تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836005906
وقتی دستور قتل ملکالشعرا به اشتباه جان واعظ قزوینی را گرفت!
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: دیداربا مورخ پیشکسوت مطبوعات؛
وقتی دستور قتل ملکالشعرا به اشتباه جان واعظ قزوینی را گرفت!
شناسهٔ خبر: 2517226 جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
فرهنگ > رسانه
یک مورخ پیشکسوت عرصه مطبوعات با اشاره به مبارزات مشترک ملکالشعرا بهار و مدرس با رضاخان، گفت: رضاشاه یکی را فرستاد که بهار را بکشد اما درنهایت به اشتباه واعظ قزوینی، مدیر نشریه نصیحت کشته شد! به گزارش خبرنگار مهر، جلسه دیدار و گفتگو با ناصرالدین پروین مورخ پیشکسوت عرصه مطبوعات روز پنجشنبه ۲۱ اسفند در کتابفروشی آینده در تهران برگزار شد. در ابتدای این جلسه علی دهباشی مدیرمسئول و سردبیر نشریه بخارا در سخنانی درباره دکتر ناصرالدین پروین، گفت: خیلی کم میتوان از آقای دکتر ناصرالدین پروین مصاحبهای پیدا کرد زیرا ایشان بیشتر کار کردند و زیاد به دنبال معرفی کارهایشان هم نبودهاند و بدشانسی بزرگی هم که پیدا کردند این بود که ناشر کتابهایشان، نشر دانشگاهی، با اینکه تحت ریاست دکتر پورجوادی است اما برای کتابهایی از این دست، انتشارات خوبی نیست و بیشتر مناسب کتابهای حوزه مهندسی است.وی سپس بیوگرافی مختصری از زندگی پروین به این شرح، ارائه کرد: دکتر پروین در سال ۱۳۲۴ در تهران متولد شد و به دانشکده ادبیات و علوم انسانی رفت و بین ۱۴ رشته آن دانشکده رشته روزنامهنگاری را انتخاب کرد که این رشته بعدها حذف شد. سال ۱۳۴۹ لیسانس گرفت. در دورۀ دانشجویی رئیس روابط عمومی کشتیرانی ملی آریا و همکار تلویزیون ملی ایران بود و بعد از پایان تحصیل به استخدام این سازمان و چندی بعد رادیو هم به آن ملحق شد، بعدها عضو هیئت علمی مدرسه عالی رادیو تلویزیون سینما که الان به دانشکده صدا و سیما تغییر نام یافته شد.چهار سال پیش از انقلاب اسلامی، ایران را به قصد ادامه تحصیل ترک کردند و دکترای علوم ارتباطی خود را از دانشگاه پاریس ۲ و مدرکی مشابه را در زمینه جامعه شناسی سیاسی از دانشگاه پاریس ۱۰ اخذ کرد. رساله علوم ارتباطی وی درباره پیشینه روزنامهنگاری نوشتارهای در بیرون از ایران بوده است. پس از انقلاب اسلامی هم با وجود اینکه دانشگاهها بسته بود، در مدرسه عالی رادیو تلوزیون فعال بود و در آنجا تدریس میکرد اما این فعالیت نیز تعطیل شد و او برای ادامه پژوهش و کار به اروپا رفت.
دهباشی سپس گفت: تمام زندگی فرهنگی و علمی دکتر پروین روی مطبوعات و تاریخ نگاری گذرانده شده است، تعداد زیادی از مقالات وی به زبان انگلیسی است که در دایرِه المعارفهایی مانند ایرانیکا آورده شده است و تعدادی هم به فارسی. کتاب تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان و دیگر پارسینویسان که در حال حاضر دو جلد از آن منتشر شده، تنها بخش کوچکی از یک کار پژوهشی بزرگ است که وی روی مطبوعات فارسی انجام داده است.وی ادامه داد: کار او به گونهای نبوده که تنها به شنیدن نام یک نسخه بسنده کند مثلا برای دیدن یک نسخه به شهر بخارا رفت و یا افغانستان، تاشکند و هند و تمام این نشریات را بررسی و تحلیل کرد یعنی فقط فهرست و یا توصیف نیست بلکه تحلیل دقیقی صورت گرفته است. ما پیش از این کتابهایی مانند کتابهای چهار جلدی صدرهاشمی داشتیم اما در آنها تحلیل و متدلوژی که در آثار دکتر پروین هست، وجود ندارد ولی این کارعلاوه بر اینها به معرفی بسیاری از یافتههای جدید در مطبوعات ایران نیز پرداخته است.مدیرمسئول و سردبیر بخارا سپس از دکتر پروین خواست در مورد این مجموعه (تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان و دیگر پارسی نویسان) اطلاعات بیشتری ارائه کند و وی نیز گفت: نام این کتاب تاریخ روزنامه نگاری است و نه فقط مطبوعات، یعنی رادیو تلویزیون و... را هم شامل میشود، اگر میخواستم به زمان حال برسم، اینترنت هم به ایها اضافه میشد علاوه بر این فضای فرهنگی ایرانی و زبان فارسی مد نظر من بود که البته با وجود اینکه ما دچار تجزیههای ارضی هستیم، باید جلوی تجزیههای فرهنگی را بگیریم، بنابراین افغانستان و ورارود و... هم جزو منطقههای مورد بررسی من هستند.