واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: نگاهي نزديكتر به طلاق سالمندان زن چادرش را روي صورتش ميكشد و آهسته با لبه آن اشكهايش را پاك ميكند. مرد نگاهي به او مياندازد و كمي مكث ميكند و سپس به راه خود ادامه ميدهد. او قصد دارد از اين به بعد مسير زندگياش را با همسري تازه نفس دنبال كند؛ كسي كه وقتي برايش سفره مياندازد و ظرف ميشويد، از درد كمر گلايه نكند. عطيه خانم يك بانوي ميانسال قرباني طلاق است. يكي از 16 هزار و 900 نفري كه در سال 88 با داشتن بيش از 50 سال از همسرش جدا شده است. او و همسرش 30 سال با هم زندگي كردهاند و حالا كمي بعد از اينكه همه فرزندانشان ازدواج كردهاند، او فهميده كه شوهرش زني جوان را به صيغه خود در آورده است. او از همسرش خواسته كه به خانواده وفادار باشد، اما همسرش گفته است كه من ميتوانم 30 سال ديگر نيز زندگي خوب و سالم داشته باشم در حالي كه تو هميشه از كمر درد مينالي. عطيه 52 سال دارد و همسرش 59 ساله است. او ميگويد: براي همسرم 6 فرزند به دنيا آوردم. او دوست داشت زياد بچه داشته باشد و ميگفت تو بچه بيار خودم خدمتت را ميكنم. نميخواهد دست به سياه و سفيد بزني. اما حالا كه پير شدهام و به خرج افتادهام و بعد از اين همه زايمان و بچه داري و شوهر داري دچار پوكي استخوان شدهام، ياد جواني كرده و با ثروتي كه اندوخته ميخواهد زندگي جديدي با زني جديد آغاز كند. اين بانوي دل شكسته ميگويد: فرزندان ما هيچ دوست نداشتند اين اتفاق بيفتد، اما ديگر من هم تحمل بياحتراميهاي او را ندارم. اگر من كمر درد دارم او هم مرض قند و فشار خون دارد و اگر يك زن جوان كه از فقر و فلاكت حاضر شده با او زندگي كند او را با گفتن: «تو هنوز جوان و قوي هستي» گول زده است، دليل نميشود واقعا اين طور باشد. خبر افزايش آمار طلاق در ميان سالمندان مدتي است كه به گوش ميرسد. شايد به خود بگوييم بعد از 20 سال زندگي مشترك چه چيزي باعث ميشود كه يك مرد به زندگي زناشويي خود پشت كند و در فصل پاياني زندگياش كه ريسك كمتري را ميپذيرد به طلاق رو بياورد. حمدالله يكي از مردان مسني است كه همسر خود را طلاق داده و ازدواج مجدد كرده است. او ميگويد: انسان حق زندگي دارد، فرقي نميكند چند سالش باشد. وقتي به زندگي خود نگاه كردم متوجه شدم دارم ميميرم، نه از پيري از بسكه براي ديگران زندگي كردهام و حالا آنها ديگر نيستند. به خودم نگاه كردم و گفتم پس چرا بايد اين زندگي را ادامه دهم. اول پاي زني در ميان نبود اما بعدها با زني مهربان آشنا شدم. ما هردو نياز به حمايت داشتيم، البته او خيلي از من جوانتر بود، من 60 ساله بودم و او 40 سال داشت. يك بار ازدواج كرده بود و همسرش او را طلاق داده بود. از او فرزندي نداشت اما تمام حسن او اين بود كه من خودم انتخابش كردم و او هم مرا خواست. او مهريهاي خواست و من با دل و جان قبول كردم. او در مورد ازدواج اولش ميگويد: آن روزها جوان بودم و دلم ميخواست با دختري كه در مسير خانه تا محل كار او را ديده بودم، ازدواج كنم. اين دختر را از دوران دبيرستان ميشناختم، اما والدينم دلشان ميخواست با كسي كه آنها ميخواهند؛ ازدواج كنم، يك ازدواج فاميلي. همان ماجراي عقد آسماني دختر عموها و پسر عموها. من خودم را كشتم كه اين ازدواج سر نگيرد اما نشد. او هم تا آمد بچهدار شد و دهان مرا بست. يك پسر شد 2 تا و بعد هم 2 تا دختر. ديگر بزرگترها ميگفتند زشت است كه حرفي بزني، برايت بچه آورده و بايد دورش بچرخي. او هم سازگاري ميكرد اما مرا دوست نداشت، ميدانست كه دوستش ندارم. يك عمر همينطوري با هم سركرديم. اول براي پدر و مادرمان و بعد براي بچههايمان. ولي حالا هم والدين من و هم والدين او مردهاند. ارثي كه به هردويمان رسيده ما را بينياز ميكند و من مهريه و حقوقش را هم در حد وسعم پرداختهام. بچهها كه رفته بودند او هميشه سركوفت يك عمر زندگي اجباري را به من ميزد و هروقت ميگفتم، من كه تو را نميخواستم ميگفت: غلط كردي ازدواج كردي. من دختر بودم و نميتوانستم كاري كنم. تو كه خودت آمدي خواستگاري. به هر حال ديگر بايد خودم را خلاص ميكردم. وقتي 10 سال هم بخواهم زندگي كنم دوست دارم با كسي باشم كه مرا ميخواهد. چه به خاطر پولم چه از ته دل يا هر چيز ديگر مهم اين است هر آنچه كه به او ميدهم، نياز دارد و و به آن احترام ميگذارد و قدردان من است، نه اينكه هميشه سركوفت بزند. كارشناسان چند علت را براي افزايش آمار طلاق در ميان سالمندان بيان ميكنند كه عبارت است از: وضعيت اقتصادي، تغييرات نگرش فرهنگي، تغيير در وضعيت پرداخت مهريه و افزايش آمار سالمندان. زهرا محمدي، جامعهشناس در اينباره ميگويد: ما هميشه در مورد فاصله نسلها سخن ميگوييم، ولي سالمندان نيز در جامعهپذيري خود كم كم تجديد نظر ميكنند و معيارهاي جديد را ميپذيرند. يكي از اين معيارها ارزشهاي فردي و جايگزيني آن با ارزشهاي اجتماعي و خانوادگي است. وقتي كساني كه بيش از يك نسل پيش يعني 2 تا 3 دهه قبل ازدواج كرده اند و معيارهاي سختي را براي ازدواج پذيرفتهاند، امروز از يكسو با توجه به وضعيت اقتصادي نسبت به برخي جوانان در وضعيت برتري قرار ميگيرند و از سوي ديگر آزادي نسل جوان را در مورد تصميمگيري براي ازدواج ميبينند كه كمكم ذهنيت سوختن و ساختن را كنار گذاشته و به ازدواج روميآورند؛ اما اين طلاق به ضرر بانوان است و الگوي فقر سالمندان را بازهم زنانهتر ميكند، زيرا زنان در اين سن كمتر از مردان شاغل و داراي درآمد مستقل هستند و اغلب مهريه قابل توجهي نيز ندارند و با به روز كردن آن نيز ممكن است زندگي مستقلي براي آنان پديد نيايد. وي ميافزايد: اگر نگاهي به آمار بيندازيم، ميبينيم همچنان الگوي مرد سالارانهاي كه در آن نسل وجود داشته، غالب است و برخلاف طلاقهاي جوانان كه اقدام از سوي بانوان صورت ميگيرد در ميان سالمندان داوطلب طلاق مردان هستند. برخي آمارها حاكي از آن است كه در ?? درصد ازدواجهاي مجدد، زنان كمتر از ?? سال با مردان بالاي ?? سال وصلت ميكنند. ميبينيد كه ظاهرا مردان نتيجه بهتري از طلاق ميگيرند، زيرا فقر اقتصادي، زنان بيوه و افزايش تعداد دختران ازدواج نكرده با سن بيش از 35 سال سبب ميشود آنها زياد تنها نمانند در حالي كه در اين زمينه بانوان ميانسال و سالمند به خاطر اعتقادات شخصي و فشار اجتماعي به ندرت شانس ديگري مييابند. محمدي ميگويد: نبود مهارتهاي زندگي در ميان سالمندان از يك سو و افزايش توقعات آنان براثر تغيير در فرهنگ اجتماعي از سوي ديگر سبب ميشود با كاهش فشار خانواده و جدايي فرزندان راه ديگري در پيش بگيرند.واقعيت ديگري كه زندگي زوجهاي سالمند را تهديد ميكند، اعتقادات نادرست به روابط زناشويي است. خيلي از زوجها در سنين سالمندي روابط خود را در حد زيادي كاهش ميدهند و آن را مناسب سالهاي جواني ميدانند در حالي كه نياز به رابطه هنوز وجود دارد. از سوي ديگر نبود مهارتهاي زناشويي سبب ميشود در نارضايتي، رابطه زناشويي سردي، عدمتفاهم و قطع رابطه بهوجود آيد. لذا با افزايش اميد به زندگي و آمار زوجهاي سالمند لازم است مسوولان نگاه ويژهاي نيز به آموزش زوجها براي سالهاي بعد از ميانسالي داشته باشند و با داير كردن كلاسهاي آموزش خانواده و مشاوره مشكلات، مسائل و دغدغههاي اين سنين را به زن و شوهرهاي سالمند آموزش داده و روشهاي پيشگيري از جدايي و حل مساله را به آنان بياموزند. ماندانا ملاعلي پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 802]