واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
گفتوگو با احمد رمضانزاده، کارگردان «حکایت عاشقی» فیلمی که رادان با دل و جان بازی کرد یکی از نکات جالب جشنواره فیلم فجر امسال از سوی فیلم «حکایت عاشقی» رقم خورد. این فیلم ابتدا در بخش نگاه نو (فیلم اولیها) پذیرفته شد، اما بعدا مشخص شد کارگردان آن احمد رمضانزاده، 20 سال پیش با فیلمی به نام «بشیر» در جشنواره شرکت کرده بود.
بنابراین هیات انتخاب، حکایت عاشقی را از این بخش خارج کرد، اما ظاهرا کیفیت فیلم به حدی بوده که راهی بخش اصلی سودای سیمرغ شود. فیلم عاشقانه ای است بر بستر واقعه حلبچه و بهرام رادان نقش اصلی آن را بازی می کند. به بهانه نمایش فیلم حکایت عاشقی در روز دوم سی و سومین جشنواره فیلم فجر سراغ احمد رمضان زاده رفتیم و درباره روایت عاشقانه اش با او گفت وگو کردیم.
چرا میان فیلم اولتان بشیر با فیلم دومتان حکایت عاشقی، 20 سال فاصله افتاد؟ من سال 73 یک فیلم نیمه بلند به نام بشیر را در مرکز استان هرمزگان ساختم. این فیلم همان زمان به جشنواره فیلم فجر فرستاده شد و مورد پذیرش قرار گرفت. من آن فیلم را با عوامل بومی ساختم و اصلا نگاهی حرفه ای نداشتم. بنابراین از این که جشنواره فیلم فجر آن را قبول کرد، حیرت زده شدم. فیلم، هم در ایران و هم خارج از کشور موفق به کسب جوایزی شد. بعد از بشیر من سریال «آژانس دوستی» را ساختم و بعد دستیاری آقای مسعود جعفری جوزانی را در آثاری چون «بلوغ» و «در چشم باد» و فرامرز قریبیان در «چشم هایش» به عهده داشتم. در واقع این کارها را کردم تا برای ساخت نخستین فیلم سینمایی و حرفه ای ام پخته تر شوم. خودم حکایت عاشقی را به عنوان اولین فیلم بلند و سینمایی خود می دانم. بنابراین این طور نیست که بین فیلم اول و دومم 20 سال فاصله افتاده باشد. اصلا نگاه من در فیلم بشیر سینمایی نبود. فیلم سینمایی عوامل حرفه ای و مختصات خودش را دارد. اما به قانون جشنواره فیلم فجر احترام می گذارم و قبول دارم که قبلا یک بار در جشنواره شرکت کرده ام و طبق مقررات، فیلم حکایت عاشقی که ابتدا از سوی هیات انتخاب در بخش نگاه نو پذیرفته شد، به بخش سودای سیمرغ منتقل شد. از این جابه جایی خشنود هستید یا فکر می کنید در کنار فیلم های دیگر سودای سیمرغ رقابت سختی دارید؟ بیشتر از همه از این خوشحالم که فیلم به قدری قوی بوده که توانسته به بخش مسابقه سینمای ایران راه پیدا کند. حکایت عاشقی درباره جوانه زدن عشق پس از واقعه بمباران شیمیایی حلبچه است. فکر می کنید در واقعیت چقدر جنگ ها و ویرانی ها به عشق راه می دهند؟ خودم دوران دفاع مقدس را از نزدیک لمس کرده ام و پدرم یکی از افراد کمپ های هلال احمر در زمان جنگ تحمیلی بود. از طرفی همه آدم هایی که از خاک ایران دفاع کردند، عاشق و دلسوخته بودند. ضمن این که قصه حکایت عاشقی را از دل واقعیت گرفتم. یعنی شما هیچ کشوری را پیدا نمی کنید که درگیر جنگ باشد و بمباران شیمیایی شده باشد، اما مردم آن همچنان با آغوش باز پذیرای دیگران باشند. این شکوه و عزت مردم ایران است و چه عشقی از این بالاتر. آیا با ساخت این فیلم، دین خود را به مردم مظلوم و بی دفاع حلبچه ادا کرده اید؟ فاجعه بزرگ تر از این است که با یک فیلم بشود به آن ادای دین کرد. با هر فیلم فقط می توان گوشه ای از ایثار و رشادت های مردم ما را در هشت سال دفاع مقدس بیان کرد. من با حکایت عاشقی سعی کرده ام بخشی از شکوه مردم ایران را به تصویر بکشم و امیدوارم این تلاش به دل مخاطبان فیلم بنشیند. دلیل انتخاب بهرام رادان برای نقش اصلی فیلم چه بود؟ مهم ترین دلیلش این است که رادان تاکنون چنین نقش و فیلمی را بازی نکرده بود. دیگر این که قصه ها و فیلم هایی در این فضا، حتما باید بازیگران محبوب و نام آشنایی داشته باشد. از سوی دیگر خود رادان هم خیلی دوست داشت این نقش را بازی کند و وقتی هم آمد با جان و دل بازی کرد. او حتی در آخرین ساعت فیلمبرداری هم به اندازه نخستین ساعت حضورش انرژی داشت. با بقیه بازیگران همکاری خوبی داشت و حتی بازی بازیگری که یک دقیقه بازی داشت هم برای او مهم بود. سر این فیلم تجربه خیلی خوبی با رادان داشتم. به اکران مناسب این فیلم امیدوار هستید؟ بله، امیدوارم. چون من و تهیه کننده (مسعود جعفری جوزانی) امیدوار بودیم که سراغ ساخت این پروژه رفتیم. آقای جوزانی سه سال پای این فیلم ایستاد تا ساخته شود. به نظرم اگر فیلم های دفاع مقدسی حساب شده ساخته شود، فیلمنامه خوبی داشته باشد و گروهی حرفه ای عهده دار کار باشند، حتما تماشاگر دارد. پس از 70 سال هنوز راجع به جنگ جهانی دوم فیلم ساخته می شود و همچنان تماشاگران زیادی را جذب می کند. این مساله بستگی به نگاه فیلمساز دارد. علی رستگار/ گروه فرهنگ و هنر
 
پنج شنبه 16 بهمن 1393 ساعت 04:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]