تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
تی‌وی وال: ایده‌ای نوین برای دکوراسیون داخلی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1812865384
تارنمای اول پرس: به مردم ربطی ندارد!!!/ الوداع تا انتخابات دیگر
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: نظارت از حاشیه خوانده شدن تا به حاشیه رفتن، تارنمای اول پرس: به مردم ربطی ندارد!!!/ الوداع تا انتخابات دیگر تارنمای اول پرس در مطلبی نوشته است: می گویند: به مردم ربطی ندارد!!! و اینجاست چرایی ادای این سخن دو حالت دارد، یا از روی عصبیت است و یا از روی اعتقاد قلبی که بر اثر عصبیت بر زبان جاری شده است ، در هر دو حالت ادای این حرف، فعلی مذموم است و باید با طی مسیر عذرخواهی از مردم، جبران حداقلی شود نه اینکه با سخنان کذایی خود را مبری از حاشیه خواند و گذشت.
زیر پوست شهر چه خبر است؟! هر روز را عادی شروع میکنی مثل دیروز و روزهای دیگر، اتفاقات یکسان و گاه متفاوت در حال جریانند و تو تنها شاهد و گاه بی توجه به آنچه اتفاق می افتد، درگیر اتفاقات زندگی خود.
این تقریبا حالتی است که ما در شهر خود حول و حوش آن سیر می کنیم و این جو زنده گی یا زندگی ماست. سرنوشت امروز و آینده ما را کسانی رقم می زنند که شاید توجهی بدانان نداریم و اصلا مهم نیست که چه کسی چه تصمیمی می گیرد.
دقیق تر که بشوی می بینی سرنوشت شهر خود را بدست کسانی سپرده ای و به کناری کشیده ای.
اختلاف، کشمکش، دوستی، همراهی و ... همه آن چیزی نیست که تو درباره شهر خود از منتخبان خود باید ببینی.
در ورای این همراهی ها و گاه اختلافات چه چیزی نهفته است که مردم نامحرمند و نامحرمان، محرم. انتخابات که می شود همه دست در گردن آویخته در خدمت مردمند تا سبد رای خود را پربارتر کنند و روزی که نامشان از صندوق بعنوان پیروز برون شد دیگر کدام مردم، کدام حق،کدام رای؟! البته نباید نادیده انگاشت اندک تعدادی را که همواره با مردمند و برای مردم و مردم را ولی نعمت خود می دانند و خود را در برابر آنان پاسخگو، اما دیگر گروه صرفا به استفاده تبلیغاتی از نام مردم بسنده می کند و دیگری حتی حال آن را ندارد که نام مردم را برای رنگین کردن سخنان خود به کار برد.
تصمیمات گرفته می شود و گاه در کمال اهانت در پاسخ به پرسشی نظارتی و قانونی برای مردم، می گویند: به مردم ربطی ندارد!!! و اینجاست چرایی ادای این سخن دو حالت دارد، یا از روی عصبیت است و یا از روی اعتقاد قلبی که بر اثر عصبیت بر زبان جاری شده است ، در هر دو حالت ادای این حرف، فعلی مذموم است و باید با طی مسیر عذرخواهی از مردم، جبران حداقلی شود نه اینکه با سخنان کذایی خود را مبری از حاشیه خواند و گذشت.
این که به مردم ربطی ندارد، درد امروز و دیروز ما نیست و در هر دوره ای افرادی بوده اند که خود برای خود حصن و حصار قائل بوده اند و پاسخگویی برایشان معنی نداشت. در انقلابی که اساسش قیام مردم مسلمان است و مردم به فرموده آن پیر سفر کرده ولی نعمت مسوولانند، دیگر جایی برای چنین رفتارهایی وجود ندارد و هرکس خود را منطبق بر این گفتار نمی داند بهتر است ردای مسوولان از تن به در آورد و بیش از این حق الناس را ضایع نکند، البته نگارنده نافی خدمات و تلاش های انجام شده نبوده و نیست و هرتلاشی را قابل تقدیر می داند.
اما سوی دیگر حرف با ما مردم است که با عمل خود برخی را به عدم پاسخگویی عادت داده ایم و توگویی که ابدا کسی حق سوال ندارد و هرکس سوالی مطرح کرد حاشیه ساز است و آقایان بی آنکه به خود زحمتی دهند و درصدد پاسخ منطقی برآیند، طی یک فرار رو به جلو سوال را حاشیه می خوانند و در افکار عمومی ژست فعال جهادی به خود می گیرند و سوال کنندگان را سنگ اندازان در مسیر جهاد خود معرفی می کنند، غافل از آنکه مردم بسیار هوشمند تر از آنند که به فریبی رسانه ای و رندانه قانع شوند.
عدم بازخواست مردم از مسوولین منجر به ایجاد روندی شده است که در آن شاید دیگر هیچ چیز به مردم ربط نداشته باشد و در اینجا مردمند که حق خود را با عدم بازخواست از مقام مسوول ضایع می کنند و منتخبان خود را در مسیری می برند که یقین می کنند که بار دیگر در انتخابات با خرج های آنچنانی رای مردم را باز در سبد رای خود خواهند دید و بار دیگر الوداع تا انتخابات دیگر.
عدم بازخواست و نظارت مردم باعث می شود ناظران و مجریان دست در دست هم بی آنکه نظارتی کنند تصمیمات خود را مجری باشند و معترض و روشنگر را حاشیه ساز بنامند و بنام اکثریت برای خود دیکتاتوری اقلیت بنا کنند.
اگر ناظر نخواهد که نظارت کند و بخواهد تنها و تنها با همراهی با مجری و مسوول مورد نظارت خود کار خود را به پیش ببرد اینجا چه کسی باید فریاد وا تبریزا سردهد؟! جز مردم نمی تواند ناظر بر منتخب باشد و ما مردم باید بیش از پیش بر استیفای حق خود بکوشیم، اما مقام مسوول و منتخبان نیز باید بدانند که فرصت اندک است و دادگاه انتخابات نزدیک، مردم با کسی عهد اخوت نبسته اند که با آنان بیگانه باشد و گاه با فریب بخواهد خود را با مردم یکی کند و البته چشمان تیز رسانه ها نیز بیدار است و بعنوان جزیی از مردم پیگیری حقوق مردم را وظیفه جدا ناشدنی خود می داند، امید که اندکی تغییر به سوی بهبود را شاهد باشیم.
587
03/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها