تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805036284




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

لعنتي هاي بي آبرو


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
لعنتي هاي بي آبرو
لعنتي هاي بي آبرو نويسنده:مازيار فکري ارشاد لعنتي هاي بي آبرو Inglourious basterdsکارگردان :کوئيتين تارانتينو بازيگران :براد پيت ،ملاني لورنت ،کريستوف والتز ،مايکل فاسبندر ،الي راث ،دايان کروگر و...هفتمين فيلم «کوئنتين تارانتينو»در دوران جنگ جهاني دوم مي گذرد . «لعنتي هاي بي آبرو»که از ماه اوت 2009در سراسر جهان به اکران در آمد ه در نقاط مختلفي فيلمبرداري شده که از جمله مهم ترين آنها مي توان به فرانسه و آلمان اشاره کرد . فيلمبرداري فيلم از اکتبر 2008آغاز شد. قصه فيلم در فرانسه تحت اشغال آلمان مي گذرد. همزمان دو نقشه براي ترور هيتلر در حال برنامه ريزي و اجراست. يکي از اين دو نقشه توسط يک زن جوان فرانسوي که مالک يک سالن سينماست، طرح ريزي مي شود. نقشه ديگر متعلق به گروهي از سربازان متفقين است که به دسته «شکارچيان جمجمه»مشهور شده اند. اين ماجرا احتمالا از داستان واقعي گروهي از سربازان يهودي ارتش بريتانيا اقتباس شده است. «کوئنتين تارانتينو »بارها گفته که «لعنتي هاي بي آبرو»يک فيلم جنگي نيست . او اين فيلم را يک وسترن اسپاگتي که در دوران جنگ جهاني دوم مي گذرد، معرفي کرده است. به گفته تارانتينو که تاريخ و سبک شناسي سينما را به خوبي مي داند مي توان فيلم را در زير شاخه «جنگ ماکاروني که از ابداع هاي ويژه اين فيلمساز عجيب و غريب است، دسته بندي کرد . زير شاخه اي که به شدت تحت تأثير فيلم هاي ايتاليايي (که بعد ها به وسترن هاي اسپاگتي شهرت يافتند )قرار دارد. با تمامي اين تفاصيل«لعنتي هاي بي آبرو»در بخش مسابقه شصت و دومين دوره جشنواره فيلم کن شرکت داشت و در رقابتي نزديک، جايزه معتبر نخل طلاي کن را به فيلم اتريشي «روبان سفيد» ساخته ميشائيل هانکه واگذار کرد. اما «لعنتي هاي بي آبرو»تنها فيلم آمريکايي حاضر در جشنواره کن 2009بود که موفق به کسب جايزه شد. جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره کن به «کريستوف والتز»بازيگر آلماني اين فيلم اهدا شد. عنوان فيلمعنوان «لعنتي هاي بي آبرو»از نام فيلمي ايتاليايي وام گرفته شده که انزوکاستلاري در سال 1978با تأثير پذيري از وسترن کلاسيک «دوازده مرد خبيث»ساخته بود. البته «تارانتينو»همچون هميشه بازيگوشي هاي خاص خود را در نام فيلمش به کار برد املاي صحيح نام فيلم کاستلاري اينگونه است «Inglorious bastards» اما تارانتينو نام فيلم خود را به اين شکل ثبت کرده است:«Inglorious basterds». تارانتينو هرگز درباره اين تغيير املاي نام فيلم توضيح سرراست و روشني به رسانه ها و مطبوعات نداده و تنها اين املاي غلط را، يکجور قرتي بازي روشنفکرانه خوانده است . او در برنامه تلويزيوني مشهور «آخر شب با ديويد لترمن »اين حرکت را شيوه نگارش «کوئنتين تارانتينو »از اصطلاح ياد شده مي داند. در طول فيلم يک بار عنوان فيلم را با همين املاي غلط روي تفنگ يکي از شخصيت هاي داستان مي بينيم. خلاصه داستان«تارانتينو»همواره در فيلم هايش علاقه به ادبيات داستاني را به رخ کشيده است. در فيلم «بيل را بکش »او به جاي استفاده از عنوان قسمت اول و قسمت دوم، از عنوان ادبي جلد يک و جلد دو بهره برد. همچنين سرفصل هاي اين دو فيلم با عنوان فصل اول، دوم و...