتوان غلظت يك هورمون را به طور دقيق مشخص كرد. امروزه همهي مواد لازم براي انجام راديوايمني جهت سنجش هورمونها در بستهبنديهاي ويژهاي به نام كيت در اختيار آزمايشگاهها ميگذارند. چگونگي كار با كيت و در واقع چگونگي انجام راديو ايمني در دفترچهي راهنماي آن آمده است. پادتن هورمون مورد نظر به ته لولههاي ويژه متصل است. هورمون نشاندار و هورمون غير نشاندار به لولهها افزوده ميشوند. دو هورمون براي اتصال به پادتن رقابت ميكنند. هورمونهايي كه متصل نشدهاند شسته ميشوند. مقدار هورمون نشاندار با دستگاه تعيين و غلظت هورمون غير نشاندار بر پايهي آن محاسبه ميشود. http://www.jazirehdanesh.com/files/site1/pages/all/hormone-assay-3.jpg سنجش ايمنيآنزيم: ELISA اين روش تفاوت بنيادي با سنجش راديوايمني ندارد. فقط در اين روش به جاي مادهي راديواكتيو از فعاليت آنزيمي بهره گرفته ميشود. به عبارت ديگر، به جاي هورمون نشاندار، هورموني به كار ميرود كه به آنزيم پراكسيداز متصل است. در صورتي كه سوبستراي(ماده واكنشگر) اين آنزيم در محيط باشد، آنزيم آن را به فرآورده رنگيني تبديل ميكند. با روش رنگ سنجي ميتوان مقدار فرآوردهي توليد شده و به عبارتي ميزان هورمون نشاندار را تعيين كرد. در سنجش ايمنيآنزيم نيز تعيين مقدار هورمون در نمونه پلاسما به كمك منحني استاندارد انجام ميشود . در اين جا اصول كلي سنجش هورمونها بيان شد. جزپيات اين كار بر پايهي نوع هورمون يا شيوه ابداعي شركت خاصي كه كيت توليد ميكند، ممكن است اندكي تفاوت داشته باشد. اكنون با يك مثال ببينيم دانستن مقدار هورمونها چگونه به پزشك در تشخيص بيماري كمك ميكند. مقدار هورمون ها و علت شناسي بيماري ها همان طور كه مي دانيد غده هيپوفيز فعاليت بيشتر غده هاي هورموني را تنظيم مي كند . اين غده با رهايي هورمون هايي موسوم به هورمون هاي تحريك كننده به درون خون باعث ترشح هورمون هاي ديگري از از ساير غده ها مي شود. براي مثال هورمون تيروئيدي TSH با اثر بر غده تيروئيد باعث افزايش ترشح هورمون هاي تيروييدي ( T3 و T4 ) از اين غده مي شو د. از طرف ديگر فعاليت ترشحي خود غده هيپوفيز تحت نظارت بخشي از مغز به نام هيپوتالاموس است . هيپوتالاموس با رهايي هورمونهايي موسوم به هورمون هاي آزاد كننده يا بازدارنده باعث ترشح يا مانع ترشح هورمون هاي تحريك كننده از هيپيوفيز مي شود . براي مثال هورمون هيپوتالاموسي TRH باعث رهايي TSH از هيپوفيز مي شود. سپس TSH با اثر بر غده تيروئيد بر ترشح T 3 و T 4 از اين غده مي افزايد . در ح الت عادي وقتي ميزان T 3 و T 4 در خون افزايش م� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 704]
-
گوناگون
پربازدیدترینها