تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول اكرم صلى الله عليه و آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798059388




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ازدواج با تهديد، به طلاق اجباري منجر شد


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جواني که با تهديد دختر مورد علاقه اش به اسيدپاشي، وي را به عقد خود درآورده بود مدتي پس از آغاز زندگي با او همين کار را براي جدايي از وي تکرار کرد. چندي قبل دختر و پسر جواني که قصد داشتند با هم ازدواج کنند به دادگاه خانواده مراجعه کردند و با اعلام اينکه پدر دختر به اين وصلت رضايت نمي دهد از دادگاه درخواست صدور مجوز ازدواج کردند. اين دختر و پسر که سعيده و آرش نام دارند با بيان اينکه مدتي است همديگر را مي شناسند و به هم علاقه شديدي دارند گفتند با هم پيمان بستند که با فرد ديگري ازدواج نکنند. در پي درخواست اين دو جوان دادگاه تحقيقات خود را در اين باره آغاز اما پس از مدتي اعلام کرد به علت اينکه پسر شرايط خوبي ندارد و بيکار است، اجازه ازدواج نمي دهد. حدود يک سال از اين ماجرا گذشت تا اينکه دختر جوان اين بار همراه پدرش به دادگاه مراجعه کرد. او که بسيار آشفته به نظر مي رسيد به قاضي گفت؛ يک سال قبل وقتي من موضوع ازدواج با آرش را با شور و اشتياق براي پدرم تعريف کردم فکر مي کردم او با ازدواجمان موافقت مي کند اما پدرم سرسختانه مخالفت کرد و گفت آرش فرد مناسبي براي من نيست و من بايد به رابطه ام با او پايان دهم. از آن به بعد مدتي دچار مشکلات روحي شديد شدم. من نمي توانستم تحت هيچ شرايطي از ازدواج با آرش چشم پوشي کنم. وقتي دادگاه هم به ما اجازه ازدواج نداد آرش به شدت عصباني شد و گفت تحت هر شرايطي من را به دست خواهد آورد. چند روز از اين موضوع گذشت تا اينکه روزي پدرم سراسيمه به خانه آمد و گفت نظرش تغيير کرده و فوراً بايد به يک محضرخانه برويم و من به عقد آرش دربيايم. او گفت آرش تهديد کرده در صورتي که اين کار زودتر انجام نشود با اسيد صورت مرا مي سوزاند. من هم که ته دلم خوشحال بودم فرداي آن روز به اتفاق پدر و مادرم به محضر رفتم و به اين ترتيب زندگي مشترک من و پسر مورد علاقه ام آغاز شد. چند ماهي بيشتر از رفتن من به خانه بخت نگذشته بود که فهميدم آرش مرد زندگي نيست و همه حرف هايش دروغ بوده است. او نه تنها سر کار نمي رفت بلکه همه وقتش را به ولگردي و کارهاي خلاف مي گذراند.او شب ها با دوستانش بيرون مي رفت و وقتي نيمه هاي شب به خانه مي آمد به دروغ مي گفت از سر کار آمده است. رفتارهاي همسرم برايم غيرقابل تحمل شده بود اما چون اصرارهاي خودم منجر به اين ازدواج شده بود ديگر راه برگشتي نيز به خانه پدرم نداشتم.از سويي مدتي است متوجه شده ام او با زن ديگري نيز در ارتباط است. چند روز قبل وقتي در اين باره با او صحبت کردم آرش اين ماجرا را تاييد کرد و گفت به زودي مرا طلاق خواهد داد. من به او اعتراض کردم و روزي را که او با تهديد از من خواستگاري کرد به يادش آوردم اما او گفت بايد از هم جدا شويم و اگر حاضر به طلاق نباشم صورتم را با اسيد مي سوزاند.به دنبال اظهارات سعيده قاضي صداقتي رسيدگي به پرونده را به وقت ديگري موکول کرد.منبع:اعتماد -------------------- معماى سقوط مرگبار دختر دانشجو پرونده مرگ مرموز دختر دانشجو كه در سقوط از پل جان باخته بود با دستگيرى پسر جوانى وارد مرحله تازه اى شد. شامگاه ۲۵ مهر، مأموران كلانترى( 152) خانى آباد از سقوط مرگبار يك دختر جوان از بالاى پل عابر پياده اطلاع يافتند. پس از اعلام موضوع به محمد شهريارى- بازپرس كشيك ويژه قتل- وى بلافاصله راهى محل حادثه شد و به تحقيق در اين باره پرداخت. در نخستين بررسى ها، همزمان با شناسايى هويت الهام- 20 ساله- خانواده وى گفتند: دقايقى قبل نامزد الهام در تماس تلفنى، خبر سقوط وى را از بالاى پل داده است.بدين ترتيب با اين فرضيه كه هنگام حادثه مرد جوان همراه الهام بوده، دستور دستگيرى او صادر شد. سرانجام پس از ۴۰ روز شامگاه دوشنبه شاهين- 30 ساله- شناسايى و دستگير شد.وى كه كارمند يك بنگاه معاملات ملكى است، صبح ديروز پس از انتقال به شعبه هفتم بازپرسى تحت بازجويى قرار گرفت و گفت: چندى قبل با الهام كه در جست وجوى خانه بود، آشنا شدم. مدتى بعد هم تصميم به ازدواج گرفتيم. اما اين اواخر به خاطر بروز مشكلاتى از ازدواج با او منصرف شده و حتى موضوع را با خودش هم در ميان گذاشتم. اما او بشدت پريشان احوال شد. شب حادثه هم بالاى پل جروبحث مان شد كه او ناگهان خودش را پائين انداخت، اما من در اين ماجرا بى تقصيرم چرا كه او خودكشى كرده است. بازپرس شهريارى پس از شنيدن اظهارات پسر جوان، وى را با صدور قرار بازداشت براى تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهى تهران قرار داد.بازپرس جنايى به خبرنگار ما گفت: هنوز علت اصلى سقوط دختر جوان مشخص نشده و احتمال پرت شدن وى از سوى نامزدش در حال بررسى است. از سوى ديگر، اين فرضيه نيز وجود دارد كه الهام پس از شنيدن خبر خوددارى پسر جوان براى ازدواج با او، دچار افسردگى يا ناراحتى شديد روحى شده و خودكشى كرده است.منبع:ايران ------------------ داماد جنايتكار محكوم به مرگ شد مرد جوانى كه به خاطر مشكلات مالى با همسرش درگير شده و او را به قتل رسانده بود، پس از محاكمه در دادگاه كيفرى استان تهران محكوم به مرگ شد. به گزارش خبرنگار «ايران» و براساس محتويات پرونده، شامگاه ۴ مرداد ۸۶ مرد ميانسالى هراسان با مأموران پليس اسلامشهر تماس گرفت و آنها را در جريان قتل فجيع دختر ۲۴ ساله اش - راضيه - قرار داد. دقايقى بعد گروهى از كارآگاهان پليس همراه بازپرس شعبه سوم دادسراى جنايى اسلامشهر در محل قتل حاضر شده و در حالى با پيكر بى جان قربانى روبه رو شدند كه دست و پايش با كمربند از پشت بسته شده بود. شواهد نشان مى داد، طلاهاى زن نيز سرقت شده است. كارآگاهان در جريان تحقيق از همسايه ها دريافتند شوهر راضيه بيكار بوده و آنها همواره با هم جر و بحث و مشاجره داشته اند. بنابراين فرضيه وقوع جنايت خانوادگى قوت گرفت و ناصر به اتهام قتل همسرش بازداشت و تحت بازجويى قرار گرفت. وى ابتدا منكر جنايت شد اما در ادامه، جزئيات قتل همسرش را فاش كرد. دادگاه در جلسه محاكمه علنى ديروز كه در شعبه( 71) دادگاه كيفرى استان تهران به رياست قاضى «نوراله عزيز محمدى» برگزار شد، ابتدا نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: ناصر - 26 ساله - متهم به قتل عمدى همسرش راضيه است. بنابراين با توجه به شكايت اولياى دم تقاضاى مجازات قانونى متهم را دارم. در ادامه جلسه پدر مقتول با درخواست قصاص براى دامادش گفت: دخترم ۴ سال با شوهرش زندگى كرد اما دائم زجر مى كشيد و شكنجه مى شد. «ناصر» كار نمى كرد و لاابالى بود. او همواره دخترم را كتك مى زد و اذيتش مى كرد. حتى يك بار كه همه در خواب بوديم، شيرگاز را باز كرد تا همه خانواده خفه شويم. پس از اين ماجرا او تعهدنامه اى نوشت تا ديگر چنين رفتارهايى نداشته باشد. اما مدتى بعد به خاطر ادامه اختلاف هايشان به صورت توافقى از هم جدا شدند تا اين كه پس از مدت كوتاهى او با التماس دخترم را راضى كرد تا به طور پنهانى بار ديگر با هم ازدواج كنند. مخالفت هاى ما هم بى فايده بود. بنابراين آنها بار ديگر زندگى مشتركشان را از سر گرفتند. «راضيه» به خاطر بيكارى شوهرش از ساعت ۵ صبح تا ۸ شب در يك بيمارستان به عنوان خدمتكار كار مى كرد و مخارج زندگى شان را تأمين مى كرد. «ناصر» هم در صورتجلسه شوراى حل اختلاف تعهد داده بود هر ماه ۱۰۰ هزار تومان خرجى به همسرش بدهد. تا اين كه يك روز پدر دامادم تماس گرفت و با طرح اين موضوع كه راضيه و شوهرش باز هم درگير شده اند، مرا به خانه اش دعوت كرد. آن شب با هم ساعت ها گفت وگو كرديم و منتظر آمدن «ناصر» مانديم. وقتى آمد از او خواستم تا رضايت دهد دخترم بدون دريافت حق و حقوقش طلاق بگيرد. پس از توافق همگى به طرف خانه دخترم رفتيم اما وقتى وارد شديم، در كمال ناباورى با پيكر بى جان و دست و پاى بسته او روبه رو شديم. در ادامه جلسه متهم در دفاع از خود گفت: همسرم هميشه استخوان درد داشت و آن شب وقتى خسته از راه رسيد، سر پرداخت اجاره خانه با من به بحث پرداخت. من هم براى لحظه اى كنترلم را از دست داده و او را كشتم. سپس با صحنه سازى سعى كردم وانمود كنم او قربانى سرقت طلاهايش از سوى دزدان ناشناس شده است. به گزارش خبرنگار ما، قاضى عزيز محمدى و ۴ قاضى مستشار - رحيمى، مرادى، محمدى كشكولى و نورى كيا - پس از دريافت آخرين دفاعيات متهم و وكيل مدافعش وارد شور شده و به اتفاق آرا داماد جنايتكار را به قصاص نفس - اعدام - محكوم كردند. ------------------- پدر و مادر بلژيكى فرزندشان را فروختند زن و شوهر بلژيكى كه فرزندشان را در شبكه اينترنت فروخته بودند، از سوى پليس دستگير شدند. بر اساس اين گزارش، زن ۲۲ ساله اى كه همراه شوهرش در «فلميش» بلژيك زندگى مى كرد، ۱۰ ماه پيش براى دومين بار باردار شد.در اين ميان زن و شوهر جوان كه پولى براى تأمين هزينه هايشان نداشتند، تصميم گرفتند نوزادشان را اينترنتى حراج كنند.بنابراين در يك آگهى اعلام كردند نوزاد را به بالاترين پيشنهاد مى فروشند. سپس يك زوج هلندى كه بچه دار نمى شدند، با پدر و مادر بلژيكى تماس گرفته و در مزايده برنده شدند.از سوى ديگر پليس زن و شوهر خلافكار را رديابى و دستگير كرد. هم اكنون تلاش مأموران براى بازداشت خريداران نوزاد ادامه دارد.پيش از اين نيز پدر و مادر آلمانى كه پسر هفت ماهه شان را در اينترنت به حراج گذاشته بودند، زندانى شدند. ------------------ خودکشی یا جنایت؟ به دنبال مرگ اسرار آمیز دختری در پایتخت ، یک متهم با تلاش پلیس دستگیر شد. به گزارش ایسکانیوز : بازپرس «محمد شهریاری» 25 مهر 1387 به دنبال تماس افسران کلانتری 152 خانی آباد باخبر شد دختر 20 ساله ای به نام «الهام» از یک پل هوایی به پایین افتاده و جان باخته است. این مقام قضایی و پلیس دایره 10 اداره آگاهی مرکز با دیدن جنازه قربانی ، رسیدگی به معما را در دستور کار خود قرار دادند.شواهد نشان می دهد «الهام» خواستگاری به نام «شاهین» داشت و در روزهای آخر زندگی اش از دست او به شدت ناراحت بود. با افشای این مسئله ، رازگشایی روی دو فرضیه خودکشی یا جنایت متمرکز و متهم 27 ساله ، روز گذشته دستگیر شد. امروز «شاهین» در بازجویی ها به بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران گفت : من در آژانس خرید و فروش خانه کار می کنم.چند ماه قبل برای فروش خانه ای در شمال تهران ، به روزنامه آگهی دادیم که «الهام» با من تماس گرفت تا خانه را ببیند.به این صورت با هم آشنا شدیم و از او خواستگاری کردم. متهم ادامه داد : قرار بود به زودی ازدواج کنیم اما این اواخر به خاطر حرکت های ناپسندی که از «الهام» سر زد قول و قرار عروسی را به هم زدم.من تصور می کنم نامزد سابقم به همین دلیل خودکشی کرد. تجسس کارآگاهان برای برملا کردن زوایای پنهان پرونده ادامه دارد تا مشخص شود به استقبال مرگ خودخواسته رفت یا این که قربانی جنایت شد




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 553]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن