واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تاملی پیرامون «لبخند غیرمجاز» اسماعیل امینی
اگر سری به کتابفروشیها بزنید و «لبخند غیرمجاز» را بخرید با کمی ورق زدن متوجه میشوید که برای یک متن طنز و عنوان طنزآمیز چقدر باید فکر کرد.
خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ «لبخند غیر مجاز» از مجموعه کتاب هایی است که اسماعیل امینی تا به حال به نگارش در آورده است. کتاب که هم اکنون به چاپ دوم توسط انتشارات سوره مهر رسیده است. اسماعیل امینی در این کتاب، 126 صفحه ای 37 موضوع را در قالب طنز در آورده که تنوع موضوع ها و روشن بودن داستان طنز اولین جذب کننده ای است که خواننده را به سمت خود می کشاند.در این کتاب بافت کلام بیشتر محاوره ای و مفاهیم به راحتی منتقل می شود. اولین حسی با خواندن موضوع حتی، به آدم دست می دهد؛ احساس لذت است و در مرحله بعدی به بن مایه ها و مفاهیم فکری پی می بریم که در جاهایی بن مایه ها جای تاسف خوردن و تامل کردن دارند. اسماعیل امینی می خواهد دغدغه های زیستی بشر و راه های رسیدن به موفقیت و گاهی هم طعنه هایی به مسئولین می زند. در واقع می توان گفت همیشه طنز به معنای قهقه زدن و آن طور که در جمع دوستانه می خندیم نیست. اگر سری به کتاب فروشی ها بزنید و کتاب طنز آمیز «لبخند غیر مجاز» را خریداری کنید؛ با کمی ورق زدن متوجه خواهید شد که در یک نوشته طنز و با عنوان طنز آمیز چقدر باید فکر کرد. به طور مثال در قسمتی از کتاب با عنوان «آدم چطوری ترانه سرا می شود» چنین میخوانیم: «راستش ترانه ها مث بچه ی آدم می مونن هیشکی دلش نمی آدش که بچه هاشو از خودش جدا کنه، اما چاره ای نیست. اون حس هفته ای یکی دوبار سراغت می آدش و تو هفته ای یکی دوبار دلت تاپ تاپ می زنه و واسه یکی دیگه می میری. بعدش اونو با یکی دیگه می بینی و حس می کنی که اون حاضر واسه یکی دیگه بمیره. تو هم مجبور می شی اونو فراموش کنی و دلت واسه یکی دیگه تاپ تاپ بزنه و واسه یکی دیگه بمیری. بعدش همه اینارو می نویسی و ترانه می سازی»
نویسنده به طرز ماهرانه ای از بین تجربه های شخصی خوده و رفتاری های که دیگران با او نسبت به حرفه و فعالیتی که دارد انجام داده اند؛ سوژه های را استخراج کرده است و با بازی واژگان گوشزد و خنده را توامان به خواننده انتقال می دهد. صفحه 27 کتاب با عنوان «برو سر اصل مطلب» به این قضیه اشاره کرده است: -خیلی خوشحالیم که در خدمت حضرتعالی هستیم، استاد عزیز می خواستیم که برای ما درباره «اصل مطلب» صحبت بفرمایید. «اصل مطلب» یا «اصل قضیه»؟ -نه! «اصل قضیه» موضوع مصاحبه بعدی است. موضوع امروز «اصل مطلب» است. من ابتدا باید درباره ی اهمیت این سوال توضیح بدهم، می دانیم که ... -استاد عزیز! اهمیت آن را می دانیم لطفا بروید سر «اصل مطلب»! خوب من تشکر می کنم از شما و از برگزارکنندگان این مصاحبه... -تشکر لازم نیست لطفا... یعنی شما با قدردانی و تشکر مخالفید؟» طنزنویسها معمولا از عناصر ناهمگون استفاده می کنند تا ترکیبی به وجود بیایید که خواننده را به خنده وادارد. اما در بیشتر عنوان های که در مورد آن مطلبی نوشته شده است، یک رویه منظم را پیش می گیرد شاید گاهی هم در میان آن گریزی به جمله طنز آمیز مجزا از موضوع بزند که این هم خود لازمه این نوع مطالب می باشد برای رهایی از یکنواختی نثر مربوطه، و تعجب خواننده از هوش نویسنده در آن موقع که چگونه مطلب را توصیه وار می کند با تلنگری که به خواننده کتاب می زند. در این روزها استقبال و توجه به طنز بیش از سال های قبل شده است شاید به خاطر تاثیر گذاری بیش از حد این خلاقیت در طنز است. در لبخند غیر مجاز به قصه گویی های متفاوتی برمی خوریم، از همان ابتدای خواندن اول با آن انس می گیریم و بعد از آنجایی که طنز به طور ماهرانه ای در مطلب گنجانده شده است هم باعث می شود حق مطلب خود ادا شود و هم مخاطب از تنوع نویسندگی لذتی دو چندان ببرد. یادداشت: مهدی آقایی انتهای پیام/
93/11/15 - 11:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]