تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827453621




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفتگویی خواندنی با ماهایا پطروسیان بازیگر سینمای ایران


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
گفتگویی خواندنی با ماهایا پطروسیان بازیگر سینمای ایران ماهايا پطروسيان دو سه سالي بود كه در فيلمي ديده نميشد تا اينكه با «مجرد چهل ساله» دوباره به سينما بازگشت.

ماهايا پطروسيان دو سه سالي بود كه در فيلمي ديده نميشد تا اينكه با «مجرد چهل ساله» دوباره به سينما بازگشت.او دغدغه ‏اي همه گير و زنانه را با يك بازي طنز بازمي نماياند و معتقد است براي رفتن به سمت چنين موضوعاتي بايد از زبان نرم كمدي استفاده كرد تا بدون رنجاندن كسي، اثرگذار واقع شد. به همين بهانه با او گفت و گويي داشتيم كه حاصل آن اينجاست: چند سالي است كمكار شده ايد. چرا؟- بعد از «اسب حيوان نجيبي است» در فيلم ديگري بازي نكردم. البته سال بعد از آن به پروژهاي وارد شدم كه نيمهكاره باقي ماند. اين فيلم، «بانويي از ماه» نام داشت. زماني كه داشتيم اين فيلم را كار ميكرديم با آخرين ماه هاي دولت دهم مقارن بود و آن روزها اتفاقات مهمي رخ داد از جمله بسته شدن خانه سينما كه تأثير زيادي روي سينما و نوع آثار و در كل روحيه افراد داشت. پيشنهاداتي هم داشتم، اما موردپسندم واقع نميشد چون احساس ميكردم نميتواند فيلم تأثيرگذاري از آب در بيايد. به همين دليل تقريباً دو سال و نيم از عرصه دور ماندم و كار نكردم. اصولاً بازيگر پركاري هستم و اين ميزان از سكوت در دوران حرفهاي من، اتفاقي تازه بود و بايد بگويم خيلي هم سخت گذشت، بنابراين وقتي «مجرد چهل ساله» به من پيشنهاد شد با اشتياق پذيرفتم. و البته فيلمنامه اي به شما ارائه شد كه قرار بود نقش اول آن را كه حتي عنوانش هم توصيف روزگار همان شخصيت است، بازي كنيد.- نه، دليل پذيرش نقش در فيلم «مجرد چهل ساله»، صرفا محوري بودن اين شخصيت نبود، چون در ميان آن پيشنهادهايي كه رد كردم هم نقش اول، مشاهده ميشد. من آقاي باباپور را از زماني ميشناسم كه با مرحوم ملاقلي پور «كمكم كن» را ميساختيم و ايشان دستيار كارگردان بود. ميدانستم تجربه همكاري با كارگردانان بزرگي را در كارنامه دارد و از مهارت و دانش خوبي برخوردار است. فيلم قبلي ايشان يعني «حلقه هاي ازدواج» را هم ديده بودم. فيلم كميك و جمع و جوري شده بود. به هر حال به گروه ايشان پيوستم و بعد از سالها ديداري تازه كرديم. آن موقع فيلمنامه در حال بازنويسي بود و ايشان قصه را براي من تعريف كردند. من از خط كلي داستان خوشم آمد و به نظرم رسيد كه ميتواند فيلم خوب و موفقي بشود. بعد نسخه اوليه فيلمنامه را خواندم  نظراتم را گفتم و ايشان هم به اين دليل كه در حال بازنويسي اثر بود، از شنيدن اين پيشنهادات استقبال كرد. عواملي كه به فيلم اضافه شدند نيز از حرفه اي هاي سينما بودند و اينطور شد كه كار را شروع كرديم.فيلم، كمي مخاطب را به ياد «ورود آقايان ممنوع» مياندازد. با اين موضوع موافقيد؟-نوع بازي من و خانم آسايش در اين دو فيلم كاملاً متفاوت است، اما بايد يك نكته را در نظر داشت؛ اساساً در فيلمهاي كمدي چند موقعيت اصلي وجود دارد كه در اغلب آثار به شكلهاي مختلف تكرار ميشود. يكي از اين موقعيتها  وجود يك آدم جدي در مقابل يك آدم شوخ و شنگ است. اين، يكي از بسترهاي اصلي كمدي در تاريخ سينماست. حال، در فيلمهاي مختلف، گاهي زن شوخ و شنگ است و مرد، جدي و گاهي هم حالت عكس اين تركيب وجود دارد. بنابراين، تنها شكل داستان و نوع روايت هاست كه فيلمها را متفاوت ميكند. در زمان فيلمبرداري و بعد از آن هم اصلاً توجهي به هيچ فيلم ديگري نداشتيم چون اصلاً شرايط فيلممان متفاوت بود. بستري كه قصه در آن رخ ميداد فرق داشت و روابطي كه بنا بود برقرار شود نيز به گونه ديگري بود. صرف حضور كاراكترهايي كه مجيد صالحي و دانيال عبادي آنها را بازي كردند، قصه ما را از آن قصه اي كه شما به آن اشاره كرديد، جدا ميكند.چرا وقتي نرگس عاشق همكارش ميشود از پرستاراني كه تحت نظارت او كار ميكنند مي خواهد به سر و وضعشان بيشتر برسند؟ اين دستور با منطق زنانه ء خانمي كه عاشق شده و طبعاً هر چيزي مي تواند حسادتش را برانگيزد، جور در نمي آيد!-كاراكتر دكتر نرگس افشار، يك آدم آرمانگراست. كسي كه براي ازدواج هميشه ايده آليستي فكر كرده است. در اينجا خوب است به نكته اي هم اشاره كنم؛ در فيلم چند سكانس وجود داشت كه حالا حذف شده، چون آقاي باباپور تأكيد داشت مدت فيلم حتماً بيشتر از 90 دقيقه نشود. من فكر ميكنم اگر آن بخشها همچنان در فيلم وجود داشت، گوياي برخي مسائل بود. اين سكانسها شامل صحبتهاي نرگس با شخصيت دكتر است يا ديدارهايي كه او بعد از خواستگاري كاراكتر مجيد صالحي با او دارد. نرگس در اين صحنه ها درباره گذشته خود جملاتي را به زبان ميآورد كه خيلي چيزها را روشن ميكند. اين شخصيت سالها درگير درس خواندن بوده و تا آن زمان اصلاً به ازدواج فكر نميكرده است. او هميشه چشم انتظار يك دكتر با مشخصات خاص بوده و حالا در شرايطي قرار گرفته كه سناش به 40 رسيده و هنوز آدم آرزوهايش را پيدا نكرده است. خواستگارانش هم كساني هستند كه هيچ ربطي به او ندارند. چيزي كه باعث ميشود توجه اين زن به سمت دكتر جلب شود، موقعيت ويژه اي است كه او در خارج از كشور دارد و پزشك معروفيست. به عبارت بهتر او حتي در مواجهه با اين فرد هم عاشق نشده است، تنها مقهور شرايط ايده آل اوست. پدر او هم در جايي از فيلم به او ميگويد كه تو ديگر داري خل ميشوي. بنابراين وقتي خود را به زعم خودش در آستانه ازدواج ميبيند، تصميم ميگيرد تغييراتي را در زندگياش ايجاد كند، كمتر سختگيري داشته باشد و ديگر حتي برگزاري آن نشست هم انديشي بانوان هم برايش جالب نيست. به دليل همين تغييرات كلي است كه پرستاران را راحت ميگذارد.تجرد ديرپا، موضوع روز جامعه ماست. فكر نميكنيد اگر فيلم در ژانر جدي و درام ساخته ميشد، اثرگذارتر واقع ميشد؟-بله مسئله فيلم، مسئله روز جامعه ماست و البته در جوامع پيشرفته تر هم ديده ميشود. خانم هايي كه به سبب تحصيلات بالا، استقلال مالي و شغلي دارند، زندگي متفاوتي پيدا ميكنند. اين روزها به لحاظ آماري، تعداد خانم هايي كه به دانشگاه وارد ميشوند نيز خيلي بيشتر از آقايان است. در نتيجه سخت پسندي آنان براي ازدواج، يك اتفاق رايج در شرايط حاضر است. ما تلاش كرديم چنين معضلي را با زبان كمدي انعكاس بدهيم تا اتفاقاً بيشتر به دل مردم نفوذ كند و اثرگذار تر باشد.  در اين زبان، همه چيز بزرگتر از چيزي كه واقعاً هست، نشان داده ميشود. اغراق به كار وارد شده تا ماجرا با مزه تر باشد. در اين حالت است كه تضادها ميتواند خنده را به وجود بياورد.شما براي نشان دادن يك زن مدير با دستورات تحكم آميز، بيشتر از هر چيزي از صداي خود بهره گرفتيد، وگرنه كاراكتر شما برخلاف قانوني كه براي زيردستانش گذاشته، بسيار هم به خودش ميرسد.-دكتر نرگس افشار، كسي است كه ظاهر زنانه اي دارد و تمايلات زنانه در او وجود دارد. به همين دليل هم هست كه وقتي به سمت مردي گرايش پيدا ميكند، تغيير مشيء ميدهد. او اصلاً نميخواهد مثل يك مرد زورگو جلوه كند و اگر تحكمي از صداي او احساس ميشود به اين موضوع برميگردد كه دلش ميخواهد همه چيز آنطور كه مطابق با ميل اوست پيش برود.گذشته از اين، او رياست بيمارستان را بر عهده دارد و اين جايگاه را تازه به دست آورده و تلاش ميكند آن را بزرگتر از چيزي كه واقعاً هست نشان بدهد. او ميخواهد جانشين پدرش باشد و بعد از او، روشهاي خود را در بيمارستان پياده كند. نرگس از احساسات گرايي هم به دور نيست و در صحنه اي ميبينيم كه به يكي از بيمارانش ميگويد از اينكه حالش بهتر شده، خيلي خوشحال است. روي هم رفته بهتر است بگوييم نرگس بيشتر از اينكه اهل تحكم كردن باشد، مغرور است. او تصور ميكند به سبب تحصيلات بالايي كه دارد، صرفاً خودش همه چيز را ميداند.چرا نرگس وقتي ميخواهد مردان را تنبيه كند آنان را به انجام كار زنانه وا ميدارد؟ اين دستور، توهين به همجنسان خودش به حساب نمي آيد؟-نه، او اين كار را انجام ميدهد تا به اين مردان نشان بدهد كه زنان چه سختيهايي ميكشند. ما هميشه ميبينيم كه خود او همواره كفش پاشنه دار پوشيده است. شايد ميخواهد به اين مردان بگويد يك روز مثل زنان كار كنيد تا بدانيد آنان با چه مشكلاتي روبرو هستند. اين موضوع را هم توجه داشته باشيد كه تمام اينها در حوزه فيلم كمدي معني پيدا ميكند. ما به يك اثر كمدي (و نه حتي يك فيلم طنز) طرف هستيم. شايد «مجرد چهل ساله» كمدي ترين فيلم كارنامه من باشد. البته «عروس خوشقدم» هم در همين رده قرار ميگيرد. فيلمهاي ديگري هم دارم كه به عنوان آثار طنز شناخته ميشود اما آنها تنها يك جنبه از اين ژانر را داشته اند؛ مثلاً يا كمدي موقعيت بوده اند يا صرفاً در ديالوگ ها طنز داشته اند و .... فيلم شاهين باباپور اما يك كمدي صرف است.اين كمدي است كه به سراغ شما ميآيد يا اينكه حالت عكس قضيه وجود دارد؟-واقعيت اين است كه هميشه پيشنهادهاي طنز من زياد بوده است. من اما هم كار كمدي را دوست دارم و هم كار جدي را. برايم فرقي نميكند در كدام اتمسفر بازي كنم. همينكه نقش را دوست داشته باشم، كافيست. اين گفته شما با يادآوري «هفت پرده» كه به خاطر نقش كوتاهتان در آن سيمرغ گرفتيد هم ثابت ميشود.-بله و به غير از آن هم ميتوان فيلمهاي ديگري را مثال زد، مثل فيلم آقاي كاهاني كه تنها يك سكانس در آن بازي داشتم. در «ملاقات با طوطي» هم نقش من مكمل بود. چيزي كه براي من مهم است تأثيرگذاري نقش است. دلم ميخواهد كاراكترم بي معني نباشد و با گذشت زمان فراموش نشود. اگر نقش براي من يك كشف جديد به همراه داشته باشد، نياز مرا برآورده كرده و ديگر كوتاهي و بلندي آن اهميت ندارد. هر كجا احساس كنم چنين معيارهايي را ميتوان يافت، فيلمنامه را قبول ميكنم.دلتان براي دوباره سيمرغ گرفتن تنگ نشده است؟