جدا شده اند. اين حرکت در فيلم «لعنتي هاي بي آبرو »نيز به چشم مي خورد. فيلم به پنج فصل مجزا با عنوان هاي مشخص تقسيم بندي مي شود که خلاصه داستان هر فصل را در ادامه مي خوانيد: فصل يک : روزي روزگاري ...در فرانسه تحت اشغال نازي ها سال 1941،سرهنگ هانس لاندا (کريستوف والتز )از افسران اس -اس، مشهور به (شکارچي يهوديان )، يک دامدار فرانسوي به نام پرير لاپاديت را مورد استنطاق قرار مي دهد. شايعه ها حکايت از آن دارند که او خانواده اي يهودي را در مزرعه اش پنهان کرده است. لاندا مي کوشد مقاومت لاپاديت را بشکند و مخفي گاه خانواده يهودي را پيدا کند. او به سربازانش دستور مي دهد تمام مزرعه لاپاديت را به آتش کشيده و همه آدم هاي حاضر در آنجا را بکشند .اما دختري نوجوان به نام شوسانا دريفوس (ملاني لورنت ))از اين مهلکه جان سالم به در مي برد و لاندنيز به دلايلي نامعلوم اجازه مي دهد تا او فرار کند. فصل دوم : لعنتي هاي بي آبروجوخه اي از سربازان آمريکايي يهودي وابسته به «دفتر خدمات استراتژيک »به رهبري ستوان آلدو رين مشهور به آلدو آپاچي (با بازي براد پيت ) براي مأموريتي ويژه آماده مي شوند . ايجاد وحشت و قتل عام وحشيانه نيروهاي ارتش آلمان، بدون گرفتن اسير و با کشتن تمامي افرادي که به دام اين جوخه مي افتند. افراد اين جوخه قرار مي گذارند که در پايان مأموريت هر يک 100جمجمه از قربانيان خود را جمع آوري کنند. اين گروه که نام خود را «لعنتي هاي بي آبرو»گذاشته اند به فرانسه تحت اشغال آلمان غربي اعزام مي شوند و جوخه اي از سربازان آلماني را به دام مي اندازند آنها يک آلماني به نام هوگواستيگليتز که 13نيروي گشتاپو را به قتل رسانده را در جمع خود مي پذيرند. آنان از هر جوخه اي که به دام مي اندازند يک نفر را زنده رها مي کنند تا داستان خشونت آنها را براي ديگران روايت کند و رعب و وحشت آنها را براي ديگران روايت کند و رعب و وحشت را در دل ارتش آلمان بيندازد. افراد گروه علامت صليب شکسته نازي ها را روي پيشاني سرباز جان به در برده داغ مي گذارند تا بر رعب و وحشت آلماني ها از خود بيفزايند. فصل سوم شب آلماني در پاريسشوسانا چهار سال پس از فرار خود از دست سرهنگ لاندا در پاريس زندگي مي کند و نام خود را امانوئل ميمو گذاشته است. اکنون او صاحب يک سالن کوچک سينما در پاريس است . شوسانا با يک تک تيرانداز آلماني به نام فردريک زولر آشنا مي شود که در فيلمي تبليغاتي به نفع آلمان نازي حضور يافته است. عنوان فيلم نيز «افتخار يک ملت »است. رولر با برخورد سرد شوسانا مواجه مي شود، اما مي کوشد براي جلب توجه او، وزير تبليغات آلمان جوزف گوبلز و هيتلر را براي نمايش افتتاحيه فيلم، به سالن کوچک شوسانا در پاريس بياورد. شوسانا در مي يابد آمدن هيتلر، گوبلز و افسران ارشد آلماني به سالن سينمايش فرصتي مغتنم براي انتقام گيري را فراهم مي سازد. او با کمک آپارتچي سالن يعني مارسل طرح به آتش کشيدن سينما را با استفاده از مواد قابل اشتغال از جمله حلقه هاي نيتراتي فيلم که در انبار سالن دارد را برنامه ريزي مي کند. شوسانا پيش از پايان فيلم «افتخار يک ملت »که قرار است در آن شب به نمايش درآيد، قطعه اي از فيلم خود را مي گنجاند و در آن اعلام مي کند که يک يهودي است و مي خواهد انتقام خود را از هيتلر و اعوان و انصارش بگيرد. فصل چهارم :عمليات سينما انگليسي ها در مي يابند که هيتلر قصد سفر به پاريس را دارد . ژنرال انگليسي ادفنچ (مايک مه يرز)همراه با يک نظامي منتقد و کارشناس فيلم به نام آرچي هيکاکس (مايکل فاسبندر )به پاريس مي روند تا نقشه ترور هيتلر در سالن سينما را با کمک جوخه «لعنتي هاي بي آبرو» و هنرپيشه اي آلماني به نام بريجت فون هامر سمارک (دايان کروگر )که در واقع جاسوسي دوجانبه است، اجرا کنند. هامر سمارک ترتيب ملاقان هيکاکس با «لعنتي هاي بي آبرو»را در زيرزمين کافه اي در پاريس مي دهد. جايي که آلدو را عصباني مي کند. چون شبي که آنها در زيرزمين حضور دارند يک افسر آلماني جشني را در کافه برگزار مي کند. اين قرار ملاقات را دردسرهايي توأم مي شود و يک افسر گشتاپو به هويت جعلي هيکاکس مشکوک مي شود. در کافه تيراندازي مي شود و همه حاضران به جز هامر سمارک به قتل مي رسند. ستوان آلدورين اطلاعات لازم از موقعيت سينما و محل نشستن هيتلر را از هامر سمارک مي گيرد و نقشه خود را طراحي مي کند. فصل پنجم :انتقام در سالن سينما سرهنگ لاندا که امنيت روز نمايش افتتاحيه را بر عهده دارد به هويت هامر سمارک، رين و نيروهايش مشکوک مي شود. او هامر سمارک را در اتاقي دربسته مورد بازجويي قرار مي دهد و عاقبت او را مي کشد و دستور دستگيري رين را صادر مي کند. پس از بيرون بردن رين و يکي از يارانش از سينما، لاندا پيشنهاد غير منتظره را به رين مي دهد. لاندا پيشنهاد مي دهد که به رين و يارانش اجازه دهد تا هيتلر را به قتل برسانند و در نتيجه جنگ پايان يابد. در عوض از متفقين مصونيت جزايي، مدل افتخار و يک جزيره مي خواهد. در عوض او خود ديناميت ها را به اتاق استراحت هيتلر خواهد برد. به اين ترتيب سه نقشه همزمان براي ترور هيتلر وجود دارد. فرماندهان ارشد آلدورين اين پيشنهاد را مي پذيرند. در روز افتتاحيه نمايش فيلم آغاز مي شود. تصاويري از تيراندازي زولر به سربازان آمريکايي به نمايش در مي آيد و تماشاچيان با اشتياق او را تشويق مي کنند. زولر خجالت مي کشد و به اتاق اپارات مي رود، جايي که شوسانا دارد مقدمات نقشه خود را فراهم مي کند. زماني که مارسل آماده است تا سالن سينما را به آتش بکشد، زولر نسبت به بي توجهي شوسانا به خودش اعتراض مي کند. شوسانا به او تيراندازي مي کند، اما زولر هم پيش از مرگ شوسانا را به قتل مي رساند. تماشاگران حاضر با تماشاي پرده چهارم فيلم که در واقع شوسانا را در حين اعتراف به يهودي بودن و قصد ترور هيتلر نشان مي دهد، متحير مي شوند. مارسل آتش را بر مي افروزد و حاضران در سالن وحشت زده فرار مي کنند. از اينجا به بعد فيلم، به تحريف واقعيت تاريخ جنگ جهاني دوم مي پردازد و افراد جوخه لعنتي هاي بي آبرو، هيتلر وافسرانش را به رگبار مي بندند . در حالي که درهاي سالن بسته است و سالن سينما در آتش مي سوزد چند لحظه بعد ديناميت هايي که لاندا در اتاق استراحت کار گذاشته منفجر مي شود و کل سالن سينما به هوا مي رود. در صحنه پاياني رين، لاندا و يکي از افراد بازمانده جوخه به سمت جبهه نيروهاي آمريکايي فرار مي کنند. در اينجا رين علامت صليب شکسته را روي پيشاني لاندا داغ مي گذارد. نقش آفرينان*برادپيت :اين سوپر استار سينماي جهان نقش ستوان آلدورين مشهور به آلدوآپاچي را بر عهده دارد. افسري عصبي و انتقامجو که جوخه اي شامل هشت سرباز خشن را رهبري مي کند. او روي گردنش ردي از سوختگي دارد که در فيلم به علت اين سوختگي اشاره نمي شود. شخصيت او شباهت هاي بسياري به شخصيت جولز وينقيلد در فيلم ديگر تارانتينو يعني «قصه عامه پسند »دارد. نام اين شخصيت در واقع بزرگداشتي است از نام آلدوري که در چند فيلم مهم جنگ جهاني دوم هاليوود از جمله «مردان در جنگ »، «نبرد گريه ها »و «در جنگ چه کردي پدر ؟»مورد استفاده قرار گرفت. *الي راث:در نقش گروهبان داني دانوويتز مشهور به «خرس يهودي ». او در فيلم معاون ستوان آلدورين است. او با يک راکت بيس بال قربانيانش را مي کشد. تارانتينو مدعي است که مي خواسته آدام سندلر اين نقش را بازي کند. اما سندلر در آن زمان مشغول بازي در فيلم «آدم هاي بامزه »بود و اين پيشنهاد را رد کرد. الي راث که خود يک فيلمساز نيز هست، فيلمي را که در سالن سينما با عنوان «افتخار يک ملت »به نمايش در آمد را کارگرداني کرده است. *بوسونسون :بازيگر سالخورده آمريکايي که در اين فيلم نقش کوتاه يک سرهنگ آمريکايي را بازي کرده است. تارانتينو مدعي است که نقشي کوتاه به سونسون داده که در آن قابل شناسايي نيست. *هاروي کايتل :بازيگر نامدار آمريکايي در نقش ژنرال فرمانده ارشد جوخه لعنتي هاي بي آبرو،تنها صدايش از خلال چند مکالمه راديويي شنيده مي شود. *مايکل فاسبندر:در نقش ستوان انگليسي آرچي هيکاکس که پيش از جنگ جهاني دوم منتقد فيلم بوده است. تارانتينو براي اين نقش سايمون پگ را مد نظر داشت، اما او هم به دلايل گوناگون موفق به همکار با اين پروژه نشد تا به پروژه «تن تن»ساخته جديد استيون اسپيلبرگ بپيوندد .پگ از تارانتينو قول گرفته تا در فيلم بعدي اش بازي کند. مايک ميرز :کمدين موفق انگليسي در اين فيلم نقش ژنرال انگليسي او فنچ را بر عهده دارد. او کسي است که نقشه ترور هيتلر را مي کشد . ميرز که از دوستداران تارانتينو است از مدت ها قبل قول همکاري با او را گرفته بود . منتقدان سينما معتقدند بازي او در اين فيلم به شدت تحت تأثير بازي تام کروز در فيلم «تندر استوايي »قرار دارد . *ملاني لورنت :نقش شوسانا دختر يهودي را بازي مي کند و تارانتينو او را اصلي ترين شخصيت فيلم مي داند. *دايان کروگر :بازيگر نام آشناي آمريکايي در قالب شخصيت بريجت فون هامر سمارک نقش آفريني مي کند. يک ستاره سينماي آلمان پيش از جنگ جهاني دوم که براي بريتانيا جاسوسي مي کند تارانتينو براي اين نقش ناستازيکاکينسکي دختر کلاوس کينسکي بازيگر معروف آلماني را مد نظر داشت. *کريستوف والتز :بازيگر آلماني که نقش سرهنگ هانس لاندا را برعهده گرفت . افسر رمانتيک اس اس که به شکارچي يهوديان شهرت داشت . لاندا زبان هاي ايتاليايي ،انگليسي و فرانسوي را نيز به خوبي زبان مادري اش صحبت مي کند. تارانتينو شخصيت لاندا را مهم ترين شخصيتي مي داند که در فيلمنامه خلق کرده وهنگام نگارش اين شخصيت، لئوناردو دي کاپريو را مد نظر داشته است. اما او بعد به اين نتيجه رسيد. والتز براي ايفاي اين نقش جايزه بهترين بازيگر مرد جشنواره کن 2009را به خود اختصاص داد. *سموئل ال جکسون :بازيگر سياهپوست آمريکايي و از دوستان صميمي تارانتينو که تنها صدايش در دو سکانس از فيلم به گوش مي رسد . اودر طول فيلم دوبار به روايت قصه مي پردازد. بار اول شخصيت و موقعيت يکي از ژنرال هاي آلماني را توصيف مي کند و بار دوم، جايي است که به خواص اشتعال پذيري فيلم هاي نيتراتي اشاره مي کند.پيش توليد«کوئنتين تارانتينو»مدعي است که براي نگارش فيلمنامه «لعنتي هاي بي آبرو»بيش از ده سال زمان صرف کرده، چرا که خيلي به موفقيت اين فيلمنامه خوش بين نبوده است . «تارانتينو»اين فيلم را آخرين شاهکار فيلمسازي خود مي دانست و پس از ساخت فيلم، فيلمنامه آن را بهترين اثر مکتوب عمر خود معرفي کرد . او «لعنتي هاي بي آبرو»را فيلمي در حد «دوازده مرد خبيث»يا «توپ هاي ناوارون »به روايت خود مي داند . تارنتينو مدعي است مي خواسته وسترني در زمان جنگ جهاني دوم بسازد و فيلم را «خوب ،بد ،زشت در فرانسه تحت اشغال آلمان نازي »نام نهد. اما بعد نظرش عوض شد و تغييراتي اساسي در فيلمنامه به وجود آورد.مايکل مدسن بازيگر فيلم هاي «سگداني »و «بيل را بکش »و از دوستان نزديک تارانتينو مي گويد :«او از سال 2002براي ساخت اين فيلم در اواخر سال 2004برنامه ريزي کرده بود و به اين منظور تمامي فيلم هاي مربوط به جنگ جهاني دوم را تماشا کرد.»به گفته مدسن؛تارانتينو سه نسخه نهايي متفاوت از اين فيلمنامه در اختيار داشت، اما درباره پايان بندي فيلم هنوز به نتيجه اي قطعي نرسيده بود . تارانتينو ناگهان اين فيلمنامه را کنار گذاشت و دوگانه «بيل را بکش »را ساخت . پس از ساخت «بيل را بکش»تارانتينو فيلمنامه «لعنتي هاي بي آبرو»را کوتاه کرد و بار ديگر براي ساخت فيلم در اواخر سال 2005برنامه ريزي کرد اما بازهم ساخت اين پروژه براي کارگرداني «سلاخ خانه»به تعويق افتاد تا عاقبت در سال 2008اين پروژه عظيم و بلند پروازانه کليد خورد. توليد«تارانتينو »براي تهيه «لعنتي هاي بي آبرو»با کمپاني و اين ستاين به توافق رسيد. در ماه ژوئيه 2008تارانتينو و کمپاني واين ستاين برنامه ريزي فيلم براي توليد و نخستين نمايش عمومي در جشنواره شصت و دوم کن را نهايي کردند . کمپاني واين ستاين با کمپاني يونيور سال پيکچرز براي پخش جهاني نيز به توافق رسيد و فرانسه و آلمان هم براي فيلمبرداري فيلم برگزيده شدند . فيلمبرداري از تاريخ سيزدهم اکتبر 2008در استوديو مشهور بابلزبرگ آلمان آغاز شد . پس از نمايش اوليه فيلم در جشنواره کن «تارانتينو»بارديگر فيلم را تدوين کرد. چرا که برخي صحنه هاي فيلم به دليل عجله براي رسيدن به جشنواره کن ،نيمه کاره فيلمبرداري شده بودند و «تارانتينو»همه اين صحنه ها را از نسخه نهايي حذف کرد. بازخوردهااغلب منتقدان صاحب نام سينماي جهان ،نقد هاي مثبتي بر اين فيلم نوشته اند. متوسط 88درصد آراي سايت معتبر راتن توميتوز نشانگر اين مدعاست . جيمز براردينلي منتقد مشهور به فيلم «لعنتي هاي بي آبرو»4/4ستاره از 5ستاره را داد و نوشت :اين بهترين اثر کوئنتين تارانتينو پس از فيلم «قصه عامه پسند »است . راجر ايبرت نيز چهار ستاره به فيلم داد . آن تامس ،منتقد ورايتي نيز درباره فيلم مي نويسد«لعنتي هاي بي آبرو، سرگرم کننده جذاب و دلنشين است، اما اجازه همذات پنداري با کاراکترهايش را نمي دهد تارانتينو وادارتان مي کند شخصيت ها را از دور ببينيد و به همين دليل فيلم تماشاگر را از نظر احساسي با خود درگير نمي سازد.» لعنتي هاي بي آبرو در 440سالن سينماي آمريکاي شمالي به نمايش در آمد و بافروش آخر هفته 37/6ميليون دلاري رکورد افتتاحيه فيلم هاي تارانتينو را شکست . فيلم تا لحظه نگارش اين مطلب بيش از 140ميليون دلار فروش داشته است. منبع: نشريه نقش آفرينان شماره 58
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن