واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت
اعترافات ذهن خطرناک یک زامبی جنایتکار و قربانی
فیلم جدید سیدی، اعترافات و واگویههای ذهنی مردی است که تلاش می کند با بازسازی فضاها و بازشناسی افرادی که با آنها روزانه مراوده داشته است خودش را به یاد بیاورد.
-------------------------------
خبرگزاری فارس- زهرا قزیلی: فیلم های قبلی «هومن سیدی» نشان دهنده دغدغهمندی این کارگردان جوان است. اما در میان سه اثری او فیلم «سیزده» و توجهاش به نوجوانی که براثر اختلافات مادر و پدرش با مخاطره مواجه میشود دغدغهمندی این کارگردان را به مسایل جامعه پررنگ تر به نمایش می گذارد او در این فیلم به لحاظ مضمون توانست مشکلات و معضلات این سن بحرانی در نوجوانان و تاثیرات خانواده و اجتماع بر این گروه سنی را به خوبی روایت کند. فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» در میان آثار این فیلمساز فیلم سختتری به شمار می آید، فضای فیلم، گریم های متفاوت و سوالاتی که در ذهن مخاطب ایجاد می کند و... کار سازنده اثر را سختتر می کند. این دسته از فیلمها آنگونه که باید نمیتواند با مخاطب سینما روی ما ارتباط چندانی برقرار کند اما دو نکته در فیلم نظر نگارنده را به خود جلب کرد. نکته اول: توجه فیلمساز به مواد مخدر که این روزها هر طرف سر می چرخانی هر فردی با هر طبقه اجتماعی را با خود درگیر کرده است و نگرانی از این که سیلی که در میان جامعه ما به راه افتاده است نکند ما و یا اطرافیانمان را با خود همراه کند. باید در این باره فکری جدی صورت گیرد. و این هشداری است که در تعدادی ازفیلم های امسال که سازندگان آن دغدغه مند هستندبه وضوح دیده می شود. نکته دوم: فیلم نوعی اعترافات و واگویههای ذهنی مردی است که تلاش می کند با بازسازی فضاها و بازشناسی افرادی که با آن ها روزانه مراوده داشته است خودش را که براثر اعتیاد از یاد برده به یاد بیاورد. از دل این یادآوریهای مبهم و ناقص و جسته و گریخته به تدریج زندگی مرد برای مخاطب کامل میشود. او را می توان هم قربانی دانست و هم جنایتکار. مردی که براساس اطلاعاتی که به مخاطب داده می شود شخصیت دو گانهای دارد. اما مخاطب را به فکر وادار میکند اگر یک روز ذهن ما مجبور به اعتراف شود از کجا شروع میکند و آن روز چقدر ما سربلند یا شرمنده خواهیم بود. سیدی نشان داده است که وامدار سینمای آمریکا و اروپا است و با استفاده از المانهای آن سینما داستانی را روایت می کند که مخاطبی که امروز فیلم های این سبک سینما را دیده باشند به خوبی با آن ارتباط برقرارمی کند اما مخاطبان سینما رو که اغلب قشر متوسط جامعه هستند این نوع سینما را نمیپسند و علاقمندند اگر قرار است درباره اعتیاد فیلمی را ببینند فیلمی سرراستتر و داستانگو را دنبال کنند. سیامک صفری به خوبی از عهده نقش خود برآمده است و در تمام فیلم احساس می کنیم با مردهای که از گور بیرون آمده و به طرز فجیعی نگاه می کند مواجه هستیم. زامبی که سر از قبر درآورده است و حال مخاطب را با برزخی که در آن وجود دارد همراه میکند. سیامک صفری چنان این نقش را بازی میکند که در تمام مدت فیلم احساس میکنیم با مردهای روبرو هستیم که از میان گور سر برآورده و ذهن خود را مرور میکند و با پارههای ذهنش ما به زندگی او نزدیک میشویم. چرخشهای ناگهانی فیلم و تعلیقهای فیلم به خوبی با حضور مردی که هویت خود را نمیداند و راوی فیلم به شمار میآید کاملا همخوانی دارد و این فضای مبهم و گیج در فیلم با حضور راوی فیلم قابل درک است و مخاطب نمی تواند مرزی بین دروغ و واقعیت را تفکیک دهد. در انتهای فیلم مخاطب به حرفی که زن (رویا نونهالی) که در مرکز روانبخشی بستری بود می رسد و علامت سوال در ذهنش شکل می گیرد که آیا همه ما آدم های بدی هستیم؟ اگر سیامک صفری برای این بازی تکاندهنده نامزد سیمرغ بازیگر نقش اول مرد شود چه حسی خواهید داشت؟ انتهای پیام/
93/11/18 - 16:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]