تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826587009




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كاركرد اجتماعي شعر و ادبيات


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار سه شنبه 22 اردیبهشت 1388 تعداد مشاهده : 88 كاركرد اجتماعي شعر و ادبيات خبرگزاري فارس: در خصوص جايگاه ادبيات در اجتماعات امروزي و كاركردهاي مختلف آن موارد بسياري را مي توان برشمرد كه در ذيل نمونه هايي از آن را مي آوريم. هنر از آنجا كه زاييده انديشه و احساس آدمي است، قدمتي به درازاي خلقت بشر دارد. اين ويژگي كه گوهري بي بديل از وجوه عالي تمايز آدمي از نوع حيوان است و از اين منظر، معجزه بزرگ آفرينش است كه خداوند به واسطه آن بر خود آفرين فرستاده، بدان مباهات مي كند (تبارك الله احسن الخالقين) ادبيات نيز كه مي توان آن را عالي ترين مظهر تظاهرات هنري دانست از چنين قدمتي بهره وافي دارد و همگام با خلقت و رشد عقلي، اجتماعي و فرهنگي انسان شانه به شانه تاريخ سائيده است. كسي به حقيقت نمي داند اولين جملات ادبي را كدامين بشر و در كدام عصر ابراز نمود؟ اما آيا آدم ابوالبشر در نيايش هاي تضرعانه خويش نكوشيده است تا با كلامي زيباتر و متفاوت از كلام معمول، خداوند را بستايد و عذر گناه خويش طلب كند؟ از آن زمان كه انسان اوليه به غارها روي آورد و كوشيد تا منويات خود را بر ديوارهاي سنگي نقاشي كند، مي دانست كه بايد ابزاري موثرتر براي ابراز آنچه در درون او مي گذشت بيابد واين نياز مشق اوليه هنر و به تبع آن ادبيات بود. «ويل دورانت» در خصوص پيدايش ادبيات مي گويد: «ابتداي مرحله انسانيت را بايد هنگام پيدايش كلمه و كلام دانست. با همين وسيله بود كه انسانيت انسان آشكار شد... ادبيات (literature) علي رغم آنچه از خود اين كلمه بر مي آيد و دلالت بر نوشته و حروف (letters) مي كند، در آغاز پيدايش بيشتر كلماتي بوده كه گفته مي شده، نه حروفي كه نوشته مي شد. ادبيات از آوازها و ترانه هاي ديني و طلسم هاي ساحرانه سرچشمه مي گيرد كه معمولاكاهنان آنها را تلاوت مي كرده اند و ازدهني به دهني انتقال مي يافت.» (1) با تشكيل اولين اجتماعات بشري و رشد روابط عقلي و عاطفي انسان، ادبيات نيز به صورت هاي مختلف رخ نموده تا حاصل دغدغه هاي دروني آدمي باشد. كلام ادبي كه از سرودهاي موزون ديني آغاز گرديده بود به تدريج نسج و گسترش يافت و در طي قرون، شقوق مختلف ادبيات را نظير داستان، ضرب المثل، افسانه هاي ديني و حماسي، نثرهاي ادبي و بالاخره شعر كه عالي ترين نوع از انواع ادبي است پديد آورد و هر يك از اين انواع، جايگاه مستحكمي در ميان اقشار مختلف جامعه به دست آوردند و آنچنان با زندگي روزمره بشر گره خوردند كه گويي با ملزومات حيات نظير آب، غذا، مسكن و هوا همراهي و همتايي مي كنند و شعر و كلام منظوم در اين ميان گوي سبقت را از ساير انواع ربوده است. با نگاهي اجمالي به تاريخ ادبيات، ردپاي شعر را در تمامي قرون و اعصار و در ميان تمامي اقشار جامعه به وضوح مي بينيم. از مسجد و كليسا و كنيسه گرفته تا قهوه خانه و بازار و دربار سلطان، همه جا شعر با كاركرد خاص خويش حضور دارد. از سير تحول شعر و فراز و نشيب هاي تاريخي آن كه بگذريم، در خصوص جايگاه ادبيات در اجتماعات امروزي و كاركردهاي مختلف آن موارد بسياري را مي توان برشمرد كه در ذيل نمونه هايي از آن را مي آوريم؛ 1- آميختگي كلام روزمره با سخن ادبي: ادبا وجه تمايز كلام ادبي بخصوص شعر را با سخن معمول، خيال انگيزي و بهره مندي آن از آرايه ها و زيبايي هاي ادبي مي دانند. احساس وانديشه متمايزي كه بر روح ادبيات حاكم است، كلامي را پديد مي آورد كه با سخن روزمره متفاوت است اما امروزه مرز ميان اين دو به باريكي مويي است و شاهد آن، كثرت استعمال ابيات و مصراع هايي است كه در طول زمان به صورت ضرب المثل در آمده و در محاورات مختلف استفاده مي شود. نظير: آن دم كه دل به عشق دهي خوش دمي بود در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست (حافظ) ره نيكمردان آزاده گير چو ايستاده اي دست افتاده گير (سعدي) زليخا گفتن و يوسف شنيدن شنيدن كي بود مانند ديدن (سعدي) با سيه دل چه سود گفتن وعظ نرود ميخ آهنين در سنگ (سعدي) از تنگي چشم فيل معلوم شده آنان كه غني ترند محتاج ترند شيشه نزديك تر از سنگ ندارد خويشي هر شكستي كه به ما مي رسد از خويشتن است (صائب تبريزي) سعديا چند خوري چوب شترداران را مي توان صرف نظر كرد شتر ديدي؟ نه (سعدي) ما نمانيم و عكس ما ماند كاردنيا هميشه برعكس است ضرب المثل ها و داستان هاي كوتاه نيز كاربردهاي خاص خويش را در سخنان روزمره دارند و به وفور مورد استفاده قرار مي گيرند. 2- ادبيات مختص گروه سني خاصي نيست: اين موضوع را مي توان از شاخه هاي مختلف به وجود آمده در ادبيات مانند «ادبيات كودكان و نوجوانان، ادبيات بزرگسالان، شعر بانوان و...» يافت. كودكان از دوران طفوليت به وسيله لالايي ها، متل ها، افسانه ها و داستان هاي شيرين كودكانه با دنياي رنگين ادبيات آشنا مي شوند و در صورت علاقه در تمامي مراحل سني اعم از نوجواني، جواني و كهنسالي همواره اشعاري متناسب با سن و نوع انديشه و ذوق خويش مي يابند وهرگز كمبودي از اين حيث وجود نخواهد داشت. 3- همه اقشار جامعه به نوعي با ادبيات سروكار دارند: هيچ طبقه و قشري از اجتماع نيست كه از شعر، ضرب المثل و داستان بهره خاص خويش را نبرده باشد. رانندگان خودروها همواره در پشت خودرو خود اشعار خاصي را مي نويسندكه نمايانگر نوع بينش اين طبقه است و در صورت گردآوري مي توان بدان نام ادبيات جاده اي نهاد. كارگران و بناها، اشعار مخصوصي را در هنگام كار زمزمه مي كنند. به همين ترتيب طبقات ديگر نظير ملوانان، كشاورزان، ماهيگيران، نمدمالان و... هريك اشعاري متناسب با نوع شغل و نوع نگرش خود دارند. جايگاه شعر در ميان طبقات بالاي اجتماع و افراد باسواد نظير علما، عرفا، وعاظ، محصلان، مدرسان، اهل سياست وغيره نيز كه اظهر من الشمس است و نياز به اطاله كلام نيست. 4- ادبيات، گره گشاست: گاه در روند روزمره زندگي، مشكلاتي پيش مي آيد كه كلام ادبي در حل آن، مشاركت مستقيم يا غيرمستقيم دارد. نظامي عروضي در «چهار مقاله» داستاني را نقل مي كند كه ذكر خلاصه اي از آن خالي از لطف نيست؛ اميرنصربن احمد ساماني كه معاصر رودكي است، سالي به هرات سفر مي كند تا فصلي را در آنجا اقامت نمايد. آب و هواي خوش و نعمت هاي فراوان باعث مي شود تا پادشاه ساماني بازگشت خويش را به تاخير افكند و با دفع الوقت، چهار سال در هرات بماند. لشكريان و همراهان خسته از فراق خانواده و شهر و ديار، در حالي كه هيچ يك جرات درخواست مراجعت از پادشاه را ندارند به رودكي، شاعر بزرگ دربار ساماني متوسل مي شوند تا در ازاي دريافت پنج هزار دينار پادشاه را مايل به بازگشت به بخارا كند. از اين جا به بعد داستان از زبان نظامي شنيدني است؛ «رودكي قبول كرد، او مي دانست كه نثر در امير اثر نكند، به نظم روي آورد. قصيده اي بگفت و به وقتي كه امير به شراب نشسته بود درآمد و به جاي خويش بنشست، چنگ برگرفت و در پرده عشاق اين قصيده آغاز كرد: بوي جوي موليان آيد همي ياد يار مهربان آيد همي رود آموي و درشتي راه او زير پايم پرنيان آيد همي اي بخارا شاد باش و دير زي مير زي تو شادمان آيد همي چون رودكي بدين بيت رسيد، امير چنان منفعل گشت كه از تخت فرود آمد و بي كفش، پاي در ركاب اسب آورد و رو به بخارا نهاد چنانكه كفش و اسباب او را دو فرسنگ در پي امير بردند و آنجا در پاي كرد و عنان تا بخارا هيچ جاي بازنگرفت.(2) مشابه اين واقعه البته به صور ديگر شايد در زندگي اغلب ما وجود داشته باشد. چه بسيار اختلافاتي كه با سخنان حكمت آميز يا نصايح ادبي بزرگي برطرف مي شود و در اين ميان شعر، داستان هاي حكمي، سرگذشت ها و ضرب المثل ها نقش تعيين كننده اي دارند. 5- شعر و ادبيات، متحول كننده است: سرگذشت بزرگان علم و ادب مشحون از حوادثي است كه در شخصيت و نگرش آنان رخ داده است و بسياري از اين تولدهاي دوباره با يك شعر يا نكته ادبي آغاز مي شود .گاه بيتي يا جمله اي، چنان تاثيري عميق در جان آدمي به جاي مي گذارد كه زمينه ساز تحولي بزرگ در شخص مي شود. سرگذشت بزرگاني همچون سنايي غزنوي، ناصر خسرو، فضيل اياز و... شواهدي است بر اين مدعا. در احوالات ناصرالدين شاه آورده اند كه در هنگام خشم، فرمان هاي ناروا صادر مي كرد و پس از فروكش كردن خشم، نادم و پشيمان مي گشت. روزي از درويشي علاج كار خواست. درويش انگشتري به او داد كه بر نگين آن اين جمله زيبا نقش بسته بود: «اين نيز بگذرد.» از آن پس پادشاه هرگاه خشمگين مي شد با نگاهي به كلام منقوش انگشتر بر خشم خويش فائق مي آمد. 6 شعر، بهترين ابزار آموزش: شعبات مختلفي از علوم ادبي و معرفتي، شعر را بهترين ابزار آموزش خويش يافته اند. عرفاي بزرگ همچون مولوي، حافظ ، عطار وديگران ناب ترين آموزه هاي عرفاني خود را به رشته نظم كشيده اند و شيخ اجل سعدي، تلخي نصايح اخلاقي و اجتماعي را با شهد شعر به مذاق طالبان، شيرين و گوارا نموده است. در برخي موارد صاحبان ذوق حتي علوم ديرياب و مشكل نظير صرف و نحو عربي را به صورت شعر درآورده اند مانند «الفيه ابن مالك» كه تمامي صرف و نحو عربي را در هزار بيت به رشته نظم كشيده و يا كتاب «نصاب الصبيان» اثر «ابونصر فراهاني»(3) كه لغات و اصطلاحات عربي را در قالب شعر فارسي آموزش مي دهد. در علم نجوم نيز به اشعاري اين گونه بر مي خوريم چنان كه شاعري دوازده برج فلكي را در بيتي اين گونه آورده است؛ چون حمل چون ثور چون جوزا و سرطان و اسد سنبله، ميزان و عقرب، قوس و جدي و دلو و حوت و يا شاعر ديگري، ماه هاي رومي را اين گونه به نظم درآورده و يادگيري آن را آسان نموده است؛ دو تشرين و دو كانون و پس آنگه شباط و آذر و نيسان ايار است حزيران و تموز و آب وايلول نگهدارش كه از من يادگار است ناگفته پيداست كه شعر هرگاه به كمك آموزش آمده، فراگيري علوم را سهل و راحت نموده است. 7- و بالاخره شعر بهترين وسيله ابراز احساسات: شعر، زبان حالات گوناگون بشر است. چندانكه مي توان از ابياتي كه شخص بر زبان مي آورد به شرايط روحي او در آن لحظه پي برد. انسان در لحظات شادي ابياتي نشاط انگيز بر زبان مي راند و اين گونه خرسندي خويش را ابراز مي كند و يا برعكس، در لحظه هاي اندوه و غم ابيات حزن انگيز و محزون. اين حركت در واقع نوعي تخليه انرژي مثبت يا منفي است و به صورت يك كنش طبيعي در اغلب افراد اجتماع ديده مي شود. گاه حتي از طريق اشعاري كه شخص بر زبان مي آورد مي توان به سطح فكر، شخصيت، ميزان اعتقادات و يا حتي طبقه اجتماعي فرد پي برد. پس مي توان به راحتي عنوان نمود كه شعر بهترين معرف شاعر خود و يا كسي است كه آن را قرائت مي كند. آنچه گذشت تنها گوشه اي از كاركرد اجتماعي شعر و ادبيات و نقش و جايگاه اين هنر شريف واساطيري در ميان لايه هاي مختلف اجتماع است كه حكايت از پيوندي گسست ناپذير با زندگي روزمره بشر دارد و بي شك موارد بسيار ديگري را مي توان بر آن افزود كه باعث اطاله كلام خواهد شد و پسنديده نيست. اما به حكم “مشت نمونه خروار” و “در خانه اگر كس است يك حرف بس است” به همين مختصر قناعت مي شود. باشد كه مطابق سنت ديرينه ادبيات كه همانا زايندگي آن است، روز به روز بر خلق نوبران اين وديعه الهي افزوده گشته و بزرگان متعهد، با خلق آثار ارزشمند همچنان به رسالت انسان سازي خويش ادامه دهند چرا كه؛ مثل مرد هنرمند به شمعي ماند كه شب و روز براي دگران مي سوزد پي نوشتها: -1 ويل دورانت، مشرق زمين گاهواره تمدن، صص88 و 94 -2 نظامي عروضي، چهار مقاله، صص 79-78 -3 ابونصر فراهاني بجستاني در اوايل قرن هفتم هجري مي زيست. او كتاب “فقه الشيباني” موسوم به جامع الصغير را نيز به نظم درآورده است. نويسنده: حيدر رحيمي .................................................................................................................. انتهاي پيام/




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن