محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799094501
آوار سختگیری های گذشته ابتذال سینمای امروز
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فکر میکنم از نامهای که سال گذشته منتشر کردید شروع کنیم بهتر باشد. آن زمان چه نیازی را احساس کردید که دست به قلم شدید و به نوعی تعدادی از سینماگران را در جبهه مقابل خودتان قرار دادید؟درخصوص آن نامهای که همزمان با جشنواره سال گذشته نوشتم باید بگویم که آن موقع احساس تکلیف و نیاز کردم چون به نظرم داشت نوعی جفا میشد به کسانی که زحمت کشیده بودند و شبانهروزشان را گذاشتند برای داوری فیلمهای جشنواره و همین طور یک عدهای که هر سال برای سامان دادن جشنواره فجر تلاش میکنند چون من از نزدیک در جریان تمام فعالیتهای آنها هستم، به عبارتی در آن موقع احساس کردم اگر به ابهامات پاسخ داده شود و یکسری سیاستهای ممیزی اداره کل نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد تشریح شود میتواند به سینمای کشور کمک کند چون طیف بزرگی از سینماگران طوماری را تهیه کرده بودند که به نظر میرسید این طومار با وجود آنکه در دهه فجر بودیم نوعی دهنکجی به ارزشها و زحمتکشان انقلاب باشد، البته این نامه من بخشی از سینماگران را دربرمیگرفت چون خانواده سینما خیلی بزرگ است و حدود 5 یا 6 هزار نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم با آن در ارتباط هستند.بعد هم که دوباره نامهای به آقای رازینی نوشته شد قصد تحریر پاسخ به آنها را نداشتید؟ببینید از مجموعه 70 نفری که آن نامه را برای آقای رازینی نوشتند شاید 5 یا 6 نفرشان باشند که فیلمشان به دلایل کاملاً روشن اصلاحیه خورده است. اما آنها آمدند با رویکردی کاملاً سیاسی با وجود آنکه انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم نامهای طومار مانند را برای آقای رازینی رئیس دیوان عدالت اداری تهیه و رسانهای کردند.در آن زمان هم من به نظرم رسیده بود که جوابیهای را بنویسم و یا حداقل نامهای به آقای رازینی بنویسم و برای ایشان دلایل اصلاحیههای فیلمها را شرح دهم که این فیلمها دنبال چه اهدافی هستند و چه منظور و مقصودی دارند.تصور نمیکنید این وظیفه اداره کل نظارت و ارزشیابی است که به اعتراضات پاسخ دهد؟دقیقاً همین است ولی من تصور میکنم یکسری دستهای شیطانی وجود دارد که همیشه برای انتخابات وارد عمل میشوند و کاری هم به حق و ناحق ندارند یعنی اگر اداره کل نظارت و ارزشیابی هزاران دلایل منطقی و متقن هم برایشان بیاورد باز هم آنها دو روز بعد نامهای دیگر منتشر میکنند. این نگاه سیاسی که در عرصه سینما به وجود آمده ناشی از همان موج توسعه سیاسی دوم خرداد 76 نیست؟به نظرم تمام این فعالیتهای شبهسیاسی که در سینما و غیرسینما شکل میگیرد برای تضعیف دولت کنونی است.من نظر شما را هم قبول دارم، در زمان حجتالاسلام خاتمی خیلی از نگاهها سیاستزده شد، خیلی پردهها دریده شد و خیلی از حرفهایی که باید با تدبیر زده میشد به راحتی بر زبانها جاری شد و خیلی از ارزشها را فروریخت، من یادم هست در زمان وزارت آقای مهاجرانی پارهای از قوانین سینما برداشته شد و سینماگر آزاد شد که هر حرفی را به دلخواه خودش و با برداشت و استنباط خودش بزند، در آن زمان قانون تصویب فیلمنامه برداشته شد. ما از همان مقطع دیدیم که فیلمنامهنویس و کارگردان و تهیهکننده مثلثی را تشکیل دادند و هر مطلبی را چه سیاسی و چه اجتماعی و فرهنگی با نگاه و اندیشه خودشان به راحتی فیلم کردند، در واقع