واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۸
یک مدرس دانشگاه میگوید: امروزه یکی از مشکلات اساسی رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهها نبود توجه به خلاقیّت است. نرگس باقری در یادداشت ارسالیاش به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با عنوان «جایگاه خلاقیت در ادبیات کجاست؟» نوشته است: «خلاقیّت عنصر جداییناپذیر ادبیات است. امروزه یکی از مشکلات اساسی رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهها نبود توجه به خلاقیّت است. در دانشگاههای امروز ایران هیچ عنوان درسی که رشد و خلاقیّت ادبی را مبنا قرار دهد، وجود ندارد در حالیکه سرفصل نوشتن خلاق، یکی از درسهای دانشگاهها در بسیاری از کشورهای جهان است. دانشجویان علاقهمندی که برای نوشتن وارد این رشته میشوند و امیدوارند شاعر و نویسنده شوند هرگز کلاسی در این حوزهها نخواهند داشت. بیرون از دانشگاه، کارگاهها و کلاسهای مختلف وجود دارد اما چه بسا دانشجویان حتی پیوند ادبی با فضای بیرون ندارند و معمولاً با بسیاری از مباحث روز ناآشنا هستند. کسانی که آمدهاند تا در جریان ادبی معاصر قرار بگیرند و عناصر تاثیرگذارِ این حوزه باشند، خود از این فضا دورند. در واقع در چهارچوبی که وزارت علوم برای رشته ادبیات فارسی تعریف میکند، اصلیترین عنصر غایب است. این نگاه و رویکرد در شکل امتیازدهی به استادان این رشته هم دیده میشود. کتابهای شعر و رمان و دیگر خلاقیتهای ادبی در این امتیازدهی جایی ندارند و معمولاً امری شخصی و تفننّی تلقی میشوند و ساعاتی که صرف پرداختن به امر خلاّق میشوند به حساب نمیآیند. وزارت علوم استادان این رشته را پژوهشگرانی میخواهد که به جای آنکه در روند خلق شعر و داستان معاصر نقشی داشته باشند، انرژی خلاق خود را صرف بررسی و تحلیل آثار خلاقه دیگران کنند که در همین مورد نیز از آنجا که نقد ادبی امری خلاق است تا وقتی که خلاقیّت نقشی نداشته باشد توفیق چندانی حاصل نخواهد شد. در حالی که میتوان پژوهشهای ادبی را حتی در ارتباط با خلاقیت به کار گرفت و دانش نظری را به کار عملی و خلّاق تبدیل کرد اما وقتی در سطح اول، اتفاقی صورت نمیگیرد، نمیتوان در سطح عمیقتر چنین انتظاری را داشت. برای تدریس اکثر درسهای این رشته، خلاقیت یک امر ضروری است. بدیهی است تا وقتی که این نگاه به شکل کلان تغییر نکند و در راس ساختار مورد توجه قرار نگیرد، این ضعف همچنان ادامه خواهد داشت و فارغالتحصیلان این رشته بیش از پیش از ذات ادبیات دور خواهند شد. آنها حتی ممکن است در طول دوران تحصیل خود یک صفحه متکی به قدرت ذهن خلاق خود ننویسند. گاهی نیز قرار گرفتن در مقابل قلهها و شاهکارهای ادبیات، بهویژه ادب کلاسیک فارسی چنان رعب و فاصلهای ایجاد میکند که دانشجو ممکن است کمتر جرات کشف و خلق داشته باشد و دست به تجربههای نو و جدید همسو با عصر خود بزند. دانشجویان ادبیات در این فرایند تحصیلی در بهترین موقعیت، به چشم لغتنامههای سیّار یا حافظان اشعار یا یابندگان تشبیه و کنایه و استعاره دیده میشوند. آثار خلاقه آموزگاران آنها در فضای بیرون از دانشگاه خوانده میشود، نقد میشود، دیده میشود اما در دانشگاه به شکل امری فرعی و پنهان و مبتنی بر ذوق شخصی باقی میماند. شاید وقتی عمیقتر به مسائل و مشکلات این رشته نگاه کنیم آسیبهای ریشهییتر قضیه را آشکارتر ببینیم. چندی پیش فرهنگستان زبان فارسی در خبرنامه خود گزارشی منتشر کرد و ضرورت توجه به برخی از آسیبهای آموزشی در رشته زبان و ادبیات فارسی را مطرح کرد. یکی از این مباحث این بود که دانشگاهها در پذیرش دانشجو برای تحصیل در این رشته شرایط لازم داوطلب را در نظر نمیگیرند و در واقع هیچگونه محدودیت علمی برای تحصیل زبان ملی کشور تعریف نشده است. یک گزارش بسیار تاسفبرانگیز نیز در خلال این بحث اعلام شده است: «بررسی نمره ادبیات پذیرفتهشدگان کنکور در این رشته نشان میدهد که جز در مواردی متاسفانه بسیاری از پذیرفتهشدگان با پیشینه زبانی و ادبی اندک و بنیه علمی ضعیف، از سر ناچاری به این رشته روی آوردهاند و علاقه یا توانایی ملاک انتخاب آنان نبوده است.» این در حالی است که ادبیات یکی از هنرهای هفتگانه است و برای بسیاری از رشتههای هنری حتی آزمونهای عملی نیز انجام میشود تا میزان توانایی و خلاقیّت داوطلب مورد ارزیابی قرار گیرد. مورد دیگر بررسی نمرات پذیرفتهشدگان این رشته است که بر اساس پژوهش گروه آموزش در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بررسی نمرات درس زبان و ادبیات فارسی مربوط به پذیرفتهشدگان آزمون سراسری در سه سال اخیر، نشان میدهد که میانگین نمره ادبیات برخی از آنان کمتر از 1 درصد و در مواردی منفی بوده است. فرهنگستان در پی این گزارش، طی نامهای به وزارت علوم درخواست اصلاح دروس فارسی عمومی در دانشگاهها را مطرح کرده است که قدمی مثبت و گامی موثر به حساب میآید. اما در این درخواست کمیّت و کیفیّت درس فارسی عمومی برای دیگر رشتهها مطرح شده و لازم است دیگر آسیبهای این رشته نیز مورد توجه قرار گیرند. از آنجا که هر کسی در جایگاه خود مسئول و مدیون است تا آنچه را برای اصلاح و بهبود لازم میداند مطرح کند، نگارنده این سطور بر خود لازم دید تا آنچه را که ممکن است دیگرانی نیز در این سو و آن سو گفته باشند، از دیدگاه خود بیان کند.» *** دکتر نرگس باقری دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و استادیار دانشگاه است. آثار او عبارتاند از: «باران را چه جوری ببافم»، «نمکو»، «یک پرتقال کال کوچولو»، «سوسکچه و برق برقی» برای کودکان و نوجوانان، همچنین اثر پژوهشی «زنان در داستان»، و مجموعه شعر «از هزارهی ترنج» که از سوی انتشارات مروارید منتشر شده است. دومین مجموعه شعر او با عنوان «نزدیک به نبض ماهیها» نیز به تازگی مجوز انتشار گرفته است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]