تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865816741


اين جزيره همان ليبراليسم است
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

اين جزيره همان ليبراليسم است حسن عباسي به عنوان يكي از سخنرانهاي پرطرفدار در جمعهاي دانشجويي حرفهاي عجيبي درباره پشت پرده ساخت سريال لاست دارد غربيها امروز با تلويزيون استراتژيك به جان جهان افتادهاند. از سينماي استراتژيك عبور كردهاند. ناتوي فرهنگي امروز با تلويزيون استراتژيك است. امروز در ايران جوانان صرفاً به پاي فيلم سينمايي نمينشينند. دانشجوي ما ميآيد ميگويد سه شب غذا نخوردم، 86قسمت سريال لاست را ديدم. من فقط ابعاد يكي از اين سريالها را اجمالي معرفي ميكنم.
.jpg)
پيام اصلي فيلم: سريال لاست كه هم گمشده معنا ميدهد و هم گمشدهها، داستان هواپيمايي است كه از سيدني استراليا راه ميافتد برود لسآنجلس كه بين راه گم ميشود، سقوط ميكند و در يك جزيرهاي ميافتد پايين مجمعالجزاير اندونزي؛ در گوشهاي از اقيانوس آرام. 47نفر زنده ميمانند؛ اولاً آنجاييكه سقوط ميكنند در جزاير هاوايي است كه عين بهشت است، يعني تمام اين فيلم كارتپستال است. القاي اينكه بهشتي كه مدنظر است، همين است.در اين فيلم براي شما يك بهشت ترسيم ميشود. اصلاً پيام اصلي فيلم همين است كه بهشت موعودي كه گفته شده ليبراليسم است. حرامزادگي غربي: در آمريكا آمارهاي رسمي نشان ميدهد 56درصد از بچههايي كه به دنيا ميآيند پدرشان معلوم نيست چه كساني هستند؛ پيامي كه در اين فيلم القاء ميكند اين است: اولاً تمام آدمهاي اين فيلم حرامزاده هستند، ازجمله اين بچهاي كه در اين جزيره به دنيا ميآيد. يعني به كلير ميگويند اين بچه پدرش كيست؟ ميگويد من اوپن (Open) هستم، فكرم باز است. حال در فيلم نشان ميدهد كه حرامزادهها در همان بهشت ليبراليسم قرار ميگيرند. يعني تمدن حرامزاده در بهشت است. پيام دوم فيلم اين است كه نئوليبراليسم آخرين راه است. بشر هيچ راهي ندارد. در اين فيلم سهم هر تمدن را روشن كرده است. آنها ميگويند تو كجا برو، كجا بيا و براي سياهپوستها، چينيها، ژاپنيها و كرهايها تصميم ميگيرند. تنها كسانيكه تصميم ميگيرند براي سرنوشت جزيره، آنگلوساكسونها هستند. خودبهخود كسي كه اين فيلم را ميبيند به او القاء ميشود كه اگر رفت در سازمان ملل، بنشيند تا آنگلوساكسونها براي او تصميم بگيرند. رمزگشايي عدد: در اين جزيره يك عدد رمزي وجود دارد كه بايد صفرش بكنند. عدد«108» مدام اين كنتور مياندازد.يك تأسيساتي زير جزيره پيدا ميكنند كه اگر اين كار را انجام ندهند جهان منهدم و متلاشي ميشود. آن عدد108 را وقتي در سايت اصلي فيلم لاست ميبينيد، ميگويند اين عدد را از بودا گرفتهاند. در انديشه بودائيسم و هندوئيسم 108گناه وجود دارد. يعني هركدام يك دقيقه است و هر 108دقيقه يكبار بايد اينها رمزي را وارد كنند كه جهان منهدم نشود. چه كسي قبلاً پاي كامپيوتر بود؟ هيوم ملحد انگليسي، از اينجا به بعد جانلاك وجك مينشينند پاي كامپيوتر و كارشان اين است كه هر 108دقيقه كه اين كنتور مياندازد يعني هر 108باري كه بشر يك دورهمه گناهان را انجام ميدهد اينها هستند كه نميگذارند جهان متلاشي شود. القاء از اين آشكارتر؟ بازگشت به ليبراليسم: پيام بعدي فيلم اين است كه جزيره جهاني همان بهشت ليبراليسم است كه بشر راه برون رفتي براي آن ندارد (حفظ وضع موجود) و اگر رفته بايد برگردد. اتوپياگرايي و مدينه فاضله ليبراليسم را به بهترين نحو نشان ميدهد. ببينيد اصل بحث مردمسازي، دولتسازي و نظامسازي است. اين 47نفر آنقدر قشنگ تمرين نظامسازي كردهاند كه ميگويند مردمسازي، دولتسازي وتمدنسازي به دو روش صورت ميگيرد؛ يا مردم از ترس دور هم جمع ميشوند يا از سر محبت. اينها از ترس مشكلاتي كه در جزيره وجود دارد دور هم جمع ميشوند، از سر محبت بين آنها علاقههاي عاطفي بوجود ميآيد و ملات رابطهشان ميشود. بنابراين در عراق اصليترين مسألهشان دولتسازي است. اين فيلم روشهاي دولتسازي و ملّتسازي توسط اينها را به خوبي نشان ميدهد. گروه ديگري از اينها كه افتادهاند گوشهاي از جزيره، همه لت و پار ميشوند؛ يعني نميتوانند دولتسازي كنند.آنهايي كه ليدر آنها اسپانيايي است. اما جك شفرد كه چوپان اينهاست وقتي تهديد ميشود، يك زن را صدا ميكند كه پليس بوده. ميگويد ميخواهيم ارتش راه بيندازيم، چه چيزي نياز داريم؟ خودش بخش سيستم بهداشت و درمان و سيستم شگنجه راه مياندازد. فرد مسلمان را ميگذارند كه ساوير را شكنجه كند؛ نكته جالب اينجاست كه در تمام اين فيلم بنجامين يهودي با جك ضد و دشمن هم هستند. يك موقع اين اسير آنها ميشود، يك موقع آن اسير اينها ميشود. اما آخر سر غده در كمر يهودي را همين دشمن معروف يعني جك در ميآورد. درواقع ميگويند براي مديريت بر جهان همكاري ما يعني يهوديها با آنگلوساكسونها ضروري است.حالا نقش آدمهاي مهم هم در اين جزيره جالب است: جك شفرد: شفرد يعني چوپان. مسيحيها معتقدند كه هركسي مسئوليت دارد، چوپان گله است. اسم پدرش كريستين شفرد است. كريستين يعني مسيحي. چوپان مسيحي. اين انسانِ تراز ليبراليسم است. انسان باكلاس ليبرالها. ساوير: انسان منفي ليبرالها. يعني ساوير. از داستان «تام ساوير» اين عنوان را گرفته است. ساوير، انسان تراز پايين است. جان لاك: او پدر ليبراليسم است. تمام نكات اصلي كتابهاي فلسفه ليبراليسم را درآوردند و در دهان اينآدم قرار دادند؛ مثلاً او يك جمله معروف دارد كه ميگويد: «اين تو نيستي كه ميتواني به من بگويي كه چكار نميتوانم بكنم» يعني شما در فيلم بدون اينكه متوجه شويد دوره ايدئولوژي ليبراليسم را گذراندهايد. دزموند هيوم: دزموند يا ديويد هيوم نقش خيلي مهمي دارد؛ همان كه كانت ميگويد: «اين مرا از خواب جزمي بيدار كرد» كسي كه رسماً ميگويد من ملحدم؛ يعني پدر امپريسم پدر حسگرايي، يعني هرچه در حس و تجربه نگنجيد، باورپذير نيست. پدر فلسفه انگليس؛ اينقدر علني اعلام كردند كه اين جزيره جهاني است. دانيل فارادي: يك آدم دارند العياذبالله امام زمان آنهاست. در اين فيلم يك فيزيكدان آوردند كه فارادي است. كاملاً آلماني اصيل است. او با يك آزمايش موشكي در فصل4 متوجه ميشود اين جزيره وجود ندارد، اصلاً در عالم برزخ است؛ وقتي هيوم از زمان عبورميكند، ذهنش به هم ميريزد.، اوتلفن را دستش ميگيرد به ديويد هيوم ميگويدت بيا و او را ميبرد به 16سال پيش.يعني «بدون زماني». تلقياي كه ما از امامزمان داريم اين است كه امام در زمان نيست. امام با زمان هم نيست، امام بر زمان است. سرزمينهاي سريال(زنها): سريال ده نفر زن اصلي دارد. زن در ادبيات استراتژيك يعني سرزمين و عقيده. يعني در اين فيلمها وقتي خانمي سيبي به كس ديگري ميدهد، نمادش اين است كه اجازه ميدهد تصرف شود؛ نماد شب زفاف. كيت آوستين: مهمترين آنها «كيت» است. اين دختر يك ميسيونر مذهبي بوده است. فاميلي اصلي او، ليلي اوانجلين است. مدّتي در فيليپين بوده كه برود ميسيونر مذهبي شود. او كاناداييالأصل است. ژوليت: يك آمريكايي به نام «ژوليت» كه زنهاي حامله را نجات ميدهد. در جزيره هر زني كه حامله شود، ميميرد. وقتي يهوديان او را ميآورند به خاطر اين است كه زاد و ولد تمدني ايجاد كند. كلير: او هنرپيشهاي استراليايي است. تنها كسيكه در اين جزيره حامله است و بچه به دنيا ميآورد و تنها تمدني كه زاد و ولد ميكند و در آينده باقي ميماند اين زن است كه اسم بچه او «هارون» (Aarun) است. هارون در نگاه ما برادر «موسي(ع)» است، در كاركردي كه وقتي موسيعليهالسّلام ميرود كوه تور و برميگردد، وقتي اينها گوسالهپرست ميشوند ميگويد زورم به آنها نرسيد اما در يهود و مسيحيت هارون همان كسي است كه «گوساله» را ساخت. نسلي كه باقي ميماند از آنگلوساكسونها در نظام تمدن آينده، سامري است. پنلوپه: (Penelope) در انديشه يوناني يعني زن وفادار. كسي است كه تا وقتي شوهرش اوديسيوس رفت جنگ و برگردد 108 خواستگار داشت، ماند به پاي شوهرش. هيوم، پدر فلسفه انگليس و پنلوپه نماد سرزمين و عقيده انگليس كه نميخواهد غير از خود هيوم با كس ديگري ازدواج كند. پدرش لرد است. نماد سرزمين انگليس كه به غير از ديويد هيوم به كسي توجه ندارد. شانون: سعيد، اين پسر مسلمان، عاشق اين ميشود و در فيلم اين القاء را ميكند كه انسان مسلمان، فقط در علاقه و تصرف سرزمين غرب حق دارد با بخش «لمپن» سرزمين غرب ارتباط برقرار كند. رز: زن بعدي يك زن سياهپوست است به نام «رز». زن پيري است كه نماد آفريقاست.آنالوسيا هم كه اشاره كردم نماد آمريكاي لاتين است. من انگلو ساكسون بزرگ: هرچند بعضي كارشناسان معتقدند كه لاست نماد زندگي آمريكايي است اما دكتر عباسي معتقد است كه اين فيلم نمادي از جزيره جهاني است و افرادي كه د راين جزيره گم شدهاند نمادي از جهان هستند. با اين نگاه او فكر ميكند كه به تمدنهاي جهاني در لاست سهمي از نظر تعداد داده شده است. جزيره جهاني جزيرهاي است كه اينها در آن گمشدهاند. 47نفر باقي ماندهاند و اينها افراد و عناصري هستند كه از مكانهاي مختلف جمع شدند و اين 47نفر را به تمدنهاي مختلف در كره زمين تقسيم كردهاند.
.jpg)
اسلامي: از تمدن اسلامي با يك ميليارد و 300ميليون نفر يك نفر را آوردهاند. يك افسر شكنجهگر عراقي زمان صدام به اسم سعيد جراح كه بازيگر آن، يك هنرپيشه بسيار فاسد آمريكايي است. اين هنرپيشه يك رگش هندي است، يك رگش غربي است، مثل سلمان رشدي. شرقي: نماينده كل 2 ميلياردنفر شرق، يعني چينيها، ژاپنيها، ويتناميها، لائوسيها و كرهايها، يك زوج كرهاي هستند. آمريكاي لاتين: براي تمدن آمريكاي لاتين كه اسپانيولي زبان هستند يك زني رادر فيلم به نام آنالوسيا قرار دادهاند كه اين شخصيت در آمريكا و در كاليفرنيا پليس بوده است. آفريقا: براي تمدن آفريقايي، سه، چهار سياهپوست گذاشتهاند، اما پنبه كار آنها را زدهاند! يعني اصلاً آنها حل شدهاند در فرهنگ آمريكايي. ميماند بقيه كه همه آنگلوساكسون (Anglo-Saxons) هستند. اروپا: از روسها يك نفر منفي كه يك چشمش بسته است و از فرانسويها يك زني به عنوان نماد فرانسه ايفاي نقش ميكند. آنگلوساكسون: ساير حاضران در جزيره دو قطب اصلي هستند؛ يهود كه نماينده اصلي آن بنجامين است و بازيگر آن اصلاً يهودي است، از يهوديان اشكنازي كه قيافهاش كاملاً يهودي است و اسمش هم يهودي است. اين از يكي دستور ميگيرد به نامه جاكوب (Jacob) كه ما بهان يعقوب ميگوييم كه آن هم يك اسم يهودي است؛ پس بنابراين پشت صحنه اداره جزيره جهاني، يهود است. بازيگران اصلي همه آنگلوساكسون هستند، همه انگليسي تبار هستند. يعني آمريكايي، كانادايي و استراليايي. عشقهاي معنادار: حسن عباسي داستانهاي عشقي سريال را هم با نگاه ليبرال و غيرليبرالها بررسي ميكند. او كيت را نماد كانادا و ژوليت را نماد كشور آمريكا ميداند. مثلثي(1): عشق جك با ساوير نسبت به كيت. يعني جك كه چوپان اينهاست و انسان ليبرالتر از آنهاست و ساوير كه لمپن آن جامعه است. سرزمين كانادا را ميخواهند تصرف كنند و سرزمين كانادا به اين دو گرايش دارد، پيامي كه آمريكاييها ميگويند (چون كانادا را مكاني لمپني ميدانند) كه ميخواهد متمايل شود به نماد امريکا يعني سرزمين کا نادا مي خواهد تصرف شود ازسوي ساوير كه آدم پست است. بين انسان تراز پايين ليبرال وانسان تراز بالاي ليبرال دعوا بر سر سرزمين است؛ يعني كيت نماد كانادا. مثلثي(2): عشق بين جك، با آن يهودي يعني بنجامين درباره ژوليت آن دكتر آمريكايي است. يعني اصل سرزمين تمدن اصلي غرب نماد آن ميشود. بنجامين يهودي الآن دنبال ژوليت بوده است اما براي تفكر يهود رقيب پيدا شده است؛ يعني تفكر آمريكايي. آن صحنهاي كه باهم شطرنجبازي ميكنند. شطرنج آنگلوساكسونها و يهودي، نماد اين است كه شطرنجبازي ميكنيم تا جزيره را تصرف كنيم. مديريت بر اين جزيره، او ميگويد «جزيره من» يعني آن فرد يهودي ميگويد دنيا براي من است، من شما را از اين جزيرهام بيرون ميكنم و جك ميايستد روبروي او و آخر آنها به توافق ميرسند. دعوا بر سر خود اصل آمريكا يعني سرزمين اصلي آنگلوساكسونها است، دعوا بين يهود، يعني بنجامين و جك است. مثلثي(3): عشق مثلثي زن كرهاي با شوهرش و با فاسقش كه علاقه به آمريكا دارد. تعليقي: عشق پنلوپه به دزموند كه همان ديويد هوم است، دليل تعليق فيلم. نافرجام: عشق سعيد يعني فرد مسلمان به زن آمريكايي كه شانون (Shannon) است كه نشان ميدهد مسلمانان نميتوانند سرزمين آمريكا را تصرف كنند و از آنها بچهدار شوند. [اشاره به اينكه شانون ميميرد قبل از اينكه از سعيد بچهدار شود.] لُمپني: عشق آنالوسيا به ساوير. يعني تمدن لمپني يعني آمريكاي لاتينيها، عشقشقان به تمدن لمپني آمريكاست. سياه: عشق رز به همسر آنگلوساكسونش. اين زن تمدن آفريقايي بوده؛ در جوانيهايش علاقهمند شد به تمدن سفيدپوستها و آغوشش را بازكرده و تصرف شده. منبع:نشريه همشهري جوان؛ ش245 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 746]
صفحات پیشنهادی
اين جزيره همان ليبراليسم است
اين جزيره همان ليبراليسم است حسن عباسي به عنوان يكي از سخنرانهاي پرطرفدار در جمعهاي دانشجويي حرفهاي عجيبي درباره پشت پرده ساخت سريال لاست دارد غربيها ...
اين جزيره همان ليبراليسم است حسن عباسي به عنوان يكي از سخنرانهاي پرطرفدار در جمعهاي دانشجويي حرفهاي عجيبي درباره پشت پرده ساخت سريال لاست دارد غربيها ...
گمشده در جزيره معنا
گمشده در جزيره معنا جام جم آنلاين: فيلمها و سريالهاي زيرنويس فارسي، در بازار سياه هر ... اين جزيره همان ليبراليسم است-اين جزيره همان ليبراليسم است حسن عباسي به ...
گمشده در جزيره معنا جام جم آنلاين: فيلمها و سريالهاي زيرنويس فارسي، در بازار سياه هر ... اين جزيره همان ليبراليسم است-اين جزيره همان ليبراليسم است حسن عباسي به ...
زنی در جزیره -
از سال 1060 تصویب شده است که هیچ زنی حق ورود به این جزیره را ندارد و حتی برخی از حیوانات ماده مجاز ... اين جزيره همان ليبراليسم است در جزيره هر زني كه حامله شود، ...
از سال 1060 تصویب شده است که هیچ زنی حق ورود به این جزیره را ندارد و حتی برخی از حیوانات ماده مجاز ... اين جزيره همان ليبراليسم است در جزيره هر زني كه حامله شود، ...
ساكنان جزيره اسرارآميز
جانلاك: يكي از مرموزترين افرادي است كه پايش به جزيره رسيده. البته راستش را بخواهيد او با پا به .... درميان گمشدگان · اين جزيره همان ليبراليسم است · ناجي چشم آبي ...
جانلاك: يكي از مرموزترين افرادي است كه پايش به جزيره رسيده. البته راستش را بخواهيد او با پا به .... درميان گمشدگان · اين جزيره همان ليبراليسم است · ناجي چشم آبي ...
اين زندانيهاي خشن
اين زندانيهاي خشن-اين زندانيهاي خشن در كنار معرفي شخصيتهاي سريال فرار از زندان ... هوش بيش از حد اين است ديگر چه ميشود كرد؟ .... اين جزيره همان ليبراليسم است ...
اين زندانيهاي خشن-اين زندانيهاي خشن در كنار معرفي شخصيتهاي سريال فرار از زندان ... هوش بيش از حد اين است ديگر چه ميشود كرد؟ .... اين جزيره همان ليبراليسم است ...
داستايفسكي در جزيره
داستايفسكي در جزيره نويسنده:حميد گرشاسبي در طول سريال از كتابها و نويسندگان بزرگي نام برده ... اين سريال يك دايرهًْالمعارف فرهنگي و بصري است كه سرشار از نشانهها، نمادها و ارجاعات فرهنگي به ادبيات و سينماست. .... اين جزيره همان ليبراليسم است ...
