تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زمستان بهار مومن است از شبهاى طولانى‏اش براى شب زنده‏دارى واز روزهاى كوتاهش براى روز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815202196




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نشست خبری فیلم وقت مردن


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: ایسکانیوز: نشست خبری فیلم "وقت مردن"، به کارگردانی "دوروتا کدیرافسکا "و بازی بازیگر افسانه ای لهستان، دانوتا ژافلارسکا، با حضور محمد تقی فهیم و دکتر سعید شاپوری برگزار شد. محمدتقی فهیم در ابتدای این نشست، با اشاره به تاثیرگذاری فیلم بر روی مخاطب گفت: "وقت مردن" فیلمی بسیار تاثیرگذار و موثر از لحاظ ساختاری که عوامل مختلفی نظیر بازیگر، موسیقی، تصویربرداری و فیلمنامه قوی باعث شد تا یک لهستان اسیر شده از پنجه استعمارگران در طول تاریخ را شاهد باشیم. وی ادامه داد: فیلم به طور کلی سعی در معرفی لهستان دارد و اشاراتی به تغییرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی لهستان بوسیله نماهای باز و بسته و انتخاب بازیگر کهنسال برای لهستان رنج دیده نشان دهنده هوشمندیی فیلمساز بوده و انتخاب نگاتیو سیاه و سفید و بازیگر پیر و فرتوت، در دایره روایت کمک می کند تا مخاطب به درستی به آنچه بر سر لهستان کمونیستی آمده پی ببرد. این منتقد سینمای کشورمان افزود: هم بازیگر و هم معماری و همه عوامل بصری فیلم، لهستانی را به ما می گوید که در واقع پس از کوچ کمونیست ها و آن جا به جایی نرم و با تغییراتی در حول و حوش زندگی بازیگر نقش اول و سگش و اسباب کشی همسایه ها، آرام آرام دچار تغییرات بنیادی اجتماعی و سیاسی شده است. در ادامه این نشست سعید شاپوری استاد دانشکده سینما تئاتر گفت: این فیلم را می توان از دو منظر محتوا و فرم مورد بررسی قرار داد. وی ادامه داد: به لحاظ محتوایی "وقت مردن" روایت گر مرگ که سرنوشت همه آدم هاست را به تصویر می کشد که از همان زمان پیدایش انسان و تفکر به فکر این بوده که چرا می رویم و به کجا می رویم و این فیلم نیز این دغدغه را دارد و قصد دارد به این سوال بی جواب بشری پاسخ دهد. سعید شاپوری ادامه داد: به لحاظ فرمی نیز انتخاب نگاتیو سیاه و سفید و بازیگری فرتوت که با چین و چروک های خود گذشته را به تصویر می کشد، لحاظ آخر زندگی را معرفی می کند و بیانگر جهان محتضر است. وی بیان کرد: از لحاظ فرمی چند مساله قابل درک است، یک اینکه پیرزن و تنهایی و دم احتضار بودن وی که در خانه ای ویرانه و متروکه ساکن است و این موضوع تمثیلی جذاب است از لحاظ پایانی زندگی و وقتی در این خانه هستیم دوربین هیچگاه از داخل منزل بیرون نمی رود و برای به تصویر کشیدن فضای بیرون از پنجره های متعدد خانه قدیمی استفاده می کند و حتی تصاویر فولو و تار نیز که با هوشمندی کارگردان انتخاب شده این موضوع را نشان می دهد. محمدتقی فهیم در ادامه این نشست بیان کرد: در نمای پایانی فیلم و در تداوم آن جمله "آنیلا" که می گوید من باید به بهشت بروم می بینیم که دوربین از بالا تصویربرداری می کند و باز هم نمی تواند آینده روشنی را از جامعه لهستان نشان دهد و خود فیلمساز نیز نمی تواند نسبت به آینده کشورش دید مثبت داشته باشد. شاپوری در ادامه با ابراز مخالفت با عقیده فهیم فیلم را کاملا اجتماعی و در ژانر معنا دانست و گفت: یکی از زیباترین اتفاقاتی که در فیلم می افتد لحظه ای است که آنیلا پی به خیانت پسرش می برد و در یک مراسم آیینی آماده مردن می شود و درست هنگامی که همه فکر می کنند فیلم تمام خواهد شد بیدار می شود و می گوید الان وقت مردن نیست، قاعدتا فیلم اینجا باید تمام می شد اما به یک باره کارگردان تصمیم می گیرد شخصیت فیلمش را زنده کند و بگوید که زندگی زیباست. وی اظهار داشت: در ادامه شاهد هستیم که پیرزن از خانه خود خارج می شود و به مدرسه می رود و تصمیم می گیرد خانه اش را در اختیار آنها قرار دهد. وی در خاتمه اظهار داشت: در پایان فیلم و وقتی که قرار است شخصیت اصلی داستان بمیرد می بینیم که مرگ او با بازگشت امید به منطقه دور و برش همراه است و با جواهراتی که در پشت پیانو اش قایم کرده بود تصمیم به بازسازی خانه می گیرد و انگار با بازسازی خانه قرار است روح پیرزن هم بازسازی شود و می توان گفت، این فیلم نمایانگر جهان پس از مرگ و امیدواری انسان در ورود به بهشت است. خلاصه داستان و عوامل فیلم عبارتند از: این فیلم که مشخصا برای بازیگر افسانه ای اهستان، دانوتا ژافلارسکا، نوشته شده در مورد آنیلا، زنی سالخورده است که وقتی مرزهای تعیین شده توسط آخرین دولت کمونیستی برچیده می شود از ویلای رو به ویرانی اش خارج می شود. او که به شدت خوشحال است از این که بالاخره خانه اش به تمامی متعلق به خودش شده است با ناراحتی در می یابد که کسی را ندارد تا خوشحالی اش را با او تقسیم کند. تماشاکردن آنیلا که رویایش در پایان زندگی اش محقق شده هم دل انگیز است و هم غم انگیز. آنیلا که هیچ همدمی جز سگش ندارد در خانه اش تنها و منزوی است. مکالماتش با سگش، پرسش هایی در مورد حال و گذشته طرح می کند این سوال را بر می انگیزد که آیا این لحظه پیروزی است یا لحظه شکست؟ دوروتا کدیرافسکا، متولد لودز، لهستان و تحصیل کرده رشته مطالعات فرهنگی در دانشگاه لودز و مسکو و سپس تحصیل در رشته فیلم و تئاتر. از جمله فیلم های او می توان اگنیشکا، تخم مرغ، پایان جهان، شیاطین، کلاغ ها و من هستم اشاره کرد. دست اندرکاران فیلم عبارتند از: کارگردان: دوروتا کدیرافسکا، تهیه کننده: آرتور رینهارت، فیلمنامه نویس: د. کدیرافسکا، فیلمبردار: آرتور رینهارت، تدوینگر: د. کدیرافسکا، موسیقی: ولودیمیر پاولیک، چهره پرداز: ناتالیا کرول، صداگذار: رینهارت استرگار، طراح صحنه و لباس: کاتارنیا مورافسکا، بازیگران: دانوتا شافلارسکا، کریستوف گلوبیش، مارتا والدرا، پاترسیا شفچیک، مدت 104 دقیقه/120




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن