واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
افشین علاء: محتاج به نقد کشیدن همدیگر هستیم فرهنگ > ادبیات - افشین علاء، شاعر میگوید نقد و بررسی آسیبهای شعر کودک و نوجوان مهمترین نیازی است که فعالان جوان این عرصه به آن احتیاج دارند.
مهری صفوی: خانه شعر جوان، طی هفته گذشته جلسهای در نقد و بررسی شعر ادبیات کودک و نوجوان برگزار کرد. حالا افشین علاء شاعر و یکی از برگزارکنندگان این جلسه میگوید که شعر ادبیات کودک و نوجوان هیچگاه نقد جدی نشده و این جلسات فرصتی است برای این که چنین اتفاقی رخ دهد: آقای علاء کمی درباره این جلساتی که قرار است در خانه شعر جوان برگزار شود و در آن به نقد و بررسی شعر کودک پرداخته شود توضیح میدهید؟ شعر کودک و نوجوان به خصوص در سالهای پس از انقلاب با رونق روبرو شد بدین ترتیب که اگر در دهه شصت ما به تعداد دو انگشت دو دست شاعران مطرح در این حوزه داشتیم، حالا دهها شاعر خوب داریم که در حال فعالیت هستند. اما متاسفانه همپای این رشد و اعتلا باب نقد و افتزدایی از این حیطه باز نشده و همیشه منتقدان و کسانی که در ادبیات صاحب نگاه و رای هستند این دغدغه را داشتند که باید وضعیت شعر کودک و نوجوان را به بوته نقد کشید. برگزاری این جلسات ریشه در همین ضرورت دارد. از سال ها پیش یعنی زمانی که زنده یاد قیصر امینپور در میان ما بود این مباحث در انجمن وجود داشت اما به دلایل مختلف هیچ وقت زمینه جذب شاعران کودک و نوجوان به انجمن فراهم نشد مگر کسانی که به طور اتفاقی عضو انجمن بودند و در این حیطه فعالیت داشتند. کسانی چون مصطفی رحماندوست یا بیوک ملکی. ما تصمیم گرفتیم برای دوره جدید انجمن یک بخش از تمرکزمان را به ادبیات شعر و کودک اختصاص دهیم و خانه شاعران را از یک پاتوق صرف به محلی برای ملاقات شاعران با همدیگر تبدیل کنیم. جایی که در آن بتوان بحثهای علمی و ادبی را مطرح کرد. اولین نشست از این سلسله جلسات با استقبال خوب شاعران کودک مواجه شد و از این پس قرار است هر هفته شنبهها این جلسات در محل انجمن شاعران برگزار شود. خب در این جلسه اول چه اتفاقی افتاد؟ در جلسه اول قاعدتا مباحث کلی مطرح شد. آقای رحماندوست در آغاز اشاره کردند که ما همه باید به به آثار خود یک نوع بازنگری داشته باشیم و بیوک ملکی نیز درباره ضرورتها و کمبودهای شعر نوجوان سخن گفت. خود من هم درباره آفتهایی که در این زمینه وجود دارد سخن گفتم. از دایره واژگان تا نوع نگاه، جنس تخیل و ... این ایدهها مورد استقبال اکثر شاعران مخصوصا جوانترها قرار گرفت و برایم خیلی جالب بود که بعضی از این دوستان خودشان را از شهرستانهای دوری مثل اهواز و مشهد به این جلسه رسانده بودند و این برای من که سال هاست منتقد جدی شعر کودک هستم واقعا جالب بود در واقع از این که دیدم میان شاعران حیطه ادبیات کودک و نوجوان این همه دغدغه برای نقد آثارشان وجود دارد بسیار شگفتزده و خوشحال شدم. البته نظرات مخالفی هم وجود داشت کما این که چند تن از شاعران معتقد بودند باید فقط در حضور کودکان شعرخوانی کرد. ما هم گفتیم ضرورت شعرخوانی برای کودکان به جای خود، ولی بحثهای آکادمیک و علمی هم جای خود را دارد و شاعران در این زمینه میبایست خود را به چالش بکشند. چون مخاطب شعر کودک و نوجوان صرفا تاییدکننده است، و ما نباید فقط به تشویق و تحسین و حمایتهای مخاطبان و والدین آنها کفایت کنیم. اگر به همین راضی باشیم به زودی شاهد افول این حیطه خواهیم بود. این استدلال مود تاکید و استقبال اکثریت شاعران قرار گرفت و سرانجام قرار شد این جلسات به صورت هفتگی ادامه داشته باشد. متاسفانه طی سالهای گذشته ما شاهد نوعی بیتوجهی در انتخاب تصویر و متن کتابهای کودک بودیم. مثلا یادم هست چند سال پیش در شبکههای اجتماعی تصویر یک صفحه از کتاب کودک منتشر می شد که در آن نقاشی آدمی بالای دار کشیده شده بود. از طرف دیگر ضعف و کمبودهایی هم در زمینه زبان به چشم میخورد که نگران کننده است. چون به هر حال این کتابها اولین مواجهه کودک با زبان فارسی و نوشتار است و اگر در این زمینه بیدقتی شود بسیار ویرانکننده است. قطعا همین طور است. یکی از اصلیترین بخشهای نگاه انتقادی من به جریان شعر کودک و نوجوان روزگار ما همین است. مبحث زبان در شعر کودک بسیار مهم است. در ابتدای شکلگیری این ژانر در ادبیات خیلیها این تصور را داشتند که شاعر کودک فقط باید کودکان هم صحبت باشد و حتی آثار بزرگسالان را نخواند. این تصور خوشبختانه به مرور از بین رفت چون شعر گفتن برای کودکان و نوجوانان اگرچه با محدودیتها عدیده در دایره واژگانی، سبک، فرم، قالب، زبان و تخیل روبروست اما این محدودیتها به معنای استفاده از زبان الکن و ناسلام برای شعر نیست. گاهی شاهدیم شاعر برای این که بتواند مفهوم را برساند به زبانی ناسالم متوسل شده است که به موازین زبان و ادبیات فارسی مقید نیست و حتی ضعف و جاجایی ارکان جملات در آن به چشم میخورد. همان طور که شما گفتید آثار ما ملکه ذهن بچهها میشود و این نخستین مواجهه آنها با ادبیات است و برخوردشان با ادبیات در آینده برگرفته از همین تصویری که امروز ما به آنها ارائه میکنیم. نمیتوانیم بدون توجه به معیارهای شعر فارسی و بدون توجه به سلامت زبان و استواری آن شعر بگوییم بنابراین شاعر کودک حتما باید سعدی را به عنوان معمار و مهندس کلام در زبان فارسی شناخته باشد، حتما باید شاهنامه و مثنوی را خوانده باشد و با تعبیرهای رندانه حافظ را درک کرده باشد. از سوی دیگر باید حتما در جریان شعر معاصر و چه بسا ادبیات جهان نیز قرار داشته باشد. تازه آن وقت است که یک شاعر میتواند به سراغ کار کودک برود کما این که چهرههایی مثل قیصر امینپور علیرغم آراسته بودن به ادبیات، زمانی که برای کودکان و نوجوانان شعر میگفت بسیار زبان و جهان متفاوتی داشت و این را مدیون اشرافی است که در ادبیات به معنای عام کسب کرده بود. در مورد مضمون شعر کودک هم ما شاهدیم که گرایشهای مختلفی وجود دارد. بعضیها با هر گونه آموزش یا پیامدهی در شعر کودک مخالفند و آن را بر خلاف جوهره شعر کودک میدانند و این که بچهها از نصیحت و پند و اندرز گریزانند را دلیلی برای اثبات مدعای خود مطرح میکنند. آنها برای این که کار شعاری و رسمی نشود کلا قائل به این هستند که هرگونه مضمون آموزشی در کار کودک ممنوع باشد ولی در مقابل کسانی از جمله کارگزاران رسمی در حوزه فرهنگ هستند که اعتقاد ارند هر کاری که برای کودکان میشود باید مضامین آموزشی و هدفمند داشته باشد و حاوی پیامها و آموزشهایی از بزرگسالان به کودکان باشد. بدیهی است که هر دو طیف به راه افراط رفتهاند. باید راه میانه را پیش گرفت. ما نمیتوانیم با کوکان سخن بگوییم بدون این که هدفی داشته باشیم اما گر مضمون شعرها را بخواهیم فقط به این موضوع محدود کنیم آن وقت دچار تکرار و روزمرگی خواهم شد. باید یک نگاه بینابین داشت. از افق نگاه کودک و همقد خود او به مسائل نگاه کرد و آنها را فمید. شعر کودک نمی تواند مجالی برای ترویج خشونت یا به معرض تماشا گذاشتن دنیای خشن بزرگترها باشد. اما این بدان معنی نیست که نخواهیم وارد مضامین اجتماعی نشویم و از آنها با بچهها صحبت نکنیم. بچهها ضمن این که باید بچگی خود را حفظ کنند و به واسطه شعر ما با زیباییهای دوران کودکی مواجه میشوند باید با واقعیتهای زندگی نیز روبرو شوند. نمیتوانیم آنها را از دنیای اطراف غافل کنیم چون چه بخواهیم و چه نخواهیم آنها هم تلخیها را مشاهده میکنند. پس باید با حفظ موازین عقلانی یا نظر کارشناسانی که در حیطه کودک کار میکنند مضامین اجتماعی و هدفدار را به کودکان بیاموزیم. 57۲۴۴
کلید واژه ها: ادبیات ایران - ادبیات کودک و نوجوان -
سه شنبه 23 دی 1393 - 16:38:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]