واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پول را بردار و فرارکن نويسنده:سياوش گلشيري تحليل فيلم نامه پور را بردار و فرار کن (وودي آلن،1970)پول را بردار و فرارکن همچون ديگر آثار وودي آلن،واجد خصيصه هايي است که بازخوردهاي اجتماعي را با زباني طناز و گاه گزنده به تصويرمي کشد،اما چيزي که در اين يادداشت سعي مي شود مورد بررسي قرار گيرد ويژگي هاي روايي اين اثر است که به نظر نگارنده هنوز نه تنها بوي کهنگي نمي دهد که ذره اي از نوگرايي اش نيزکاسته نشده است.آن چه مسلماً اهميت دادن به مخاطبي است که او را به سويه ديگري از واقعيت نخ نماشده روبه رو مي سازد.وودي آلن با پيچش روايي داستان عامه پسند علاوه بر دوري از کليشه هاي مرسوم کمدين هاي پيشين،درتلاش است تا از آن تاکيدشخصيت محورانه اي که ازمهم ترين مولفه هاي اين گونه آثار به حساب مي آيد بکاهد و تمرکز بر شخصيت و زندگي اش را متوجه سويه هاي ديگري چون شخصيت هاي فرعي،موقعيت ها،روابط بين آن ها و در سطحي کلان تر جامعه اي مدرن کند.پول را بردار و فرارکن قصه جنايتکار مشهوري است که ما به رغم نقل قول هاي راوي،مونولوگ هاي شخصيت اصلي (ويرژيل) و مصاحبه هايي که اين جا و آن جا با آدم هاي مختلف درباره او صورت مي گيرد،علاوه برآن که گاه و بيگاه به آن چه به خودمان داده مي شود شک مي کنيم،درپايان نيز در مي يابيم که جنايت و جنايتکاري در آن حدو اندازه اصلاًدرکارنبوده است.به اين ترتيب چنين تمهيدي داستان را درانگيزشي متفاوت با آن چه تاکنون در زمينه طنز رخ داده قرار مي دهد.شيوه به ظاهر مستند - گزارشي فيلم علاوه بر آن از نظر مضموني با طنزجاري در اثر مطابقت دارد -منظور روال مستندهاي تلويزيوني است که مثلاً زندگي نابغه اي را به کنکاش نشسته -به نوعي کارکردهاي اجتماعي را نيز با ورود به ساحت طنزتا لايه هاي پنهان اثر عمق مي دهد.اين مساله البته همان طور که اشاره شد محوريت کمدي سنتي را که معمولاً برکنش ها و واکنش هاي کمدين استوار شده تا اندازه قابل تاملي کاهش و به ديگر عوامل فيلم از جمله مضمون و تکنيکي که در خدمت آن قرار گرفته انتقال مي دهد. با اين حال طبيعي است که برخي از داستانک ها اضافي به نظر آيند و در خط فرضي قصه کارايي چنداني برعهده نداشته باشند،ولي فرضي قصه کارايي چنداني بر عهده نداشته باشند،ولي ازآن جا که در اين اثر تصوير وارونه و هزل گونه از جامعه به ظاهرمدرن ارائه مي شوند،نقش شخصيت را تا حدي توجيه مي کنند،با اين ويژگي که نقش شخصيت بسيار شبيه موقعيت هايي است که در کارتون هاي مشهور آن دوران به کرات بازتوليد مي شد.از همين روست که در اين اثر،حادثه اگرچه مولد وضعيت شخصيتي کاراکتر ويرژيل است،اما روايت با نقبي که به گذشته و کودکي او و همسرش لوئيس مي زند درصدد است تا وجود راون شناسانه را بر هر گونه موقعيت و رويکردي که در دل جامعه حاصل شده ارجحيت دهد.همان گونه که اشاره شد اين رويه همانند برخي مستندهاي تلويزيوني است که با تمرکز بر آزادي و مبحث اختيار انسان تبعات و عوامل ديگر را بسيارکم رنگ و بي ارزش نشان مي دهند.تاثيرناخودآگاه رسانه هاي جمعي،نقش خانواده و محيط هاي اجتماعي، طرز تلقي جامعه و گونه هاي مختلف بازپروري همه و همه به طوري هزل آميز با محوريت موضوع بزهکاري در اين فيلم گويي بر سرمخاطب فرود مي آيد تا ناکارآمدي راهکارها و نظريه ها را در جهت ساخت جامعه اي آرماني بيشتر و بيشتر جلوه دهد.سکانس پاياني فيلم آن جا که بالاخره راوي مستقيماً با ويرژيل روبه رو مي شود و تصويري غيرقابل اصلاح -و شايد از همه بدتر بي اعتنا به اشتباهات گذشته -را از او به نمايش مي گذارد،خود نشان از به ثمر رسيدن چنين روايت به ظاهر نامتعارفي است که درپي رفت و بازگشت مداومش در پس خنده هاي مخاطب مستولي مي شود. بنابراين آلن اگر چه وضعيت زمان خود را در هر عرصه ورخدادي به بيننده عيان مي کند و مظاهر مختلفي را که اميد دارند پيکره اي آرماني از انسان امروزي بتراشند در چشم بيننده نکته بين بي اعتبار مي کند،اما از وراي همين قصه گسسته است که همانند اسلاف کمدين خود زندگي را تحمل پذير و قابل تامل مي سازد.منبع:نشريه صنعت سينما،شماره 88/ج
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 599]