واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فريار جواهريان، طراح صحنه هامون 63 لوکيشن هامون چندمين تجربه همکاري شما با داريوش مهرجويي بود؟ سومين. قبل از هامون در اجاره نشين ها و شيرک اين تجربه انجام شده بود. البته قبل از همه اين ها در فيلم مستند داستاني سفر به سرزمين آرتور رمبو. در واقع از زماني که با آقاي مهرجويي ازدواج کردم طراحي صحنه و مديريت هنري فيلم هايشان برعهده من بود. پس با اين حساب از زمان نوشته شدن فيلمنامه هامون در جريان توليد آن قرار داشتيد. بيست سال پيش و زماني که فيلمنامه هامون را مي خوانديد، فکر مي کرديد به فيلمي تاثيرگذار و ماندگار در سينماي ايران تبديل شود؟ راستش را بخواهيد نه. از خواندن فيلمنامه نمي شد به چنين نتيجه اي رسيد. هامون فيلمنامه اي ملموس داشت که داريوش مهرجويي آن را براساس تجربيات شخصي خودش نوشته بود. طبيعتا زماني که رنگ و بوي واقعيت در يک کار زياد است، خواه ناخواه مردم با آن همذات پنداري پيدا مي کنند. هامون به لحاظ طراحي صحنه چه ويژگي هاي خاصي داشت؟ يکي از سخت ترين کارهاي من به لحاظ طراحي صحنه بود. البته دليلش مشخص است؛ فيلم لوکيش هاي زيادي داشت. هامون 63 لوکيشن داشت و اکثر اين لوکيشن ها را من و دستيارم مرحومه معصومه وثوق پيدا کرده بوديم. در واقع اسباب کشي هايمان در هامون خيلي زيادبود.63 لوکيشن براي يک فيلم 120 دقيقه اي زياد است. به ياد داريد کدام صحنه يا صحنه ها انرژي بيشتري از شما گرفت؟ صحنه هاي مربوط به شمال با توجه به اين که تعداد بازيگرها بيشتر بود انرژي بيشتري برد. البته طراحي لباس فيلم برعهده خانم ژيلا مهرجويي بود و انرژي بردن در طراحي لباس خيلي بيشتر از طراحي صحنه بود. دليلش هم همان طور که اشاره کردم به دليل تعدد بازيگر در صحنه هاي مربوط به شمال کشور بود. نحوه مواجهه داريوش مهرجويي با طراحي هاي شما چگونه بود؟ دخالت مي کرد يا دست شما را براي انجام کار باز مي گذاشت؟ خيلي دخالت مي کردند و اين دخالت ناشي از اين بود که دقيقا مي دانستند چه مي خواهند. آقاي مهرجويي صحنه اي را که مدنظرشان بود براي من شرح مي دادند و خوشبختانه در اکثر موارد همان چيزي مي شد که ايشان در نظر داشتند. با چه مشکلات و کمبودهايي مواجه بوديد؟ کمبود که هميشه وجود داشت که شايد دليل اصلي اش به کمي بودجه برمي گشت. وسايل شخصي منزل ما به نوعي همواره به عنوان اسباب و وسايل صحنه مورد استفاده قرار مي گرفت و بماند که چقدر هم از دوستان و آشنايان وسيله قرض گرفتيم! هامون در ميان بقيه کارهايي که در آن ها با آقاي مهرجويي همکاري داشتيد چه جايگاهي دارد؟ هامون به واقع براي من يک نقطه عطف بود. من کودکي خود را در اروپا پشت سر گذاشتم و بعد هم در آمريکا تحصيل کردم. تا زمان ساخت هامون بيشتر عمرم را خارج از ايران زندگي کرده بودم و سليقه ام کمي متفاوت بود. اين سليقه که شايد بتوان آن را يک سليقه غربي ناميد، خيلي در هامون مشخص است. چيزي که ديدم اين بود که بقيه خيلي تحت تاثير اين سليقه قرارگرفتند. اين خيلي براي من باعث افتخار است وقتي مي بينم سبک کار من توسط ديگران تقليد مي شود. شما با نگاه به نوع دکورها و مدل لباس ها در هامون متوجه مي شويد که در دوره اي، اکثر سريال هاي تلويزيوني و فيلم هاي سينمايي به لحاظ طراحي صحنه و لباس تحت تاثير هامون قرار داشتند و از آن تقليد کردند. رمز ماندگاري هامون را در چه مي دانيد؟ هامون حرف دل مردم بود. گرفتاري و مشکلات يک زوج را هميشه بايد مساله اي جهانشمول به حساب آورد. بعد از نمايش هامون بسياري از دوستان ما مي گفتند که اين فيلم به نوعي داستان زندگي خودشان است. همه با داستان هامون همذات پنداري مي کردند. البته اين که فيلم به مشکلات قشر روشنفکر مرفه جامعه مي پرداخت هم در جاي خودش مهم بود. اين موضوع در سينماي ايران تا آن روز کم تر ديده شده بود. هامون از اين لحاظ داستان نويي داشت و از کليشه ها به دور بود. منبع: صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1052]