تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 24 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر که ما را پس از مردنمان زیارت کند گویا ما را هنگام زنده بودنمان زیارت کرده است....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806545919




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دعا کنیم برای مردی که 7 سال ‌قصه‌اش، غصه‌ای شده‌ است


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۵




1425701670376_31398.jpg

گوشه بیمارستان چندطبقه شمال شهر کرمانشاه یک تخت ویژه هست، تختی که دیگر یک نفر بر آن حق آب و گل دارد. دستگاه‌ها هفت سال است که عادت کردند به او اکسیژن بدهند، مانیتور عادت کرده ضربان قلبش را نشان دهد که انصافا همیشه هم منظم می‌زند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)‌، منطقه کرمانشاه، بیمار این تخت هفت سال است که جایش را به کسی دیگر نداده، هفت سال است که نمی‌شود برایش برگه ترخیص نوشت، هفت سال است سرم‌ها از بالای این تخت تکان نخورده‌اند و جای آب و غذای مریض این تخت را پر کرده‌اند. این مریض تا هفت سال پیش به جای این تخت پشت تربیون‌ها قرار می‌گرفت، از "کفش‌هاش مکاشفه" می‌گفت، از "باران پروانه"، از "شرجی آواز"، از " سیل گل سرخ"، از "ترجمه زخم"، از "ملکوت تکلم". حالا هفت سال است که ملکوت تکلمش را کسی نمی‌تواند کشف کند، هفت سال است که تنگی تراشه نای او ترجمه زخم شده، سیل گل سرخ را برای عیادتش می‌آورند و "احمد" می‌بیند، می‌شوند، نگاه می‌کند، اما نه حرف می‌زند و نه راه می‌رود. احمد حتی می‌خندد و گریه می‌کنند، حتی می‌تواند دستهای رهبرش را وقتی که به دیدار او رفت محکم فشار دهد و رها نکند، اما هنوز نمی‌تواند از این تخت و دستگاه‌ها جدا شود و باز برای مردم شعر بخواند. شش بار 15 اسفند گذشت و احمد بلند نشد، سطح هوشیاری‌اش بهتر شد، توانست کمی احساس نشان دهد، اما حالا که هفتمین 15 اسفند هم رسید، احمد هیچ تغییری نکرده و هنوز مثل همیشه است. در چنین روزهایی در سال 86 ناگهان فشار خونش بالا رفت و مشکل بینایی پیدا کرد، تا مشکل واقعی او را تشخیص دادند و بستری‌اش کردند به کما رفت و دچار ضایعه مغزی شد. حالا با گذشت این سال‌ها اگرچه کمی از سطح هوشیاری او برگشته، اما هیچوقت دیگر مثل روز اول نشد. در همه این هفت سال حال عمومی‌اش را از پرستار همیشگی‌اش پرسیدیم، پرستاری که هفت سال است هر وقت زنگ زدیم گفت احمد اینجاست و می‌خندد. زینب عزیزی خواهر احمد در همه این هفت سال پرستار او بود، پرستاری که همیشه می‌گوید حال عمومی احمد خوب است، ضربان قلب و فشار خونش نرمال است، سطح هوشیاری‌اش هم بهتر شده فقط مشکل تنگی تراشه دارد و برای خبرهامان تیتر می‌سازد که "حال احمد عزیزی خوب است". خواهری که با هزینه‌های چند میلیونی درمان در هرماه ساخت، با نبود دفترچه بیمه، خواهری که هفت سال است نمی‌گذارد احمد زخم بستر بگیرد، خواهری که حتی تلاش کرد احمد را به خارج ببرد و نشد، چون از دست خارجی‌ها هم برای شاعر یاس و احساس ما کاری نمی‌آید. 4 دی امسال احمد عزیزی 56 ساله شد، 56 سالی که هفت سالش در بیمارستان امام رضا(ع) گذشت، روی همین تخت. در همه این سال‌ها به هر بهانه‌ای برایش دعا کردیم، ماه رمضان و شب قدر دعا کردیم، تاسوعا و عاشورا دعا کردیم، شب یلدا و عید نوروز دعا کردیم که خدایا شاعر سرپل‌ذهابی کرمانشاه را خوب کن. حالا که سالگرد به کما رفتنش رسیده باز هم دعا می‌کنیم که 15 اسفند سال دیگر احمد از تخت بلند شده باشد. بلند شده باشد و شاید خودش بداند آثاری که از او گم شده کجاست، خودش آنها را به انتشارات بدهد و چاپ کند. شاید حکمتی باشد در اینکه کنگره ملی که به نام "احمد عزیزی" است اینقدر به تعویق افتاد، شاید احمد بلند شد و در کنگره‌اش آمد. دعا کنیم برای حال و روز هفت ساله احمد عزیزی و خواهرش، دعا کنیم برای قصه‌ای که در دل همه ما و رهبرمان غصه‌ای شده است. نوشته از: فاطمه کمانی، خبرنگار ایسنا، منطقه کرمانشاه ‌ انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن