واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
یک اثر مبتذل دیگر از مخملباف؛
نمایش های غیراخلاقی فیلمساز فراری، گویا تمامی ندارد +تصاویر
هرچه سن و سال محسن مخملباف بیشتر میشود هذیان های او که در قالب فیلمهایش به نمایش درمیآیند نیز بیشتر میشود.
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، فیلمسازی که زمانی با استفادههای ابزاری هنر غرب از جنسیت، مخالفت داشت و تا می توانست سعی می کرد در جهت تکفیر سینمایی حرکت کند که جاذبه های جنسی را عاملی می کند برای جلب مخاطب، این روزها به بدترین شکل ممکن از این آموزه ها در آثارش بهره میجوید و البته از این کار لذت هم می برد.
"پرزیدنت/رییس جمهور” تازه ترین فیلم این سینماگر ۵۷ ساله نمونه کاملی از چنین بهره جویی است. البته که مخملباف برای ژست سیاسی گرفتن هم که شده سعی کرده در ظاهر هم که شده زندگی دیکتاتوری به آخر خط رسیده را محور فیلم خود قرار دهد. دیکتاتوری که نه فقط خودش استاد سوء استفاده از قدرت است که حتی می کوشد این آموزه ها را به نوه اش هم بیاموزد.
سوءاستفاده هایی که به استفاده از نماهای اروتیک منجر می شود دیکتاتوری که حتی با روشن و خاموش کردن برق سراسری تلاش دارد قدرتش را به رخ بکشد اما دیری نمی گذرد که کشورش دچار آشوب های خیابانی می شود و همین آشوبهاست که سرآغازی می شود برای پرداختن مخملباف به دغدغه سال های اخیرش که استفاده از نماهای اروتیک در فیلم است.
دیکتاتور که قدرت را از دست رفته می بیند به نقاط مختلف مملکتش سرمی زند بلکه حاشیه امنی پیدا کند و در همین حین است که تصویرسازی های اروتیک مخملباف شکل می گیرد.
جالب و البته اسفناک اینکه نقطه عطف فیلم تازه مخملباف نیز زمانی شکل می گیرد که دیکتاتور داستان برای فرار از چنگ مخالفان به یک زن بدنام پناه می برد. زنی که این دیکتاتور قبل از به قدرت رسیدن با او حشرونشر داشته و این پناه آوردن مجالی است برای کارگردان "پرزیدنت” که حسابی به علایقش در نمایش پرده دری های جنسی برسد.
پرده دریهایی که مخاطبان جشنواره ای را هم رنج می دهد حجم این پرده دری ها آن قدر زیاد است که حتی برخی از مخاطبان "پرزیدنت” در جشنواره هایی چون بوسان، ونیز و توکیو به کارگردان در این باره خرده گرفته اند که اگر بخواهد فیلمش را اکران کند حتما باید درجه بندی مناسبی را برای آن قرار دهد با این حال مخملباف هنوز زیربار این درجه بندی نرفته است.
"پرزیدنت” که محصول مشترک گرجستان، انگلستان، فرانسه و آلمان است و مخملباف ادعا کرده با تماشای بنای باستانی "قصر دارالامان” در افغانستان به فکر ساخت آن افتاده(!!!) بواسطه نماهایی که از درگیری مخالفان با دیکتاتوری نشان می دهد نیز اثری است به شدت سطحی و مستعمل که سعی دارد همه چیز را بر مدار کلیشه ها پیش ببرد.
همین کلیشه هاست که باعث می شود فیلم کاملا ابلهانه و با پناه بردن دیکتاتور داستان به یک گروه ولگرد و نجات وی توسط این گروه به پایان برسد.
هذیان هایی که بافته می شوند برای اینکه خالق آنها بگوید همچنان زنده ام کلیشه های متنی وقتی کنار پرده دری های اروتیک قرار می گیرد بیش از پیش مخاطب را با این واقعیت آشنا می کند که مخملباف بجای فیلمسازی به بافندگی روی آورده است! بافندگی هذیان هایی که انگار ارائه می شوند تا خالق آنها بگوید هنوز نمرده ام! مشرق 115
۰۱/۱۲/۱۳۹۳ - ۱۱:۲۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]