واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيد اشرف الدين شاعري از نسل مردم ستمديده نويسنده:اکبر رضی زاده منبع:راسخون يکي از مشهورترين شعرا، نويسندگان و روزنامه نگاران حوزه ي مشروطيت که بدون شک نامش باقلمي زرين درتاريخ ادبيات معاصر- خصوصا درحوزه ي طنز - به ثبت رسيده «سيد اشرف الدين حسيني» صاحب روزنامه وکتاب دوجلدي «نسيم شمال» است. سيد را که عده اي به علت شهرت فوق العاده روزنامه اش، اساساً به نام نسيم شمال مي شناسند، درسال 1287 قمري در قزوين به دنيا آمد. در شش ماهگي يتيم شد.آن گونه که نقل شده است، عده اي درکودکي اموال ودارايي اش را غصب نموده، به يغما مي برند واز همان طفوليت به فقر وتنگدستي مي افتد به طوري که اين آفت مهلک اجتماعي تا آخر عمر گريبانگير اين مرد وطن پرست مسلمان بوده است .مستزاد معروف طنز «اي ننه...» اين شاعر مؤيد سخن ما است: «آخ عجب سرماست امشب اي ننه / ما که مي ميريم درهذالسنه/ تو نگفتي مي کنيم امشب الو؟!/ تونگفتي مي خوريم امشب پلو؟/ نه پلو ديديم امشب نه چلو/ سخت افتاديم اندر منگنه/ اين اتاق ما شده چون زمهرير/ باد مي آيد زهر سو چون سفير/ من ز سرما مي زنم امشب نفير / مي دوم از ميسره برميمنه / آخ عجب سرماست امشب اي ننه / اغنيا مرغ ومسما مي خورند/ با غذا کنياک وشامپا مي خورند/ منزل ما جمله سرما مي خورند/ خانه ي ما بدتر است از گردنه / آخ عجب سرماست امشب اين ننه...» سيد اشرف الدين درجواني به عتبات عاليات - جهت کسب علم - مي رود وپنج سال در نجف و کربلا زندگي مي کند. وسپس به قزوين باز مي گردد. اودر 22 سالگي به تبريز رفته، به آموختن صرف ونحو و منطق پرداخت. آن گاه به رشت رفت وفعاليتهاي مطبوعاتي خود را از آنجا شروع نمود. درمدت اقامتش در رشت روزنامه «نسيم شمال» را منتشر کرد که به دليل محتواي انتقادي ، سياسي آن بارها توقيف شد اما به همت و اراده ي والاي او دوباره انتشار يافت. مطالب اين روزنامه گاهي دولت مردان را شديداً عصباني مي کرد و سيد را به زندان مي انداخت، اما به علت حافظه ي بسيار قوي، اشعار و مطالب انتقادي خود را از حفظ براي مردم قرائت مي کرد.زيرا او براين باور بود که :«روزنامه نسيم شمال به دفتر وکاغذ وقلم نياز ندارد!...» «... اندرين سرماي سخت شهرري / اغنيا پيش بخاري مست مي/ اي خداوند کريم فرد وحي / داد ماگير از فلان السلطنه / آخ عجب سرماست امشب اين ننه / خانباجي مي گفت با آقا جلال/ يک قران (ريال) دارم من از مال حلال/ مي خرم بهر شما امشب زغال/ حيف افتاد آن قران در روزنه / آخ عجب سرماست امشب اي ننه...» از آثار معروف سيد اشرف الدين مي توان «بشارت ظهور» را نام برد که درباره ظهور امام زمان (عج) مي باشد. ساير نوشتار واشعار اين شاعر ونويسنده وطن دوست آزادي خواه عبارتند از : « ارفع نامه» ، «باغ بهشت» ، «عزير وغزال»، مجموعه اشعار نقل شده در نسيم شمال (در دو مجلد) که اين نشريه تا انحلال مشروطه به همت والاي سيد، داير بود. حسيني، مردي متدين، روشنفکر، مردم دوست وضد استبداد بود. ولي متأسفانه مشکل فقر و نداري تا آخر عمر دست از سر او برنداشت. دکتر غلامحسين يوسفي در ارتباط با سيد اشرف الدين چنين گفته است: « در اشعار سيد که به بيش از بيست هزار بيت مي رسند، هم ناله ي دل شکسته و نوميد به گوش جان مي رسد وهم دعوت به حرکت و بذل همت و نواي شور انگيز و گرم آرزو هاي خوش و اميد به آينده . زيرا وي شاعري بود دوست دار وحامي ملت مظلوم ايران. از اين رو هم از گرفتاري هايشان در رنج بود وهم بهروز يشان را آرزو مي کرد و به اين اميد به زبان شيرين فارسي عوامانه - که همه از زن و مرد و خرد و بزرگ و با سواد وبي سواد درک مي کردند- شعر مي سرود و قلم مي زد ودرهر حال به قول استاد جمالزاده خدمات بسيار گرانبهاي اين مرد شريف در راه بيداري ما ايرانيان ... و نيز خدمتي که ... او به زبان فارسي نموده است در تاريخ انقلاب وادبيات ما ثبت شده است...» هر چند که مايلم ادامه شعر «آخ عجب سرماست....» را حسن ختام اين مقال قرار دهم اما شعر «اي وطن» او هم خواندن دارد.گفتني است سيد سرانجام در سال 1352 قمري به علت بيماري جنون در بيمارستان رواني در گذشت. روانش شاد باد: «گرديده وطن غرقه اندوه ومحن، اي وای وطن واي/ خيزيد رويد از پي تابوت وکفن، اي واي وطن واي/ از خون جوانان که شده کشته دراين راه، رنگين طبق ماه/ اي واي وطن واي!....» /ج
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2349]