تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 19 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814662160




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بانوي تاجدار مرا طوقدار کرد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بانوي تاجدار مرا طوقدار کرد
بانوي تاجدار مرا طوقدار کردشاعر : خاقاني طوق مرا چو تاج فلک آشکار کردبانوي تاجدار مرا طوقدار کردچون طفل شير خوار عرب طوقدارکردچون پير روزه دار برم سجده، کو مراچون کام روزه‌دار و لب شير خوار کردتا لاجرم زبان من از چاشني شکراکنون ز شکر گوش مرا گوشوار کردبودم به طبع سنقر حلقه به گوش اوآن گنج زر فشان خزان اختيار کردهنگام آنکه خلعه دهد باغ را بهارچون خيمه‌ي خزان و شراع بهار کرداز زر کش و ممزج و اطلس لباس منخواهد بر اين ممزج و زرکش نثار کردزربفت روز را فلک از اطلس هوااين زرکش مغرق و آن زرنگار کردکرد آفتاب و صبح کلاه و لباچه‌امهم قوقه و هم انگله‌ي شاهوار کردو آنگه ز ماه و زهره کلاه و لباچه رابر من خراج روم و نشابور خوار کرداز جنس کارگاه نشابور و کار رومتا خلعتم ممزج اسب و سوار کردبر اسب بخت کرد سوارم به تازگيدست سمن ستان و برم لاله‌زار کرداز رزمه رزمه اطلس و کيسه کيسه سيماز زرد و سرخ زرکش اطلس نگار کردچون آفتاب زرد و شفق خانه‌ي مراشکرم چو آفتاب زبان صد هزار کردتا خجلتم بسان شفق سرخ روي ساختبر من فکند و عهد مرا عيدوار کرددر روزه بودم از سخن و جامه‌ي دو عيدهر کو دو عيد ديد ز روزه کنار کردديدم دو عيد و روزه گشادم به اب شکرتا فرض شکر او بتوانم گزار کردهر دم به آب شکر وضو تازه مي‌کنمتکبير بسته‌ام که دلم حق گزار کرددرگاه اوست قبله و من در نماز شکربردم نماز آنکه مرا زير بار کردچون چرخ در رکوع و چو مهتاب در سجودبا من کرم به نسبت اصل و تبار کرداصل و تبارش از عرب است و کيان ملکذرات آفتاب فلک را شمار کردانعامش از تبار گذشته است و چون توانناساز روزگار مرا سازگار کرداقبال صفوة الدين بانوي روزگارفرياد مي‌کنم که مرا شرم سار کردخلقند شرم سار ز فرياد من که منچندان زدم که حلقه‌ي حلقم فکار کردغرقم به بحر منت و آواز الغريقجمع ملائکه در گوش استوار کرداز بس که گفتم اي ملکه بس بس از کرموين زينهاري از کرمش زينهار کردخاقاني است بر در او زينهارييکاقبال او درخت کدو را چنار کردگر بر درش درختک دانا شدم چه باکمن هدهدي که عقل به من افتخار کردبلقيس بانوان و سليمان شه اخستانبختش به خلعت ملک اميدوار کردهدهد کنون که خلعت بلقيس عهد يافتبلقيس خرقه‌دار و سليمان شعار کردتا بشنود جهان که فلان مرغ را به وقتنتوان عطاي شه به ستم خواستار کرداين بين بي‌من از قلم من فتاد از آنکهرک آفتاب ديد چنين اعتبار کردزيرا به خاک و خاره دهد خرقه آفتاببر خاک ره نسج زراندوده بار کردبيني به آفتاب که برتافت بامدادکو زر و لعل در بن دامان نثار کردچه سود ز آفتاب گريبان سرو رااز گوهر زبان منش ذوالفقار کردشاه جهانيان علي آسا که ذو الجلالکاخر به ذوالفقار توان کارزار کردزنگار خورده جنگ کند ذوالفقار منبس دزد سر زده را تارومار کردشاه سخن منم شعرا دزد گنج منصبحي که دزد سر زده را تار و مار کرداز نام من شدند به آواز و طرفه نيستبخت نهفته را نتوان آشکار کردني ني اگرچه معجزه دارم چو عاجزمکامسال کمتر است قبولي که پار کرداميد آبروي ندارم به لطف شاهکسيب طالعم هدف اضطرار کردمويي شدم که موي شکافم به تير نطقبيم سياه پوشي ديدار سار کردگوئي حرير سرخ ملخ را ز اشک خوناميد زر و زور مرا خوار و زار کردمي‌گفتم از سخن زر و زوري به کف کنمدستم معزمي شده کافسون مار کردماري به کف مرا دو زبان است اين قلمچون طفل کو بر اسب کدوئين سوار کردني پاره‌اي به دست و سواري کنم بر اووز ني ستور ديد که در ره غبار کرد؟کس ني سوار ديد که با شه مصاف داد؟پنداشت کو ترازوي زر عيار کردمانم به کودکي که ز نارنج کفه ساختز آن تار کفتاب تند پود و تار کردبخت رميده را نتوان يافت چون توانکو تار بست و تخم نهاد و حصار کردخود هيچ کرم يبد شنيد است هيچ‌کسکب دهن تنيد و بدو بند غار کرديا هيچ عنکبوت سطرلاب کس بديدآري بر اين دو کعبه توان جان نثار کردآنم که با دو کعبه مرا حق خدمت استآن کعبه پور آزر و اين کردگار کرداين کعبه نور ايزد و آن سنگ خاره بودو آن کعبه در حديقه‌ي مکه قرار کرداين کعبه در سرادق شروان سرير داشتو آن کعبه در عرب عربش سبز ازار کرداين کعبه در عجم عجمش سرگزيت دادو آن کعبه را خليل حجر در يسار کرداين کعبه را خداي ظفر در يمين نهادآفاق وصف نافه‌ي مشک تتار کردآن کعبه ناف عالم و از طيب ساحتشبر نو عروس فتح شه کام‌کار کرداين کعبه شاه اعظم و ايزد ز قدرتشکاخر ز بام کعبه نيارد گذار کردآن کعبه را کبوتر پرنده در حرمکاندر حرم مجاورت اين ديار کرداين کعبه را به جاي کبوتر هماي بختکايزد به حج و کعبه مرا بختيار کردشش حج تمام بر در اين کعبه کرده‌امکاين آرزو دلم گرو انتظار کردامسال قصد خدمت آن کعبه مي‌کنمکاميد اين حديث دو گوشم چهار کردبانوي شرق و غرب مگر رخصه خواهدم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن