واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: ایسکانیوز: نشست خبری "اولژان" محصول مشترک آلمان، فرانسه و قزاقستان به کارگردانی فولکر شلوندروف با حضور دکتر اسماعیل بنی اردلان و سعید مستغاثی برگزار شد. در ابتدای این نشست دکتر بنی اردلان با اشاره به قصه ساده و گیرای فیلم گفت: "اولژان" داستان بسیار ساده ای دارد و فیلم روایتگر زندگی شارل است که خانواده اش را در تصادفی از دست داده، دلش می خواهد به آرامش ابدی برسد. وی ادامه داد: شارل از آنجایی که مطالعات عمیقی در زمینه فرهنگ شرق داشته، تصمیم می گیرد به قزاقستان بیاید و در کوه خان تنگری با زندگی وداع کند. این استاد سینما در رابطه با علت انتخاب آستانه به عنوان نقطه پایانی فیلم گفت: علت انتخاب آستانه این است که این شهر نیز مانند شارل شرح حال و مصیبت خیلی سختی داشته، آستانه شهری بود که مرکز آزمایش های هسته ای شوروی سابق بوده و با بیابان های وسیعی که داشت، آزمایش های اتمی در آن انجام می گرفت بنابر این آستانه نیز مانند شخصیت اول فیلم، مصیبت زده است. وی افزود: دلیل دوم انتخاب آستانه این است که این شهر تازه هویت خود را پیدا کرده است و پس از خروج کمونیست ها و به قول "اولژان" که می گوید از یک باغ وحش به یک جنگل آمده ایم به دنبال هویت تازه می گردم و به نظر می رسد آستانه در کنار شارل به عنوان یکی از شخصیت های فیلم قرار دارد و این دو در کنار هم قرار است به آرامش برسند. بنی اردلان ادامه داد: یکی دیگر از دلایل اینکه عوامل، قزاقستان را برای نقطه پایانی خود انتخاب کرده اند این است که در این کشور، اقوام و تمدن های مختلفی جمع شده اند و عوامل فیلم با این کار قصد داشتند نشانه های خود را تا آخرین لحظه برای تماشاگر به معرض نمایش بگذارند. وی بیان کرد: به اعتقاد من ژان کلود کاریر، فیلم نامه نویسی است که خودش اصولا نشانه شناس و متاثر از جریان نشانه شناسی است بنابر این فیلم پر از نشانه شده و حتی در پاره ای بیش از اندازه جلوه می کند و حتی نشانه های اصلی فیلم نیز دارای نشانه های بسیار خرد دیگر است مانند انتخاب صحرا، میراث فرهنگی آستانه که هر کدام نشانه های تند و صریحی هستند به علاوه دوربین نیز به شدت تحت تاثیر کادرهای انتخابی قرار دارد و حتی یک پلان را به دلیل وجود نشانه های زیاد نمی توانیم از دست بدهیم و تمام پلان های فیلم اثرگذارند و بر روی نشانه ها تاکید می کنند. بین اردان با اشاره به کوه خان تنگری که نماد رسیدن به آرامش در میان اقوام قزاقستانی است گفت: این کوه جایی است که برخی از اقوام قزاقستان به آنجا می روند تا مرگ و آرامش را تجربه کنند و اینکه شارل این راه را انتخاب می کند که انتهایش به مرگ می رسد اشاره به مرگ و آرامش دارد که در همه ادیان به آن اشاره شده، بنابر این کوه خان تنگری بزرگترین نشانه فیلم اولژان است. در ادامه سعید مستغاثی گفت: فیلم بسیار بر روی کلمات تاکید می کند که در از میان سه شخصیت فیلم، اولژان بسیار کم حرف و شخصیت سوم بسیار پرحرف است، آیا این برای تعادل در فیلم ایجاد شده است یا خیر؟ بنی اردلان در پاسخ به این سوال گفت: به اعتقاد من نکته ای که وجه قدرتمند این فیلم است شارل و همراهانش هستند. وی گفت: در این ترکیب سه نفره قدرتمند اولژان خیلی کم صحبت می کند و با سکوت حرف های محکمی را به شارل می گوید و او را به پیش می برد و از طرف دیگر شخصیت سوم که در همه جای فیلم رد پایش دیده می شود بسیار زیاد حرف می زند و به نوعی کم حرفی اولژان را جبران می کند و این برای ایجاد توازن صورت گرفته و از لحاظ فنی و سینمایی کار بسیار قشنگی است. سعید مستغاثی در ادامه از بین اردلان پرسید: در قسمتی از فیلم می بینیم که شارل می گوید من کتاب فروش بودم، معنی این کتاب فروشی چه نشانه ای را به همراه دارد؟ بنی اردلان در پاسخ اظهار داشت: به اعتقاد من منظور از کتاب فروشی این است که من این داستان ها و موعظه ها را در میان مردم پخش می کنم و منظورش کسب تجارت و کتاب فروشی نیست. در فیلم همه ادیان دور هم جمع شده اند و شاید می خواهد بگوید که تمام ادیان یکی هستند. مستغاثی گفت: در میان ادیان جدید این موضوع به شدت باب شده است که همه ادیان یکی هستند و شاید این اشاره فیلم نیز درادامه همین مطلب باشد. بنی اردلان افزود: در اولژان شدت تاکیدات و نشانه ها و حرف های عمیق فیلم آنقدر زیاد است که شاید این موضوع نشان دهنده ضعف فیلم باشد. وی افزود: در این فیلم دریاچه آرال را می بینیم که در سه آزمایش شیمیایی چه بلایی بر سرش آمد و حتی نشانه های کوچک زندگی نیز تاکیدات فیلم هستند که در برخی مواقع اذیت کننده شده است. مستغاثی در ادامه در سوالی از بنی اردلان پرسید: چرا اینقدر نگاه تلخ نسبت به شرق وجود دارد؟ سال گذشته نیز فیلم تحقیرآمیز " بُرات" در مورد قزاقستان نشان داده شد و اصولا چرا این نگاه نسبت به این کشور وجود دارد؟ بنی اردلان پاسخ داد: در این فیلم خاص نگاه مثبت است و فیلمساز قصد دارد زجرهای آستانه را بیان کند. مستغاثی اضافه کرد: البته باز هم شخصیت های اصلی مثل شارل و اولژان تا آخرین لحظه نمی توانند با تغییرات شهر کنار بیایند و به آن با دید مثبت نگاه نمی کنند. بنی اردلان ادامه داد: در فیلم تاکید شلوندروف بر این است که آستانه دارد جای خوبی می شود و به هر صورت در اینجا قصد دارد مرزها را بردارد و متاسفانه با عرفانی که معلوم نیست چه چیزی را می خواهد بیان کند رو به رو هستیم. دکتر اسماعیل بنی اردلان در خاتمه افزود: اولژان فیلمی است که نقش هایی از آن برای ما خوب است و می بینیم که وقتی یک فیلمنامه خوب نوشته می شود چطور می توان آن را با نشانه ها روان کرد و انتخاب هر سه بازیگر اصل نیز بسیار سنجیده و مناسب صورت گرفته است. خلاصه داستان: چارلژ تحت تاثیر نیرویی مرموز راهی شرق می شود وقتی ماشینش در قزاقستان خراب می شود چنان شیفته سفرش است که پیاده ادامه می دهد. بی پول اما خوشحال برای اولین بار در زندگی، در استپ های بی پایان آسیای میانه ره می نوردد. شخصیت هایی کنجکاو سر راهش پیدا می شوند، از پیشگو گرفته تا اولژان زیباروی، که عزمشان را جزم کرده اند تا به او کمک کنند که به هدفش برسد... فولکر شلوندروف: فولکرد شلوندروف (متولد ویسبادن آلمان در سال 1939)، فیلمسازی ساکن برلین است. او به خاطر اقتباس سینمایی اش از رمان طلب حلبی نوشته گونترا گراس برنده جایزه اسکار و نخل طلا شد. او آثار ادبی زیادی را برای سینما اقتباس کرده که با استقبال در آمریکا مواجه شده اند، ولی در عین ال از فعالان سیاسی آلمان پس از جنگ نیز به حساب می آید. عوامل فیلم اولژان عبارتند از: کارگردان: فولکرد شلوندروف، تهیه کننده: رژی قزلباش، فیلمنامه نویس: ژان کلودکاریر، فیلمبردار: تام فرمان، تدوینگر: پیتر ر. آدام، بئاتریس پتوویچ، موسیقی: برونو کوله، کوآت شیلدبایف، چهره پرداز: باخیتول کاظم جانوف، بازیگران: فیلیپ تورنتون، آیانات کسنبای، دیوید بنت، ژانیا آبدی یوا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]