واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کعبه در آثار خاقاني (2) نويسنده: ليلا مرندي خاقاني علاوه بر تحفه العراقين در ديوان اشعارش نيز قصايد غرايي در وصف و مدح کعبه سروده که هر يک در جاي خود قابل توجه و بيانگر نکته ي خاصي از ديدگاه وي در ارتياط با حج و متعلقات آن است و ارادت قلبي و تأثير عميقي که اين ديدارها و زيارت ها بر دل و جان او گذاشته است از آنها کاملاً هويدا است. اين قصايد غرا که به کعبه ستايي هاي خاقاني مشعور و معروف هستند با ذکر نام و مطلع به قرار زيرند:1.قصيده ي دو مطلعي «منطق الير» مطلع اول: زد نفس سر به مهر صبح ملمع نقاب خيمه ي روحانيان کرد معنبر طناب مطلع دوم: رختس به بهرا بتاخت بر سر صفر آفتاب رفت به چرب آخوري گبخ روان در رکاب2- قصيده ي «حرزالحجاز»:شب روان چون رخ صبح آينه سيما بينند کعبه را چهره در آن آينه پيدا بينند 3- قصيده ي سه مطلعي «نهزه الارواح و نزهه الاشباح»:مطلع اول: شب روان در صبح صادق کعبه ي جان ديده اند صبح را چون محرمان کعبه عريان ديده اند مطلع دوم: تا خيال کعبه نقش ديده ي جان ديده اند ديده را از شوق کعبه زمزم افشان ديده اندمطلع سوم: دشت موقف را لباس از جوهر جان ديده اند کوه رحمت را اساس از گوهر کان ديده اند4- قصيده ي «کنزالرکاز»:مقصد اين جاست نداي طلب اين جا شنوند بختيان را ز جرس صبحدم آوا شنوند 5- قصيده ي چهار مطلعي «با کوره الاسفار و مذکوره الاسحاره»:مطلع اول:صبح از حمايل فلک آهيخت خنجرش کيمخت کوه اديم شد از خنجر زرش مطلع دوم:سرحد باديه است روان پاش بر سرش ترياق روح کن ز سموم معطرشمطلع سوم:اينک مواقف عرفات است بنگرش طولش چو عرض جنت و صد عرض اکبرش مطلع چهارم: من صيد آنکه کعبه ي جانهاست منظرشبا من بپاي پيل کند جنگ عبهرش 6- قصيده ي دو مطلعي «تحفه الحرمين و تفاحه الثقلين»:مطلع اول: صبح خيزان بين به صدر کعبه مهمان آمده جان عالم ديده و در عالم جان آمده مطلع دوم: الوداع اي کعبه کاينک وقت هجران آمده دل تنوري گشته و زوديده طوفان آمده اشعار خاقاني در وصف کعبه بسيار ارزنده است، در آن حد که قصيده اي از قصايد ذکر شده را که به «بادکوره الاسفار و مذکوره الاسحار» معروف است خواص مکه به زر نوشتند، و بر در کعبه آويختند. پارم به مکه ديدي آسوده دل چو کعبه رطب اللسان چو زمم بر کعبه آفرين گر شعرم به زر نوشتند آن جا خواص مکه بر بي نظيري من کردند حاج محضر (ديوان/187)تصاوير معنوي و روحاني از کعبه در سراسر آثار به ويژه ديوان او مشهود است. تنوع و تازگي آن ها را در انواع مختلف بهتر و بيشتر مي توان مشاهده کرد. شيفتگي و فريفتگي خاقاني در برابر خانه خدا حد و حصري ندارد. بدين جهت تصاويري که ارائه مي دهد کاملاً بکر و نو مي باشد. مثلاً:خاقاني از ستايش کعبه چه نقص ديد کز زلف و خال گويد و کعبه برابرش بي حرمتي بود نه حکيمي که گاه ورد زند مجوس خواند و مصحف به بر درش ني ني به جاي خويش نسيبي همي کند نعتي است زان دلبر و کعبه است دلبرش خال سياه او حجرالاسود است از آنک ماند به خال و زلف بهم حلقه ي درشسنگ سيه مخوان حجر کعبه را از آنک خوانند روشنان همه خورشيد اسمرش (ديوان/216)اوصاف و ويژگي هايي که شاعر سترگ زبان فارسي براي کعبه ذکر مي کند، بر اساس حوادث تاريخي، روايات و اخبار است که در اين قسمت به آن موارد اشاره مي شود: - بعد ظاهري کعبه در آثار خاقاني در صورتهاي اسمي: 1-ام القري، بيت الله، بيت الحرام آمده است. 1-ام القري: کعبه مرکز و مادر همه بناهاي جهان است. مرا سجده گه بيت بنت العنب بهکه از بيت ام القري مي گريزم (ديوان/289)2- بيت ا...بر در کعبه بيت ا... موجودات است که مباهات امم ز آن در والا شنوند (ديوان/103)و چون از حريم حضرت شماء جهان داري، که بيت المعمور بهراميان است، به خدمت کعبه ي معظمه که بيت الله اسلاميان است...» (منشآت/54)3- بيت الحرام خود سپاه در بيت الحرم گو پي منه خود قطار خوک در بيت المقدس گو ميا (ديوان /22)...و اگر ناسکان ملت حنيفي به قرب جوار کعبه ي عرب، که بيت الحرام اسلاميان است، احرام گرفته. (منشآت/236)- سيماي ظاهري کعبه: 1- شکل ظاهري معبه به شکل مکعب (مربع) است. روايات مختلفي است از جمله روايتي که از امام صادق وارد شده و در آن آمده است که کعبه در محاذات بيت المعمور و بيت المعمور در محاذات عرش واقع است و عرش چهار ضلع و رکن دارد. از اين رو کعبه نيز مربع ساخته شد. (علل الشرايع ،ج2،ص398)خانه خدايش خداست لاجرمش نام هست شاه مربع نشين تازي رومي خطاب (ديوان/41)خاتون کائنات مربع نشسته خوش پوشيده حله و ز سر افتاده معجرش (ديوان/219)2- در کعبه:در کعبه، خصوصاً حلقه هاي آن، مورد توجه خاقاني بوده چنان که حلقه در را به زلف پيچيده تشبيه کرده است. به خال و زلف و لب و حجله ي عروس عرب که سنگ کعبه و حلقه است و آستان و حجاب (ديوان/50)کعبه را بينند از حلقه ي در حلقه ي زلفنقطه ي خالش از آن صخره ي صما بينند جان فشانند برآن خال و بر آن حلقه ي زلف عاشقان کان رخ زيتوني زيبا بينند عشق بازان که به دست آرند آن حلقه ي زلف دست در سلسله ي مسجد اقصا بينند (ديوان/98)و همچنين صداي کليد در کعبه را به صداي پر زدن ملائک و زيور حوريان بهشتي تشبيه مي کند و صداي در کعبه را يادآور آواهاي آسماني مي داند. پس چو رضوان در جنات گشايد ملکان بانگ حلقه زدن کعبه عليا شنوند زان کليدي که نبي نزد بني شيبه سپرد بانگ پر ملک و زيور حورا شنوند (ديوان/103)3- پوشش کعبه: شاعر هر زمان از پوشش کعبه سخن گفته است، آن را سبز رنگ شمرده است نه سياه. براي نمونه در ابيات زير: مُحرمان چون ردي صبح در آرند به کتف،کعبه را سبز لباسي فلک آسا بينند صبح را در ردي ساده ي احرام کشند تا فلک را سلب کعبه مهيا بينند (ديوان/95)کعبه مرا رشوه داد شقه ي سبزش تا ننهم مکه را وراي صفاهان (ديوان/356)به غير از رنگ پوشش کعبه موارد زير نيز مورد نظر خاقاني بوده است. الف)آويختن پرده هاي ديبا از ديوار کعبه: به دست آز مده دل که بهر فرش کنشت ز بام کعبه ندارند مکيان ديبا (ديوان/7)ب)اهميت و ارزش جامه کعبه: شقه اي کز بر کعبه فلکش مي خوانند سايه ي جامه ي کعبه ست که بالا بينند (ديوان/98)ج) عاري بودن سقف از روپوش:خاتون کائنات مربع نشسته خوش پوشيده حله و ز سر افتاده معجرش (ديوان/219)4- ارکان کعبه:چهارگوشه کعبه از قديم الايام چهار رکن ناميده مي شده، رکن شمالي را «رکن عراقي» و رکن غربي را «رکن شامي» و رکن جنوبي «رکن يماني» و رکن شرقي را که حجرالاسود در آن قرار گرفته «رکن اسود» ناميده اند. (تفسيرالميزان ،ج3،ص577) اين چهار ارکان در انديشه والاي شاعر مبناي قسم، جلوه عيد و... قرار گرفته است. عيد ايشان کعبه و ز ترتيب پنج ارکان حجرکن پنجم هفت طوف چار ارکان ديده اند (ديوان/94)در منشآت نيز خاقاني به وجود چهار رکن و اسامي آن ها اشاره دارد. «...اين کعبه خاص عرب و آن کعبه ي اصطناع رب اين کعبه ي مربع به ارکان حجازي و يماني و شامي و عراقي، و آن کعبه مربع به ارکان ملکي و سلطاني و ملکي و سبحاني...» (ص54)
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5846]