تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815530900
با فریاد، شاعرِ مترجم
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: با فریاد، شاعرِ مترجم
فریدون رحیمی که بعدها نام ادبی فریدون فریاد را برای خودش انتخاب کرد،سال 1328 در خرمشهر به دنیا آمد، اما حالا سالهای سال است ساکن یونان است و از یکسو آثار ادبی و کلاسیک ایرانی را به زبان یونانی ترجمه میکند و از سوی دیگر آثار نویسندگان و شاعران مطرح و معاصر یونان را به زیان فارسی.فریاد پیش از آن که کار ترجمه را آغاز کند، شاعر بود و شعر می گفت، اولین مجموعه شعرش را با عنوان«میلاد نهنگ» در سال 1357 منتشر کرد، دومین مجموعه شعر او «شاعران جوان» نام داشت که در سال 1358 منتشر شد، از همان زمانها بود که او به کار ترجمه هم علاقهمند شد و همین فعالیت(ترجمه) روی کار اصلیاش(سرودن شعر) سایه انداخت. مسالهای که حالا یک جورهایی باعث دلخوری فریاد میشود؛ چراکه دوست دارد بیش از آن که او را به عنوان یک مترجم بشناسند، از او به عنوان یک شاعر نام ببرند. جدا از همه اینها فریدون فریاد یکی از دوستان صمیمی یانیس ریتسوس شاعر یونانی بوده است. همین دوستی باعث شده تا فریاد مجموعه کاملی از اشعار ریتسوس را با عنوان «زمان سنگی» به فارسی ترجمه کند. شعرهای فریاد از زبان خودش:من خودم را در اصل شاعر میدانم، شاعری که دوست دارد ترجمه هم بکند و ترجمه را هم با شعر شروع کرده است. در راستای سرایش شعر فکر کردم ابهامات شعر چیست؟ و آیا آنچه که من میگویم شعر است؟ و دیگران چه کردهاند؟ همین موضوع مرا به سمت ترجمه شعر کشاند. من ترجمه شعر را برای این انجام ندادم که کار ترجمه کرده باشم و کتاب چاپ کنم و به فروش برسانم. در واقع من شاعری بودم جستجوگر.از سالهای 45 یا 46 سرودن شعر را شروع کردم، در نشریات و گاهنامهها و مجلهها دیدم که وجوه دیگری از شعر است که با شعر ما متفاوت است و نگاههای دیگری وجود دارد. هر چند که با شعر نو آشنایی پیدا کرده بودم، دیدم آن شعرها دارند جور دیگری به جهان نگاه میکنند. بعد دیدم که الهام دهنده شعر نوی ما شعر غرب است.مثلا نیما تحت تاثیر یک شاعر بلژیکی بوده است. میخواهم بگویم تحول در شعر نوی ما، ادامه منطقی شعر کهن ما نبوده است، در واقع شعر نوی ما ادامه غیرمنطقی شعر کهن ما بوده است. در شعر نیمایی، مدل، صد درصد شعر غرب بوده است. ولی ساختن اوزان نیمایی امتیازی است که او دارد. برایم سوال بود که خود من در نگاهم به شعرهای دیگران چه چیزی را الهام بگیرم و چه کنم. به این ترتیب بود که از همان سالهای اول که زبان انگلیسی میآموختم و بعد فرانسه آموختم، به موازات سرایش شعر، شعر هم ترجمه میکردم. امروز میبینیم شعر ما که دچار نوعی تشتت و آشتفتگی است در واقع نوعی گرتهبرداری و رونوشت از شعرهای ترجمه است.خود من از شعرهایی که ترجمه میکردم، هیچوقت گرتهبرداری نکردهام. من به دنبال این بودم که نحوه اجرای این شعرها چیست که من شاعر ایرانی را وادار میکرد که شعرهای آن شاعر را ترجمه کنم. چون به ترجمه علاقه داشتم این دغدغه و اضطراب من بوده که شعر خودم را از دست ندهم.نیما تحت تاثیر یک شاعر بلژیکی بوده است. میخواهم بگویم تحول در شعر نوی ما، ادامه منطقی شعر کهن ما نبوده است، در واقع شعر نوی ما ادامه غیرمنطقی شعر کهن ما بوده است. در شعر نیمایی، مدل، صد درصد شعر غرب بوده است. ولی ساختن اوزان نیمایی امتیازی است که او دارد. از این موضوع ناراحتم که بیشتر به عنوان مترجم شناخته شده ام تا شاعر. زیرا من مترجمی نیستم که بعدها شروع به شعر سرودن کرده باشد. من شاعری مترجم هستم. تاسف من برای این است که در شعر خودم میتوانستم برای نسل جوانی که آمد و بعدها به وسیله دیگران به نوعی دچار تشتت شد؛ الگوی بهتری باشم. علت دیگر این بود که کتابهای ترجمه من زودتر در آمدند و بیشتر مورد توجه قرار گرفتند.با آنکه قبلا به ایران زیاد رفت و آمد میکردم و شعرهایم نیز در روزنامههای پرتیراژ آن زمان منتشر میشد، اما دوست نداشتم که مطرح شوم. به دلیل این که حس میکردم آدم وقتی مطرح میشود احساس میکند به کمال رسیده و این توهم ویرانگر است، به تو اجازه نمیدهد به غایت نهایی خود در هنر و شعر برسی. البته دور بودن از کشور هم موثر بوده است؛ زیرا اگر من در این 25 سال ایران بودم، مخاطبم با من در تماس بود و او را میدیدم و عکسالعملهایش را میشنیدم و طبعا برای چاپ آثارم هم زودتر اقدام میکردم، اما در خارج هم که شعر میگویم، زیرش محلش را نمینویسم.خودم را شاعر ایرانی و در عین حال جهانی میدانم. به زبان یونانی شعر گفتهام و دوستان شاعر و منتقدان تشویقم کردند که باز هم به این زبان بنویسم؛ ولی با اولین تجربهها کنارکشیدم چرا که نمیخواستم شعرم درگیر آسیب دیگری به نام شعر زبان دیگر شود. نمیخواهم دو کوسه داشته باشم؛ کوسه ترجمه و کوسه آسایش زبان بیگانه. خودم را شاعر ایرانی میدانم. در زبان یونانی کلمهای است به معنای «هنر سخن» که شامل ادبیات و شعر است. تو باید زبان خودت را خوب بدانی، زبان تو زبان خود توست، و وقتی میتوانی شعر بگویی که به زبان خودت باشد. شعر من طبعا شعری است که به من شاعر مربوط است و به فردیت من ربط دارد، اما نمیتوانم ویژگیهای شعرم را کلاسه کنم. این شعر، شعر لحظه لحظه است؛ شعر مد روز نیست، شعر مدرن و پسا مدرن هم نیست. این موضوع این سوال را به وجود میآورد که من چطور در کنار شعر خودم، ترجمه شعر را هم را پی گرفتهام و باعث سوءتفاهمات بسیاری شدم که من بالاخره مترجم هستم یا شاعر؟ و چطور میخواهم خود را جمعبندی کنم؟ من به سادگی میگویم که من یک شاعر هستم و تمام امکانات تجربی شعر خودم و شعرهایی که در زبان فارسی خواندهام به ترجمه میدهم تا آن را پربار کنم. به این دلیل ترجمهای که از شعر میکنم، بسیار متفاوت از شعرهایی است که دیگران ترجمه میکنند. زبان فارسی هیچ اشکالی ندارد و یکی از زیباترین زبانها و ریشه بسیاری از زبانهای دنیا است. من با تحقیقی که در زبان یونانی کردم متوجه شدم که این دو زبان از ریشه سانسکریت هستند و ریشه زبانهای لاتین را پایهگذاری کردند. خود زبان فارسی هیچ اشکالی ندارد. مساله فقط ارتباطات کشورها با یکدیگر است. کشوری کوچکی مثل یونان، دو شاعر نوبلیست دارد وعلاوه بر آن شاعرانشان در دنیا خیلی معروف هستند، فقط زبان فارسی است که از این قافله جهانی شدن دور مانده است. اگر جهانی شدن را این بدانیم که شاعری در زبان مادریاش کاری سترگ انجام میدهد، هیچ شاعری مثل فردوسی در دنیا وجود نداشته است. یا کارهای سعدی و نظامی و خیلیهای دیگر.شعر معاصر، به دلیل زمان کمی که داشته، هنوز تکامل کافی نیافته و متوقف شده است. شاعران نوی ما پنج یا شش شاعر نیستند که آنها هم یا درگذشتند و یا درآن زمان متوقف شدند.این که من آثار ایرانی به یونانی ترجمه نکرده ام، شاید دلیلش این بوده که فکر کردم که باید خیلی خیلی خوب زبان یونانی را بدانم و شاید عدم اعتماد به نفس کافی این موضوع را باعث شده است. اما فکر میکنم همه مترجمان فارسی که زبانهای دیگر را میدانند باید این کار را انجام دهند؛ ولی مساله این است که در مقایسه با چند نام بزرگ مثل نرودا و ریتسوس کمیت و کیفیت شعر نوی ما به آن پایه نمیرسد و خیلی کار بزرگی نشده است، ولی خیلی خوب است که همین مقدار هم باید ترجمه شود.اعتقاد دارم میشود به طور نسبی مطلق شعری را به زبان خودمان ترجمه کرد و هدفم هم رسیدن به این کمال آرمانی در ترجمه شعر است و همه تجربههایم را در این موضوع گذاشتم، یعنی نه ترجمه لفظ به لفظ است و نه اینکه بازسرایی است؛ مثل کاری که جرالد با خیام کرده است. این طور نیست من حتی یک کلمه اضافه یا کم کنم. در عین حال همانی هست که میخواهم باشد. یک زمانی با همان احساسی که ناگهان پیدا کرده بودم، مینوشتم این کار ابتدایی شاعر است. شاعر احساسهای اولیهاش را می نویسد و این اسمش قطعات ادبی است. در این که ما امروز قطعاتی را میبینیم که نمیتوانیم بگوییم معیارشان چیست، اینها قطعات ادبی هستند.40 یا 50 سال پیش شکلی به وجود آمد که قطعات ادبی بودند. امروز هم این اتفاق دارد میافتد، اما شکل رندانهتری دارد و با شکل نوآورانهتری بیان میشوند. شعر باید در مجموع یک وحدت معنایی، زبانی، ذهنی و معنوی و یک کلیت داشته باشد. شعر نمیتواند پخش و پلا باشد؛ زیرا جهان بینظم نیست، شعر هم همینطور است. اگر من آن شعر را همان موقع مینوشتم یک قطعه ادبی احساساتی میشد، ولی وقتی این در ذهن صیروره مییابد شعر میشود و کسی بعدش نمیتواند بگوید که این شعر ناقص است و بعد که روی کاغذ آمد کامل است و در بازبینی چیزهایی روتوش میشود، برای همین من معتقدم که همه چیز ترجمه است. یعنی خود شعر ترجمه است؛ شعر ترجمه حالاتی است که ما نمیدانیم چیست. برای همین یکی از راههای یافتن رازهای جهان، خود شعر است. همه چیز در حال ترجمه است، من که با شما حرف میزنم در حال ترجمه چیزهایی هستم که در ذهنم است و مطمئن نیستم که این همه آنچه که میخواهم برایتان ترجمه کنم باشد. شاعر سعی میکند آنچه که دیده را به شکل شعر ترجمه کند، حالا ترجمه شعر، ترجمه ترجمه است. یعنی تو میآیی که ترجمهای که شاعر از احساس به وقوع پیوسته در ذهنش داشته را به زبان دیگر ترجمه کنی، کار خیلی دشوارتر میشود. پس شعر و ترجمه باهم ارتباط تنگاتنگی دارند و من نمیتوانم شعرم را از ترجمهام جدا کنم، منتها ترجمه کارهایم زودتر عرضه شده و شعرم دیرتر.الان میزان ترجمه و جهانی شدن به عنوان عام شدن شعر فارسی خیلی بیشتر از قبل است؛ به دلیل رسانهها و ارتباطات ما با دنیا این اتفاق افتاده است. اما این به این معنا نیست که شعر موجود ارزش جهانی شدن را داشته باشد. الان هر شاعری شعرش را ترجمه میکند و روی وبلاگش میگذارد، ولی فکر نمیکنم که شاعر شاخصی از میان اینها بیرون بیاید و اینها دلیلی نمیشود ما بگوییم که شعر ما به نتیجه و نهایتی رسیده است، ممکن است در همین دوره ناگهان از صحنه خارج شود و عدهای از راه دیگر بیایند و شعر ما را بسازند. آنچه هست یک نوع آشتفتگی است که گاه گاهی هم زیباست؛ زیرا همه در تلاش و در تنوع هستند و این تنوع طلبی باعث میشود که شاید جستجوها به نتیجه برسد، ولی من چهره شاخصی در اینها نمیبینم.فرآوری: مهسا رضاییبخش ادبیات تبیان منبع: خبرآنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]
صفحات پیشنهادی
اختصاصي مهر /سه مجموعه شعر يوناني با ترجمه زندهياد فريدون فرياد در ...
اختصاصي مهر /سه مجموعه شعر يوناني با ترجمه زندهياد فريدون فرياد در آستانه نشر سه مجموعه شعر يوناني با ترجمه زندهياد فريدون فرياد در آستانه نشر سه كتاب شعر از ...
اختصاصي مهر /سه مجموعه شعر يوناني با ترجمه زندهياد فريدون فرياد در آستانه نشر سه مجموعه شعر يوناني با ترجمه زندهياد فريدون فرياد در آستانه نشر سه كتاب شعر از ...
با فریاد، شاعرِ مترجم
با فریاد، شاعرِ مترجم فریدون رحیمی که بعدها نام ادبی فریدون فریاد را برای خودش انتخاب کرد،سال 1328 در خرمشهر به دنیا آمد، اما حالا سالهای سال است ساکن یونان است و ...
با فریاد، شاعرِ مترجم فریدون رحیمی که بعدها نام ادبی فریدون فریاد را برای خودش انتخاب کرد،سال 1328 در خرمشهر به دنیا آمد، اما حالا سالهای سال است ساکن یونان است و ...
فریدون فریاد در آمریکا درباره شعر سخنرانی میکند
در سال 2006 کتاب فریاد با عنوان «Heaven without a Passport» با ترجمه شاعر آمریکایی اسکات کینگ در آمریکا چاپ و منتشر شده و با استقبال خوبی مواجه شده بود.
در سال 2006 کتاب فریاد با عنوان «Heaven without a Passport» با ترجمه شاعر آمریکایی اسکات کینگ در آمریکا چاپ و منتشر شده و با استقبال خوبی مواجه شده بود.
اختصاصي مهر/فريدون فرياد شاعر و مترجم ايراني درگذشت
اختصاصي مهر/فريدون فرياد شاعر و مترجم ايراني درگذشت فريدون فرياد شاعر و مترجم ايراني ... نقوي حسيني خواستار شد؛ اجلاس اضطراري اوپك براي متحد شدن با م.
اختصاصي مهر/فريدون فرياد شاعر و مترجم ايراني درگذشت فريدون فرياد شاعر و مترجم ايراني ... نقوي حسيني خواستار شد؛ اجلاس اضطراري اوپك براي متحد شدن با م.
فريدون فرياد، داورجشنوارهفيلم و هنرهاى تصويرى رودوس شد
اين جشنواره همه ساله در رودوس برگزار مىشود و عمدتا به فيلمهاى مستند با محور انسان و ... ترجمه فرانسوى را شاعر و مترجم نامدار فرانسه و عضو آكادمىاين كشور، زنده ياد ژاك ...
اين جشنواره همه ساله در رودوس برگزار مىشود و عمدتا به فيلمهاى مستند با محور انسان و ... ترجمه فرانسوى را شاعر و مترجم نامدار فرانسه و عضو آكادمىاين كشور، زنده ياد ژاك ...
؛فرياد مقاومت شاعرانه فلسطين
20 سپتامبر 2008 – فرياد مقاومت شاعرانه فلسطين ؛ گزارشي از مراسم بزرگ داشت محمود درويش در ... سپس موسي بيدج، پژوهشگر و مترجم، گفت: درويش با شعر مي جنگيد.
20 سپتامبر 2008 – فرياد مقاومت شاعرانه فلسطين ؛ گزارشي از مراسم بزرگ داشت محمود درويش در ... سپس موسي بيدج، پژوهشگر و مترجم، گفت: درويش با شعر مي جنگيد.
كارگاه آشنايي با شعر جهان در كانون ادبيات
كارگاه آشنايي با شعر جهان در كانون ادبيات كارگاه آشنايي با شعر جهان از امروز 6 خرداد به ... زارعي، ناصر فيض، رسول يونان، محمدرضا پارسايار، فرياد شيري، علي عبداللهي، ... آشنايي با شعر آلماني زبان از آغاز تا امروز را زير نظر علي عبداللهي شاعر و مترجم ...
كارگاه آشنايي با شعر جهان در كانون ادبيات كارگاه آشنايي با شعر جهان از امروز 6 خرداد به ... زارعي، ناصر فيض، رسول يونان، محمدرضا پارسايار، فرياد شيري، علي عبداللهي، ... آشنايي با شعر آلماني زبان از آغاز تا امروز را زير نظر علي عبداللهي شاعر و مترجم ...
نگاهي به ديدار رهبر معظم انقلاب با شاعران همايش شعر بيداري
نگاهي به ديدار رهبر معظم انقلاب با شاعران همايش شعر بيداري عليرضا قبادي عرب ... خود در ميانه ميدان، ستم ستم پيشگان را برگرده حس مي كنند و فرياد خشم برمي آورند.
نگاهي به ديدار رهبر معظم انقلاب با شاعران همايش شعر بيداري عليرضا قبادي عرب ... خود در ميانه ميدان، ستم ستم پيشگان را برگرده حس مي كنند و فرياد خشم برمي آورند.
با بازخواني شب شاعر فلسطين در تهران، اهل قلم ايران از محمود ...
10 آگوست 2008 – با بازخواني شب شاعر فلسطين در تهران، اهل قلم ايران از محمود درويش ميگويند ... اين مترجم ادبيات عرب تصريح كرد: شعر محمود درويش، در وهلهي اول به عنوان شعر ... او با بيان اينكه محمود درويش فرياد مردم فلسطين بود، ادامه داد: درويش هميشه ...
10 آگوست 2008 – با بازخواني شب شاعر فلسطين در تهران، اهل قلم ايران از محمود درويش ميگويند ... اين مترجم ادبيات عرب تصريح كرد: شعر محمود درويش، در وهلهي اول به عنوان شعر ... او با بيان اينكه محمود درويش فرياد مردم فلسطين بود، ادامه داد: درويش هميشه ...
فلسطين و ادبيات عرب در عزاي «محمود درويش»; وداع شاعر با خانه ...
فلسطين و ادبيات عرب در عزاي «محمود درويش»; وداع شاعر با خانه هزار روزنه! ... مترجم مجموعه شعر «آخرين قطار» تصريح مي كند: محمود درويش مانند «پابلو نرودا» و «راينر ... او با بيان اين كه محمود درويش فرياد مردم فلسطين بود، ادامه مي دهد: درويش هميشه مي گفت ...
فلسطين و ادبيات عرب در عزاي «محمود درويش»; وداع شاعر با خانه هزار روزنه! ... مترجم مجموعه شعر «آخرين قطار» تصريح مي كند: محمود درويش مانند «پابلو نرودا» و «راينر ... او با بيان اين كه محمود درويش فرياد مردم فلسطين بود، ادامه مي دهد: درويش هميشه مي گفت ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها