محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798065450
یک راننده اسنپ از تولد یک نوزاد داخل خودروی خود گفت: فکر نمیکردم که بچه به این راحتی به دنیا بیاید
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: یک راننده اسنپ از تولد یک نوزاد داخل خودروی خود گفت: فکر نمیکردم که بچه به این راحتی به دنیا بیاید
«هیچ صدایی نمیآمد. من به این فکر میکردم که بچه به این راحتی به دنیا نمیآید و حالم دگرگون شده بود. رسیدیم جلوی مطب دکتر. با کیف و تجهیزاتشان دم در منتظر بودند. هنوز بچه هیچ صدایی نداشت. من پیاده شدم و از ماشین فاصله گرفتم. گویا در همین زمان دکتر بند ناف بچه را برید. من در حالی که ماشین را روشن گذاشته بودم، رفتم آن طرف خیابان و یک گوشه نشستم. چند لحظه بعد صدایم کردند که سریع آنها را به بیمارستان برسانم. در این فاصله شنیدم که خانم دکتر به مادر آن خانم گفت، بچه اگر زنده بماند ممکن است مشکل ذهنی پیدا کند و باید سریع به بیمارستان منتقل شود.» روزنامه قانون نوشت: «حتی برای آنهایی که سالهاست هر صبحشان را با کلاچ و ترمز گرفتن و دنده عوض کردن شروع میکنند و رانندگی پیشه دیرینهشان شده است، باز هم تصور این که مسافری داخل خودروی در حال حرکت به صورت طبیعی وضع حمل کند، سخت و غیر ممکن است. زایمان داخل خودرو، بدون کمک و تجهیزات آن قدر شبیه به معجزه است که هر شنوندهای را متاثر میکند. با این حال، پسر جوان داستان ما جزو معدود رانندگان دنیاست که تجربه تولد زودهنگام یک نوزاد را داخل خودروی خود از سر گذرانده است. همه چیز به ساعت ۳:۳۰ عصر یک روز پاییزی و یک درخواست سفر برمیگردد؛ سفری که محمدرضا روشنضمیر معتقد است زمین و زمان دست به دست هم دادند تا او آن را بپذیرد و با خودرویش میزبان کودک هفتماههای در این دنیا باشد. در ادامه پای صحبتهای این راننده اسنپ نشستیم و درباره جزییات باورنکردنی تولد یک نوزاد داخل خودروی او پرسیدیم. خیلی خلاصه تعریف میکنید چه اتفاقی افتاد؟ ساعت سهونیم بعدازظهر بود. من در محدوده خانهمان در محله نیروی هوایی پیش چند تا از دوستانم بودم که درخواست سفر به مقصد میدان هفتحوض آمد. فکر کردم نزدیک است و بعدش میتوانم به خانه بروم. قبول کردم. همین که داشتم سوار ماشین میشدم، شخصی که درخواست داده بود، تماس گرفت. یک آقایی بودند، گفتند: «لطفا اگر میشه خیلی سریع برید دنبال خانم و مادر خانم من.» در راه که میرفتم دوباره تماس گرفتند و گفتند: «خانمم حالشون خوب نیست، رسیدید؟» گفتم: «بله دارم میرسم، بگید بیان پایین.» وقتی رسیدم چند دقیقه صبر کردم. دوباره تماس گرفتند که الان دو تا خانم میآیند. بعد از چند دقیقه دوباره زنگ زدند که ببخشید خانمم آنجا نیست. گویا آنجا منزل مادر خانمشان بود و ایشان به اشتباه تصور میکردند خانمشان آنجاست. منزل خودشان دو چهار راه با منزل مادر خانمشان فاصله داشت و رسیدن به آنجا حداقل ۱۰ دقیقه طول میکشید. از من پرسیدند: «تشریف میبرید اونجا سوارشون کنید؟» من تردید داشتم، گفتم: «باشه، ولی زمان میبره تا خودم رو برسونم.» حین رفتنم باز تردید داشتم و فکر میکردم اگر حالشان واقعا بد باشد شاید برای من درد سر شود. در آن لحظه به این فکر کردید که سفر را کنسل کنید؟ دو، سه بار به ذهنم رسید که لغو سفر بزنم. مدام ایشان تماس میگرفتند که وای خانمم حالش بد است. این بیشتر من را ترسانده بود که حالا چه اتفاقی میافتد. به شما نگفتند خانمشان باردار است؟ نه اصلا نگفتند. بعد از این که رسیدم دو خانم محجبه آمدند. یکیشان روی صندلی عقب و یکیشان روی صندلی جلو نشستند. مادرشان دایم میگفتند آقا تو رو خدا برو، چراغ قرمز را رد کن، من هزینهاش را میدهم. من گفتم: «اگه ایشون حالشون خیلی بده باید زنگ میزدید اورژانس.» هنوز نمیدانستم که ایشان باردارند و نگرانیشان را که دیدم برای این که آرامشان کنم شروع کردم به صلوات فرستادن. چرا این کار را کردید و صلوات فرستادنتان چه تاثیری روی آنها گذاشت؟ نمیخواستم استرس زیادشان روی من اثر بگذارد. برای این که بتوانم خودم و آنها را آرام کنم این کار را کردم. فکر کردم اگر الان من هم دستپاچه بشوم ممکن است تصادف کنم و وضعیت از این که هست بدتر شود. با دکترشان تلفنی صحبت میکردند که من از روی مکالمهشان متوجه شدم خانمی که عقب نشسته باردار هستند. سعی کردم به هیچ عنوان توی آینه نگاه نکنم که راحت باشد. در حالی که مادرشان به دکتر میگفت: «خانم دکتر انگار بچه داره میاد.» یک مرتبه دخترشان گفت: «بچه اومد.» صدای گریه بچه را شنیدید؟ نه هیچ صدایی نمیآمد. من به این فکر میکردم که بچه به این راحتی به دنیا نمیآید و حالم دگرگون شده بود. رسیدیم جلوی مطب دکترشان. ایشان با کیف و تجهیزاتشان دم در منتظر بودند. هنوز بچه هیچ صدایی نداشت. من پیاده شدم و از ماشین فاصله گرفتم. گویا در همین زمان دکتر بند ناف بچه را برید. من در حالی که ماشین را روشن گذاشته بودم، رفتم آن طرف خیابان و یک گوشه نشستم. چند لحظه بعد صدایم کردند که سریع آنها را به بیمارستان برسانم. در این فاصله شنیدم که خانم دکتر به مادر آن خانم گفت، بچه اگر زنده بماند ممکن است مشکل ذهنی پیدا کند و باید سریع به بیمارستان منتقل شود. واکنش شما چه بود؟ من سریع نشستم داخل ماشین و مسیریابم را روشن کردم تا نزدیکترین بیمارستان را پیدا کنم. توی راه بیمارستان که بودیم ناگهان بچه شروع کرد به گریه کردن. من شروع کردم به خندیدن و گفتم: «اِ، داره گریه میکنه، ای جان داره گریه میکنه.» مادربزرگ بچه هم به دخترشان تبریک میگفتند. دکتر از قبل به بیمارستان اطلاع داده بود و تا رسیدیم من و مادربزرگ بچه دویدیم داخل بیمارستان و در حالی که ایشان به پرستارها میگفت: «پسرم، پسرم»، من تازه متوجه شدم که بچه پسر است. یکی از پرستارها یک برانکارد را به سمت ما هل داد و من هم آن را گرفتم و دویدم سمت ماشین. پرستارها با پتو و تجهیزات پشت سرم آمدند. سریع بچه را بردند و کمک کردند که مادر روی برانکارد بخوابد. در این فاصله پدر بچه متوجه وضع حمل خانمشان شد؟ تو اتوبان باقری که به سمت بیمارستان میرفتیم تماس گرفتند و مادر خانمشان موضوع زایمان را به او اطلاع داد. بعد از این که مادر و بچه را بردند، من لبه سکو نشسته بودم و به صندلی ماشینم که خونی شده بود نگاه کردم. مادربزرگ بچه گفت: «پسرم من همه هزینههای تمیز کردن ماشینت رو تقدیمت میکنم.» وقتی رفتند من ماشینم را بردم کارواش و خواستم که صندلیها کامل شسته شود. واکنش خانوادهتان از شنیدن این اتفاق چه بود؟ بعد از این که ماشینم را گذاشتم کارواش به منزل برگشتم. مادرم وقتی دید ماشینم نیست و خسته هستم نگران شد و گفت: «ماشینت کو، تصادف کردی؟» نمیدانستم چطور باید به مادرم توضیح بدهم. کشیدمش کنار و خیلی آرام موضوع را در گوشش تعریف کردم. مادرم مانده بود چه بگوید. کمتر از دو ساعت بعد پیام تبریک بود که برای من میآمد و قدم نو رسیده را تبریک میگفتند. به این فکر میکنید چرا این اتفاق در ماشین شما افتاده است؟ از اسفند ۹۴ به صورت پارهوقت راننده اسنپ هستم. تا یک هفته قبل از این اتفاق تا ساعت پنج و شش بعد از ظهر در یک شرکت مشغول به کار بودم اما مسائلی پیش آمد که آن کار به هم خورد. اگر یک هفته قبل از تولد این نوزاد کارم به هم نخورده بود، روزی که بچه به دنیا آمد من باید سر کار قبلیام میبودم و امکان نداشت ساعت سه و نیم بعد از ظهرمشغول کار در اسنپ باشم. از طرفی در آن روز چراغ بنزینم روشن شده بود و در مسیری که بودم دو تا پمپ بنزین قرار داشت ولی آمدم سمت منزل خودمان بنزین زدم. انگار همه اتفاقها دست به دست هم داده بود که در زمان درخواست سفر از طرف پدر آن بچه در آن حوالی باشم. بعد از آن که بنزین زدم به این فکر کردم که بروم خانه و استراحت کنم اما تصمیمم عوض شد و به مغازه چند تا از دوستانم رفتم. جالب است جایی که بودیم هیچ وقت اینترنت کار نمیکند و همیشه سرور غیر فعال است. گرم صحبت بودیم که یک درخواست برایم آمد و موفق شدم قبولش کنم. احساس شما درباره این که یک نوزاد داخل ماشینتان به دنیا آمده است، چیست؟ من تجربه پدر شدن ندارم. در آن لحظه اولین کسی که در نظرم آمد خواهرم بود که سال پیش صاحب فرزند شد. جزو اولین کسانی بودم که اولین گریه این نوزاد را شنیدم و این برایم خیلی جالب بود. حتی تصور چنین اتفاقی به شدت میتواند استرسزا باشد. در آن لحظات پر فشار چطور وضعیت را مدیریت کردید؟ شاید باورتان نشود کل این پروسه خیلی برای من ترسناک بود و تا یک هفته بعدش هم نمیتوانستم سرویس بروم. این داستان سوای از این که به دنیا آمدن بچه چقدر میتواند مبارک باشد برای من یک بار روانی سنگین داشت. خوشحالم که بچه سالم است چون اگر مشکلی داشت داستان تولدش این قدر شیرین نبود. بعد از آن پدر بچه با شما تماس گرفت یا به دیدن بچه رفتید؟ این بچه را فقط یک نظر دیدم و منتظر شدم که با من تماس بگیرند. از آن زمان تا به حال هنوز پدر بچه با من تماس نگرفته است. من هیچ قضاوتی نمیکنم و متوجهم چقدر درگیر به دنیا آمدن بچه هستند. البته یک روز بعد از این که اسنپ پیگیر تمیز کردن ماشین و واریز مبلغی بابت این اتفاق شد، مادربزرگ بچه با من تماس گرفت. وقتی بچه را به بیمارستان رساندم یکی از خانمهایی که آنجا بود به من گفت که انشاءالله این بچه برای شما خوشقدم باشد و همین حس خوب برای من کافی است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۹ - ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - 20 December 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]
صفحات پیشنهادی
قتل پسر جوان داخل خودرویش در جنوب تهران
قتل پسر جوان داخل خودرویش در جنوب تهران پسر جوان بر اثر شلیک گلوله داخل خودرویش در جنوب تهران به قتل رسید آفتابنیوز ساعت 23 45 شب گذشته مأموران کلانتری 130 نازیآباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت خبر قتل پسر جوانی را اعلام کردند که دقایقی بعد بازپرس امور جنایی تهران به هلغو الزام تولیدکنندگان خودروهای پرمصرف داخلی به اسقاط یکدستگاه خودروی فرسوده
سرهنگ روحی خبر داد لغو الزام تولیدکنندگان خودروهای پرمصرف داخلی به اسقاط یکدستگاه خودروی فرسوده معاون فنی و مهندسی پلیس راهور ناجا گفت با اصلاح و تغییر مصوبه هیات دولت الزام تولیدکنندگان خودروهای پرمصرف داخلی به اسقاط یک دستگاه خودروی فرسوده لغو شد به گزارش ایلنا سرهنگ روحیکشف ۷۴ کیلوگرم هروئین از داخل یک خودروی لوکس (عکس)
کشف ۷۴ کیلوگرم هروئین از داخل یک خودروی لوکس عکس انهدام یک باند بزرگ قاچاق هروئین توسط ماموران گمرک و کشف ۷۴ کیلوگرم هروئین از داخل یک خودروی لوکس تاریخ انتشار ۰۹ ۴۷ - ۱۶ آذر ۱۳۹۶ - 07 December 2017هشدار دادستانی به مدیر اسنپ / اینکه فردی سوار بر خودروی گرانقیمت در خیابانها دور دور کند، دارای اشکال است
جعفری دولت آبادی مطرح کرد هشدار دادستانی به مدیر اسنپ اینکه فردی سوار بر خودروی گرانقیمت در خیابانها دور دور کند دارای اشکال است دوازدهمین نشست شورای معاونان دادستانی تهران در موضوع تحقیقات مقدماتی روز یکشنبه شانزدهم مهر ماه سال جاری با حضور معاونان دادستان سرپرستان نواحیمعاون فنی پلیس راهور ناجا خبر داد توقف شمارهگذاری ۹ تیپ خودروی پایهگازسوز و دوگانهسوز تولید داخل
معاون فنی پلیس راهور ناجا خبر دادتوقف شمارهگذاری ۹ تیپ خودروی پایهگازسوز و دوگانهسوز تولید داخل معاون فنی پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از توقف شمارهگذاری 9 تیپ خودروی پایهگاز سوز و دوگانهسوز تولید داخلی خبر داد به گزارش خبرنگار انتظامی فارس سرهنگ روحی معاون فنی پلیس راهنمتوقف شماره گذاری ۹ خودروی داخلی
سردار مهری خبر داد توقف شماره گذاری ۹ خودروی داخلی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا اعلام کرد هم اکنون شماره گذاری ۹ مدل خودرو داخلی مربوط به ۴ شرکت به دلیل عدم اجرای این مصوبه ازسوی پلیس متوقف شده است به گزارش ایلنا سردار مهری درباره این خبر اظهارکرد برابر مصوبهای کمسیر خودرویی خرمشهر به شلمچه مسدود شد
مسیر خودرویی خرمشهر به شلمچه مسدود شد با توجه به تعدد زوار در مسیر خرمشهر به شلمچه مسیر خودرویی این جاده مسدود شد آفتابنیوز با توجه به تعدد زوار در مسیر خرمشهر به شلمچه مسیر خودرویی این جاده مسدود شد در این مسیر و از 5 کیلومتر مانده به نقطه صفر مرزی تمام مسیرها مسدود بودهتولد نوزاد زنده از مادر فوتشده در تصادف سوادکوه
تولد نوزاد زنده از مادر فوتشده در تصادف سوادکوه رئیس اورژانس مازندران از فوت ۱۳ مسافر در تصادف شب گذشته اتوبوس در محور سوادکوه گفت حال عمومی ۳ مسافر تصادف اتوبوس واژگون شده در سوادکوه وخیم است صمد صالح طبری دقایقی پیش در گفتوگو با تسنیم اظهار داشت متاسفانه بر اثر واژگ۵ مصدوم بر اثر واژگونی خودروی تیبا+اسامی
سخنگوی اورژانس کشور به ایلنا خبر داد ۵ مصدوم بر اثر واژگونی خودروی تیبا اسامی سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مصدومیت ۵ زائر در محور اسلام آباد بر اثر واژگونی یک خودروی تیبا خبر داد مجتبی خالدی در گفت وگو با خبرنگار ایلنا درباره جزییات این حادثه گفت در ساعت ۵ ۲۹ یک دستگاه خودرویفردا صدها شرکت داخلی و خارجی در نمایشگاه قطعات خودروی تهران گردهم میآیند
فردا صدها شرکت داخلی و خارجی در نمایشگاه قطعات خودروی تهران گردهم میآیند دوازدهمین نمایشگاه بین المللی قطعات لوازم و مجموعه های خودرو تهران که بزرگترین نمایشگاه بین المللی قطعات لوازم و مجموعه های خودرو خاورمیانه محسوب می شود فردا با حضور مقامات وزارت صنعت معدن و تجارت برخی-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها