محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826720046
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش گزارش تهيه «شکست ناپذير» ساخته کلينت ايستوود شکست ناپذير به زندگي نلسن ماندلا طي سال 1995 به مناسبت جام جهاني راگبي در آفريقاي جنوبي مي پردازد. در اين فيلم مورگان فريمن در نقش ماندلا و مت ديمون در نقش فرانسوا پينار، کاپيتان تيم راگبي آفريقاي جنوبي بازي مي کنند. قصه فيلم برگرفته از کتاب "بازي دادن دشمن: نلسن ماندلا و بازي اي که يک ملت را تغيير داد" اثر جان کارلين است که به دوران پس از آپارتايد مي پردازد. داستان فيلم به آزادي ماندلا از زندان، انتخاب شدنش به رياست جمهوري و تلاش او براي استفاده از جام جهاني راگبي به عنوان محملي براي پيوند مجدد آحاد ملت در سال 1995 مي پردازد. تيم آفريقاي جنوبي با هدايت فرانسوا پينار قهرمان اين دوره از بازي ها مي شود. گروه تهيه فيلم در ملاقات يک هفته اي با کارلين در محل اقامتش در بارسلونا به بحث در مورد چگونگي برگردان اثر پرداختند و فريمن به عنوان اولين گزينه نقش ماندلا برگزيده شد. سپس ديمون براي نقش پينار انتخاب و تحت آموزش مربي گري توسط چستر ويليامز، ستاره تيم قرار گرفت. فيلمبرداري از مارس 2009 در کيپ تاون آفريقاي جنوبي شروع و فيلمبرداري اوليه در مه 2009 در آفريقاي جنوبي به اتمام رسيد. ماندلا مي گويد: «ورزش قدرت تغيير جهان را دارد. ورزش قدرت الهام بخشيدن و ايجاد اتحاد بين مردم را دارد. کم تر چيزي چنين قدرتي دارد.» در سال 1995 فينال جام جهاني راگبي براي اغلب مردم جهان چيزي در حد يک مسابقه هيجان انگيز راگبي بود، ولي براي مردم آفريقاي جنوبي نقطه عطفي در تاريخ شان محسوب مي شد؛ تجربه اي مشترک که کمک به التيام زخم هاي گذشته مي کرد و اميدي براي آينده در مردم آن جا احيا مي کرد. معمار اين حادثه تاريخي، نلسن ماندلا رئيس جمهور اين ملت و سازندگان آن اعضاي تيم راگبي آفريقاي جنوبي، اسپرينگ باکس به رهبري کاپيتان فرانسوا پينار بودند. شکست ناپذير شرح تلاش مشترک ماندلا و پينار براي تبديل اهداف فردي به هدف مشترک (رئيس جمهور: تلاش براي وحدت کشور، کاپيتان تيم: رهبري تيم ملي براي پيروزي شکوهمند در جام جهاني) با يک شعار قاطع است: يک تيم، يک کشور. در اين فيلم ماندلا دنبال پينار مي فرستد تا تيم کشور را به پيروزي برساند و براي او شعري مي خواند که در زندان الهام بخش وي بوده. نام اين شعر "شکست ناپذير" اثر ويليام ارنست هنلي است. مورگان فريمن بازيگر نقش ماندلا و همچنين مدير توليد فيلم مي گويد: «اين قصه مهمي درباره حادثه اي است که جهان را تکان داد و عده اندکي از مردم از آن اطلاع دارند. به خود مي بالم که شانس بازيگري اين قصه را دارم و از اين که اين قصه با دست هاي تواناي کلينت ايستوود ساخته مي شود و من در کنار او هستم، افتخار مي کنم.» با آغاز فيلم، ماندلا که 27 سال از زندگي خود را به خاطر مبارزه با آپارتايد در زندان سپري کرده، به عنوان رئيس جمهور آفريقاي جنوبي که هنوز گرفتار چند پارگي است، انتخاب مي شود. با وجودي که حکومت زور به پايان رسيده، ولي اختلافات ريشه دار نژاد پرستانه موجود در ميان مردم به سادگي قابل از ميان رفتن نيست. آفريقاي جنوبي ميزبان بازي هاي نهايي جام جهاني راگبي است و ماندلا اميدوار است که با اتکا به جوانان کشور و تيم ملي اسپرينگ باکس، بتواند وحدت را در ميان مردم و کشورش ايجاد کند. ايستوود مي گويد: «داستان در لحظه بحراني رياست جمهوري ماندلا اتفاق مي افتد. به نظر من او بسيار خردمندانه عمل مي کند که از ورزش براي کمک به کشور بهره مي گيرد. او مي داند که لازم است وحدت آفريني کند. ملت او فقط و فقط يک وجه مشترک دارند و آن غرور ملي است که بايد تقويت شود. او مي داند که سفيدپوستان و سياه پوستان در نهايت بايد با همديگر همکاري کنند، چون در غير اين صورت تيم يا کشور موفق نخواهد بود. ماندلا بسيار خلاقانه از تيم ورزشي به عنوان وسيله اي براي پايان دادن به بحران استفاده مي کند. اين پايان دادن يا همان رنگين کمان ملي که رؤياي ماندلاست، با رنگ هاي سبز و طلايي تيم اسپرينگ باکس آغاز مي شود.» طرح رئيس جمهور چندان بي خطر نيست. با وجود بحران هاي اجتماعي و اقتصادي، حتي نزديک ترين مشاوران او از وي پرسيدند که چرا روي مساله اي معمولي مثل راگبي متمرکز مي شود؟ برخي نيز متعجب بودند که او چگونه مي تواند حامي تيم اسپرينگ باکس باشد؟ ولي ماندلا بصيرت لازم را دارد که تشخيص مي دهد که حذف تيم راگبي محبوب سفيدپوستان آفريقاي جنوبي باعث شکاف بيشتر بين نژادها خواهد شد تا آن جا که ممکن است ديگر نتوان پل وحدت بين آن ها ايجاد کرد. جان کارلين نويسنده کتاب مي گويد: «آن چه شما بايد بدانيد، اين است که رنگ سبز پيراهن بازيکنان اسپرينگ باکس يادآور آپارتايد براي سياهان آفريقاي جنوبي بود. آن ها از اين پيراهن متنفر بودند، چون نماد تبعيض نژادي بود. نبوغ ماندلا تشخيص درست او بود که اين نماد تفرقه و نفرت مي تواند تبديل به ابزار قدرتمند وحدت ملي شود.» آنتوني پکهام اهل آفريقاي جنوبي و نويسنده فيلمنامه مي گويد: «ماندلا ملاحظه کرد که فرصت خوبي در قبال رأي دهندگاني که به او رأي ندادند دارد. سفيدپوستان آفريقايي که حاميان اسپرينگ باکس بودند، از ترس به او رأي نداده بودند. بازي فينال فقط يک بازي نبود. ماندلا از اين موقعيت بهترين استفاده را کرد و تيمي را که سياهان آفريقاي جنوبي از آن نفرت داشتند، او با قدرت اراده، همه مردم را به تشويق تيم کشور واداشت.» از آن جايي که مسابقه راگبي چيزي نيست که در تالارهاي حکومتي بتوان در موردش تصميم گيري کرد، ماندلا از کاپيتان تيم اسپرينگ باکس مي خواهد که او را در راه رسيدن به هدفش ياري کند. ديمون در نقش کاپيتان تيم راگبي ناگهان خود را در مرکز يک واقعه سياسي مي يابد. ماندلا از او مي خواهد تا پيروز مسابقه نهايي شود. ديمون مي گويد: «تقاضاي خيلي بزرگي است، ولي فرانسوا به خوبي مي داند که اين مسابقه فراتر از يک مسابقه راگبي است. همه اعضاي تيم متوجه مي شوند که به