واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: محمد هادي كريمي معتقد است:«امشب شب مهتابه» نوشتهاي كاملا متفاوت با تمام آثار قبليام دارد و يك فيلمنامهاي شخصيت محور است كه موتور محركه خود را از تعاملات بين دو شخصيت اصلي فيلم ميگيرد. اين كارگردان كه دومين ساخته سينمايياش را در حال اكران دارد در گفتگو با خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) با بيان اينكه در اين مقطع دوست داشتم لحن روايي متفاوتتري را نسبت به قبل تجربه كنم اظهار داشت: تفاوت و پيچيدگيها و ظرافتهايي كه اتفاقا باعث سادهتر به نظر آمدن فيلم شود و شمايي غير مكلف به نمايش بگذارد. از ديگر سو داستان براي مخاطب عام بايد بازگو ميشد و دوست داشتم تمام اعضاي يك خانواده ايراني خود را در آن بيابند و ببينند. جاي سالمندان و نيز تعاملاتشان به نسل بعد در سينماي ما خالي بود اما دوست نداشتم براي اين مخاطب عام، فيلميخاص بسازم. وي ادامه داد: هفتاد درصد فيلم با دو شخصيت اصلي در دو لوكيشن بازگو ميشود. اما فيلم لحظهاي از ريتم نميافتد و درگير سكون و ايستايي نميشود. ميخواستم فيلمي بسازم كه پر از لحظههاي احساس برانگيز باشد اما به قلقلك سطحي و آني تماشاگر تمركز نكنم. فيلمي شاد بسازم از غمهايي كه ناگهان بر سر ما آوار ميشوند، فيلمي بسازم از آشتي هر آنچه باهم در تباين است. از مرگ و زندگي تا مظاهر و نمادهاي باورهاي سنتي و مدرن، فيلميبسازم كه تلخ باشد اما سياه نباشد. كريمي افزود: ميخواستم فيلمي بسازم كه از گستت نسلها بگويد و اين كه چطور نسلهاي مختلف ميتوانند همدل هم باشند، بيآنكه الزاما همرنگ يكديگر گردند و همه اينها در «امشب شب مهتابه» امكان وقوع داشت و هنگاميكه تهيهكننده فيلم آقاي شايسته كه سابقهي دوستي و همكاري پانزده سالهاي باهم داريم از داستان مطلع شدند خواستند كه اين همكاري صورت بگيرد. وي با اشاره به تهيه كننده فيلم گفت: ايشان علي رغم اين كه سرمايه گذار صد در صد فيلم بودند و سابقهي طولاني در تهيه كنندگي دارند اما بر اين باورند كه هر كس بايد فيلم خودش را در دفتر ايشان و با تهيهكنندگي ايشان بسازد. از اين رو از هيچ امكان و نيز مشورت و نظر و پيشنهادي كه اين اتفاق بيفتد دريغ نكردند كلا به فرديت فيلمسازان مختلفي كه با ايشان كار ميكنند احترام ميگذارند و تلاششان براي بهبود و ارتقاي فيلم در همان افق و نقطهي ديد فيلم ساز است. كريمي با رد اينكه قرار نبوده فيلم در ژانر موزيكال باشد اظهار داشت: اصلا انتخاب موسيقي به عنوان يكي از شخصيتهاي داستان و نه تنها الماني براي فروش به اقتضاء داستان صورت گرفت شخصيت مرد هنرمندي بود كه در يك شمارش معكوس براي پايان زندگياش احساس ميكند هنوز اثر جاودانهاش را نتوانسته بيافريند و از اين احساس ناگوار سخت در رنج و عذاب است. از ديگر سو او از خاستگاهش طرد شده و با يك سوء تفاهم از گذشتهاش بريده است. وي ادامه داد: با اين اقتضائات داستاني اين شخصيت ميتوانست يك هنرمند رشته موسيقي باشد، چرا كه موسيقي هم مانند اين شخصيت در برزخ رد يا پذيرش از سوي تودههاي عمدتا سنتي قرار دارد از ديگر سو موسيقي كه باعث طرد و نفي متقابل او و خانوادهاش شده در زماني ديگر زبان حال او براي آشتي ميشود ارايه پنج ترانه و تصنيف نيز كاملا به متقضيات داستاني صورت ميگيرد سنتي و تصنيف بودن يا پاپ و مدرن بودن، كليپ بودن يا بخشي از كنسرت يا زنده خواندن و اجرا كردن هم كاملا همخوان با آن چيزي است كه در آن لحظه قصه ميطلبد و فرم بصري فيلم اجازه ميدهد. اين كارگردان با اشاره به انتخاب احسان خواجه اميري به عنوان آهنگساز نيز گفت: ما كسي را انتخاب كرديم كه هم ترانهي مدرن بتواند اجرا كند و هم توانايي خواندن تصانيف سنتي را داشته باشد و هم بتواند موسيقي فيلم را بنويسد و هم آهنگهاي آن چه را ميخواند خود بتواند بسازد. چرا كه در اين صورت يك حس و حال واحد منبع الهام و ساخت همهي آنچه ميخواستيم بود و از هماهنگي برخوردار ميشد، و به نظرم اگرچه ترانهها و تصانيف فيلم كه به جز يك مورد هيچ كدام به بازار نيامده همگي براي اولين بار در اين فيلم شنيده ميشوند و جزو بهترينهاي آثار سازندهاش است، اما موسيقي متن فيلم در جايگاهي به مراتب ممتازتر قرار دارد. وي درباره انتخاب دانيال عبادي براي نقش اصلي فيلم نيز اظهار داشت: براي بازيگر نقش مرد به دنبال بازيگري بودم كه در نقشهاي برونگرا كليشه نشده باشد و عادت به بازي برونگرا نداشته باشد، چون از بازيهاي برونگرا بخصوص در ملودرامي چون «امشب شب مهتابه» كه با كمي بيدقتي ميتوانست به فيلمي پر از اشك و آه و ناله تبديل شود بيزارم. شاخصهي دومي كه بازيگر اين نقش ميبايست داشته باشد اين بود كه معصوميتي در چهره داشته باشد تا علي رغم تلخيها ولجاجتهاي كودكانهاي كه دراين نقش است همچنان براي تماشاگر سمپاتيك باشد و او بتواند همذات پنداري كند. شكنندگي روحي علي رغم ظاهري كه فخامت و غرور را نشان ميدهد از ديگر ويژگيهاي اين نقش بود. كريمي تصريح كرد: در واقع براي اين نقش به دنبال يك فنوتيپ (مرد فرزند) بودم و درست در نقطهي مقابل براي بازيگر زن يك «زن مادر» ميخواستم كه بر خلاف بازيگر مرد در نقشهاي برونگر جا افتاده باشد و بيننده سابقهاي از بازيگري برونگرا در ذهنش باشد تا وقتي او در فيلم نقشي كاملا درونگرا و متفاوت با ديگر آثارش را بازي ميكند بيننده بخشي از داستاني را كه ما به ضرورت بازگو نميكنيم، بر اساس سابقهي آن نوع حضور قبلي بازيگر در ذهن بازسازي كند و ميتواند حدس بزند، اين زن تا پيش از وقوع اين اتفاقات شاد و انرژيك و پرجنب و جوش بوده و حالا براساس شرايط جديد درون گرا شده بر عكس شوهرش هنرمندي كه به خاطر تعارضات روحي فردي كاملا درونگرا است. براي هردو نقش نامزدهايي داشتم كه در نهايت با مشورت و همرايي و هم نظري تهيهكننده فيلم، به اين انتخابها رسيديم. اين كارگردان با ابراز نارضايتي از وضعيت اكران اين فيلم به ايسنا گفت: متاسفانه سينما در يك خاموشي پنهان به سر ميبرد، به اصطلاح باز است و عملا بسته، اين بسته بودن فقط به سينماهايي كه در مسير تجمعات قرار دارند و دست به قضا سينماهاي كليدي و سر گروهند محدود نميشود كه در اكثر روزهاي هفتهي گذشته يا بسته بودهاند و يا سانسهاي محدود در طول روز داشتهاند، سينماهاي دور از ازدحام و تجمعات نيز عليرغم باز بودن ظاهري، حكم تعطيل را دارند، چرا كه در اين شرايط سينما، ورزش و... مقولاتي درجه دو به حساب ميآيند. اين كارگردان سينما معتقد است: سياست همهي اذهان را به تسخير خود در آورده و هر پديدهي ديگري در برابر آن از پيش رنگ باخته به نظر ميرسد. در اين مدت حتي شرايط خيابانها براي عرضهي تبليغات شهري هم مناسب نبوده و فيلم من حتي به خاطر نداشتن تبليغات ضربهي بيشتري خورده است، هر چند انهدام تبليغات شهري ديگر فيلمهايي كه شاهدش بوديم را نميتوان امتيازي برايشان دانست. كريمي تصريح كرد: بسيار متاسفم براي تماميكساني كه ميخواستند مطالبات مادي و معنوي خود را پس از طي زحمات يكساله خويش با نمايش عمومي آثارشان به دست آوردند و متاسفانه حالا همه آنها را از دست رفته ميبينند. به گزارش ايسنا، در«امشب شب مهتابه» مهناز افشار، دانيال عبادي، اميرحسين آرمان، مهوش افشارپناه، ايمان حضرتي، شيوا خنياگر،آرش آب پرورو آرش تاج به ايفاي نقش مي پردازند. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 265]