وی ادامه داد: بنا را بر دیدن این آثار گذاشتم، البته اشاره کردند که کتابهایی که پیشتر بوده مانند کتابهای مرحوم صدرهاشمی، مرحوم تربیت که ادوارد براون در کتابش آورده که بسیار هم بد ترجمه شده است، راجع به این ترجمه بد و اشتباهاتی که صورت گرفته و همچنین تصحیح این اشتباهات در مجله جهان کتاب که به زودی منتشر خواهد شد، مطلبی آوردهام چون یکصدمین سال انتشار کتاب براون نیز هست و همه اینها هم متاسفانه تقصیر هموطن خودمان مرحوم تربیت است؛ مثلا شمار بزرگی از مقالههای تکثیر شده و شبنامهها را روزنامه تلقی کردهاند و همینطور در زمان ما هم عدهای همین مسیر انحرافی را که بنا شده، میروند.پروین گفت: تصمیم گرفتم اینها را از نزدیک ببینم و به این روایات و اقوال و تنها به شرطی توجه بکنم که مویدش پیدا شود. الان حدود ۴۰ سال است که من در این زمینه مشغول هستم. قبل از انقلاب از مناطق مختلفی دیدن کردم و بعد از انقلاب نیز به همین صورت و در چهار سالی که در پاریس تحصیل میکردم، کتابخانههای اروپا را به خوبی گشتم و بعد نوبت به جاهای دیگر رسید. در این مسیر هیچ حامی مالی نداشتهام و تمام سفرها با هزینه خودم صورت میگرفت که خدا را از این بابت شاکرم. سفرهای متعددی داشتم که نمیخواهم بگویم که این سفرها فقط برای کارم بوده است چون که مقداری هم ماجراجو هستم و این سفرها برای دیدن جاهای مختلف و گشت و گذار هم بوده است.این مورخ عرصه مطبوعات افزود: سه ماه و نیم در شبه قاره هند بودم، دو بار به روسیه سفر کردهام به ازبکستان سه بار، افغانستان دو بار، تاجیکستان دو بار. همجنین از کتابخانههای آمریکا و جاهایی مثل فنلاند و استرالیا هم میکروفیلم و میکرو فیش تهیه کردم. نتیجه روش کار من این بوده است که برای هر عنوانی یک تک نگاری نوشتهام و از چهار خط تا پنجاه صفحه که اگر قسمت شود روزی وصیت میکنم آقای دهباشی اینها را چاپ کند. از آن تک نگاریها که تعدادشان بیش از ۱۰ هزار مقاله است، نکاتی استخراج کردم که دستمایه نگاشتن تاریخ روزنامهنگاری فارسی شد.وی گفت: همانطور که میدانید تنها با در دست گرفتن روزنامه میتوان مطالب زیادی در مورد آن تصور کرد؛ حتی مسائل فنی مانند نوع کاغذ، چاپ، مسائل حقوقی، مسائل سیاسی، سرگذشت آن روزنامهنگار و... بنابراین منابع جنبی بسیاری را باید دید. حالا دیگر مد شده است که هر کتاب داری که عنوان روزنامهای را میبیند، بدون بررسی و تحلیل کافی در مورد آن روزنامه مقالهای مینویسد که این کار بسیار نادرست است ولی رواج دارد.پروین ادامه داد: از جهت تاریخی در جلد چهارم به رادیو هم پرداختهام، البته جلد سوم را من نه سال پیش به مرکز نشر دانشگاهی داده بودم. جناب پورجوادی که خدا ایشان را حفظ کند اول بنده را فریب داد - البته به شوخی عرض شد - و این جلدها را آنجا چاپ کرد و بین جلدها هم از نظر زمانی فاصله افتاد. جانشینان ایشان هم کاری صورت ندادند. روزنامه نگاری فارسی از هند شروع شد یعنی ۵۷ سال قبل از ایران حوالی سال ۱۸۳۷ چون زبان رسمی در هند زبان فارسی بود، انگلیسیها ناگزیر بودند حتی دادگاهها را نیز به فارسی برگزار کنند و اگر دو انگلیسی در دادگاه حاضر میشدند، جریان دادگاه آنها به زبان فارسی بود.وی تاکید کرد: زبان فارسی زبان فرهنگی یک اقلیت بسیار مهم از روشنفکران و همینطور زبان اداری سراسر هند بود و بخشهایی از هند هزار سال و بخشهای دیگر از زمان سلاطین دهلی (لودیها و...) تا حدود هشتصد سال زبان فارسی زبان رسمی بوده است. من در دهلی خانمی را دیدم که از فرانسه آمده بود و فارسی میخواند پرسیدم چرا اینجا فارسی میخوانید خوب بروید ایران، گفت من اینجا به دام افتادهام، در واقع من اینجا آمده بودم تا در مورد موسیقی هند تحقیق کنم ولی میبینم که بخش مهمی از کتابهای این هنر به زبان فارسی است و روایت کرد که کس دیگری آمده بود راجع به سیکها تحقیق کند با اینکه رهبر سیک و همینطور جانشینهایش به زبان پنجابی نوشته اند ولی گویا در این باره مقدار زیادی هم مطلب به زبان فارسی هست.این مورخ عرصه مطبوعات ادامه داد: در اولین روزنامههایی که به فارسی در هند منتشر میشد هیچ ایرانی و مسلمانی دخالت نداشته و در واقع این روزنامههای دو زبانه (انگلیسی و فارسی) اثر انگلیسها و هندوها بودند و تا چهل پنجاه سال همین وضعیت باقی ماند. از دربار اکبر امپراطور هند دستور داده بود دستگاهی بنا شود و تمام اخبار از سراسراز ایالات مختلف هند میرسید، دو هزار نفر در این کار دست داشتد و اسمش هست اخبارات دربار معلی یعنی روزنامه دستنویس که تمام خبرها که به تاریخ ایران و افغانستان و سراسر هند هم مربوط میشود و روزنامهای است واقعی منتها دستنویس تا دو هزار نسخه؛ شرح سازمان این کار در کتاب آئین اکبری آمده است. در مراکز ایالتهای مختلف هند هم همین کار را میکردند در حال حاضر انبوهی از این اخبار وجود دارد. ابتدا به سبک ایرانیان نام آن را تعلیقه نهاده بودند و بیشتر تعلیقهنویسان هم ایرانی بودند یعنی پیش از اینکه روزنامهنگاری انگلیسی را شروع کنند.