ابزار مهم وحدت ملي بدل شده اند. اين قصه زيبايي است که نشان مي دهد ما که هستيم و انسان چه توانايي هايي دارد. آن چه آن را با ارزش تر مي کند، اين است که اين اتفاق رخ مي دهد.» ايستوود مي گويد: «آفريقاي جنوبي به عنوان ميزبان حق شرکت در مسابقه را داشت. تيم اسپرينگ باکس تجربه بازي هاي جهاني را نداشت، چون به خاطر تبعيض نژادي، آفريقاي جنوبي سال ها از حضور در بازي هاي بين المللي منع شده بود. به همين دليل هيچ کس از جمله خود آن ها فکر نمي کردند که تيم شانس برد داشته باشد.» رنگين کمان ملي از همين جا آغاز مي شود. بخشش و همدردي از همين جا آغاز مي شود. نلسن ماندلا شکست ناپذير است. چند نفر با هدف مشترک به طور اتفاقي به هم برخورده و باعث خلق اين اثر شدند. فريمن و شريک او لوري مک کراري سال ها در تلاش براي ساخت فيلمي در مورد ماندلا بودند. آن ها مي خواستند خاطرات شخصي ماندلا به نام "راه طولاني براي آزادي" را به فيلم برگردانند، ولي برگردان سينمايي آن کتاب در قالب سينمايي و به لحاظ زماني غير ممکن بود. جان کارلين با فريمن در شهر کلارکس ديل در مي سي سي پي آشنا شد. او يک روزنامه نگار بود و در مورد فقر در اعماق جنوب تحقيق مي کرد. رابط محلي او دوست فريمن بود و آن دو را به هم معرفي کرد. کارلين مي گويد:«به فريمن گفتم يک قصه براي تو دارم. پرسيد راجع به چيست؟ گفتم راجع به قصه اي است که نشانگر نبوغ و بصيرت ماندلا و معجزه او در آفريقاي جنوبي است. او گفت: "منظور شما مسابقه راگبي است؟" شگفت زده شدم. بعداً فهميدم که کتاب مرا قبلاً خوانده است. مک کراري و فريمن شخصاً به ديدار ماندلا رفتند. در آفريقاي جنوبي به ماندلا "ماديبا" مي گويند. فريمن به او مي گويد: "خيلي وقت است پروژه اي در دست کار داريم، ولي اخيراً مطلبي خوانده ايم که به نظر ما مي تواند واقعيت وجودي شما را نمايش دهد." ماديبا بلافاصله مي گويد:" جام جهاني؟ همان وقت بود که فهميدم در مسير درست قرار گرفته ايم.» کارلين فيلمنامه را به نوفيلد، تهيه کننده فيلم پيشنهاد مي کند. نوفيلد مي گويد: «در آن هنگام چيزي در مورد بازي جام جهاني راگبي نمي دانستم، ولي مي دانستم که ماندلا يک شخصيت مهم جهاني است. فکر کردم که شرح قصه او از طريق ورزش، شيوه جذاب و خوبي باشد.» در گام بعدي، نوفيلد قصه را به آنتوني پکهام فيلمنامه نويس داد که قبلاً نيز با او همکاري داشته است. پکهام مي گويد: «اهالي آفريقاي جنوبي از اين قصه باخبر هستند، ولي بقيه جهان از آن اطلاعي ندارند. اين قصه فقط براي اهالي آفريقاي جنوبي نيست. براي من، اين قصه در مورد رهبري است، نه فقط رهبري ماندلا، بلکه رهبري تيم اسپرينگ باکس و ديگران. رهبري درست مساله نادري است و وقتي که هست، بايد آن را تحسين کرد. شخصاً با وجودي که در آفريقاي جنوبي بزرگ شدم، ولي تقريباً چيزي در مورد ماندلا نمي دانستم. در سال هاي دور ماندلا يک چهره ممنوع بود و هر آن چه در مورد او مي دانستم، آن چيزهايي بود که دولت آپارتايد در موردش به مردم مي گفت. پس از ترک آن جا با افکار برجسته ماندلا آشنا شدم. براي من نوشتن فيلمنامه و ياد گرفتن هرچه بيشتر در مورد ماندلا مثل يک سفر شخصي به سوي آزادي و دستيابي به يک رؤياست.» فريمن براي کارگرداني، ايستوود را پيشنهاد و فيلمنامه را براي او ارسال کرد. ايستوود نيز بلافاصله پاسخ مثبت داد. رابرت لورنز تهيه کننده مي افزايد: «من و کلينت فيلمنامه را خوانده و کاملاً موافق بوديم که اين قصه بسيار انساني و قوي را بايد بسازيم. رابطه بين ماندلا و پينار خيلي جذاب است. اين قصه يک نگاه خيلي شخصي به وجه انساني ماندلا و همچنين تصوير خارق العاده اي از رهبري او ارائه مي کند.» خيلي وقت پيش از توليد شکست ناپذير، فريمن توسط مهم ترين آدم مطرح در اين موضوع براي بازي نقش ماندلا انتخاب شده بود. از ماديبا پرسيده بودند که او مايل است چه کسي نقش وي را بازي کند و او گفته بود مورگان فريمن. فريمن مي گويد: «چند سال پيش که او را ديدم، گفتم که باعث افتخار من است که من را به عنوان ايفاگر نقش خود برگزيده ايد.» شکست ناپذير سومين همکاري ايستوود و فريمن است. آن دو به سبک هم خيلي آشنا هستند، رابطه اي صميمي بين آن دو برقرار است و از کار کنار همديگر لذت مي برند. فريمن مي گويد: «مهم ترين بخش بازي قابل تمرين نبود. مي خواستم از بازي نقش او پرهيز کنم. لازم نبود تا خود او باشم و اين بزرگ ترين چالش من بود. او حضوري جادويي دارد که قابل توصيف نيست.» ديمون براي بازي در نقش پينار به سراغ فرانسوا پينار رفت و از نزديک با خلق و خوي وي و تکنيک هاي راگبي آشنا شد. ديمن مي گويد: «فرانسوا کمک شاياني به من کرد. خيلي وقت صرف پاسخ پرسش هاي من کرد. احساس مسئوليت بزرگي در قبال ايفاي درست نقش او و بيان قصه اش داشتم، چون به نظرم فرانسوا انسان فرهيخته اي بود و ماندلا بزرگ ترين رهبر دوران ما. کار آن ها و کار ملت آفريقاي جنوبي خارق العاده بود.» ديمون از تنها بازيگر سياه پوست تيم يعني چستر ويليامز نيز کمک گرفت. چستر مربي بازيکنان راگبي فيلم هم بود. ايستوود مي گويد: «ديمون براي اين نقش خيلي تمرين کرد و با بدن سازي و بوکس و تمرينات سخت خود را به شکل يک ورزشکار حرفه اي درآورد. وقتي يک آماتور مي خواهد نقش يک حرفه اي را بازي کند، تمرينات زيادي را مي طلبد. همه بازيگراني که قبلاً راگبي بازي نکرده بودند، تلاش زيادي کردند. نمي خواستيم طي اين تمرينات بازيگران ما صدمه ببينند و تمام مدت دعا مي کرديم که همه چيز به خوبي پيش برود.» ماندلا در فيلم مي گويد: «گذشته، گذشته است. ما چشم به آينده دوخته ايم.» گروه ديگري که براي تکميل رؤياي رنگين کمان يک ملت براي ماندلا خيلي اهميت داشت، کارمندان رياست جمهوري بودند. در آغاز فيلم، رئيس جمهور از آن ها مي خواهد که به کارشان ادامه دهند. کارمنداني که تا حدي پيش به رئيس جمهور دکلرک خدمت نکرده و زندگي آن ها را تهديد مي کردند، حالا در کنار افراد جديد (زندانيان قبلي) فعاليت مي کردند. ايستوود مي گويد: «ماندلا مي داند که محافظان شخصي وي کاملاً در معرض ديد عام قرار دارند. پس از افراد سفيد و سياه پوست استفاده مي کند تا همکاري همه آحاد ملت را که براي او خيلي اهميت دارد، نشان دهد.» ماندلا فقط راجع به گذشت و بخشش صحبت نمي کرد، بلکه اين کار را عملاً از نزديک ترين افراد پيرامون خود آغاز کرد. کنگره ملي آفريقا و شاخه ويژه، دشمنان قسم خورده او بودند. بنابراين همکاري تنگاتنگ آن ها و حمايت از رهبر معنوي کشور به نويسنده فرصت خلق و شخصيت پردازي در اين کار عظيم يعني گذشت و بخشش ملي را فراهم کرد. شخصيت هاي زن مهمي در زندگي ماندلا و پينار هستند. آديوآ آندو نقش برندا مازيبوکو، رئيس دفتر ماندلا را بازي مي کند. او درک نمي کند چرا رئيس جمهور اين همه وقت صرف چيز بي اهميتي مثل راگبي مي کند، در حالي که خيلي امور مهم همچنان باقي هستند. مارگريت و بتلي نقش نرينر نامزد پينار را ايفا مي کند که به هنگامي که فرانسوا درگير بزرگ ترين چاش زندگي خود است، از او حمايت مي کند. وقتي فرانسوا پينار اشعار جديد سرود ملي آفريقاي جنوبي را به اعضاي تيم اسپرينگ باکس مي دهد، هنوز مي توان سايه هاي تبعيض نژادي را به وضوح مشاهده کرد. قرار نيست اين سرود جايگزين سرود قبلي شود، ولي قرار است در کنار آن باشد. تلاش فرانسوا با مقاومت شديد سفيدپوستان تيم رو به رو مي شود، چون هنوز نمي توانند پذيراي تغييرات جديد باشند. ايستوود مي گويد: «به غير از آفريقاي جنوبي در هيچ جاي ديگري حاضر نبودم اين فيلم را بسازم. بايد آن جا مي بوديم. به آدم ها و مکان هاي آن جا نياز داشتيم. فضاي آن جا لازم بود. اغلب بازيگران و هنروران اهالي آفريقاي جنوبي بودند.» گروه ايستوود که به آن ها پيوستند، عبارت بودند از تام استرن مدير فيلمبرداري، جيمز جي. موراکامي طراح صحنه، جوئل کاکس و گري دي روچ تدوينگران و دبورا هاپر طراح لباس، ايستوود علاقه دارد که همکارانش با او حس مشترک داشته باشند. گروه او هميشه بايد آماده کار باشند، چون خود ايستوود هميشه آماده است. فريمن که کاملاً با سبک کار ايستوود آشناست، مي گويد: «او سريع است. اگر در يک برداشت به نتيجه دلخواه برسد، ديگر تکرار نمي کند. خيلي خوب است. شيوه هدايت او قابل تحسين و نمايشي از قدرت و کنترل است.» ديمون معتقد است: «او در بيان فيلم از زبان رواني استفاده مي کند و دقيقاً مي داند چه چيزي در بيان قصه مفيد است. به عنوان يک بازيگر احساس امنيت مي کنم که آدم بسيار بسيار خبره اي کار را هدايت مي کند. کار با او تجربه باشکوهي بود.» اغلب صحنه هاي فيلم در شهر ساحلي کيپ تاون و اطراف آن اتفاق مي افتد. يکي از صحنه هاي اصلي که در آن جا فيلمبرداري شد، ديدار ماندلا از اردوگاه تمرين اسپرينگ باکس در منطقه اي به نام توکاي بود. براي فيلمبرداري صحنه هاي داخلي اقامتگاه رئيس جمهور از منزلي در کيپ تاون استفاده شد که جيمز موريکامي طراح صحنه آن را عين اقامتگاه واقعي ماندلا طراحي کرد. براي صحنه هاي خارجي اقامتگاه ماندلا، اقامتگاه اصلي او در ژوهانسبورگ مورد استفاده قرار گرفت. بازي فينال جام جهاني راگبي در استاديوم اليزپارک محل واقعي برگزاري همين مسابقه فيلمبرداري شد. اغلب بخش هاي اين استاديوم از سال 1995 تاکنون تغيير کرده بود، پس گروه موريکامي با تحقيقات وسيع سعي کردند تا ظاهر سال 1995 را به آن برگردانند. گروه جلوه هاي بصري نيز با تکنيک هاي جديد استاديوم را با 62 هزار هوادار پر کردند. دبورا هاپر طراح لباس نيز مي بايست لباس هاي بخصوص بازيکنان اسپرينگ باکس را که امروزه چه به لحاظ طرح و رنگ و چه به لحاظ جنس پارچه تغيير کرده، به صورت نمونه آن سال طراحي کند. لوگوي اين تيم و ساير تيم ها نيز مي بايست طراحي مي شدند. همه چيز مي بايست فضاي سال 1995 را زنده مي کرد. در صحنه مسابقه فينال در فيلم، ماندلا با پيراهن تيم اسپرينگ باکس رو به همه سياهان و سفيدپوستان مي گويد: «ما همه با هم هستيم. بياييد با هم همکاري کنيم. شماره پشت پيراهن ماندلا عدد 6 است، يعني همان شماره کاپيتان تيم پينار، صحنه اولين ملاقات ماندلا و پينار در دفتر رئيس جمهور و در دفتر يونيون بيلدينگ، ساختمان دولت پرتوريا، پايتخت آن کشور فيلمبرداري شد و نخستين بار بود که يک گروه فيلمبرداري در آن جا کار مي کرد. تکان دهنده ترين صحنه براي گروه، فيلمبرداري صحنه هاي زندان در رابن آيلند و سلول واقعي ماندلا بود، جايي که تقريباً سه دهه از عمر ماندلا در آن جا سپري شده بود. همه به شيوه هاي گوناگون تحت تأثير قرار گرفتند. پس از آن سفر همه بيش از پيش جذب قصه و ماندلا شدند. اگر در محل واقعي فيلمبرداري نمي شد، چنين حسي خلق نمي شد. ايستوود مي گويد: «وقتي به رابن آيلند رسيديم، همه تحت تأثير فضاي تنگ و کوچک آن قرار گرفتند.» صرف 27 سال از بهترين سال هاي زندگي يک انسان در آن جا و بعد حضور بدون کينه او در جامعه واقعاً حيرت آور بود. همه اعضاي تيم اسپرينگ باکس به آن جا رفتند تا حس و حال واقعي محل را شخصاً احساس و درک کنند. در آن جا فرانسوا شعر "شکست ناپذير" ماندلا را به خاطر مي آورد. منبع:صنعت سينما،شماره 90 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 638]
صفحات پیشنهادی
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش گزارش تهيه «شکست ناپذير» ساخته کلينت ايستوود شکست ناپذير به زندگي نلسن ماندلا طي سال 1995 به مناسبت جام جهاني راگبي در ...
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش گزارش تهيه «شکست ناپذير» ساخته کلينت ايستوود شکست ناپذير به زندگي نلسن ماندلا طي سال 1995 به مناسبت جام جهاني راگبي در ...
طراحي لباس ملی برای ورزش ملی
طراحي لباس ملی برای ورزش ملی در همين رابطه با برنامه ريزي و دعوت فدراسيون تيم ويژه ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش-ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش گزارش تهيه .
طراحي لباس ملی برای ورزش ملی در همين رابطه با برنامه ريزي و دعوت فدراسيون تيم ويژه ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش-ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش گزارش تهيه .
«مت ديمون» با پروژه سينمايي «منطقه سبز»
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش در اين فيلم مورگان فريمن در نقش ماندلا و مت ديمون در نقش فرانسوا پينار، کاپيتان ... اين پايان دادن يا همان رنگين کمان ملي که رؤياي ...
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش در اين فيلم مورگان فريمن در نقش ماندلا و مت ديمون در نقش فرانسوا پينار، کاپيتان ... اين پايان دادن يا همان رنگين کمان ملي که رؤياي ...
زيدان چهره محبوب شهر ژوهانسبورگ
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ولي ماندلا بصيرت لازم را دارد که تشخيص مي دهد که حذف تيم راگبي محبوب ... جان کارلين با فريمن در شهر کلارکس ديل در مي سي سي پي ...
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ولي ماندلا بصيرت لازم را دارد که تشخيص مي دهد که حذف تيم راگبي محبوب ... جان کارلين با فريمن در شهر کلارکس ديل در مي سي سي پي ...
آفريقاي جنوبي ميزبان مورگان فريمن شد
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش در اين فيلم مورگان فريمن در نقش ماندلا و مت ديمون در نقش فرانسوا پينار، ... بود، ولي براي مردم آفريقاي جنوبي نقطه عطفي در تاريخ شان ...
ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش در اين فيلم مورگان فريمن در نقش ماندلا و مت ديمون در نقش فرانسوا پينار، ... بود، ولي براي مردم آفريقاي جنوبي نقطه عطفي در تاريخ شان ...
قدرت هاي بزرگ و اشغال ايران در جنگ دوم جهاني (6)
اين امر در ايران هم با تبليغات در مورد فعاليت هاي فاشيستي پيگيري مي شد. بر اساس اسناد موجود در سازمان .... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش · گزارش تهيه «9» ساخته ...
اين امر در ايران هم با تبليغات در مورد فعاليت هاي فاشيستي پيگيري مي شد. بر اساس اسناد موجود در سازمان .... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش · گزارش تهيه «9» ساخته ...
قدرت هاي بزرگ و اشغال ايران در جنگ دوم جهاني (5)
اين نکته اي بسيار مهم است و نشان مي دهند نه تنها يهوديان عادي در کشور با آرامش به زندگي خود ادامه مي دادند بلکه گروهي از آنان که با .... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
اين نکته اي بسيار مهم است و نشان مي دهند نه تنها يهوديان عادي در کشور با آرامش به زندگي خود ادامه مي دادند بلکه گروهي از آنان که با .... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
(گفت و گو با فيليپ تيپت به بهانه دريافت جايزه يک عمر ...
گفت و گو با فيليپ تيپت به بهانه دريافت جايزه يک عمر فعاليت در زمينه جلوه هاي تصويري) جوايز فيل تيپت تقريباً کامل ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش.
گفت و گو با فيليپ تيپت به بهانه دريافت جايزه يک عمر فعاليت در زمينه جلوه هاي تصويري) جوايز فيل تيپت تقريباً کامل ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش.
زناني با قدرت جادويي
زناني با قدرت جادويي ترجمه: هيلدا نکومند (جلوه هاي بصري سريال «ايست و يک») سريال ايست و يک مدتي است که به يکي از پر ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
زناني با قدرت جادويي ترجمه: هيلدا نکومند (جلوه هاي بصري سريال «ايست و يک») سريال ايست و يک مدتي است که به يکي از پر ... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
روابط ايران و انگليس در دوره ناصري (1)
در دوره قاجار، به ويژه با روي کار آمدن ناصرالدين شاه، روابط سياسي و اقتصادي ايران با ممالک ديگر، به ويژه اروپا، رونق بيشتري ..... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
در دوره قاجار، به ويژه با روي کار آمدن ناصرالدين شاه، روابط سياسي و اقتصادي ايران با ممالک ديگر، به ويژه اروپا، رونق بيشتري ..... ماندلا و احياي غرور ملي با ورزش ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها