محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798776835
سياست خارجي دولت جديد انگليس؛ تغيير يا تداوم
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وضعيت خاص ناشي از نتيجه انتخابات اخير که منجر به تشکيل پارلماني معلق در اين کشور شد، همه نگاهها را در هفته جاري به مذاکرات متقابل حزب محافظه کار و ليبرال دموکرات و حزب کارگر و ليبرال دموکرات معطوف کرده بود که در نهايت با ناکام ماندن مذاکرات حزب کارگر و ليبرال دموکرات، منجر به تشکيل دولتي ائتلافي ميان و ليبرال دموکرات ها و محافظه کاران تحت رهبري کامرون شد. مشکلات متعدد اقتصادي و اجتماعي و تلاش براي پيدا کردن راهي مورد توافق براي حل مشکلات داخلي در دولت جديد باعث شد که در اين مدت هيچ مطلب مهمي از سياست خارجي و نوع رويکرد دولت جديد به اين موضوع مطرح نشود و بيشتر بده و بستان ها براي تشکيل دولت ائتلافي در حوزه داخلي صورت بگيرد. همانگونه که تجربيات دهه هاي گذشته نيز نشان داده است، جابه‌جايي دولت ها در انگليس جهت گيري هاي سياست خارجي اين کشور را چندان دچار تغيير نکرده است و نوعي اجماع عمومي ميان احزاب مختلف، محافل سياسي و رسانه اي انگليس درباره سياست خارجي اين کشور وجود داشته است. شايد در کنار اين اجماع عمومي عامل مهم ديگري نيز در اين زمينه تاثير گذار باشد که همانا گزينه هاي اندک انگليس در زمينه سياست خارجي است. اين کشور جزيره اي کوچک که زماني بزرگترين امپراتوري استعماري جهان را تشکيل داده بود، امروز بيشتر از طريق خدمات تجاري و بانکي و دلالي مالي بين المللي ارتزاق مي کند و قدرت محدود آن در مقايسه با کشورهايي نظير آلمان، آمريکا، روسيه، چين، ژاپن و حتي هند گزينه هاي زيادي به جز همکاري نزديک با آمريکا در آن سوي اقيانوس اطلس و همکاري کج دار و مريز با اتحاديه اروپا باقي نگذاشته است. از سوي ديگر، تشکيل ائتلاف ميان دو حزب محافظه کار و ليبرال دموکرات که اولي به آمريکا گرايي و دومي به اروپا گرايي شهره است، باعث مي شود دستگاه سياست خارجي دولت جديد اين کشور در روزهاي نخست بيشتر براي تطبيق اين دو ديدگاه با هم و رسيدن به يک نقطه تعادل در سياست گذاري هاي کلان تلاش کند. البته مسئوليت وزارت خارجه همانگونه که از قبل نيز قابل پيش بيني بود به يکي از رهبران باسابقه حزب محافظه کار به نام ويليام هيگ سپرده شده است که خود زماني رهبري اين حزب را برعهده داشت، ولي در اين دولت ائتلافي قطعا نظرات حزب ليبرال دموکرات که اکنون رهبرش معاون نخست وزير نيز شده است، بايد به نوعي مدنظر قرار گيرد. به رغم اين که همواره اجماعي کلي ميان احزاب مطرح اين کشور در بحث سياست خارجي وجود داشته است ولي نمي توان برنامه هاي همه احزاب اين کشور را در زمينه سياست خارجي کاملا همسان و منطبق بر هم ارزيابي کرد. به‌ويژه ظهور نيروي جديدي به نام حزب ليبرال دموکرات اين تفاوت ها را همچون مسائل داخلي در عرصه سياست خارجي نيز کمي پررنگ تر کرده است. حال اين حزب سوم اکنون بخشي از دولت است و بايد به نوعي مانيفست انتخاباتي خود را نيز پيش ببرد. * رابطه با آمريکا روابط ويژه مهمترين اصطلاحي است که در سال هاي پس از جنگ جهاني دوم در توصيف مناسبات انگليس و آمريکا به بيشترين ميزان تکرار شده است. اين روابط ويژه براي سال هاي طولاني مورد تاييد و حتي تمجيد همه احزاب سياسي اين کشور قرار داشته است. جنگ عراق و همراهي مطيعانه دولت انگليس با آمريکا در اين جنگ از جمله مهمترين حوادثي بود که به اين روابط ويژه آسيب زد. حزب ليبرال دموکرات از همان ابتدا جنگ عراق را غيرقانوني خواند و با آن مخالفت نمود. در داخل حزب کارگر مخالفت هاي جدي با اين جنگ صورت گرفت و حتي چند وزير کابينه در مخالفت با تصميم توني بلر نخست وزير وقت به دليل همراهي بي چون و چرا با جورج بوش در حمله به عراق از سمت خود کناره گيري کردند و چند نماينده حزب کارگر نيز از عضويت حزب کنار کشيدند. حزب محافظه کار انگليس مهمترين رقيب حزب کارگر از همراهي انگليس با آمريکا در جنگ عراق حمايت کرد ولي پس از آنکه مشخص شد سلاح کشتار جمعي اي در عراق پيدا نشده و گزارش هاي اطلاعاتي دولت انگليس نيز نادرست و گمراه کننده بوده، مخالفت هايي با نحوه ورود به جنگ عراق مطرح کرد. اين حزب بعدها دولت کارگري انگليس را به عدم برنامه ريزي مناسب و تجهيز ناکافي نظاميان اين کشور در جريان جنگ عراق متهم کرد. در زمينه جنگ افغانستان نيز هر سه حزب اصلي انگليس مدافع اين جنگ بوده و از همکاري لندن با واشنگتن در حمله به افغانستان حمايت کرده اند. هر چند دو حزب محافظه کار و ليبرال دموکرات طي يک سال گذشته و با افزايش تلفات نيروهاي انگليسي در افغانستان مخالفت هايي را با نحوه مديريت جنگ از سوي حزب کارگر و عدم تجهيز مناسب نيروهاي اين کشور مطرح کرده اند که بيشتر از اينکه اختلاف نظر در سياست خارجي باشد، اختلافات داخلي اين احزاب را نشان مي دهد. در جريان يکي از مناظره هاي زنده انتخاباتي وقتي از رهبران سه حزب کارگر، محافظه کار و ليبرال دموکرات سوال شد آيا اگر در آينده با وضعيتي مشابه سال 2001 مواجه شوند، انگليس را وارد جنگي نظير جنگ افغانستان خواهند کرد؟ که هر سه نفر به اين سوال پاسخ مثبت دادند و تاکيد کردند که براي حفظ امنيت ملي انگليس و براي از بين بردن پايگاه هاي تروريستي چنين کاري را انجام خواهند داد ولي باز هم رهبران دو حزب مخالف محافظه کار و ليبرال دموکرات تاکيد نمودند که بر خلاف حزب کارگر با آمادگي کامل و برنامه ريزي بهتر وارد چنين جنگي مي شوند تا جان سربازان انگليسي کمتر به خطر بيفتد. در مورد بحث کلان مبارزه با تروريسم نيز نظرات دو حزب اصلي محافظه کار و کارگر تقريبا مشابه است اما حزب ليبرال دموکرات در اين بخش ديدگاه نسبتا متفاوتي دارد و معتقد است که نبايد به بهانه مبارزه با تروريسم آزادي هاي مدني و حقوق بشر را نقض کرد. اين حزب همچنين نسبت به گزارش هاي منتشره مبني بر همدستي ماموران انگليسي با ماموران سازمان سيا در شکنجه مظنونان تروريستي واکنش تندي نشان داده و خواستار تحقيق و تفحص بي طرفانه درباره نقش سازمان هاي امنيتي انگليس در شکنجه مظنونان تروريستي شده بود. حزب ليبرال دموکرات همچنين نظر مساعدي نسبت به روابط ويژه آمريکا و انگليس ندارد و معتقد است که انگليس بايد استقلال عمل خود را در مقابل آمريکا حفظ کند. نيک کلگ رهبر اين حزب در يکي از مناظره هاي تلويزيوني در اين باره گفت: روابط انگليس و آمريکا نبايد يک جاده يک طرفه باشد بلکه بايد جاده اي دوطرفه باشد که در آن نظرات و منافع انگليس نيز در نظر گرفته شود. گوردون براون نخست وزيرسابق و رهبر وقت حزب کارگر اما نيک کلگ و حزب وي را به ضديت با آمريکا و اروپا گرايي افراطي متهم کرد و گفت: اتخاذ چنين سياستي در راستاي منافع بلندمدت انگليس نخواهد بود. موضوع روابط ويژه آمريکا و انگليس در ماههاي پاياني عمر پارلمان قبلي نيز مورد توجه نمايندگان قرار گرفت و کميته سياست خارجي مجلس عوام در گزارشي انتقادي تاکيد کرد که انگليس بايد روابط ويژه خود را با آمريکا با توجه به شرايط جديد جهاني مورد بازنگري قرار دهد و در مواقعي که منافع ملي انگليس ايجاب مي کند بتواند به آمريکا نه بگويد. حزب محافظه کار از نظر تجربه تاريخي معمولا نسبت به دو حزب ديگر روابط نزديکتري با آمريکا داشته است بويژه در زمان هايي که در طرف مقابل هم حزب جمهوريخواه در قدرت باشد. نمونه اين گونه روابط ويژه را در دوره رياست جمهوري رونالد ريگان در آمريکا و نخست وزيري مارگارت تاچر در انگليس شاهد بوديم. باراک اوباما رييس جمهوري دموکرات آمريکا شب گذشته جزو اولين مقاماتي بود که بلافاصله پس از انتصاب ديويد کامرون به نخست وزيري انگليس به وي تلفن کرد و انتصابش را به اين سمت تبريک گفت. اوباما در اين گفت و گوي تلفني بار ديگر بر روابط ويژه آمريکا و انگليس تاکيد کرد و نخست وزير جديد را براي ديدار رسمي از واشنگتن در تابستان امسال دعوت کرد. به گزارش منابع خبري دو طرف در اين تماس تلفني درباره جنگ افغانستان و مبارزه با تروريسم، فرايند سازش در خاورميانه و موضوع هسته اي ايران نيز گفت و گو کردند. استرايکر مک گاير از دبيران هفته نامه آمريکايي نيوزويک در جلسه اي که براي بررسي سياست خارجي دولت جديد انگليس در لندن تشکيل شده بود، گفت: بسياري در آمريکا معتقدند که نيک کلگ رهبر حزب ليبرال دموکرات انگليس يک ضد آمريکايي است اما اين موضوع کمي ساده لوحانه است. وي افزود: هر دولتي که در انگليس بر سر کار باشد، تغيير قابل توجهي در روابط لندن - واشنگتن به وجود نخواهد آمد. اين روزنامه نگار آمريکايي با اشاره به رابطه ويژه سنتي ميان آمريکا و انگليس افزود: بيش از 90 درصد رابطه آمريکا و انگليس با تغيير دولت ها در هر يک از اين دوکشور دست نخورده باقي خواهد ماند اما بايد پذيرفت که اين تغييرات در بلند مدت تاثير خواهد داشت. خانم وانسا راسي پژوهشگر ارشد موسسه سلطنتي روابط بين الملل لندن موسوم به چتم هاوس نيز در اين جلسه با اشاره به مشکلات اقتصادي و مالي انگليس در زمان حاضر گفت: کسري بودجه اين کشور در آينده باعث خواهد شد اتحاد آن با آمريکا و اتحاديه اروپا به خطر بيفتد. راسي گفت: ما اکنون در دوراني زندگي مي کنيم که پيش بيني آينده بسيار مشکل است و بنابراين نمي توان نظر قطعي درباره سياست خارجي دولت جديد انگليس داد. وي در عين حال تاکيد کرد: در بسياري از زمينه هاي سياست خارجي از جمله در زمينه جنگ افغانستان، مبارزه با تروريسم، مناقشه اسراييلي-فلسطيني و موضوع هسته اي ايران، دولت جديد انگليس سياست هاي دولت کنوني را ادامه خواهد داد. * رابطه انگليس و اتحاديه رابطه انگليس و کشورهاي اروپايي نيز در طول دهه هاي اخير همواره از روابط ويژه اين کشور با آمريکا متاثر بوده است. اين کشور ضمن اينکه خود را جز لاينفکي از قاره اروپا و اتحاديه اروپا مي داند ولي تلاش مي کند تا حد امکان به گونه اي در اروپا ادغام نشود که روابط ويژه لندن - واشنگتن را تحت تاثير قرار دهد. نمونه اين ملاحظه کاري را در جريان حمله به عراق شاهد بوديم که در نهايت انگليس اتحاد با آمريکا را به اتحاد با کشورهاي اروپايي نظير آلمان و فرانسه ترجيح داد و به اصطلاح شانه به شانه در کنار آمريکا ايستاد. احزاب سياسي انگليس درباره نحوه ساماندهي روابط اين کشور با اتحاديه اروپا اختلاف نظرهاي جدي تري در مقايسه با آمريکا دارند. حزب کارگر در اين زمينه تلاش مي کرد مناسباتي متعادل را همزمان با اروپا و آمريکا برقرار کند. اين حزب بدون برگزاري همه پرسي پيمان ليسبون را تاييد کرد و اختيارات بيشتري را به مقامات اتحاديه در بروکسل منقل نمود. حزب کارگر همچنين امکان پيوستن انگليس به حوزه پولي يورو را رد نکرده است هرچند که به دليل جايگاه سنتي انگليس و روابط ويژه اين کشور با آمريکا خواستار ادغام سريع و کامل در اتحاديه اروپا نيست. حزب محافظه کار انگليس را مي توان در ميان احزاب بزرگ اين کشور ضداروپايي ترين آنها خواند(البته احزاب کوچک و افراطي در اين زمينه در انگليس زياد هستند). ديويد کامرون رهبر حزب محافظه کار و نخست وزير فعلي بارها اعلام کرده بود که در صورت رسيدن به قدرت هرگز انگليس را وارد حوزه پولي يورو نخواهد کرد. وي گفته است: ما خواهان روابط و همکاري هاي خوب با اتحاديه اروپا هستيم ولي هرگز موافقت نخواهيم کرد که توسط اتحاديه اروپا حکومت شويم. حزب محافظه کار در هر تصميم مهمي درباره اتحاديه اروپا همه پرسي برگزار خواهد کرد و بدون تاييد اکثريت مردم انگليس هيچ يک از اختيارات خود را به بروکسل منتقل نخواهد کرد. کامرون حتي خواستار اين است که از پيوستن کشورهاي جديد به اتحاديه اروپا جلوگيري شود و اگر کشور جديدي نيز مي پيوندد انگليس بايد اجازه داشته باشد مقررات ويژه اي براي جلوگيري از ورود و خروج آزادانه اين گونه کشورها به انگليس وضع نمايد. گوردون براون و نيک کلگ در جريان مبارزات انتخاباتي ديويد کامرون را فردي ضد اروپايي توصيف مي کردند و معتقد بودند که سياست هاي حزب محافظه کار به مناسبات انگليس و اتحاديه اروپا لطمه مي زند و حتي باعث انزواي اين کشور در قاره اروپا مي شود. اما حزب ليبرال دموکرات انگليس را بايد اروپا گراترين حزب اين کشور خواند. اين حزب گسترش همکاري ها و روابط انگليس با اتحاديه اروپا را مهمتر از روابط اين کشور با قاره هاي ديگر و حتي آمريکا مي داند. ليبرال دموکرات ها حتي بارها خواستار پيوستن انگليس به پول واحد اروپايي شده اند و همين سياست به دليل تشديد بحران اقتصادي در يونان همزمان با انتخابات انگليس لطمات زيادي به حزب ليبرال دموکرات زد. حزب ليبرال دموکرات همچنين بر جابه جايي راحت تر نيروي کار و سرمايه ميان کشورهاي اروپايي تاکيد دارد و معتقد است که انگليس نبايد خود را در اين بازار بزرگ منزوي کند. اين حزب همچنين در مقايسه با حزب ديگر از قوانين و مقررات اروپايي در زمينه حقوق بشر بيشتر حمايت مي کند. * خاورميانه در مسائل مرتبط با خاورميانه از جمله موضوع فلسطين و موضوع هسته اي ايران مواضع دو حزب سنتي اين کشور به هم بسيار نزديک است ولي حزب ليبرال دموکرات ملاحظات خاص خود را درباره مسائل خاورميانه دارد. حزب کارگر و محافظه کار بطور سنتي روابط بسيار خوبي با رژيم اسراييل و لابي هاي صهيونيستي دارند و هر دو حزب داراي تشکل ويژه اي موسوم به دوستان اسراييل در داخل حزب خود هستند که اين تشکل ها بسيار هم فعال مي باشند. هر دو حزب از جنايات اسراييل عليه مردم فلسطين به طور همه جانبه حمايت کرده اند و گروههاي مقاومت نظير حماس و حزب الله را تروريست مي دانند. هر دو حزب همچنين از حمله سال گذشته رژيم اسراييل به غزه که منجر به کشته شدن بيش از 1400 فلسطيني و مجروح شدن هزاران نفر ديگر شد، حمايت کردند و به رغم فشار فزاينده افکار عمومي حتي بطور لفظي نيز اين جنايت ها را محکوم نکردند. احزاب محافظه کار و کارگر از سياست موسوم به تشکيل دو دولت در خاورميانه حمايت مي کنند و تاکيد دارند که در هر طرحي براي حل بحران خاورميانه بايد شناسايي رسمي اسراييل و تضمين امنيت آن در اولويت قرار گيرد. حزب ليبرال دموکرات نيز از اسراييل حمايت مي کند ولي به دليل اينکه تاکنون در قدرت نبوده است روابط نزديکي همچون دو حزب ديگر با رژيم اسراييل و لابي هاي صهيونيستي ندارد ولي مخالف جدي چنين اقدامات اسراييل نيز نمي باشد. اين حزب نيز ضمن حمايت از راه حل دو دولت براي حل بحران خاورميانه موضع محکم تري در زمينه ضرورت عقب نشيني اسراييل به مرزهاي قبل از سال 1967، توقف شهرک سازي هاي غيرقانوني و احترام به حقوق بشر در سرزمين هاي اشغالي دارد. حزب ليبرال دموکرات، از حملات اسراييل به غزه انتقاد کرد و بويژه کشتار مردم غيرنظامي و استفاده از سلاح هاي غيرمجاز را محکوم نمود. اين حزب همچنين به مناسبت هاي مختلف از محاصره غزه انتقاد کرده و خواستار اعمال فشار اقتصادي اتحاديه اروپا براي برچيده شدن محاصره غزه شده است. اين حزب همچنين از جمله احزابي است که با طرح حزب کارگر و حزب محافظه کار براي اصلاح نظام قضايي اين کشور براي مصونيت بخشيدن به مقامات رژيم اسراييل که متهم به جنايات جنگي هستند، مخالفت کرده است. هر دو حزب کارگر و محافظه کار تاکيد داشتند که اين قوانين بايد هرچه سريعتر اصلاح شود تا مقامات صهيونيستي هنگام سفر به انگليس با استناد به کنوانسيون ها و حقوق بين المللي تحت تعقيب قضايي قرار نگيرند. در موضوع هسته اي ايران نيز هر سه حزب موضع نسبتا نزديکي دارند ولي حزب ليبرال دموکرات ضمن رد هرگونه گزينه نظامي عليه ايران تاکيد ويژه اي بر مذاکره و نهايتا تحريم هاي اقتصادي دارد. حزب کارگر که طي 13 سال گذشته قدرت را در اين کشور در اختيار داشت همواره مواضع تندي را عليه ايران اتخاذ کرده و انگليس تحت حکومت حزب کارگر به عنوان يکي از کشورهاي اصلي عضو گروه 1+5 مشوق اقدامات سختگيرانه عليه کشورمان بوده است. دولت انگليس طي سال هاي گذشته علاوه بر دادن راي مثبت به تمام قطعنامه هاي ضد ايراني در شوراي امنيت، در چارچوب اتحاديه اروپا نيز همواره موضوع تحريم هاي شديدتر عليه برنامه هسته اي ايران را پيگيري کرده است. انگليس همچنين طي سه سال گذشته فعاليت اکثر بانک هاي ايراني را با استناد به قطعنامه هاي شوراي امنيت و همچنين در چارچوب اقدامات يک جانبه خود مسدود کرده است. سياست رسمي دولت کارگري انگليس در قبال ايران طي يک سال گذشته تاکيد بر تعقيب سياست دو مسيري بود که شامل ارايه برخي مشوق ها و تلاش براي مذاکره، همزمان با افزايش فشارها براي متوقف شدن برنامه غني سازي اورانيوم در ايران بوده است. متهم کردن ايران به نقض حقوق بشر و حمايت از عناصر ضد انقلاب و تروريست نظير گروهک منافقين، اعضاي فرقه ضاله بهاييت و اغتشاشگران و فتنه گران داخلي از ديگر محورهاي عمده سياست دولت کارگري انگليس در قبال ايران بود. انگليس همچنين دو سال پيش رسما گروهک تروريستي منافقين را از فهرست گروههاي خطرناک و تروريست اين کشور خارج کرد. حزب محافظه کار که طي 13 سال گذشته مهمترين حزب مخالف دولت بود، به رغم انتقادات فراوان آن به سياست ها و برنامه هاي حزب کارگر در امور داخلي، از سياست هاي دولت در روابط خارجي و بخصوص در قبال ايران و مسائل خاورميانه حمايت کرده است. نمايندگان وابسته به حزب محافظه کار طي سال هاي اخير صدها سوال پارلماني را از وزراي دولت درباره مسائل مرتبط با ايران از جمله در زمينه هسته اي، حقوق بشر، حمايت ايران از مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين و اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري مطرح کرده و خواستار ارايه توضيح درباره اقدامات دولت انگليس در برخورد با ايران شده اند. حزب محافظه کار انگليس همچنين بارها دولت کارگري را به مماشات با ايران متهم کرده و خواستار برخورد شديدتر انگليس با برنامه هسته اي ايران و موضوعات مرتبط با حقوق بشر و اقليت ها شده است. ديويد کامرون رهبر اين حزب ماه گذشته در يادداشتي در گاهنامه موسسه پژوهشي راسي در ارتباط با فعاليت هاي هسته اي کشورمان نوشت: حزب محافظه کار راهبرد کنوني امنيت ملي را در چند زمينه از جمله برنامه هسته اي ايران اجرا خواهد کرد. ما نياز داريم که جلوي تهديد روزافزون ناشي از اشاعه هسته اي به خصوص چالش برنامه هسته اي ايران را بگيريم. ما بايد فعالانه از ابتکارات باراک اوباما براي ايجاد صلح پايدار در خاورميانه حمايت کنيم. ويليام هيگ وزيرخارجه جديد انگليس از حزب محافظه کار نيز در آستانه انتخابات پارلماني و در مصاحبه با هفته نامه يهودي جويش کرونيکل گفته بود: در صورتي که حزب محافظه کار در اين انتخابات پيروز شود، موضوع هسته اي ايران فوري ترين موضوع پيش روي وزارت خارجه انگليس خواهد بود. هيگ افزود: حزب محافظه کار طي سال هاي اخير همواره خواستار اعمال تحريم هاي شديدتر عليه ايران بوده و از اتحاديه اروپا نيز خواسته است رويکردي قوي نسبت به موضوع هسته اي ايران اتخاذ کند. ما از اينکه در اين سال ها به اندازه کافي با ايران قوي برخورد نشده، بسيار نااميد بوديم. وزيرخارجه سايه انگليس همچنين گفت که لندن بايد تحريم هايي مشابه تحريم هاي دولت آمريکا را در قبال موسسات مالي ايران اعمال کند و در راه ايجاد اتفاق نظر در ميان کشورهاي اروپايي براي توقف سرمايه گذاري ها در بخش نفت و گاز ايران تلاش نمايد. هيگ افزود: ما بر خلاف حزب ليبرال دموکرات انگليس که خواهان حذف گزينه نظامي عليه ايران است، معتقديم که