واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: دکتر علی غلامعلی پور از نیمکت های نهضت سواد آموزی تا کرسی دانشگاه خبرگزاری پانا:نیمکت های چوبی و رنگ و رو رفته نهضت سواد آموزی جیرفت هنوز به خاطر دارند اولین روز ورود نوجوانی را که درد بی سوادی به جانش ریشه انداخته بود و او امروز مدرس دانشگاه است.
۱۳۹۳ پنج شنبه ۱۱ دي ساعت 09:12
بنا به گزارش خبرنگار خبرگزاری پانا،دکتر علی غلامعلی پور که اکنون تصدی ریاست دانشگاه پیام نور باغین کرمان را بر عهده دارد از زمان نه چندان دور می گوید روزگاری که ندانستن و بی سوادی بر زندگی اش سایه افکنده بود.
آن روزها، زمان کودکی ام را می گویم، دلم نمی خواست به مدرسه بروم. با آنکه یک کلاس سواد داشتم و در روستای گرم سالار رضا عنبرآباد مدرسه هم وجود داشت، ولی نمی خواستم درس بخوانم. پدرم کشاورزی می کرد و مادرم امور خانه را سر و سامان می داد. مادرم سخت کوش و زحمت کش بود و اندکی از روزگارش را نیز به دامداری و کمک به پدرم می گذراند.
لحظه های عمرم در مزرعه و کمک به پدرم می گذشت، گاهی به فکر می افتادم باید کار دیگری انجام دهم مثلا خیاطی، نجاری یا هر کار دیگری، دیگر کار در روستایمان جوابگوی خواسته هایم نبود؛ احساس می کردم روستایمان برایم کوچک است.
یک روز که برای بردن مادرم نزد پزشک به جیرفت رفته بودم تابلوی نهضت سواد آموزی توجهم را به خود جلب کرد؛ سال 1367 بود و من نوجوانی که روستا برایش تنگ شده بود در پوست خود نمی گنجیدیم، احساس می کردم بی سوادی آزارم می دهد.
چندی بعد خود را در کلاس نهضت سوادآموزی جیرفت یافتم و بی صبرانه در کلاس های نهضت نام نویسی کردم.
وی ادامه داد: به من کتاب های نهضت را دادند و گفتند 15 ماه بعد بیا و این درس ها را امتحان بده، به روستایمان برگشتم و شروع به درس خواندن کردم؛ هرچه زمان می گذشت نسبت به آموختن حریص تر می شدم، تلاش کردم و مطالب کتاب هایی را که نهضت به من داده بود فراگرفتم، 15 ماه بعد برای امتحان به جیرفت رفتم، امتحان دادم و قبول شدم.
**نسبت به طلب علم حریص شده بودم
حالا نسبت به طلب علم حریص شده بودم و دلم نمی خواست رهایش کنم، کتاب های پایه های بعد را گرفتم و خودم را بدون معلم به کلاس پنجم رساندم و بعد از آن برای گذراندن امتحانات نهایی به صورت متفرقه به آموزش و پرورش جیرفت مراجعه کردم، آن سال نمراتم در سه درس به حد نصاب نرسید و من مصمم دوباره آن دروس را خواندم و در شهریور با نمرات عالی این دروس را با موفقیت پشت سر گذاشتم.
اول مهر 68 وارد دوره راهنمایی شدم، چون به صورت متفرقه درس می خواندم نمی توانستم در کلاس های درس شرکت کنم اما در امتحانات بین دانش آموزان سایر مدارس نیز اول شدم.
معلمان برخی دروس را که به صورت شفاهی باید امتحان می گرفتند بدون امتحان نمره ای را برای دانش آموزان ثبت می کردند. یادم هست در درس قرآن و ادبیات معلم نمره ای را برایم در نظر گرفته بود که به آن نمره اعتراض کردم و از معلم هایم خواستم درس را از من بپرسند و بعد به من نمره بدهند، بعد از اینکه معلم این درس ها را از من می پرسید و تسلط مرا به کتاب می دید نمره 20 را به من می داد و این مرا راضی می کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]