این گونه رفتارها در میان سینماگران ما نهادینه شد و آنها تصور کردند هر موضوع و حرفی را میتوانند به فیلم تبدیل کنند و رسانهای کنند در صورتی که خیلی از موضوعات نبایدهای نظام است، خاطرم هست اوایل انقلاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فیلمنامهها خوانده و درجهبندی میشد و فیلمهایی که مطابق با فیلمنامهها ساخته نمیشد توقیف میشد، یک کمیته انضباطی داشتیم که تخلفات را رسیدگی میکرد اما متأسفانه بعداً فضا به گونهای برگشت که به نظر می آید ما حتی به اندازه سازمان نظام پزشکی هم به فرهنگمان اهمیت نمیدهیم حتی به اندازه مواد خوراکی و بهداشت جسمی برای بهداشت روانی انسانهای جامعه ارزش قائل نمیشویم، خب آبها در گذشته جاری شد و رفت و حالا مسئولان فرهنگ کشور هم نمیتوانند آن را به پشت سدها برگردانند و هر چقدر تلاش میکنند با یک سری مخالفتها مواجه میشوند که جلوی کار را میگیرد. الآن به نظر من با وجود این افسار گسیختگی که در سینمای ما حاکم شد جمع کردن قضیه سخت است چون در گذشته بعد از جشنواره مسئولان میآمدند و فضای آینده را برای سینماگران ترسیم و فضای فعلی را آسیبشناسی میکردند و کارگردان و تهیه کننده و فیلمنامهنویس هم تکلیفش روشن بود.آقای شورجه عدهای از تهیه کنندگان و کارگردانها معترضند که چرا به فیلمنامهای که مجوز ساخت گرفته اجازه اکران داده نمیشود پس الآن قانون تصویب فیلمنامه وجود دارد؟الآن هیچ قانونی مبنی بر اینکه فیلمنامه هم برای گرفتن پروانه ساخت باید تصویب شود وجود ندارد البته خلاصهای از آن یا طرح داستانی آن باید به وزارت ارشاد داده شود.پس لزومی ندارد که کل فیلمنامه به تصویب برسد؟بله، مگر اینکه مورد خیلی ویژه و حساسی باشد، اما این فیلمهایی که الآن ممیزی شده به همان طرح اولیهای که به وزارت فرهنگ دادهاند هم عمل نکردهاند یعنی طرحی که تصویب شده را نه تنها عمل نکردهاند بلکه مغایر آن فیلم ساختهاند. شما یک سال بعد از دیدار با رهبری طی مصاحبهای گفتهاید که 70درصد آثار تولیدی سینما حاصل رهنمودهای رهبری نیست و نکات اشاره شده توسط ایشان در این آثار نادیده گرفته شده است. توصیههای رهبر انقلاب چه نکاتی را در برداشته که تصور میکنید 70درصد آثار مطابق با آن توصیهها نیست؟من الآن هم معتقدم که متأسفانه بخش عمده تولیدات سینمایی ما منطبق با دیدگاهها و اهداف کلان و نگاه مقام معظم رهبری نیست یا حداقل فاصله زیادی با نظرات ایشان دارد. حضرت آقا اخیراً بحثی را مطرح کردند با عنوان مظلومیت فرهنگ که نشان از نیازمندی این حوزه به توجه و رسیدگی بیشتر است.حالا اگر ما بخواهیم سر جمع تولیدات سالیانه را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که 70درصد فیلمها با نگاه رهبری فاصله دارد و به ندرت یک فیلم در حوزه دفاع مقدس که نشان از ایثار و مقاومت و مجاهدت جوانان این مرز و بوم دارد روی پرده میرود، هیچ سیاستگذاری هم وجود ندارد که ساخت اینگونه فیلمها را در دستور کار سینما قرار دهد. من خاطرم هست همان اوایل انقلاب برای تمام حوزهها برنامه داشتیم، مثلاً میگفتیم برای کودک و نوجوان باید 5 فیلم در سال ساخته شود یا در خصوص زنان و مشکلات آنان باید فلان تعداد پروانه ساخت داده شود و اینها هر کدام در سبد تولیدات سالیانه جایگاه خودشان را داشتند و اداره ارزشیابی برای دفاع مقدس باید مثلاً 5 پروانه ساخت صادر میکرد.یادم هست مقام معظم رهبری در یک دیداری که توفیق داشتیم در خدمتشان بودیم فرمودند که من از مباحث اقتصادی، سیاسی، اجتماعی آنقدر نگران نیستم که در خصوص فرهنگ نگرانم و اصلاً خواب را از چشمان من ربوده است. این یعنی این که ما باید فرهنگ و ابزارهای ترویج و تولید آن از جمله سینما را به تعالی برسانیم، شما همین الان اگر به تبلیغات فیلمهای سینمایی در حال اکران توجه کنید میبینید که واقعاً حرفی برای گفتن ندارند به غیر از چند نمونه خاص و متأسفانه آثار فاخر، آثاری که دردمند انقلاب و همسو و همکلام سیاستهای کلی نظام باشد اصلاً در سینمای ما وجود ندارد یا لااقل نادر است. این در مورد تلویزیون هم صدق میکند؟ چون اکثر سینماگران ما در تلویزیون هم فعالیت دارند.اتفاقاً سینماگران ما وقتی وارد تلویزیون میشوند خیلی با احتیاط و سنگینتر عمل میکنند و آثاری که از سینماگران در تلویزیون پخش می شود به نظر میرسد خیلی بهتر و با مضمونهای خوبی است. به عنوان نمونه میتوان مرگ تدریجی یک رؤیا ساخته آقای جیرانی را نام برد که خیلی به روز بود و هم توانسته بود مضامین و مفاهیم خوبی را به بیننده القا کند.شما در یک مصاحبهای عنوان کرده بودید که فیلمهای سینمایی که روی پرده میروند اکثراً تکراری، مبتذل و سادهلوحانه و سطحی هستند، این ابتذال چه زمانی وارد سینمای بعد از انقلاب شد؟ چون ما معتقدیم که با انقلابمان ابتذال را از سینما بیرون کردیم.این ابتذال از دورهای وارد سینما شد که رهایی و بیبند و باری ترویج شد، من احساس میکنم که این بی بند و باری برای سینماگران ما نهادینه شده است، شما اگر به موضوع حجاب در سینما نگاه کنید میبینید که در مقطعی بیرون بودن چند تار موی یک خانم، آن فیلم را در ممیزی دچار مشکل میکرد یا تعدد لباسهایی که یک زن در فیلم میپوشید باعث دردسر آن فیلم میشد یا حتی انتخاب لوکیشنهای خیلی شیک و لوکس از طرف مسئولان سینما مورد سؤال قرار میگرفت و باید تهیهکننده و کارگردان پاسخ میدادند. من خاطرم هست، معاونت سینمایی میگفت از چشم ما دور نیست این تعدد لوکیشنهای مجلل یا لباسهای زنان. خوب اینها در درازمدت آثار منفی داشت و دارد و وقتی که این سختگیریها برداشته شد دیگر نمی شود جلوی آن را گرفت بنابراین به نظر من این ابتذال از همان زمان سختگیریها شروع شد چون بالاخره سینماگر هم انسان است.فکر نمیکنید که فیلمسازان یک مقداری کم بها شدهاند نسبت به مخاطب و دیگر در پی به کارگیری تکنیکهای سینمایی برای جذب مخاطب نیستند؟یک بخشی از این قضیه بر می گردد به تعهد و تخصص و تبحر فیلمساز که از هر امکانی استفاده کند برای انتقال پیام خودش به مخاطب منتها مشروعش را استفاده کند نه این که استفاده ابزاری و تصنعی داشته باشد به طور مثال فیلمی داشتیم که اکران هم شد و موضوعش یک ستاره سینما بود، خوب این فیلم داد می زند برای مقاصد تجاری ساخته شده نه فرهنگی، ما در تاریخ سینمایمان داشتهایم فیلمهایی را که مخاطبان گسترده و بی سابقهای را داشته است الآن هم فیلمی را داریم که یکی از بچه های پیشانی به مهر سینما آن را ساخته و توانسته ارزش ها را به وسیله کارش به مخاطب منتقل کند پس همان طور که عرض کردم تبحر، توجه و تخصص فیلمساز خیلی مهم است ولی پارهای از فیلمها کاملاً مشخص است که برای گیشه ساخته شده و موضوعش آنقدر سطحی و تکراری است که واقعاً هیچ گونه بداعت و نوآوری در آن دیده نمیشود، البته یک مقداری هم مقصر مدیریت فرهنگی کشور است چون هنوز نفهمیده که باید سینماگر را به حال خودش رها کند یا این که آنقدر عرصه را بر آن تنگ کند که صدایش در آید. به نظر من باید سینماگرها را آن گونه ای ساماندهی کرد که هم علم آنها به روز شود و هم توجهشان به فرهنگ ایرانی و نوآوری در این فرهنگ را بیشتر نمود.خودتان هفته ای چند بار به سینما می روید؟من هفتهای نزدیک به 4 یا 5 تا فیلم می بینم البته در وزارت ارشاد، نه در سینما و همه این فیلم هایی که به جشنوارهها می رود را من قبلاً دیده ام و تمام نکات مثبت و منفی آنها را یادداشت برداری کردهام.آخرین فیلمی که دیدید را میتوانید نام ببرید؟فیلمی است که هنوز اکران نشده و برای همین نمی توانم اسمش را بگویم.آقای شورجه به نظر می رسد که چند سالی است در عرصه سینما کم کار شدهاید چون آخرین فیلمی که ساخته اید وعده دیدار در سال 83 است دلیل این کم کاری چیست؟حدود 4 یا 5 سال پیش بعد از این که وعده دیدار ساخته شد من دیگر کار سینمایی انجام ندادم و همراه آقای سلحشور مشغول ساخت سریال «یوسف پیامبر(ع)» شدم و قبل از آغاز فیلمبرداری هم مشغول تهیه فیلمنامه و پیش تولید آن بودیم. از سال گذشته که پروژه سریال «حضرت یوسف(ع)» به صورت رسمی تمام شد و دیگر درگیری مستقیم با آن نداشتم یک فیلمنامهای با اقتباس از کتابی به اسم حکایت زمستان توسط آقای داوود امیریان نوشته شد و از دی ماه سال گذشته پروانه ساخت آن صادر شد اما به دلیل آن که فیلمنامه مربوط به دوران دفاع مقدس است تهیهکنندهای ساخت آن را برعهده نمی گرفت تا این که مجبور شدیم پروانه ساخت را تمدید کنیم. منظورتان فیلم نفوذی است؟بله، اسم کار در حال حاضر نفوذی است.این علاقه شما به ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس از کجا نشأت می گیرد؟من از همان زمانی که آموزش سینما می دیدم در باغ فردوس، مرکز اسلامی فیلمسازی در سال 59 یعنی قبل از شروع جنگ و در برههای همزمان با شروع جنگ تصورم این بود که خیلی حرف های ناگفته از شهدای انقلاب وجود دارد که باید بزنیم و بعد هم که دفاع مقدس شکل گرفت به تعبیر مقام معظم رهبری باید در این دریا جست وجو کردو صدف ها را بیرون کشید و تبدیل به یک فیلم کرد که هر کدامشان برای تاریخ یک مملکت می تواند کافی باشد، شما فقط خاطرات و زندگینامه شهدا و فرماندهان دفاع مقدس را فرض کنید می بینید که چقدر ما فیلمنامه عالی و تأثیرگذار داریم که می تواند برای نسل های آینده الگو باشند.تعطیلی جشنواره دفاع مقدس را به دلیل کهولت مسئولان امر نمیدانید؟باید آن کسانیکه مسئولان این امر هستند دست به کار شوند. همانطور که گفتم ما برای فیلمنامه نفوذی که در حوزه دفاع مقدس است چندین ماه دنبال تهیه کننده بودیم ولی کسی قبول نمیکرد و این برمیگردد به مسئولان ما چرا که آنها باید دنبال من بیایند نه این که من به دنبال تهیه کننده بگردم، مسئولان ما باید فیلمنامههای دفاع مقدس و انقلابی را حمایت کنند. الآن ما افتخارمان این است که سالی 100 تا فیلم میسازیم در حالی که بیشتر اینها اگر ساخته نشود بهتر است و فرهنگمان سالمتر میماند.به نظر شما میشود دوئل و اخراجیها را در ژانر دفاع مقدس جا داد؟من هرکسی را که با موضوع دفاع مقدس فیلم بسازد ارج مینهم، آقای درویش برای ساخت دوئل یک سال و خردهای از عمر خودش را هزینه کرده بنابراین ما نمیتوانیم زحمات ایشان را نادیده بگیریم یا اخراجیها که توانسته طیف گستردهای از مخاطبان را جذب کند واقعاً ارزشمند است هرچند اگر این فیلم را به من میدادند که بسازم مقداری تغییرش میدادم.آقای شورجه این را هم نمیتوانیم انکار کنیم که دوئل با هزینههای میلیاردیاش تأثیرگذاری آژانس شیشهای را نداشت و حتی آن ماندگاری که آژانس شیشه ای دارد را اخراجیها ندارد و این برمیگردد به نگاه هالیوودی کارگردانها به موضوع دفاع مقدس.دوئل آقای درویش نشان داد ما یک سری توانمندیهایی در سینما داریم که مغفول مانده مثل جلوههای ویژه و به تعبیر شما صحنههای هالیوودی. درست است که سینمای ما با تکنولوژی سینمای هالیوود چند دهه فاصله دارد ولی ما که نمیتوانیم همینجوری بنشینیم و بگوییم خوب ما که عقب هستیم چه کاری از دستمان برمیآید؟ و خودمان را سانسور و خلع سلاح کنیم، باید حرکت کرد و رفت، به نظر میرسد که دوئل یک سری تواناییها را به منصه ظهور رساند و نشان داد که ما میتوانیم، گرچه به لحاظ مضمون مقداری ضعیف بود ولی قالب را نمیتوانیم نادیده بگیریم و همین طور اخراجیها.چه فیلمی را دوست داشتید بسازید که کارگردان دیگری آن را تهیه کرده است؟شاید فیلمی باشد که غبطه خورده باشم چرا من نساختم ولی در خاطرم نیست.فیلمهایی که درحال ساخت است چطور؟فیلم حضرت امام را دوست داشتم که من میساختم. البته فکر میکنم اگر فیلم نرجس خاتون مادر حضرت مهدی (عج) ساخته شود دیگر محلی برای غبطه خوردن نمیماند. یعنی واقعاً با ساخت این فیلم حرفها را تمام میکنیم.بهترین فیلمی که با موضوع دفاع مقدس دیدهاید...آژانس شیشهای.دوستان سینمایی شما چه کسانی هستند؟آقای شمقدری و آقای سجاد پور اما کسی که خیلی با هم کار کردهایم آقای سلحشور است و آقای سید احمد میر علایی هم یکی از بهترین تهیه کنندگان و از دوستان من هستند.بهترین بازیگر مرد و زن سینمای ایران از نظر شما چه کسانی هستند؟آقای پرستویی و خانم مهتاب نصیرپور.به غیر از سینما به هنر دیگری علاقهمند هستید؟من گرافیست و نقاش بودم و الآن هم گاهی به سراغ آن میروم.چند فرزند دارید؟دو دختر و یک پسر، فاطمه، زهرا و علی، الآن هم سر خانه و زندگی خودشان هستند.در سینما فعالیت دارند؟خیر.خودشان نخواستند که در این حوزه فعالیت کنند؟علاقهمند به سینما هستند و اتفاقاً بسیاری از فیلمها را تجزیه و تحلیل میکنند ولی با توجه به آفاتی که در سینما وجود دارد ترجیح دادهاند که وارد این عرصه نشوند البته در امر نویسندگی با توجه به اینکه مادر خانواده همکلاس خودم در دانشگاه بودند و نویسندگی خوانده اند قدری علاقهمند هستند ولی به صورت جدی وارد سینما نشدند.دوست داشتید که وارد سینما شوند یا نه؟به نظر میرسد که سینما هنوز به آن مراتب و درجاتی نرسیده است که بتوانیم با خیال راحت فرزندانمان را برای فعالیت به آن واردکنیم.تندیس ملی ایثار که امسال به شما تعلق گرفت، در گذشته به چه کسانی داده شده بود؟این تندیس از طرف بنیاد شهید به خانوادههای شهدا و ایثارگران داده میشود ودر سال گذشته فکر میکنم به رسول [ملاقلی پور] خدا بیامرز داده شد. شما در مصاحبهای گفتهاید که برای سینمای ایران شأنی قائل نیستید و تنها برای بیان ارزشهای دفاع مقدس و اعتقادات شخصی در این عرصه وارد شدهاید، شما برای چه سینمایی شأنیت قائل هستید؟سینما برای من همین الان هم باز تکرار میکنم که هیچ ارزشی ندارد مگر آن که در آن حرف خدا و پیغمبر و اولیا زده شود، حرف دین و اخلاق زده شود، حرف سازندگی و انساندوستی و استکبارستیزی در آن زده شود اما سینمایی که بخواهد به موضوع خاله زنکی و سطحی و یا مبتذل و تکراری بپردازد واقعاً بیارزش است.پس بگذارید به عنوان سؤال آخر بپرسم که کار کدام یک از کارگردانهای سینما را ارزشی می دانید؟رسول [ملاقلی پور]، حاتمی کیا، مجید مجیدی، رضا میرکریمی.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]
-
گوناگون
پربازدیدترینها