واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت میهمان
چند خطی درباره فیلم «چند متر مکعب عشق»/وطنِ زیر باران مانده!
«چند متر مکعب عشق» اگرچه بیانگر بخشی از مشکلات جامعه مهاجر در ایران است، اما اگر این جامعه مهاجر را تابعی از جمعیت ایران بدانیم، میتوان عاشق آنها شد و حداقل آنها را دوست داشت، میتوان با گریزهایشان از دست پلیس ترسید، میتوان برای عشقشان گریه کرد و با نوای افغانستانیشان شاد شد.
خبرگزاری فارس- گروه سینما:برای اینکه فیلم «چند متر مکعب عشق» را بشود بهتر فهمید، دو راه وجود دارد؛ اول اینکه افغانستانی باشید، دوم اینکه دوستان مهاجر داشته باشید. تجربه همزیستی با افغانها شاید برای همهی ایرانیها ملموس نباشد اما برای مشهدیها بدون شک این پیش فرض تغییر میکند و آنها دیگر جزوی از این شهر محسوب میشوند حالا میخواهد در لباس یک دانشآموز باشد یا یک کارگر یا حتی یک شاعر فرهیخته. اما اگر بخواهم حکم کلی اول را کمی تعدیل کنم، پرداختن به مضمونهای گستردهای همانند «عشق» و «مهاجرت» در فیلم میتواند مخاطب را همراه فیلم خوشساخت «چند متر مکعب عشق» کند. داستان عشق یک جوان ایرانی از طبقه ضعیف به یک دختر مهاجر افغان غیر قانونی. فیلم با سکانسهای عاشقانه نجیبی میان پسر و دختر آغاز میشود و پایان فیلم هم هرچند که به قول کارگردان باز است، اما مخاطب میتواند نزدیکترین برداشتی را که با کدهایی پیش از این کارگردان ارائه کرده است، برای خود داشته باشد. غرور و آبرو «عبدالسلام» پدر ساکت این فیلم که دیالوگهایش به یک صفحه هم نمیرسد و به قول یکی از شخصیتهای افغان دیگر «کلان» آن گروه مهاجران است، در تمام فیلم با غروری شرقی عاشق دخترش است. هرچند شاید این عشق با کمی چاشنی خشونت همراه باشد، اما نمیتوان او را شخصیتی سیاه دیده و شاید خاکستری رنگ مناسبی برای او باشد. در سکانسی از فیلم که برای دومینبار از دست مأموران نیروی انتظامی در کانالی در دل کوه پنهان شدهاند اولین نفری است که از مخفیگاه خارج میشود و میگوید:«ما به وطن خودمان باز میگردیم» این از غرور عبدالسلام. هرچند که نشانههای دیگری از این غرور را در سکانس درگیری لفظی با صاحبکارش هم میشود دید، اما این مهاجر که شبها هنوز رادیو افغانستان گوش میدهد و با ترانههای محزون افغانی سیگار میکشد در کنار غرور، آبرویش هم را هنوز در روزگار نامراد مهاجر بودن از دست نداده است و حاضر است برای آن حتی گیسهای دخترش را دانه دانه جدا کند! اما خوشبختانه عشق مرز نمیشناسد، صابر با بازی خوب ساعد سهیلی این بدون مرز بودن عشق را تصویر میکشد، او عاشق دختر افغان شده است، دلش هوس غذای افغانستانی میکند و حاضر است برای از دست ندادن این عشق از آرامشی که تمام فیلم همراه دارد، بگذرد تا به این عشق همزبانِ محصور در مرزهای جغرافیایی برسد. در «چند متر مکعب عشق» افغانها شریفند، تصویری که در این سالها کمتر از آن یا اصلا ارائه نشده است، افغانهای «چند متر مکعب عشق» را نمیتوان در صفحههای سیاه حوادث دید، آنها سختترین کارها را با تمام وجود انجام میدهند و روزهایشان را در زاغههای اندوهگین با شادیهای کوچکی، همراه با نوای افغانستانی پشت سر میگذارند، حالا میخواهد یک جشن کوچک ختنهسوران باشد یا اتفاق بزرگتری. از دیگر نکات این فیلم تأکید کارگردان بر روی اعتقادات مهاجران است، آنها با صدای اذان کار را تعطیل میکنند، نماز میخوانند و فارسی حرف میزنند تمام اینها بدون شک تاکید روی اشتراکات فرهنگی است که جامعه افغانستانی و ایرانی با هم دارند که تمام این سالها متاسفانه کمتر به چشم آمده است و جامعه عصبی ما هر از چند گاهی میخواهد تمام کاسه مشکلات را بر سر مهاجران بشکند. اما به نظر نگارنده، با تمام صحنههای جذاب فیلم که بیننده از آن خسته نمیشود و در کنار سکانس پایانی و گیر افتادن در میان کانکسها، بهترین پلانش زمانی اتفاق میافتد که باران میبارد و مهاجران سعی میکنند ماشینی را از باران سیلآسا نجات بدهند و به زیر سایبان بکشانند. تصویر و فریاد نسلهای مختلف افغان از پیر و جوان در مقابل مخاطب قرار میگیرد که همه دارند طنابی را میکشند تا ماشین را تکان بدهند، کارگردان با هوشمندی این سکانس را با در سایه نشان دادن به سکانس دیگری متصل میکند و مخاطب متوجه نمیشود که ماشین به زیر سایبان میآید یا نه. اما شاید این ماشین زیرِ باران مانده همان وطن مهاجران باشد که سالهاست روی آرامش ندیده و چندین نسل را مهاجر کرده است! با این همه «چند متر مکعب عشق» اگرچه بیانگر بخشی از مشکلات جامعه مهاجر در ایران است، اما اگر این جامعه مهاجر را تابعی از جمعیت ایران بدانیم، میتوان عاشق آنها شد و حداقل آنها را دوست داشت، میتوان با گریزهایشان از دست پلیس ترسید، میتوان برای عشقشان گریه کرد و با نوای افغانستانیشان شاد شد. مخاطب در این فیلم 90 دقیقهای میتواند جامعه کوچکی افغانستانی را با همه متعلقاتش مشاهده کند. نویسنده:سلمان نظافت یزدی. انتهای پیام/
93/10/15 - 13:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]