همه گزينه ها از جمله گزينه نظامي بايد بر روي ميز باشد. ما خواستار اقدام نظامي عليه ايران نيستيم ولي معتقديم که حذف گزينه نظامي، مواضع ديپلماتيک انگليس را تضعيف مي کند. ممکن است اقدام نظامي عليه ايران فاجعه بار باشد و عواقب مخربي در پي داشته باشد ولي در عين دستيابي ايران به بمب اتمي نيز يک فاجعه خواهد بود. مواضع حزب ليبرال دموکرات که اکنون متحد حزب محافظه کار در دولت جديد مي باشد، در قبال مسايل سياست خارجي و از جمله موضوع ايران تا قبل از آغاز رقابت هاي انتخاباتي چندان مطرح و مورد توجه نبود ولي پس از افزايش محبوبيت آن در هفته هاي اخير مواضع خارجي اش نيز بيشتر مورد توجه قرار گرفت. اين حزب بطور کلي همچون دو حزب ديگر مخالف برنامه هاي هسته اي ايران است ولي بيشتر مايل است اين موضوع از طريق مذاکره و در نهايت با تحريم هاي بين المللي حل و فصل شود. ليبرال دموکرات ها همچنين به دليل اروپا گرايي زياد خود، در مسائل بين المللي بيشتر از اينکه از آمريکا پيروي کنند از اتحاديه اروپا حمايت مي کنند و معتقدند که کشورهاي اروپايي بايد مواضع مشترک خود را تقويت نمايند. نيک کلگ رهبر حزب ليبرال دموکرات در آستانه انتخابات در نشستي با خبرنگاران خارجي مقيم لندن گفت: جامعه بين المللي بايد بصورت يکپارچه از تحريم هاي ديپلماتيک و اقتصادي و نه گزينه نظامي عليه ايران استفاده کند. وي افزود: با وجود آنکه هيچ تضميني وجود ندارد تحريم ها عليه ايران کارساز باشد اما جامعه بين المللي بايد يکپارچه از تحريم ايران حمايت کند. وي با بيان اينکه ما بايد در مقابل ايران واقعگرا باشيم، افزود: من يک کارشناس نظامي نيستم اما هيچ کارشناس نظامي تاکنون به من نگفته است که گزينه نظامي عليه ايران کارآمد خواهد بود. ايران مطمئنا يک تهديد براي امنيت اسراييل و جهان است و نبايد به سلاح هسته اي دست يابد. نيک کلگ گفت: اروپا نقش بزرگي در برخورد با چالشهاي راهبردي آينده در جهان برعهده دارد و برنامه هسته اي ايران مثال مهمي در اين زمينه است. وي افزود: اروپا اين فرصت را دارد که با تهديد هسته اي ايران در آينده مقابله کند، اين يک فرصت است زيرا آمريکا در يک جمله ساده نتوانسته است اين کار را بکند و غيرمحتمل است که چين و روسيه نيز بتوانند اين کار را به انجام برسانند. سياستمداران انگليس بايد بدانند که اگر ما سياستي براي اروپا نداشته باشيم، نمي توانيم با چالشهاي آينده مقابله کنيم. ديويد کامرون شب گذشته و ساعاتي پس از قطعي شدن نخست وزيري اش طي سخناني گفت: من و نيک کلگ به عنوان دو رهبر سياسي مصمم به تشکيل يک دولت ائتلافي قوي و باثبات هستيم و در اين راه منافع و ديدگاههاي حزبي خود را به کناري نهاده و تلاش مي کنيم در جهت تامين هرچه بهتر منافع ملي انگليس حرکت کنيم. به هر حال تجربيات گذشته در مورد تغيير دولت ها در انگليس در کنار نگراني ها و دغدغه هاي جدي موجود در مورد مسائل و مشکلات داخلي اين کشور و همچنين ائتلافي بودن دولت جديد، حکايت از اين دارد که سياست خارجي انگليس بويژه در قبال کشورمان بيشتر از اينکه شاهد تغييرات جدي باشد، تداوم سياست هاي قبلي خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1197]
-
گوناگون
پربازدیدترینها