واضح آرشیو وب فارسی:فارس: همراه با جشنواره تئاتر سوره ماه
«کافه سایه» نمایشی پر از جاذبه های بصری در سه دوره تاریخی
بازیهای روان و یک سطح با فراز و فرود نسبی که در راستای ایده نمایشی است از اهم این نمایش است. فضا هایی که با یک موسیقی زیر صدا و ساده تداعی کننده و نمایانگر عصر و محیط هر پاره از ادوار زمانی است به خوبی کار را پیش میبرد.
به گزارش خبرنگار تئاتر فارس، نمایش «کافه سایه» به کارگردانی مجید واحدی زاده و نویسندگی ابراهیم عادل نیا، کاری از حوزه هنری استان اردبیل است که در جشنواره بیست و سوم تئاتر سوره ماه به روی صحنه رفت. داستان این نمایش پیرامون اتفاقی می گردد که موضوع روز است. یعنی همان رابطه عاشقی میان یک زن و مرد که حال به اشباع عشقی رسیده اند، همدیگر را در کافه ای می بینند و به گفت و گو می پردازند اما این همه ماجرا نیست و هر چقدر که اجرا جلو می رود گره های کار زیاد می شود. گره هایی که در وهله اول بی پاسخ است اما رابطههای علت و معلولی نمایش، پرده برداری از رازی دیگر دارد. رضا(مجید واحدی زاده) در شرکت پدر المیرا(بهار الوند) کار می کند و شاهد ماجراهایی است که به مزاجش خوش نمی آید. پیگیر می شود و اطلاع پیدا می کند که در شرکت کارهایی غیر اتفاق کاری رخ می دهد و خلاف اصول و قواعد صورت می گیرد. حال رضا که اسناد این ماجرا را در دست دارد فرار می کند و بعد از سه ماه به خواسته المیرا به کافه ستاره می آید و با او صحبت می کند. این بخش پاره نخست کار است. در صحنه بعد ماجرا به سالهای دورتری می رود و اتفاقات در دهه سی یا چهل رخ می دهد. در این صحنه دو قداره کش پیرامون کشتن یک نفر صحبت می کنند. فردی که به دست اصغر کشته شده و حال اصغر وجدانش بیدار شده و دیگر نمی خواهد به کشتار و یا به قول خود سفره کردن شکم مردم ادامه دهد، چرا که صحبت هایی از زبان مقتول در هنگام مرگ شنیده که مدت هاست سوهان روحش شده است. در قسمت دیگر کار ماجرا باز به سال های عقب تر می رود و زمان قاجار بازگو می شود که حاجب میرزا؛ پدر ملک خاتون به او می گوید: «اسنادی در دست شازده است که باید بازگردانده شود.» شازده همسر ملک خاتون است که مدتیست متواری شده و اکنون به حیله حاجب میرزا و به دست و عشوه ملک خاتون قرار است بار دیگر به دام بیافتد. قصه در سه بازه زمانی رُخ می دهد و در نهایت باز به سال های معاصر بر می گردد و رضا تمام اسناد را به المیرا یا ملک خاتون و یا هر زن دیگری پس می دهد. به زعم مجید واحدی زاده(کارگردان) نام و شخصیت زن مهم نیست و اصلا قرار نیست اهمیت داشته باشد. مهم اتفاق و رخداد خیانت است که در تمام ادوار تاریخ صورت می گیرد و با رام کردن دیگری پا به این متن می نهد و داستان در نمایشنامه ای به نام«کافه ستاره» برای مخاطب بازگو می شود. اتفاقی که به خوبی نمایانگر می شود و اوج و فرود جالبی به خود گرفته و روایت می شود. بازی های روان و یک سطح با فراز و فرود نسبی که در راستای ایده نمایشی است از اهم این نمایش است. فضاهایی که با یک موسیقی زیر صدا و ساده تداعی کننده و نمایانگر عصر و محیط هر پاره از ادوار زمانی است به خوبی کار را پیش می برد؛ اما زمان و مدت اجرا سعی در پیش برد کار ندارد و تا حدود زیادی تماشاگر را خسته می کند. داستان می توانست خطی تر از این روایت شود و برای مخاطبان به نمایش دربیاید. اتفاقی که به تازگی زیاد می افتد. موج نویی که به نادرست پا به این هنر گذاشته و ماهیت تئاتر را به نوعی تغییر داده است. میزانسن های ساده انگارانه، بازی هایی با معیارهای قاب تصویر و مبتنی بر داستان بودن از اتفاقات این گونه و یا این شیوه اجرایی ست که در این نمایش هم به تکرار دیده می شود. اما با این همه جاذبه های بصری اثر بر دیگر اتفاق چربش دارد و نمایشی تقریبا استاندارد از ذهن و زبان کارگردان بیان می شود. جذابیت هایی که با بهره گیری از دیگر اتفاقات نمایشی رخ می دهد. به طور مثال به اجرای هم زمان عروسک های خیمه شب بازی که به شکل بازیگران اصلی است می توان اشاره داشت که از اتفاق چشم نواز نمایش است و در نهایت نیز با بازی شخصیت رضا کنار عروسکش به انتها می رسد. نمایش کافه سایه در روز پنجم جشنواره بیست سوم سوره ماه در نوبت در تالار اندیشه به اجرا در آمد که با استقبال مخاطبان نیز روبرو شد.
93/07/28 - 16:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]