واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فیلم سینمایی "نشانی از شر" ساخته اورسن ولز روایت تقابل همیشگی خیر و شر است که چیدمانی باشکوه را برای سقوط ضدقهرمانی تنها و سرخورده تدارک میبیند. به گزارش خبرنگار مهر، ولز در فیلم "نشانی از شر" مولفههای مشترک و موفق مجموعه آثار خود را کنار یکدیگر قرار داده تا خالق اثری باشد که در عین وامداری به سینمای نوآور خاص خودش، قدمی رو به جلو در کارنامه این فیلمساز نابغه محسوب شود. ولز این بار هم با حضور خود در نقش کاراکتری جاهطلب که دورانش بسر رسیده و رو به زوال است در کنار ساختارشکنی در مولفههای کارگردانی و همچنین کنار هم قرار دادن ترکیبی غریب از بازیگران برجسته سینما، همچنان تصویر خود را به عنوان سینماگری جاهطلب و تجربهگرا تثبیت و بیش از هر چیز تعلق خود را به نسلی رو به زوال از فیلمسازان برجسته میکند. موقعیت محوری در "نشانی از شر" با ورود یک غریبه تازهوارد به شهری مرزی تأمین میشود. موقعیتی آشنا که با ظرائفی پرداخت شده و تصویر بازرس ویژه مواد مخدر مکزیکی (وارگاس) را در تقابل با کارآگاه قدیمی (ولز) قرار میدهد. این دو شخصیت در واقع نماد قانونمندی و فساد در میان مأموران پلیس هستند که در نهایت به تصویری از تقابل خیر و شر میانجامد. نگاه ولز به عنوان فیلمساز به وارگاس (چارلتن هستن) و رقیبش سیاه و سفید و برآمده از تضادی کلیشهای نیست و از همین وجه است که میتوان این موقعیت را در فیلم واجد تازگی در زمان خود دانست. وارگاس هر چند تصویری ایدهآل از مأموران قانونمند است و انتخاب هستن به عنوان بازیگر این نقش بر این وجه صحه میگذارد، ولی در ادامه پرداختی ظریف او را از تخت شدن نجات میدهد. وجوهی چون موضعگیری متعادل فیلم در قبال درگیری بیش از حد وارگاس با کار و وظیفه که باعث میشود از زندگی همسرش غافل شده و در ماه عسل ازدواجشان او را در موقعیتی خطرناک قرار دهد یکی از این پرداختهای جزئی است. این پرداخت چهره تخت وارگاس را تعدیل میکند و او را در جایگاه نقد شدن قرار میدهد، در عین اینکه سرتاسر فیلم ستایشنامهای برای قانونمندی اوست که تاوانی تلخ به همراه دارد. در مورد شخصیت پلیس فاسد که خود ولز ایفا میکند نیز این پرداخت جزئی به گونهای دیگر از سیاه شدن محض او جلوگیری و تصویر رو به زوال او را از میان همه مخاطراتی که در گذشته داشته تا حدی تعدیل میکند. قتل مشکوک همسرش در گذشته در حالی که که او نتوانسته مدارک کافی برای گیر افتادن قاتل پیدا کند، به عنوان گرهی از گذشته این شخصیت را همراهی میکند و این وجه در زمان حال با شمایل پای لنگ او، موکد میشود. این نکته کلیدی در واقع یکی از انگیزههای درونی این پلیس فاسد برای وارد شدن به منطقه ممنوع و معامله با خلافکاران برای پرونده سازی است. وجهی که او را مجاز میدارد به گونهای مدرک جرم را برای گیر افتادن خلافکاران فراهم کند تا به زعم خود هیچ گناهکاری از چنگال قانون فرار نکند. در واقع این تز شخصیت که او را به عنوان یک فاعل مجاز به دستکاری در واقعیت میکند، در آثاری چون "جنایت و مکافات" داستایوسکی هم نمود داشته که شخصیت اصلی رمان؛ راسکونیکف را در جایگاه برقرار کننده عدالت قرار میدهد. در واقع کاراکتر ولز در فیلم "نشانی ..." از لحاظ ایدئولوژی وامدار این شخصیت مورد بحث است. همانطور که اشاره شد در کنار تقابل این دو شخصیت، تفکر و ایدئولوژی آنها، فیلم وامدار تم مشترک برخی آثار موفق ولز چه در کارگردانی و چه در نقش آفرینی است. در واقع شخصیت پلیس فاسد "نشانی ..." به نوعی بسیار شبیه به شخصیتهایی است که ولز در "همشهری کین" و "مرد سوم" ایفا کرده است. شخصیتهایی که با تکیه بر جاهطلبی و به واسطه انگیزهها و ایدئولوژی خاص به اوج رسیده و حالا در سراشیبی قرار گرفتهاند. هر کدام از این فیلمها از نگاهی دیگر میتوانند تصویر چگونگی رسیدن این کاراکترها از اوج قدرت به حضیض ذلت محسوب شوند. شخصیتهایی تنها و سرخورده که پذیرای سررسیدن دوران خود نیستند و یک مبارزه منفی و پوچ را در پیش میگیرند که در واقعیت چیدمانی ناآگاهانه برای سقوطی باشکوه است. از دیگر وجوهی که این سه فیلم را در یک گروه خاص مورد توجه قرار میدهد، سیاه و سفید بودن آنها و همچنین فیلمبرداری خاص و تصاویری است که به مولفههای آشنا سینمای نوآر پهلو میزند و شخصیتهای سیاه و منفی را در محور یک روایت مورد توجه قرار داده و با مولفههای تصویری به وجوه نمادین کار دامن میزند. "نشانی از شر" طبق روال آشنا ولز در آثارش برای پیگیران و علاقمندان کدهایی جهت خاص شدن دارد که هنوز هم با همان مولفهها مورد توجه قرار میگیرد. اگر "همشهری کین" به جهت ساختارشکنی در روایت و انتخاب چند راوی برای شکل گرفتن تصویر نهایی چارلز فاستر کین بهره برد و هنوز هم این ساختار روایی به عنوان اولین در نوع خود مطرح میشود، "نشانی از شر" نیز واجد همین وجوه و اولینها به شکلی دیگر است. نما / سکانس سه دقیقهای ابتدای فیلم که ترکیبی غریب از کاربرد نماهایی در اندازههای مختلف است، یکی از این وجوه است که به گونهای سینمایی شخصیتهای درگیر در داستان را معرفی میکند. همچنین سکانس پنج دقیقهای در بخش میانی فیلم که مثلث شخصیتهای پلیس قانونمند، پلیس فاسد و رئیس تبهکاران را در مرکز توجه قرار میدهد یکی دیگر از نمونههای شاخص برای مخاطبانی است که به دنبال ویژگیهای منحصر به فرد در آثار ولز هستند. ولز در "نشانی از شر" به واسطه محوریت تقابل خیر و شر، از پررنگنمایی چهره فاسد پلیس ابایی ندارد و از رفتن به دل خلق صحنههای سیاه پرهیز نکرده است. یکی از این سکانسها جایی است که یک عده خلافکار و معتاد به اتاق همسر وارگاس (جانت لی) وارد شده و او را در محاصره قرار میدهند تا وادار به استعمال مواد مخدر شود. سکانسی که پلیس فاسد برای لو نرفتن خود اقدام به قتل رئیس خلافکاران میکند نیز از همین نمونههاست که زاویههای خاص و نورپردازی به وجه سیاه آن دامن میزند. ولز از مستعدترین و تحسینشدهترین چهرههای سینما و "همشهری کین" او از دید بسیاری از منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینماست. نوعی دستهبندی در سینمای جهان که فیلمها را به دو دسته قبل و بعد از "همشهری کین" تقسیم می کند، نمونهای از تأثیرگذاری این فیلمساز نابغه بر سینمایی است که همواره وامدار اوست. فیلم سینمایی "نشانی از شر" ساخته تحسینشده اورسن ولز پنجشنبه 19 اردیبهشت در قالب برنامه سینما روی آنتن رفت. این فیلم آمریکایی را ولز سال 1958 بر مبنای فیلمنامه خودش و رمان "نشان شر" ویت مسترسن ساخت. هنری منسینی موسیقی متن "نشانی از شر" را خلق کرد و ولز، هستن، جانت لی، مارلنه دیتریش و آکیم تامیروف در این فیلم سیاه و سفید بازی کردند. داستان فیلم درباره مایک وارگاس بازرس ویژه مواد مخدر دولت مکزیک است که همراه همسرش سوزان به شهری در مرز آمریکا و مکزیک میآید. همزمان با ورود این دو، بر اثر انفجار خودرو مردی کشته میشود. از فیلم "نشانی از شر" به عنوان یکی از آخرین نمونههای فیلم نوآر در سالهای 1940 و 1950 یاد میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]