داستايفسكي در جزيره نويسنده:حميد گرشاسبي در طول سريال از كتابها و نويسندگان بزرگي نام برده ... اين سريال يك دايرهًْالمعارف فرهنگي و بصري است كه سرشار از نشانهها، نمادها و ارجاعات فرهنگي به ادبيات و سينماست. .... اين جزيره همان ليبراليسم است ...
راهزنی اندیشه در جزیره شاتر (قسمت اول)
این سرزمین از همان بدو شکل گیری نیازمند اندیشه تازه بود، القای اندیشه حاکم امری مهم ... آیا این جزیره پیش رو قرار است موجودیت انسان را به درون وهم و توهم ببرد؟ ... عجیب و غریب است ونگرش جهان غرب و تولید بیماری توهم زای لیبرال دموکراسی درجزیره ...
این سرزمین از همان بدو شکل گیری نیازمند اندیشه تازه بود، القای اندیشه حاکم امری مهم ... آیا این جزیره پیش رو قرار است موجودیت انسان را به درون وهم و توهم ببرد؟ ... عجیب و غریب است ونگرش جهان غرب و تولید بیماری توهم زای لیبرال دموکراسی درجزیره ...
حسن عباسي:كشور در حال گذر از بشرگرايي به خودگرايي است
حسن عباسي:كشور در حال گذر از بشرگرايي به خودگرايي است رئيس بررسي هاي ... به ساخت فيلم «لاست» از سوي غرب اشاره و افزود: جامعه ليبرالي در اين فيلم جزيره اي را ... و بهشتي كه خداوند وعده داد را همان جزيره هاوايي كه در فيلمشان نمايش دادند، ميدانند .
حسن عباسي:كشور در حال گذر از بشرگرايي به خودگرايي است رئيس بررسي هاي ... به ساخت فيلم «لاست» از سوي غرب اشاره و افزود: جامعه ليبرالي در اين فيلم جزيره اي را ... و بهشتي كه خداوند وعده داد را همان جزيره هاوايي كه در فيلمشان نمايش دادند، ميدانند .
برتراند راسل و فلسفه تحليلي اروپا
برتراند در محيط اشرافي و كلاسيك يك خانواده مرفه ليبرال عصر ويكتوريا پرورش يافت. ... در اين كتاب اعلام شد كه نه تنها گزاره هاي رياضي را مي توان به زبان منطق در آورد و از اصول ... و بسط همان باورهاي ليبراليسم كلاسيك است و بحراني اگر هست، محصول همين ليبراليسم است نه چيز ديگر. ... نگاهي به مرگ دنكتاش سايه مرگ بر وحدت جزيره ...
برتراند در محيط اشرافي و كلاسيك يك خانواده مرفه ليبرال عصر ويكتوريا پرورش يافت. ... در اين كتاب اعلام شد كه نه تنها گزاره هاي رياضي را مي توان به زبان منطق در آورد و از اصول ... و بسط همان باورهاي ليبراليسم كلاسيك است و بحراني اگر هست، محصول همين ليبراليسم است نه چيز ديگر. ... نگاهي به مرگ دنكتاش سايه مرگ بر وحدت جزيره ...
سياست خارجي دولت جديد انگليس؛ تغيير يا تداوم
اين کشور جزيره اي کوچک که زماني بزرگترين امپراتوري استعماري جهان را ... حال اين حزب سوم اکنون بخشي از دولت است و بايد به نوعي مانيفست انتخاباتي خود را نيز ... حزب ليبرال دموکرات از همان ابتدا جنگ عراق را غيرقانوني خواند و با آن مخالفت نمود.
اين کشور جزيره اي کوچک که زماني بزرگترين امپراتوري استعماري جهان را ... حال اين حزب سوم اکنون بخشي از دولت است و بايد به نوعي مانيفست انتخاباتي خود را نيز ... حزب ليبرال دموکرات از همان ابتدا جنگ عراق را غيرقانوني خواند و با آن مخالفت نمود.
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها