واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: شعاري شدن فيلمهاي ديني از ناتواني فني ماست
اين روزها با پايان سريال پردهنشين و حضور حجتالاسلام پناهيان در برنامه «هفت» بار ديگر بحث حضور دين در سينما داغ شده است، خصوصاً با شروع مجدد جشنواره عمار خواهناخواه اين موضوع پرداختهاي بيشتري مييابد
نویسنده : اسماء معتمدي
اين روزها با پايان سريال پردهنشين و حضور حجتالاسلام پناهيان در برنامه «هفت» بار ديگر بحث حضور دين در سينما داغ شده است، خصوصاً با شروع مجدد جشنواره عمار خواهناخواه اين موضوع پرداختهاي بيشتري مييابد. سيداحمد بطحايي دانشآموخته درس خارج حوزه علميه قم و كارشناس ارشد فلسفه است كه هشت سالي ميشود درعرصه هنري مشخصاً در زمينه داستان و فيلمنامهنويسي فعاليت حرفهاي دارد. به همين بهانه با اين روحاني فعال در عرصه هنر گفتوگو داشتيم.
به نظر شما چه رابطهاي بين قرآن و هنر وجود دارد؟
دراينباره بحثهاي زيادي شده است بعضي قائل به تضاد قرآن و هنر بودهاند و عدهاي به تعامل اين دو با هم تأكيد داشتهاند، اما براي بررسي فرضيه نزديك به صواب بايد به فرهنگ شيعي نگاهي بيندازيم. از سويي ديگر ذات قرآن، مفاهيم و نص صريح قرآن همچنين هنرمنداني كه آثار هنري برجستهاي با برداشتهاي قرآني و ديني توليد كردهاند ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه رابطه قرآن و هنر نه يك رابطه تقابلي، بلكه يك رابطه تعاملي است. در صدراسلام امام علي(ع) اولين خوشنويس قرآن بودند و كساني را تربيت كردند تا با خط خوش قرآن بنويسند يا امام صادق شعرايي كه در مدح اهل بيت و معارف ايشان شعر ميسرودند را تشويق ميكردند و به آنها هبه ميدادند. درواقع بايد گفت خود قرآن هم يك اثر هنري است. اگر يك نگاه تفضيلي به قرآن داشته باشيم ميبينيم كه قرآن مجموعهاي از قصص است كه قبل و بعد اين قصص به مقدمهچيني و پس از آن به شرح و بسط داستانها پرداخته است.
آيا ميتوانيم استفاده هنري از قرآن داشته باشيم؟
بله آن هم بسيار زياد، زيرا قرآن گنجينه و مخزني است كه از دو جهت ميتوان از آن استفاده كرد. اول اينكه هنرمندان بهخصوص هنرمنداني كه با درام و داستان در ارتباط هستند از خود داستانهاي قرآني به صورت الگويي استفاده كنند، كه بسيار هم استفاده شده يا از اين داستانها اقتباس شده است و در زبان معاصر درآمده است خيلي از سريالها از داستانهاي قرآني استفاده كردهاند. دوم آنكه جنبه محتوايي قرآن است. در قرآن محتوا و مفهومي است كه بايد هنرمند بفهمد و بهخوبي درك كند تا بتواند يك اثر هنري منبعث از فرآن خلق كنند ممكن است در اثر هنري خود اقتباسي نكرده اما روح مفاهيم قرآني در اثرش نشسته و نمايان است. اين همان چيزي است كه خداوند فرموده است قرآن را بخوانيد و در آن تدبر كنيد. همين فهم در قرآن باعث ميشود تا شعورمان تعالي پيدا كند.
چه اتفاقي افتاد كه هرچه به جلو آمديم بين هنر و قرآن فاصله ايجاد شد و كمتر از اين گنجينه عظيم معرفتي استفاده كرديم؟
البته زياد هم اين جدايي رخ نداده حتي در برخي آثار سينمايي شاخص ما درونشان دغدغهاي است كه از معارف قرآني سرچشمه ميگيرد. مثلاً وقتي درباره دروغ و مضرات آن فيلم ساخته ميشود در قرآن هم دروغ تقبيح شده است پس ميبينيم شايد به ظاهر از قرآن استفاده نكردهاند اما مفهوم قرآن در آن اثر نشسته است. مسئله اين است كه چرا از نقطه ايدهآل قرآني دور شديم. متأسفانه بهجاي عمق به سطح گرايش پيدا كرديم مثلاً در مدرسه قرآن اجباري براي نمره شده است. براي همين قرآن به دل نمينشيند از همان سنين پايين كه چنين نگاهي نهادينه بشود فرد هرچه بزرگتر ميشود كمتر به مفاهيم قرآن توجه ميكند؛ بنابراين اگر بتوانيم فرهنگ قرآني را به زندگي مردم وارد كنيم ديگر لازم نيست از ماهواره و فسادها هراس داشته باشيم بايد سبك زندگي قرآني را در جامعه عملياتي كرد تا در دل و جان مردم بنشيند و اثر بگذارد.
به نظر ميآيد در اين نهادينهسازي فرهنگ قرآني، نقش رسانهها بهخصوص سينما به دليل تصوير بيشتر است.
قطعاً رسانهها بسيار تأثيرگذارهستند و يكي از رسانههاي پرطرفدار سينما و تلويزيون است كه ميتواند در نهادينه كردن روح قرآني با روح مردم مؤثر باشد؛ وقتي هنرمند با فرهنگ قرآني بزرگ شده باشد خواسته و ناخواسته در آثارش هم مفاهيم قرآني جاري است. از كوزه همان برون تراود كه در اوست و ديگر كارسفارشي نيست. از طرفي بايد يك سياستگذاري درست در عرصه هنر بهخصوص سينما و تلويزيون داشته باشيم. ما امروز حمايت ويژه مالي داريم، اما حمايت درست نداريم كه اين اثرساخته شده چقدر قرآني است و چقدر تأثيرگذار بوده است و ميتواند بازدهي مثبت داشته باشد. مثلاً سريالي در تلويزيون با مفهوم قرآني ساخته ميشود خيلي شعاري است درحاليكه مفاهيم را بايد در لفافه به زيبايي ارائه كرد و اين ذات هنر است وگرنه منبر مذهبي ميشود. بايد بتوانيم كنار جذابيت و سرگرميسازي، معنا و مفهوم را انتقال بدهيم.
چرا اين تأثيرگذاري كم ميشود؟
از بعد از انقلاب كه ما رسانهها را در دست گرفتيم خواستيم تا به رسانهها معنا و مفهوم ديني بدهيم در اين مدت كوتاه خيلي سخت است تا در مقابل سينماي كاركشته هاليوود فعاليت كنيم، اما با اين حال كارهاي خوبي شده است ولي كافي نيست. هاليوود به دنبال تجارت و سود است ولي ما قصدمان تجارت نيست ميخواهيم مفهوم و معنا ارائه كنيم چون كار نويي است.
گفته ميشود ذات سينما غيرديني است. نظر شما چيست؟
سينما و تلويزيون يك فرم و زبان هستند. ما ميتوانيم تا حد امكان خودمان وارد شويم. سينما مجرايي دارد كه با زبان ديني ما مشكل دارد اما تا آنجايي كه ميتوانيم بايد اين زبان را به خدمت گرفت؛ البته ديدگاههاي افراطي و تفريطي باعث شد تا نتوانيم مسائل ديني را در سينما به كار گيريم.
بعضاً استفاده از عناصرديني و قرآني در سينما را شعاري ميدانند.
مشكل از نماز و عناصر ديني نيست كه فيلم را كليشهاي ميكند، بلكه مشكل از كار فني ماست. در يك فيلم امريكايي چند خط از انجيل را ميخوانند يا كليسا را نشان ميدهند ولي بوي شعار نميدهد پس اينها مشكل نيست ما هم ميتوانيم همان طوري كه در فيلم «طلا و مس» بدون هيچ شعاري دو سوره قرآن خوانده شد چون در دل فيلم نشسته بود. شعار وقتي است كه مفهوم و محتوا از فرم خارج بزند دچار شعارزدگي ميشويم وگرنه نشان دادن عناصر ديني و قرآني شعار نيست؛ البته يك جا نماز را بد نشان ميدهد يا فيلم در مورد نماز خواندن است بدون اينكه شعاري باشد بلد نيستيم به خوبي نمايش بدهيم.
چقدر بين كارشناسان ديني و سينماگران ارتباط وجود دارد؟
خيلي كم. به چند دليل ما چيزي به نام علوم بين رشتهاي در اين قضيه نداريم تا كارشناس هر دو مورد باشد. هنرمندان بعضاً از دين تخصص نداشتهاند يا دينداراني كه از هنر مطلع نبودهاند. مسئله ديگر اينكه متأسفانه حلقههاي واسط شكل نگرفته است و اين هنرمندان متعهد و كارشناسان ديني به خوبي همديگر را نشناختند؛ البته اخيراً مؤسساتي تشكيل شده مثل مركز پژوهشهاي ديني صداوسيما قرار بوده حلقه واسط نهاد حوزه و دين و هنرمندان باشد كه خروجيهاي خوبي هم داشته است كه اگر فيلم و سريال ديني خواستند بسازند به اين مركز ميروند تا اشكال ديني نداشته باشد يا حوزويهايي كه كارهاي هنري خوبي توليد كردند.
چقدر ورود به هنر سينما بين طلاب رواج دارد؟
متأسفانه كم وارد شدند، ولي همين اندازه هم حضور خوبي بوده است. امروز طلاب سينماگر داريم يا فيلمهايي كه حوزويان توليد كردند كه بسيارهم فاخر بوده است اما باز نبايد توقع داشت همه حوزيان وارد اين مسئله شوند، بلكه بايد به مقدار نياز باشد. اول در زمينه دين وارد شوند وقتي تخصص لازم را پيدا كردند آن وقت به اين امور ورود پيداكنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]