پروین اضافه کرد: در نهضتهایی که بین هندوها به وجود آمد یک دانشمند برجسته هندی ظهور کرد. به قدری این شخص مهم است که نام آن تقریباً در تمام دایره المعارفها آمده است. نهرو او را پدر هند نوین مینامد، گاندی درباره او میگوید که این آدم بزرگترین رفرمیست ماست نام این شخص «رام موهن رای» است که لقب راجه را هم بعدها گرکه در آن سعی دارد بگوید که اصل هندوئیسم توحید است. یک جریان فکری هم ایجاد کرد که خانواده تاگور شاعر بزرگ هند معروف، جز اینها بودند و چون تاگورها ثروتمند بودند به آقای موهن رای و جریان فکری ایشان کمک مالی هم میکردند. ایشان اولین روزنامه کاملاً فارسی را که وابسته به هیچ دولتی نیز نبود، منتشر کرد، به نام مرآت الاخبار که این روزنامه از آوریل سال ۱۸۲۲ تا اوت ۱۸۲۳ هر جمعه منتشر میشد.وی گفت: رای مینویسد که من ابتدا میخواستم این روزنامه را به زبان بنگالی که زبان کلکته است و یا زبان هندی بنویسم. ولی دیدم در هند کسی که فارسی نداند بدبخت است. بعد افراد دیگری از هندوها آمدند و شروع کردند به روزنامه چاپ کردن تا اینکه کم کم مسلمانها آمدند و تا پیش از روزنامه حبل المتین هیچ ایرانی در روزنامهنگاری نقشی را که بدانیم، نداشت. پس اولین روزنامه ایرانی حبل المتین است؟ تقریبا، البته روایتهایی هست که در جاهای دیگر هم ایرانیها بوده اند. این آقای موهن رای که به انگلیس رفت ملکه ویکتوریا ایشان را به حضور پذیرفت و به او لقب داد و از او تقدیر کرد. موهن رای در بریستول مُرد و وصیت کرد که او را دفن کنند و بسیار با رسم ساتی که زنها را با شوهربه شکل وحشیانهای آتش میزدند، مخالف بود و با آن مبارزه کرد همچنین با اقانیم ثلاثه مسیحیان نیز مبارزه میکرد. بعد از او این راه دیگر باز شد.
وی اضافه کرد: عثمانیها نیز قبل از ایران روزنامهای چاپ کردند که به زبان فارسی بود. در تفلیس هم که مرکز نایب السلطنه بوده روسها روزنامهای به زبان فارسی قبل از روزنامه کاغذ اخبار در ایران و در زمان فتحعلی شاه به نام تفلیسکی ودوموسکی. یعنی اخبار تفلیس ولی جالب اینجاست که آن را اول به فارسی چاپ کردند بعد زبانش را ترکی کردند و وقتی دیدند که خواننده ندارد آن را دوباره فارسی کردند، همه کسانی که زبان مادریشان ترکی بود فارسی مینوشتند.این مورخ عرصه مطبوعات سپس با بیان اینکه لازم است در اینجا در پرانتز نکتهای را ذکر کنم، ادامه داد: محمد امین رسولزاده از بادکوبه به ایران آمد و روزنامه ایران نو را بعد از استبداد صغیر برای حزب دموکرات در ایران چاپ کرد که رهبرحزب یعنی تقی زاده آذربایجانی بود، صاحب روزنامه هم ابوالضیا شبستری، آذربایجانی بود، رسول زاده هم که از بادکوبه بود؛ او را مخالفان سیاسی حزب دموکرات رنجاندند و آزارش دادند و گفتند که او باید از ایران برود. سرانجام او یکی از تئوریسینهای پان تورکیسم شد و دولت مساوات را در قفقاز ایجاد کرد. این آدم پیشتر، یعنی در زمان مشروطیت به ایران میآید و به ارومیه میرود و در آنجا به کسانی که با او رو به رو شده بودند، میگوید که چرا شما شما ترکی نمیخوانید میگویند؟ ما فارسی میخوانیم و بهتر است شما هم فارسی بخوانید. عین این گزارش را آقای رحیم رئیس نیا ترجمه کرده است.پروین گفت: این دو کشور همسایه ما هم ناگزیر به فارسی مینوشتند در واقع در هند هم آقای رای به دلیل چیرگی زبان فارسی ناگزیر بود که به فارسی بنویسد و در حالی که شاید علاقهای به این کار نداشتند، انگلیسها هم برای منافع خودشان به زبان فارسی مینوشتند. در هند کسی نمیتواند تاریخ مطالعه کند مگر اینکه فارسی بداند و در واقع در هند قانونی هست که زبان فارسی را به عنوان یکی از زبانهای کلاسیک معرفی میکند ولی متاسفانه در پاکستان دشمنیهای بسیاری با این زبان هست. در حالی که شاعران بسیاری از این کشور هنوز هم به زبان فارسی شعر میگویند.وی اضافه کرد: بعد از هند و تفلیس و اسلامبول، در ایران روزنامهنگاری فارسی شروع شد که ابتدا کاغذ اخبار بوده و بعد روزنامههای دولتی و سرانجام از دوره مظفرالدین شاه، روزنامههای غیردولتی و تاریخچهاش با کش و قوسها و مشکلات بسیار زیاد برای روزنامهنگاران و مجله نویسان همراه بود. در افغانستان سالها بعد از ایران ولی باز هم در زمان ناصرالدین شاه روزنامه شمس النهار چاپ شد که به احتمال زیاد ناشرش ایرانی بوده است و وابستگیاش به دربار هم برای من زیاد مشخص نیست و فکر میکنم شخصی بوده که موافقت دربار را کسب کرده بود؛ تا اینکه متاسفانه در آن مهد زبان فارسی، نام خلاف منافع خودشان زبانشان را دری میکنند که به این نام شناخته شده نیست و در واقع معرفهای را نکره کردند. مثل پرسیا که در اروپا مطرح بود متاسفانه رضاشاه تغییر داد و مردم کشورهای دیگر نمیتوانند تطبیق بدهند که پرس (پرشیا) همان ایران است و فکر میکنند کشوری بوده مثل کشورهای سومر و آشور و لیدی که از بین رفته است و ایران کشور جدیدی است و خوشبختانه تغییر دیگری که تغییر خط بود با وجود مدافعان بسیار اتفاق نیفتاد.این مورخ پیشکسوت عرصه مطبوعات ادامه داد: کشورهای همسایه ما در آسیای میانه هم شروع به فارسی نگاری کردند و البته در این کشورها نیز روزنامهنگاری به طور خصوصی شروع شد در واقع جدیدیون که میخواستند رفرم ایجاد کنند روزنامه بخارای شریف را چاپ کردند و آنجا هم کشمکشهای بسیاری بود و کم کم چون دولت شوروی به سببهای خاصی تمایل داشت زبان ترکی را به فارسی زبانان حاکم کند به ازبکی گرایش پیدا کردند و امروز که حدود چهل درصد از جمعیت ازبکستان فارسی زبان (تاجیک) هستند تنها یک روزنامه به فارسی آن هم به خط سیریلیک چاپ میشود که باید آن را از دفتر روزنامه بخرید و علاوه بر آن یک دقیقه هم رادیو تلویزیون آنها برنامهای به فارسی پخش نمیکند در حالی که من زمانی که مسئول رادیو تلویزیون خراسان بودم برنامه رادیویی منظمی داشتیم و داریم به زبان کردی کرمانجی برای حدود سیصد هزار نفر. در حالی که در رادیو تلویزیون ازبکستان، در بخارا و سمرقند و تاشکند حتی دقیقهای برنامه به زبان فارسی پخش نمیشود؛ اما به زبان کرهای برنامه دارند!پروین گفت: در زمان کمونیستها، هر تعاونی کشاورزی و کارخانهای برای خودش روزنامه داشت که مجموعاً انبوهی از منابع است و گرفتاری چند سال اخیر پژوهشی من همین تنوع و گسترش بوده. البته محتوای این روزنامهها تقریبا مشابه است و از این نظر کار آسان است ولی پیدا کردن نام اینها و مشخصات دیگر بسیار مشکل بود.در ادامه این نشست از پروین سوال شد در تهران روزنامهای به زبان فرانسه منتشر میشد که دکتر عالمیان اشاره ای به این موضوع کرده است. شما در این مورد اطلاعی ندارید؟ که پروین در جواب گفت: روزنامه به زبان فرانسه در وهله اول روزنامه علمیه دولت علیه ایران هست که توسط اعتضاد السلطنه وزیرعلوم دوره ناصری به سه زبان منتشر میشد، یعنی فارسی، عربی و فرانسه. شاه دستور داد روزنامه ای فارسی فرانسوی چاپ شود به نام لاپاتری (وطن) که بارون دونورمان بلژیکی که به تهران آمده بود یک نسخه این روزنامه را چاپ کرد ولی دستگاه استبداد که نوشتههای او را در مورد آزادی قلم و آزاد اندیشی برنتافت این روزنامه را توقیف کرد. روزنامه فرانسوی زبان دیگری به نام اکودوپرس بوسیله انمون مورل (پزشک دربار) و بارون دونورمان زیر نظر اعتماد السلطنه (وزیر انطباعات) در زمان ناصرالدین شاه بود منتشر شد که آن هم مشکلاتی داشت.همچنین از این مورخ مطبوعاتی سوال شد که در جریان کار بزرگی که شما انجام دادید و حدود پنجاه سال ادامه داشته، زندگی و شخصیت کدام روزنامه نگار برای شما جالب تر بوده است؟ که او پاسخ داد: ما خیلیها را داشتیم که به خاطر روزنامهنگاری مشکلات بسیاری برایشان ایجاد شد، یکی از اینها میرزا علیآقای شیرازی بود که این شخص در سال ۱۳۱۹ قمری روزنامه مظفری را در بوشهر را منتشر کرد و چاپخانهای هم آنجا احداث کرد؛ در آن زمان چون انگلیسها در بوشهر همه چیز را در قبضه داشتند و خیلی از فرمانداران با هویت به ظاهر ایرانی سرسپرده انگلیسها بودند؛ میرزا علیآقا در آن زمان بسیار مورد آزار قرار گرفت و حبس و تهدید شد. در جریان جنگ جهانی اول به عراق رفتند و در کربلا به سود توپهای قیصر آلمان و به ضرر ناوهای انگلیس نوشت و حتی روزنامهای به عربی به نام الاتفاق نیز منتشر کرد و با روزنامههای دیگر آنجا نیز همکاری کرد و در همان کربلا درگذشت؛ همیشه شخصیت و کارهای این شخص مورد توجه و علاقه من بوده است. دیگری فرخی یزدی که در زمینههای متفاوتی از جمله روزنامهنگاری فعالیت داشت.پروین ادامه داد: نمونه دیگری که خیلی با روزنامهنگاری در ارتباط است، ملک الشعرای بهار است. بهار معمولاً به خاطر شعرها و تصنیفهایش و همچنین وزارتش در دولت قوام السلطنه مطرح است، در حالی که او شخصیت بارزی در تجددخواهی و همچنین در روزنامهنگاری دارد. بهار در زمانی که با سلطه طلبی سردار سپه در کنار مدرس و دیگران مبارزه میکرد، مشکلات بسیاری برایش به وجود آمد و حتی رضا شاه - یا عاملان او - یکی را فرستاد که او را بکشد که به اشتباه مدیر نصیحت چاپ قزوین، واعظ قزوینی کشته شد.وی ادامه داد: بهار در آن زمان در هفت روزنامه، مطلب مینوشت گاهی با نام خودش و گاهی با نامهای دیگر. در دورهای که وثوقالدوله نخست وزیر بود مسئله قرارداد ۱۹۱۹ که به نوعی وابستگی به انگلیس پدید میآورد، و همه کسانی که آن قرارداد را امضا کردند، در دوره رضاشاه به مقامهای برجسته رسیدند، حتی وثوقالدوله عامل مستقیم قرارداد. روزنامه دولتی ایران را به دست بهار سپردند مقالههای او در آنجا بسیار جالباند و هیچ کدام ربط مستقیمی به قرارداد ۱۹۱۹ ندارد و به منافع ملی بسیار میپردازد. باید گفت که نیمی از تولید فرهنگی ما در مجلهها و روزنامههای قدیمی مدفون است، عنوان مثال همین بهار، من شعرهایی از او پیدا کردهام که در دیوان او نیست. بنابراین باید به داخل این روزنامهها و مجلات رفت و اینکه نشریهای اسمش چه بود و کی آمد و کی رفت، فایده ای برای ما ندارد.این مورخ عرصه مطبوعات درباره نقش زنان در مطبوعات هم کفت: به زنان ما ظلم اجتماعی فراوانی شده است و امکانات زنان در روزنامهنگاری با مردان برابر نبود؛ خیلی از آنها به صورت ناشناس مطلب میدادند البته نامهایی هم بودهاند مانند بی بی خانم استرآبادی، همای محمودی و از همه بالاتر صدیقه دولت آبادی که نه تنها به مسائل مربوط به جامعه بانوان ایران بلکه به مسائل روز جامعه و مسائل سیاسی نیز میپرداخت. در اصفهان به خانه این بانوی روزنامه نگار حمله کردند و مخالفتهای بسیاری با روزنامه زبان زنان او وجود داشت. او وقتی به تهران آمد مجلهاش را فقط به مسائل زنان اختصاص داد، همچنین این بانوی بزرگوار به نمایندگی از بانوان ایرانی در مجامع بینالمللی بسیاری حضور یافت.پروین درباره ارتباط رشتهای که در آن دکترای گرفته یعن جامعه شناسی سیاسی، با زمینه کاریاش هم گفت: دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در آن زمان رشته روزنامه نگاری داشت من هم به جامعه شناسی و هم به روزنامه نگاری علاقه داشتم ولی تحرک روزنامه نگاری بیشتر بود هرچند که به طور کلی رشتههای علوم انسانی به هم مرتبط هستند. من وقتی به پاریس رفتم به قدری شوق آموختن داشتم که برای ۲۲ دانشگاه پرونده فرستادم که همه آنها هم قبول کردند و رشته علوم ارتباطی را در دانشگاه پاریس ۲ که دانشگاه سختی بود، انتخاب کردم.وی گفت: در سال ۱۹۶۸ قیامهای فرانسه شاهد قیامی دانشجویی بود که پس از خاموشی آن قیام، هر دانشکدهای را یک دانشگاه کردند؛ دانشکده حقوق، دانشگاه شماره ۲ پاریس شد. این دانشگاه دارای یک انستیتوی روزنامه نگاریست که بیشتر به مسائل تئوری میپردازد و مرحوم معتمدنژاد نیز دکترای خود را از این دانشگاه گرفته بود. ولی برای جامعه شناسی سیاسی در هفته سه الی چهار ساعت به کلاس درس میرفتیم و باید تحقیق تحویل میدادیم، در کل من علاقه زیادی به یادگیری داشتم و کلاسهای زیادی را به صورت آزاد نیز شرکت میکردم.این مورخ پیشکسوت عرصه مطبوعات درباره تجارب عملی خود نیز یادآور شد: من چون کار روزنامه نگاری رادیو تلویزیونی کرده بودم و اندکی تجربه از جاهای مختلف کسب کرده بودم پیشنهاد کردند که برای انجام پژوهشی دانشجویی به روزنامه لومند بروم. به لوموند رفتم و متوجه شدم که اینها فقط تابع آرشیو هستند. در آنجا دو اتفاق افتاد یکی حادثه زلزله طبس که دیدم در آنجا نوشته است این زلزله در افغانستان نیز محسوس بوده است، اینها به اشتباه تصور کردند که در طبس مسینا که به افغانستان نزدیک است، زلزله آمده و چون درجه ریشتر زلزله خیلی زیاد بود، حتماً در افغانستان هم محسوس بوده است در حالی که طبس زلزله زده به مرزهای افغانستان نزدیک نیست.پروین ادامه داد: نکته دیگر تیراندازی به اشرف پهلوی در جنوب فرانسه بود که نوشته بودند، او چون با مصدق مبارزه کرد، به احتمال قوی از طرف طرفداران مصدق مورد حمله قرار گرفت در حالی که گروههای طرفدار مصدق اهل خشونت و تیراندازی نبودند و موضوع به یکی از قاچاقهایی که اشرف پهلوی در آنها درگیر بود برمیگشت. آقای دکتر این مجموعه «تاریخ روزنامه نگاری ایرانیان و دیگر پارسی نویسان» در نهایت چند جلد خواهد شد؟ من ابتدا قصد داشتم تا زمان انقلاب این تاریخ نگاری را برسانم ولی با توجه به وسواسهای شدیدی که دارم فکر میکنم که تا زمان رضاشاه بیایم و ختم کنم؛ این مجموعه به چهار جلد میرسد. البته کارهای مفصل دیگری هم دارم، غیر از مقالههایی که جداگانه مینویسم آن ۱۰ هزار مقاله را به هم صورت فرهنگ الفبایی تدوین شده است.
وی در پاسخ به سوالی درباره نثر روزنامهنگاری و سرمقالههای نویسندگان مطبوعاتی کشور هم گفت: به نظر من قدیمیترین مقاله نویس خوب ما در روزنامه عصر جدید متین السلطنه بود. وی خلاف آنکه در جنگ اول مردم بیشتر طرفدار دولت آلمان بودند، طرفدار دولتهای متفق بود و بعد دشتی در شفق سرخ و عبدالرحمان فرامرزی و همینطور رحمت مصطفوی در مجله روشنفکر، حسن ارسنجانی، اسماعیل والی پور، احمد احرار و چند تن دیگر.پروین در پاسخ به این سوال که آیا موافقید که یکی از رازهای موفقیت دکتر فرامرزی و دکتر عنایت در نوشتن مقالههای منسجم، پیوند با ادبیات کلاسیک ایران بوده است؟، گفت: در واقع زبان وسیله اصلی کار روزنامهنگاری است و اگر زبان را بهدرستی ندانند اثر خوبی بر جای نخواهند گذاشت و در واقع باید به زبان فاخر فارسی تسلط داشته باشند، من میبینم که چقدر افراد آمدهاند و در مورد تهذیب زبان فارسی گفتهاند. ابتدا با ملمعنویسی مبارزه کردند.این مورخ عرصه مطبوعات افزود: بدنوشتنها، همه برای این است که ما نسبت به فرهنگ کشورمان بیتوجه هستیم به عنوان مثال شاعر برجسته احمد شاملو که کتاب کوچه را هم نوشت، در کتاب ققنوس در باران او شعری هست به نام پستوموس که زیر آن نوشته است این لغت را در زبان فارسی نداریم و من لاتین آن را به کار بردهام، پستوموس عبارت است از بچهای که وقتی در شکم مادر است، پدر او میمیرد در حالی که معادل این کلمه در فارسی کلمه سرخور است. من به ایشان اعتراض کردم که اولا شما که کتاب کوچه مینویسید، کدام کوچهها را جز کوچههای تهران دیده اید!؟ این کتابی که شما نوشتید فقط برای کوچههای تهران است و برای نوشتن کتاب کوچه لازم است شما همه کوچههای ایران را رفته باشید که برای این کار هیئتی چند هزار نفری لازم است و دوم اینکه شما که کتاب کوچه نوشتید، چطور نمیدانید که معادل فارسی پستوموس «سرخور» است!؟ البته در روزنامهنگاری سرعت کار هم مطرح است و مخصوصاً در اخبار سیاسی زیاد فرصت فکر کردن وجود ندارد و در واقع افرادی مثل آقای فرامرزی به سبب اشراف کاملی که به زبان فارسی داشتند، میتوانستند چنان سرمقالههای منسجمی بنویسند.وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه غیر از فعالیت های مطبوعاتی، به چه آثاری علاقه دارد؟ یادآور شد: من به به خصوص به ادب فارسی علاقه دارم و هر روز بیش از نیم ساعت شعر میخوانم ولی متاسفانه سالهاست به دلیل مشغله کاری فرصتی برای رمان خواندن پیدا نمیکنم ولی خوب به نثر آقای مدرسی و خانم دانشور علاقه زیادی دارم.این مورخ عرصه مطبوعات نظرش را هم درباره دانشنامه مطبوعات ایران گفت: به طور کلی با دانشنامه گزینشی موافق نیستم ولی کوشش ایشان شایسته است. بیشتر مقالهها و کتابهای این رشته توسط کتابدارها نوشته میشود که دید حرفهای خشکی به قضیه دارند و بعضا تنها به عناوین بسنده میکنند در حالی که باید تحلیل محتوا کنند؛ ولی خوب ما برای این قشر احترام زیادی قائلیم و اگر اینها نبودند ما نمیتوانستیم کاری از پیش ببریم.پروین درباره مطبوعات فارسی در مصر هم گفت: ما رابطه زیادی با کشور مصر نداشتهایم و بعضی سلسلهها مانند ایوبیان بودند با اصل ایرانی که ارتباط ضعیفی با ایران حفظ کرده بودند، همچنین صوفیها. البته ایرانیهای مقیم مصر هم بسیار کم بودند تا اینکه کانال سوئز احداث شد و ایرانیهای در استانبول بودند به مصر سرازیر شدند و اولین روزنامه فارسی در مصرحکمت بود که توسط دکتر محمد مهدی تبریزی (زعیم الدوله) منتشر میشد، ولی روزنامههای فارسی در آنجا فروش مهمی نداشت و به جاهای دیگر میفرستادند.این مورخ عرصه مطبوعات تاکید کرد: در دوره قاجار و پهلوی، جز تا حدی شبه قاره، روزنامه نگاری هیچ کشور مناطق نزدیک به ما به اندازه مصر آزاد نبود. حتی تقی زاده میخواست که در آنجا روزنامه چاپ کند ولی مریض میشود و از این کار منصرف میشود. بنابراین ارتباط این گونه بود که جامعه کوچکی در آنجا وجود داشت که امکانات فنی بسیار خوبی نیز داشتند و حروفی که برای چاپ کتاب و روزنامه میساختند، نوع مصری آن از همه بهتر بود؛ اما در استانبول کار چاپ دست یونانیها و ارمنیها بود.پروین گفت: آنهایی هم که میگفتند خودشان چاپ میکنند در واقع تنها حروف چینی را خودشان انجام میدادند و برای چاپ روزنامه را به چاپخانه میبردند. استانبول برای ایران بسیار مهم بوده زیرا معبر سیاسی، تجاری، مدنی و راه ارتباطی ایران و اروپا بوده است، اما مصر این موقعیت را ندارد و در واقع اثر اصلی آن به خاطر آزادی قلم و عدم وابستگی بر روزنامهنگاری فارسی داشت، زیرا صاحب روزنامه اختر در استانبول پیوندهایی به دستگاه عثمانی وابستگی داشت و سانسور هم بیداد میکرد. مصر با روزنامه ثریا و پرورش در تحرک فکری جامعه ایرانی موثر واقع شد و کمتر کسی است که این اثر را انکار کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]
صفحات پیشنهادی
جان کری: برخی نیروها در نبرد تکریت، از سردار سلیمانی دستور میگیرند؛ قتل داعشیها توسط ایرانیها به نفع همه اس
جان کری برخی نیروها در نبرد تکریت از سردار سلیمانی دستور میگیرند قتل داعشیها توسط ایرانیها به نفع همه است وزیر امورخارجه فرانسه در کنفرانس خبری مشترک با همتای آمریکایی خود گفت در مذاکرات هسته ای با ایران در برخی زمینه ها پیشرفت هایی حاصل شده است اما اختلاف نظرهایی هم وجودستور جدید آملیلاریجانی به مراجع قضایی
دستور جدید آملیلاریجانی به مراجع قضاییتاریخ انتشار دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۷ ۴۵ در پی بیانات مقام معظم رهبری در ضرورت صیانت از محیط زیست رئیس قوه قضاییه با صدور بخشنامه ای دستور داد که از تعدی و تخریب منابع طبیعی و تغییر کاربری بی رویه اراضی کشاورزی جلوگیری به عمل آید به گوقتی آسانسور بلای جان میشود
وقتی آسانسور بلای جان میشود پروژه مسکن مهر که در دولت قبلی به عنوان پروژهای برای ارائه مسکن به اقشار کم درآمد جامعه در دستور کار قرار گرفت حرف و حدیثهای زیادی به همراه داشت که این مشکلات به آسانسورهای این مجموعه کشیده شد که سازمان استاندارد اعلام کرده تنها وظیفه این سازمان دربدستور رهبر چچن برای تحقیقات درباره گذشته افسر متهم به قتل نمتسوف
دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰ ۵۶ رهبر چچن دستور انجام تحقیقات درباره یکی از مظنونان قتل بوریس نمتسوف معاون نخستوزیر سابق روسیه را که از افسران سابق وزارت کشور چچن است صادر کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا به نقل از خبرگزاری ایتارتاس رمضان قدیرف رهبر جمهوری چچن همچنحادثه وحشتناک سقوط بازوی جرثقیل، جان یک کارگر را گرفت!
سقوط بازوی جرثقیل حادثه وحشتناک سقوط بازوی جرثقیل جان یک کارگر را گرفت ابوالحسن کاملی روز دوشنبه افزود این حادثه دیروز در پی شکستن و سقوط بازوی جرثقیل بر روی کارگری 30 ساله بوقوع پیوست به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایرنا مدیر روابط کار اداره کل تعاونلاریجانی: سياست ايران حفظ امنیت منطقه است/ احتمالا در ترجمه سخنان یونسی اشتباهی رخ داده است
لاریجانی سياست ايران حفظ امنیت منطقه است احتمالا در ترجمه سخنان یونسی اشتباهی رخ داده است لاریجانی هرگونه مداخله نظامی کشور را در یمن تکذیب و خاطرنشان کرد ایران سیاست مبتنی بر تحقق آرامش و امنیت را در منطقه در پیش می گیرد به گزارش نامه نیوز به نوشته روزنامه الرای کویت علی لادستور ویژه وزیر کشور برای بررسی همه جانبه و برخورد قاطع با عاملین حادثه شیراز
دستور ویژه وزیر کشور برای بررسی همه جانبه و برخورد قاطع با عاملین حادثه شیراز سیاست > دولت - ایسنا نوشت در جلسهای با حضور وزیر کشور مقرر شد هیأتی مرکب از معاون امنیتی انتظامی رئیس دفتر جانشینی فرماندهی معظم کل قوا در ناجا و رئیس مرکز مدیریت عملکرد بازرسی و اجزئیات دستورالعمل جدیدفروش خودرو/ خداحافظی با قراردادهای یکجانبه
جزئیات دستورالعمل جدیدفروش خودرو خداحافظی با قراردادهای یکجانبه یک مقام مسئول در وزارت صنعت معدن و تجارت جزئیات دستورالعمل جدید فروش خودرو که قرار است در روزهای آینده در هیات دولت بررسی و تصویب شود را اعلام کرد به گزارش نامه نیوز شهرام میرآخورلو با تشریح جزئیات دستورالعمل جدوقتی آسانسور بلای جان میشود ...
جمعه ۱۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸ ۳۴ پروژه مسکن مهر که در دولت قبلی به عنوان پروژهای برای ارائه مسکن به اقشار کم درآمد جامعه در دستور کار قرار گرفت حرف و حدیثهای زیادی به همراه داشت که این مشکلات به آسانسورهای این مجموعه کشیده شد که سازمان استاندارد اعلام کرده تنها وظیفه این سازمان درباروقتی جان مردم کمترین اهمیت رادارد/قایق سواری بدون جلیقه نجات+فیلم
مهر گزارش می دهد وقتی جان مردم کمترین اهمیت رادارد قایق سواری بدون جلیقه نجات فیلم شناسهٔ خبر 2510254 سهشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۶ ۳۱ استانها > اصفهان Loading دریافت 16 MB اصفهان – درحالی شاهد شادی مردم به دلیل بازگشایی زایندهرود و استقبال زیاد از قایقرانی در رودخانه هستیمعلت انتشار دروغ درباره سلامت رهبر انقلاب/ درخواست رئیس فیفا از رئیس جمهور ایران/ وقتی مهدی خزعلی جواز جهنم صاد
علت انتشار دروغ درباره سلامت رهبر انقلاب درخواست رئیس فیفا از رئیس جمهور ایران وقتی مهدی خزعلی جواز جهنم صادر میکند سوال و جواب جالب ظریف و نتانیاهو در شبکه آمریکایی دستور العمل علم الهدی برای جلب رضایت حضرت فاطمه س رصدخانه تابناک خبرهایی برای مخاطبان آماده میکند کواعظ آشتیانی:واگذاری استقلال وپرسپولیس را بافروش کارخانه اشتباه گرفته اند/انتقادها ازکروش باکینه است
واعظ آشتیانی واگذاری استقلال وپرسپولیس را بافروش کارخانه اشتباه گرفته اند انتقادها ازکروش باکینه است ورزش > مدیریت ورزش - واگذاری استقلال و پرسپولیس بحث روز دو باشگاه پرطرفدار تهران است بحثی که عاقبت آن هنوز مشخص نیست میثم بهرامی مهران کاظمی سازمان خصوصی سازمعرفی نشان ملی استاندارد در دستور کار دستگاههای اجرایی زنجان باشد
انصاری معرفی نشان ملی استاندارد در دستور کار دستگاههای اجرایی زنجان باشد شناسهٔ خبر 2513916 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶ ۱۵ استانها > زنجان زنجان-استاندار زنجان گفت معرفی نشان ملی استاندارد و آموزش و ترویج مصرف کالای استاندارد در دستور کار دستگاههای مربوطه قرار گیرد به گزارلاریجانی در نطق پیش از دستور: شاهد شعبدهبازیهای سیاسی در برنامه هستهای ایران هستیم/ شوی سیاسی نتانیاهو در ک
لاریجانی در نطق پیش از دستور شاهد شعبدهبازیهای سیاسی در برنامه هستهای ایران هستیم شوی سیاسی نتانیاهو در کنگره آمریکارئیس مجلس شورای اسلامی گفت در روزهای اخیر پیرامون مسئله هستهای ایران برخی شعبدهبازیهای سیاسی در عرصه جهانی رخ داده است که کل این ماجرا به صورت یک شوی سیاسیوقتی مردم آمریکا از پخش یک فیلم شرمنده شدند/ فرزند یک ماهه بازیگران فیلم مبتذل از شدت گرسنگی جان باخت + عکس
وقتی مردم آمریکا از پخش یک فیلم شرمنده شدند فرزند یک ماهه بازیگران فیلم مبتذل از شدت گرسنگی جان باخت عکس زوج جوانی که با تهیه فیلمی مستهجن باعث شرمساری مردم شده بودند کودکشان را در حالی از گرسنگی در درد و رنج بود رها کردند تا بیمرد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاراندستور قتل زخمی های داعش
دستور قتل زخمی های داعشتاریخ انتشار پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۱۵ ۰۵ گروه تروریستی داعش از عناصر خود خواسته است که زخمی های این گروه را به قتل برسانند به گزارش العالم نیروهای مشترک عراقی وارد مرکز شهر تکریت شدند و کنترل منطقه القادسیه را در اختیار گرفتند نیروهای عراقی برای بی- واعظ آشتیانی:واگذاری استقلال وپرسپولیس را بافروش کارخانه اشتباه گرفته اند
واعظ آشتیانی واگذاری استقلال وپرسپولیس را بافروش کارخانه اشتباه گرفته اند تهران- ایرنا - به نوشته سایت خبری خبر آنلاین واگذاری استقلال و پرسپولیس بحث روز دو باشگاه پرطرفدار تهران است بحثی که عاقبت آن هنوز مشخص نیست سازمان خصوصی سازی در مرحله اول نتوانست برای هیچ کدام از این دو-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها