تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820807173




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطره‌اي از رمان خواندن رهبر


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطره‌اي از رمان خواندن رهبر به آقاي کاظمي زنگ زدم و گفتم: اين چه رماني است که جديداً منتشر شده و شما ويراستاري کرديد؟ گفت: شما از کجا فهميديد؟ گفتم: آقا به من فرمودند. گفت: اين رمان هنوز توزيع نشده! . . . گفتم: حضرت آقا گفتند که من آن کتاب را خواندم که آقاي کاظمي خيلي متعجب شد.
خاطره‌اي از رمان خواندن رهبر
 توصيه رهبر انقلاب به شاعران آئيني درباره لزوم پرداختن به مسائل دفاع مقدس و همچنين مطروحه ايشان در وصف «جانباز شهيد»، بهانه‌اي شد تا به سراغ محمد حسين جعفريان*، نويسنده، شاعر و منتقد ادبيات دفاع مقدس برويم. لزوم پرداختن به موضوعات مربوط به دفاع مقدس، دلايل غفلت از آن و بيان خاطره‌اي خواندني از رهبر انقلاب، از بخش‌هاي مهم اين گفت‌وگو است:در ديدار رهبر معظم انقلاب با شعراي آئيني، ايشان از اهميت و توجه بيشتر به شعر دفاع مقدس صحبت کردند. به نظر شما دليل طرح اين موضوع در چنين جلسه‌اي چيست؟ جعفريان: وقتي حرف از شعر دفاع مقدس مي‌زنيم، بايد بدانيم که گستره آن بسيار وسيع است. برخي فکر مي‌کنند که شعر دفاع مقدس فقط به مسائل جنگ هشت ساله منحصر مي‌شود؛ کما اين که دفاع مقدس همان هشت سال بود اما شعر دفاع مقدس شامل تمام سروده‌هايي هست که در آن‌ها از مقدسات دفاع مي‌شود که آن مقدسات، بخش قابل توجهي از مسائل آرماني و آييني ماست. البته در ديداري که شعراي آئيني خدمت ايشان رسيدند، از چهره‌هاي شعر مقاومت و دفاع مقدس کمتر حضور داشتند گرچه ذات برگزاري چنين جلساتي مغتنم است.
محمد حسين جعفريان
يکي از سوژه‌هايي که رهبري توصيه کردند تا شاعران در شعر گويي از آن بهره ببرند، جانبازهايي هستند که پس از مدتي به شهادت مي‌رسند. نظر شما درباره اين سوژه و ديگر سوژه‌هاي دفاع مقدس چيست؟جعفريان: از اين دست سوژه‌ها بسيار فراوان است. بحث جغرافياي دفاع مقدس، بحث مناطق جنگ‌زده‌اي که مردمش درگير جنگ بودند، بحث خانواده‌هاي شهدا، بحث همسران شهدا و فرزندانشان، بحث فرزندان و همسران جانبازاني که به سختي از اين نور چشمان خودشان نگهداري مي‌کنند و کنار آن‌ها زندگي مي‌کنند و در عين حال هزار و يک گوشه و کنايه هم مي‌شنوند. اين‌ها همه انبوه مسائلي است که اگر بخواهيم همه آن را بگوييم، ليست بلندبالايي مي‌شود و در حوزه ادبيات دفاع مقدس مي‌تواند مورد توجه قرار بگيرد و البته تا به حال مغفول مانده است.مظلوميت بچه‌هاي بعد از جنگ حقيقتاً موضوعي بوده که کمتر در عرصه ادبيات دفاع مقدس به آن پرداخته شده است. عمدتاً هرچه پرداخته شده نقل شهيد و شهادت و صحنه‌هاي شهادت و خاطرات زمان جنگ بوده و ما به ادبيات دفاع مقدسِ بعد از جنگ، ورود خيلي کمي داشتيم.شما در کشور روسيه مشاهده مي‌کنيد که هنوز عمده‌ترين و بهترين رمان‌هايي که گل سرسبد رمان‌هاي آنجاست، رمان‌هايي است که در مورد جنگ جهاني دوم -که بيش از نيم قرن از آن مي‌گذرد- نوشته مي‌شود. اين منصفانه نيست که ادبيات جنگ تنها به خودِ هشت سال جنگ بپردازد، در حالي که به عوارض و عواقب و در عين حال ويژگي‌ها و دستاوردهاي درخشاني هم که داشته، بايد پرداخته شود. وقتي حضرت امام (ره) مي‌فرمايد که جنگ براي ما نعمت است، منظورشان اين نبوده که فقط براي اين دوره هشت ساله نعمت است، بلکه اين جنگ براي ابد در تاريخ اين سرزمين نعمت است و مي‌تواند سرچشمه هزار و يک الهام باشد که خيلي از اين‌ها مغفول مانده است.به نظر شما دليل بي‌توجهي و مغفول ماندن عرصه شعر دفاع مقدس در کشور ما چيست؟جعفريان: در دوره‌اي نهادهاي فرهنگي مسئوليت اين کار را به عهده گرفتند که عمده آن‌ها را آدم‌هايي اداره مي‌کردند که سررشته چنداني از حوزه شعر و فرهنگ و ادبيات نداشتند. اين حضور باعث شد که بعضي از آثار سفارشي را توليد کنند که خواننده را نسبت به آثار مربوط به جنگ سرخورده مي‌کرد. در يک دوره‌اي اين آثار، کم‌فروش‌ترين آثار بود. خوشبختانه اين دوره کم و بيش سپري شده و الان وضعيت در حال تغيير است. شما در کشور روسيه مشاهده مي‌کنيد که هنوز عمده‌ترين و بهترين رمان‌هايي که گل سرسبد رمان‌هاي آنجاست، رمان‌هايي است که در مورد جنگ جهاني دوم -که بيش از نيم قرن از آن مي‌گذرد- نوشته مي‌شود. اين منصفانه نيست که ادبيات جنگ تنها به خودِ هشت سال جنگ بپردازددر آن دوره تعداد شاعراني که به موضوع دفاع مقدس توجه مي‌کردند کاهش پيدا کرد. يکي از دلايل آن شايد همين نگاه سفارشي بود که همه به جنگ داشتند و اين باعث شد عمده کساني که به اين مسئله وارد مي‌شدند نگاهشان از سر اعتقادات و باورهاي قلبي نباشد. اين نگاه، هم به کيفيت و هم کميت آثار جنگ، آسيبي جدي وارد کرد.بر همين اساس به شاعران دفاع مقدس، هميشه به چشم شاعران دست دوم نگاه مي‌شد؛ به اين بهانه که اين‌ها نگاهشان فقط به جنگ محدود مي‌شود و با اين شعرا، مثل ديگران که انتشارات مختلف آثارشان را چاپ مي‌کردند و به برنامه‌هاي مختلف دعوت مي‌شدند، با آن‌ها برخورد نمي‌شد. اين عطوفتي که در کلام حضرت آقا نسبت به اين بخش از شعر و شاعران ما هست، در عامه مديران فرهنگي ما نبود.نکته ديگر اين که در دوره گذشته، نقد و بررسي در حوزه ادبيات دفاع مقدس به ويژه شعر دفاع مقدس به طور جدي، حرفه‌اي، کلاسيک و دانشگاهي انجام نشد. اين‌ها، به علاوه کمبود منابع و مابقي مسائل باعث شد تا اين عرصه خالي بماند و آدم‌هاي حرفه‌اي به تدريج منزوي شدند و براي دل خودشان شعر گفتند. بعد از مدتي، متقاضيان اين نوع شعر، وقتي که آثاري به دستشان نرسيد، آن‌ها هم از گردونه خارج شدند و يک‎جوري کل اين هسته، از آدم‌هايي که داشت، تخليه شد. به نظر من بايد اين نوع نگاه دگرگون و مسئله احيا شود تا به روزهاي درخشان برگرديم.از مطروحه‌اي که رهبر معظم انقلاب بعد از ديدار شعراي آئيني مطرح کردند و طي آن يک بيت شعر را در وصف جانباز شهيد به شاعران پيشنهاد کردند، خبر داريد؟ نظر شما در مورد اين پيشنهاد رهبر معظم انقلاب چيست؟جعفريان: بله، اما جاي سؤال است که چرا رسانه‌ها به مواردي که حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در حوزه‌هاي فرهنگ و به ويژه شعر مطرح مي‌کنند، به شايستگي نمي‌پردازند؟ بارها در جلساتي که شعرا خدمت ايشان مي‌رسيدند، نکاتي مطرح مي‌شد که رسانه‌ها به طور فراگير به آن نمي‌پرداختند. مثلاً اگر ايشان بحثي سياسي را مطرح کنند، رسانه‌ها به صورت گسترده به آن مي‌پردازند اما به حوزه فرهنگ که مي‌رسد، کششي نشان نمي‌دهند که ان‌شاءالله اين نقص رفع شود. در مورد بيت مطروحه ايشان هم بايد بگويم که اين فرصت مناسبي است که مي‌تواند اين نوع شعر و شعرايي که تمايل و توانايي سرودن آن را دارند، را ترغيب کند تا آثار نابي توليد کرده و سرمنشأ آثار بيشتري در اين زمينه باشيم.من به خاطر شغلي که داشتم، سال‌هاي سال در افغانستان زندگي کردم و موضوعات افغانستان را خيلي دقيق دنبال مي‌کنم. بلافاصله گفتم: احتمالاً رمان «بادبادک‌باز» آقاي خالد حسيني را مي‌گوييد؟ ايشان گفتند: نخيردر پايان اگر خاطره‌اي از ابعاد شخصيت فرهنگي و هنري رهبر معظم انقلاب داريد بفرماييد!جعفريان: من در ديدارهاي متعددي با رهبر انقلاب حاضر بودم و يک جلسه هم خصوصي خدمت ايشان رسيدم که مفصل بود و تقريباً يک ساعت و نيم طول کشيد و حرف‌هاي زيادي رد و بدل شد.آخرين بار آن در ماه رمضان سال گذشته بود. ما پس از افطار به همراه آقاي شهرام شکيبا و باقي دوستان به حياط آمديم. رهبر انقلاب نيز وارد حياط شدند. به ما که رسيدند، احوال من را پرسيدند و سراغ آقاي محمد کاظم کاظمي (شاعر افغاني) را گرفتند. بعد هم دست من را گرفتند و همراه خودشان چند قدمي بردند و در راه پرسيدند: آقاي کاظمي کجا هستند؟ گفتم: مشهد هستند؛ گفتند: به اين جلسه آمدند؟ گفتم: اطلاع ندارم و ايشان را نديدم. سراغ چند تا ديگر از دوستان افغاني را گرفتند و بعد سراغ يک رمان را از من گرفتند و گفتند: اخيراً يک افغاني مقيم نروژ آن را منتشر کرده که خيلي در دنيا سر و صدا کرده است.من به خاطر شغلي که داشتم، سال‌هاي سال در افغانستان زندگي کردم و موضوعات افغانستان را خيلي دقيق دنبال مي‌کنم. بلافاصله گفتم: احتمالاً رمان «بادبادک‌باز» آقاي خالد حسيني را مي‌گوييد؟ ايشان گفتند: نخير، من آن کتاب را خواندم. بعد گفتم: شايد «از سرزمين آفتاب» را مي‌گوييد که آن هم خيلي سر و صدا کرده است؟ بعد آقا فرمودند: نه! اسم آن رمان «از سرزمين آفتاب تابان» است. آن رمان را هم خواندم. گفتند که يک نويسنده ديگري آن کتاب را نوشته، که خيلي هم قطور و مفصل است و آقاي کاظمي هم آن را ويرايش کرده است. گفتم: عجيب است؛ اگر باشد من حتماً در ذهنم دارم. بعد از ايشان پرسيدم: شما خودتان اسم نويسنده را يادتان نمي‌آيد، که ايشان در خاطر نداشتند.بعد، پيرو آن جلسه خصوصي که خدمتشان بودم و نکاتي که ايشان در آن جلسه فرموده بودند تا پيگيري شود، از ايشان خواستم تا وقت ديگري تعيين کنند تا مجدداً خدمت برسم و توضيحاتي ارائه کنم. حضرت آقا فرمودند: «آقاي جعفريان! خيلي سرم شلوغ است. اگر بشود و وقت خالي شد، من مي‌گويم که وقت بگذارند تا شما را ببينم» من خودم يک لحظه متأثر شدم که حضرت آقا بايد به جعفريان هم پاسخ‌گو باشند! اشک در چشمانم جمع شد، بعد شانه‌شان را بوسيدم، به علامت اين که دهانم بسته است. گفتم: حاج آقا هيچ مشکلي نيست. همه آن‌ها انجام شده، فقط محض اين بود که بهانه‌اي بشود تا شما را ببينم. اصلاً نيازي نيست، راحت باشيد.جلسه که تمام شد، به آقاي کاظمي زنگ زدم و گفتم: اين چه رماني است که جديداً منتشر شده و شما ويراستاري کرديد؟ گفت: شما از کجا فهميديد؟ گفتم: آقا به من فرمودند. گفت: اين رمان هنوز توزيع نشده! يک رماني هست براي آقاي دکتر اکرم عثمان نويسنده بزرگ افغاني که در نروژ ساکن است و در حدود سه هزار صفحه است و من ويرايش کردم اما هنوز اين کتاب در ايران توزيع نشده است. گفتم: حضرت آقا گفتند که من آن کتاب را خواندم که آقاي کاظمي خيلي متعجب شد.پي‌نوشت:* محمد حسين جعفريان (زاده 1346 در مشهد، کوي پنج تن طلاب) شاعر، مستند ساز، روزنامه‌نگار و خبرنگار جنگي است. فرآوري: مهسا رضاييبخش ادبيات تبيانمنابع: پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، ويکي‌پديا





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن