تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهشت را درى است كه ريّان ناميده مى شود از آن در، جز روزه داران وارد نشوند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837588289




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در کف خذلان و ذل فتح و ظفر گشتي اسير


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در کف خذلان و ذل فتح و ظفر گشتي اسير
در کف خذلان و ذل فتح و ظفر گشتي اسيرشاعر : سنايي غزنوي گر نبودي هر دو را اقبال خواجه دستگيردر کف خذلان و ذل فتح و ظفر گشتي اسيرچون ظفر با فتح و سعدست او همه ساله نظيرنور چشم خواجه‌ي بوالفتح مسعود آنکه اومهر و مه بهرام و کيوان زهره و برجيس و تيرآن به جود و زيب و کين و راي و عيش و قدر و ذهنقدر او بحر محيط و جود او ابر مطيرقدر او چرخ بلند و راي او شمس مضيکودکي چون او به صدر پادشاهي هيچ پيرنيست گاه دانش و عقل و کفايت نزد عقلديدگان خواجه بوالفتح از قرار او قريرنيست او گر مردم چشم اي شگفتي پس چراستمردم ديده عزيزست ار چه خردست و حقيرگر چه خردست او جهان را بس عزيزست و بزرگدير زي اي وقت بخشش نرم جوهر چون حريرشادباش اي گاه کوشش تيز عنصر چون حديدتو ز معني هم عميدي هم بزرگي هم خطيرهرکس از دعوي عميدند و خطيرند و بزرگديو نه گاه سليمان داشت يک چندي سريرگر کم از تو گاه شوخي صدر مي‌دارد چه شدصد فلک بايد ترا زد تا جهان گردد منيرنه سها چون شمس بر چرخست ليکن گاه نورچون ببويي دور باشد پايه‌ي سوسن ز سيرنيک ماند سير در ظاهر به سوسن ليک بازحد بذلت را مهندس شرط وصفت را دبيراي بزرگ اصلي که هرگز کرد نتواند تمامدين و دولت را پناهي عز و حشمت را مشيرفضل و دولت را مداري ملک و ملت را مشارتا عطارد را ببيني پيش خويش اندر سفيرباش تا وقت آيدت اسباب ديوان ساختنمشرق اکنون ديد خواهد ماه و سالت را مسيرخاور اکنون داد خواهد مهر عمرت را طلوعچون بجويندت بحاري چون ببينندت غديرعمر اندک داري و بسيار داري منزلتبشنواند کلک تو گوش مکارم را صريرچشم احسان بي بصر مانده‌ست تا روزي کجاخويشتن مجرم شناسي گر کسي يابي فقيرجود را شکري گزاري چون کسي بيني غنيهر بري کز وي برآيد اختري گردد منيرشاخ اگر از ابر اقبال تو يابد مايه‌اياي جوان بختي که کم ديدست چون تو چرخ پيراي بلند اصلي که کم دادست چون تو خاک پستپشت کرده چون کمان از بيم تير زمهريرروي زي صدرت نهادم با دل اميدواراندرين صنعت ندارم در همه عالم نظيرتا ز هر دستي بداني آنکه در ايام خويشهر زمان در طبع من گوهر همي گردد ضميرشعر چون نيکو نيايد کز صفاي او دلمنيستم لت خوارگير و قمرباز و باده‌گيرليک عيبي دارم و آنست عيبم کز خردنه خميري دارد اندر راه فطرت نه فطيرنان آنکس پخته باشد نزد آنها کز خردليک بي معني همي در پيش هر خر خير خيرنه ز بد شعري به هر صدري ندارم اختلاطوز براي جرعه‌اي مي‌رفت نتوان در سعيراز براي لقمه‌اي نان بر نتوان آبرويکز پي ناني به دست فاسقي گردم اسيراز خردمندي و حکمت هرگز اين اندر خوردتا ندارندم دو سال از انتظار اندر زحيرچون کريمان يک درم ندهند از روي کرمتاجري گردد زبانم در مديحت چون جريراي سخنور تربيت کن مر مرا از نيکوييتا چو قمري مي‌زنم بر شاخ او صافت صفيرطوقم اندر گردن آور از سخا چون فاختهتو خداوندي بجا آر از کرم اين در پذيرگر چه من بنده ندارم خدمتي از فضل خويشپيکر بي‌روح باشد پادشاه بي‌وزيرپادشاه دانشي باشد وزيرت جود از آنکدر رود آخر بود مرتازيان را ماه تيرتا چو خورشيد سپر کردار در برج کماننعمت و اسباب قسم و دولت و اقبال تيربادت از چرخ کمان کردار هر دم نو به نودوستار دوستارت بايد جبار قديربد سگال بد سگالت باد چرخ کينه‌ور
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن