واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /یادداشت وارده/
«کوچه بی نام» اشباح وارونه، دربست تا کوچه الی
این نوشتار حاصل دردمندی برای مخاطبی است که در کشتی جبر سینمای ایران گرفتارطوفان تکرار است و تنها کنشش، سینماگریزی. توده ها دردمند و رنجورند از تماشای قصه های تکراری .
خبرگزاری فارس - گروه سینما روایت های نوین است که به سینماجانی تازه می بخشد . قصه و پیرنگ تکراری ، مخاطب سینما را می رنجاند . توده های نود درصدی سینماگریز با پیرنگ های تکراری قهرند، نه با سینما . فیلم مبتلاست به محتوای ایبسنی و نمونه مهرجویی وارش، اشباح. در فرم هم دست به دامان فرهادیسم .کوچه بی نام، بازتکرار اشباح است با صورتی کاملا وارونه. شباهت شگرف،رنجور و معکوسی میان دو فیلم مهرجویی و علیمردانی وجود دارد. اولی پرسوناژهایش زاده مناسبات بورژوایی و دومی متولد پرولتاریا. اولی حکایت عشق ورزیدن فرزند مشروع به بچه نامشروع، دومی قصه عشق خواهر و برادر مشروع .نامشروع اشباح مونث و زاده کوچه بی نام مذکر.تفاوت های معکوس میان دو فیلم ،طبقاتی و جنسیتی هستند . می توان ادعا کرد به کوچه بی نام منتج از اشباح ایبسن است .مهرجویی قصه ایبسنی را از فیلتری سینمایی گذراند تا باشد محل ارجاع و تطبیق .اشباح اقتباسی مهرجویی بی هیچ گره دراماتیکی از همان ابتدا رو بازی می کند ،مخاطب اشباح آگاه است به وجود طفل نامشروع و قصه ممنوعه عشق خواهر و برادر. اما در فیلم کوچه بی نام، ماهیت طفل مشروع و عشق میان خواهر و برادر پوشیده می ماند ومی شود برگ آس فیلم . اتکای درام مبتنی بر همین پرده پوشی گره نماست. بنیان قصه فیلم ،از بن طرحی نو در نمی اندازد.کلیشه ها و کهن الگوی فرویدی اثر با ضوابط خاص ارسطویی تا لحظه رمزگشایی حفظ می شود ،آنچه می ماند روش دراماتیک در پیشبرد درام است . نشانه پیشروی درام نیز چندان تازه نیست ،کهنه است و گرته ایست به شیوه خاص فرهادی .نمایش نیمچه تراژدی،یعنی نشانه گذاری نخست ،(افتادن طفل کوچک در چاه) از جنس نمایش های فرهادی است . التهاب آفرینی درباره الی را اگر مرور کنیم طفلی ازغرق شدن نجات پیدا می کند اما مسئله کلان غرق شدن یا عدم غرق شدن کودک و الی نیست و به تاسی از نیمچه تراژدی ،موضوع درام ، استمرار غرق شدن طبقه متوسط در مناسبات پیچیده تر، موضوع درام است . در فیلم کوچه بی نام ،افتادن طفل در چاه یک نشانه است به مثابه درباره الی . یعنی پس از نیمچه تراژدی چاه ،باید منتظر چاه بزرگتری باشیم . فیلمساز ناقوس تراژدی بزرگتر در راه را به مثابه درباره الی به صدا در می آورد. در ادامه برای رسیدن به چاه بزرگتر، مواجه خواهیم شد با جدول متقاطع سیدفیلدی، به شیوه فرهادی. فیلم با همه ترفندهای جسورانه در اجرا آنچنان تازگی قائم به ذات و مولف ندارد . فیلم قبلی علیمردانی ( به خاطر پونه ) در نوع روایت و اجرا مولف تر و تازه ترمی نمود .پیام به خاطر پونه ، اینجایی تر بود .قصه اش تازگی منحصر به فردی داشت .کوچه بی نام، افتاده در چاه تکرار با دستاویزهای مهرجویی وار و فرهادی زده . این نوشتار حاصل دردمندی برای مخاطبی است که در کشتی جبر سینمای ایران گرفتارطوفان تکرار است و تنها کنشش، سینماگریزی. توده ها دردمند و رنجورند از تماشای قصه های تکراری . علیرضا پورصباغ. عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی
93/11/18 - 12:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]