-نه زياد! راستش را بخواهيد، تنها زماني كه احساس كردم به حقام نرسيده ام، پس از فيلم «هنرپيشه» بود. خيلي از مردم آن فيلم را به ياد ميآورند و نقش مرا در آن هنوز هم دوست دارند. براي من خيلي شوك آور بود كه آن سال حتي كانديدا هم نشدم. به هر حال هنوز هم از آن نقش به عنوان يكي از تجربه هاي به ياد ماندني ام ياد ميكنم كه هم نظر منتقدان را جلب كرد و هم نظر مردم را. «هنرپيشه»، پرفروشترين فيلم سال شد و خيلي مطرح. بازيگران درجه يكي در آن بازي كردند و حالا اثر ماندگاري محسوب ميشود. آن روزها بيست و يك سال داشتم و طبيعتاً اگر بازيگري در آن سن و سال جايزه بگيرد، تأثير خيلي عميق تري براي ادامه كار او ايجاد ميشود. من آن زمان براي نقشي تلاش كردم كه صد در صد از خودم دور بود و واقعاً آن را از هيچ ساختم. از آن موقع كمي سرخورده شده ام. درست است كه بعدها براي «هفت پرده» سيمرغ گرفتم اما در دوازده سال اخير هيچكدام از فيلمهاي من در جشنواره شركت نداشته است. يا خارج از مسابقه بوده يا به دلايل مختلف اصلاً در جشنواره نمايش نداشته است. در حال حاضر واقعاً ديگر حضور در اين رويداد و سيمرغ گرفتن برايم اهميتي ندارد. اگر باشد، خوشحال كننده است اما حالا ديگر خوب ميدانم كه ديده شدن فيلم توسط مردم از هر چيز ديگري بهتر است. خيلي از فيلمهاي من جشنواره اي نبوده اند اما مردم با گذشت 9 سال هنوز هم خيلي دوستش دارند، مثل «زن بدلي». چيزي كه الان خيلي ناراحت كننده است عدم نمايش يا اكران نامناسب فيلم هاست. از ميان فيلمهاي خودم «تاكسي نارنجي» فقط سه چهار هفته اكران داشت يا «انتخاب» با تأخير زياد فقط دو هفته اكران شد. فيلم ديگري هم بازي كردم با نام «مصاحبه» كه بعد به «شبي در تهران» تغيير نام داد. اين فيلم هم تنها سه هفته در اسفند ماه اكران شد. اين نوع از نمايش عمومي فيلم باعث ميشود مردم از سينما دور بمانند و تنها در شبكه نمايش خانگي به آن دسترسي داشته باشند كه شكوه اكران را ندارد. در اين حالت شما به اين نتيجه ميرسيد كه فيلمتان اصلاً آن مخاطبي را كه بايد، پيدا نكرده است. حالا با گذشت سالها از شروع بازيگري ام به اين نتيجه رسيده ام كه زحمت آدم به هر حال ديده ميشود حتي اگر شايسته دريافت جايزه باشي اما آن را به تو ندهند. چيزي كه آخر كار باقي ميماند، خود فيلم است.درباره فيلم واروژ كريم مسيحي هم صحبت كنيد.- «پرده آخر» شروع فوق العاده اي براي من بود و يك اثر استثنايي در تاريخ سينماي ايران به حساب مي آيد. اين فيلم از همه نظر خوب و كامل و درست در آمده و من نميدانم چرا آقاي كريم مسيحي بايد تنها دو فيلم در كارنامه داشته باشد. ايشان حدود بيست سال با آقاي بيضايي كار مي كردند و فيلمشان هم به معناي درست كلمه، يك اتفاق در سينماي ايران بود. اين فيلم در 9 رشته جايزه گرفت و من مفتخرم از اينكه در اوايل كارم چنين شانسي نصيبم شد.به نظر شما در سينماي ايران چه كسي سوپراستار است؟-سينماي ايران متفاوت از سينماهاي ديگر در همه جاي جهان است. معناي سوپراستار هم در ايران متفاوت است. در كشور ما آن كسي كه به عنوان سلبريتي شناخته ميشود داراي آن مشخصاتي نيست كه سلبريتيهاي كشورهاي ديگر دارند. در كشور ما ستاره ها كساني هستند كه بيشتر مردمي هستند و فرقي نميكند چند ساله باشند. مشخصاتي كه مثلاً رضا عطاران دارد، مشخصات جهاني يك سوپر استار نيست اما در ايران بسياري از مردم خيلي دوستش دارند. محبوبيت در ايران حرف اول را ميزند. همين چند ماه قبل محبوبيت عجيب و غريب مرحوم مرتضي پاشايي بر همه ما ثابت شد. آيا نوع زندگي او قابل مقايسه با خوانندههاي معروف در كشورهاي غربي است؟ در ايران به طور كلي ارزشها متفاوت است و همه چهره هاي هنري و ورزشي آن هم، محبوبيت خود را با تكيه بر همين ويژگي ها به دست آورده اند. در ايران علاوه بر اينكه حرفه و هنر يك فرد براي مردم مهم است، اخلاقيات و روحيات شخصي او نيز مورد توجه است.كارگرداني هست كه دلتان خواسته باشد با او كار كنيد و هنوز ميسر نشده باشد؟-شايد بيشتر از بيست نفر باشند! من با كارگردانان خوب زيادي كار كرده ام مثل آقايان ملاقلي پور، مخملباف و ... و همينطور خانم ميلاني و ... مجال اسم بردن از همه دوستان نيست اما ميخواهم بگويم كه دوست دارم در فيلم خوب هر كارگرداني بازي داشته باشم، اين از هر چيزي مهمتر است. به نظرم خيلي بهتر است ما در يك فيلم عالي از كارگرداني سهم داشته باشيم كه شايد اسم و رسمي هم نداشته باشد اما فيلم او براي بازيگر، اعتبار و حيثيت بياورد وگرنه ديده شده كه كارگردانان صاحبنام نيز فيلم خوب نسازند.راستي بعد از اين فيلم باز هم قرار است يك سكوت طولاني از شما شاهد باشيم؟-خدا نكند! ديگر تحمل ندارم! اميدوارم سال بعد، بيشتر كار كنم. البته، كار كردن همزمان در چند پروژه، اتفاقي است كه هر كسي استعداد آن را ندارد و من هم نميتوانم. دلخواه من سالي يكي دو فيلم است و خدا كند به دست بيايد.در خاتمه، موضوعي هست كه بخواهيد عنوان كنيد و مغفول مانده باشد؟-«مجرد چهل سله» فيلمي به شدت خانوادگي است و خيلي حيف شد كه ما نتوانستيم آن را در زمان بهتري اكران كنيم. اگر اين فيلم در تابستان به نمايش در مي آمد حتماً گيشه بهتري داشت. اين فيلم، فيلمي است كه ميتوان حتي بچه هاي خانه را به تماشاي آن نشاند. من در يك اكران خصوصي متوجه شدم همه موقعيتهاي كميك فيلم در آمده و تقريباً در همه سكانسها خنده بر لب مخاطب ميآمد. معضل كمبود سالن سينما در ايران بسيار جدي است و بايد فكري به حال  آن كرد، چون گاهي پيش ميآيد فيلمهايي را از اكران خوب محروم ميكنيم تا ساير فيلمها فروش بيشتري داشته باشند. رعايت عدالت در مسائل اكران موضوع دشواري در سينماي امروز است. اكران همزمان فيلمهاي متعدد، چيزي است كه در كشورهاي ديگر هم رخ ميدهد اما آنان سالنهاي بيشتري هم دارند. در كشور ما يك فيلم 15 سالن دارد و فيلم ديگر 80 سالن. ما در حال حاضر بيشتر از ميزان خاصي، نبايد فيلم توليد كنيم چون ظرفيت اكران ما بيشتر از 40 يا 50 فيلم در سال نيست. من از همه دوستاني كه براي ساخته شدن اين فيلم كه به طور كامل در بخش خصوصي تهيه شد، زحمت كشيدند متشكرم. از تهيه كنندگان پروژه و آقاي باباپور ممنونم و همچنين از آقايان سيروس گرجستاني و برزو ارجمند. ساير بازيگران هم در جاي خودشان عالي ظاهر شدند، از مجيد صالحي گرفته تا دانيال عبادي و امير نوري و سحر ولدبيگي. همه به جا و درست انتخاب شده بودند و من خيلي خوشحالم از اينكه در كنار آنان بودم.بانی فیلماخبار مرتبط :مشکلات ماهایا پطروسیان برای انتخاب همسر+تصاویرعکس ها و بیوگرافی و کارنامه سینمایی ماهایا پطروسیانیادداشت ماهایا پطروسیان درباره تتشییع پیکر مرتضی پاشایی+عکس

پنجشنبه 2 بهمن 1393  |





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن