محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802780727
چرا «شورای همکاری خلیج فارس» از اتفاقات یمن برآشفته است؟
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چرا «شورای همکاری خلیج فارس» از اتفاقات یمن برآشفته است؟
یمن، هرچند عضو رسمی شورای همکاری خلیج فارس نیست، اما به عنوان عضو ناظر، اهمیت حیاتی برای کشورهای این شورا بویژه عربستان سعودی دارد.
خبرگزاری فارس- رضا دهقانی: کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس چهارشنبه‌شب هفته گذشته در نشست فوق العاده، ضمن ابراز نگرانی از تحقق خواسته‌های مردمی یمن از گروه انصار الله خواستند که در برابر دولت یمن عقب نشینی کند. آن‌ها اعلام کردند که در برابر حوادث یمن دست بسته نخواهیم بود. در این نوشتار قصد داریم به سؤالات پیش‌رو پاسخ دهیم: شورای همکاری خلیج فارس چرا با انقلاب مردمی همراه نیست؟ و یمن چه اهمیتی برای این شورا دارد؟ تحلیل رفتار شورای همکاری خلیج فارس در مورد یمن و چشم انداز آن چیست؟ پیش از بررسی و پرداخت به سؤالات، ذکر این نکته واجب است که از ابتدای تشکیل «شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس» سنگینی سایه عربستان بر روی کشورهای عضو و تصمیمات آن احساس می‌شده و این امری طبیعی است. دومین کشوری که اهداف خود را در قالب شورای همکاری پیش می‌برد، آمریکاست. یعنی دو کشور عربستان و آمریکا در مواردی از شورای همکاری خلیج فارس برای بیان مواضع خود استفاده کرده‌اند یا اقداماتی را پیش برده‌اند. در وقایع یمن نیز، بازیگری اصلی بر عهده عربستان و آمریکا است و شورا بیشتر به عنوان یک قالب برای محتوای سیاست‌خارجی ریاض و واشنگتن در مورد یمن عمل می‌کند. عربستان همواره در پی بسط نفوذ خود در همسایه جنوبی خود بوده است. نفوذ ریاض در یمن از سال 1962 و با فروپاشی حکومت امامیه شروع شد. هنگامی که یمنِ جمهوری شکل گرفت، انتخاب رؤسای جمهور بسیار به نفوذ پادشاهان سعودی وابسته بود و هنگامی که هر یک از رؤسای جمهور مشی مستقل در پیش می‌گرفت، پنهانی به قتل می‌رسید؛ افرادی چون «ابراهیم الحمدی» و «الغمشی» به چنین بلایی دچار شدند. استیلای خاندان سعودی بر یمن ادامه داشت و علی عبدالله صالح نیز تمام و کمال در خدمت منافع عربستان قدم بر می‌داشت تا اینکه جنبش الحوثی شکل گرفت و همچنین جنگ داخلی 1993 نیز نتوانست میزان نفوذ عربستان را کم کند. عربستان، در سال 2001 یمن را به عضو ناظر شورای همکاری خلیج‌فارس درآورد و از این پس شورا نیز مستقیم در امور یمن خود را دخیل دانست. در حضور عربستان دیگر کشورهای شورای همکاری چون قطر و امارات، به فکر رقابت یا بسط نفوذ مستقل در یمن نیستند. شاید گفته شود، قطر از گروههایی چون الاصلاح که مشی اخوانی دارند، حمایت کند، اما باید گفت، رقابت عربستان و قطر در درون شورا دیگر چون سابق مطرح نیست. برای ایالات متحده آمریکا نیز، تنگه باب المندب از اهمیت بالایی برخوردار است. اما بارزترین دخالت شورای همکاری خلیج‌فارس در یمن مربوط به انقلاب سال 2011 و طرح این شورا موسوم به «ابتکار خلیجی» بود که آمریکا در کیفیت این طرح نقش بسیار بالایی داشت. طبق این طرح در 3 آوریل 2011 علی عبدالله صالح برکنار و معاون وی «عبد ربه منصور هادی» به جای وی رئیس‌جمهور شد. اما در نفس وابستگی و شاکله نظام اتفاقی رخ نداد و فرماندهان ارتش کماکان وابسته به ریاض بودند. در جریان اتفاقات اخیر نیز، حرکت حساب شده گروه انصارالله فرصت عرض اندام چندانی به عربستان نداد، وگرنه این کشور با دقت تمام تحولات یمن را تحت نظر داشت و برای مقابله با آن اقدام می‌کرد. چرا یمن مهم است؟ همسایگی در جنوب عربستان: عربستان و یمن بیش از 1400 کیلومتر مرز مشترک دارند و در این بین، حضور شیعیان زیدی در استان صعده و از سوی دیگر حضور القاعده در یمن، بیشترین تهدید را در بین همسایگان عربستان، متوجه این کشور می‌کند. در سال 2009 درگیری مستقیم بین حوثیها و ارتش سعودی رخ داد و عربستان مستقیما وارد جنگ با شیعیان زیدی شد. القاعده یمن به عنوان القاعده شبه جزیره عربستان، همواره براندازی آل سعود را هدف اصلی خود ذکر کرده است. بنابراین برای عربستان و سپس دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بسیار مهم است که ارتش و نیروهای امنیتی و دولت یمن تحت نفوذ آن‌ها باشد تا تهدیدات امنیتی خارجی از مرزهای خود را به حداقل ممکن برساند. از دست دادن کنترل یمن، به معنای تهدید تمامی شبه جزیره عربستان و ریزکشورهای عربی خلیج فارس است. 42 درصد شیعه: عربستان حضور این تعداد از شیعیان زیدی که اتفاقا روحیه انقلابی نیز دارند را همواره برای امنیت خود، یک تهدید به حساب آورده است. علمای عربستانی از دهها سال پیش برای بسط فرقه وهابیت در یمن تلاش کرده اند. ایجاد مرکز «دماج» در استان صعده و در قلب منطقه زیدی نشین و دعوت از دهها عالم وهابی برای تدریس در این مرکز، از مهم‌ترین تلاش‌های وهابیت برای تبلیغ بوده است. به مرور زمان مرکز «دماج» حتی به درگیری مسلحانه و ترور شیعیان زیدی نیز روی آورد. پس از سرنگونی علی عبدالله صالح حوثیها در درگیری سنگین با وهابی‌ها، مرکز دماج را از بین بردند و به حیات آن خاتمه دادند. تنگه باب المندب: تنگه باب المندب همان گونه که در تصویر مشاهده می‌کنید، در جنوب غربی یمن و در ورودی دریای سرخ واقع شده است و لاجرم تمام کشتی‌های بین شرق و غرب کره زمین از این تنگه باید عبور کنند.
در زمان جنگ سرد، این تنگه محل نزاع دائمی آمریکا و شوروی سابق بود و حال نیز از دست دادن آن برای آمریکا یعنی کوتاه شدن دست این کشور از یکی از مهم‌ترین گذرگاههای جهان. از سوی دیگر باید گفت، شاید در صورت بسته شدن تنگه هرمز، مسیرهای جایگزین با لوله کشی‌های مختلف فراهم شود، ولی ناامن شدن باب المندب، دیگر قابل جبران نیست و تنها راه عبور نفتکش‌ها به غرب و اروپا، همان دماغه امید نیک است!. در صورت روی کار آمدن حکومت مردمی و مستقل در یمن، میزان نظارت آمریکا و عربستان بر این تنگه کاهش خواهد یافت و از سویی هم این کشورها معتقدند، اگر نسبت به یمن کوتاه بیایند، ایران نفوذ خود را گسترش خواهد داد و کنترل باب المندب را در دست خواهد گرفت و این یک کابوس به تمام معناست. سناریوهای پیش رو برای شورای همکاری خلیج‌فارس به رهبری عربستان گزینه نظامی: این احتمال از هر نظر بسیار ضعیف و غیر محتمل جلوه می‌کند، دولت یمن تا کنون 6 جنگ تمام عیار علیه حوثیها به راه انداخته است و در آخری آن در سال 2009 حتی ارتش عربستان و جنگنده‌های آمریکایی نیز به کمک ارتش یمن آمدند، اما حوثیها امروزه بسیار قوی‌تر و مجهز تر از گذشته است. سیستم قبیله‌ای یمن کاملا مصلحت اندیشانه عمل می‌کند، اگر قدرت از کف گروهی خارج شد، دیگر نسبت به آن گروه وفاداری ندارد، بر این اساس، قبیله «حاشد» ( هم پیمان عربستان) که پیش از این هم‌پیمانان زیادی بین دیگر قبائل داشت، این روزها به موجودیتی ضعیف و شکست خورده تبدیل شده و قدرتی ندارد. ارتش یمن نیز هیچ عکس العملی در مقابل گروه انصارالله نتوانست داشته باشد، بنابراین از حیث عملیاتی هیچ نقطه امیدی برای عربستان جهت عملیات نظامی در یمن وجود ندارد. مهم تر از این مسأله اینکه، عربستان به شدت در شمال و عراق خود را درگیر کرده است و اصولا آمریکا نمی‌تواند به ریاض برای بازکردن جبهه دیگری اجازه دهد. متحدان جدید: با تضعیف شدید متحدان عربستان در یمن مانند حزب الاصلاح و قبائل الاحمر متحد قدرتمندی برای عربستان در یمن باقی نمانده است. عربستان در وضعیت مبهمی در یمن قرار دارد. یک استاد علوم سیاسی عربستانی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز می‌گوید: وضع در یمن بسیار پیچیده است و ما دقیقا نمی‌دانیم چه گروهی می‌تواند هم‌پیمان و دوست ما باشند، ما به خوبی دشمنان خود در یمن را می‌شناسیم ولی از دوستان خود خبری نداریم...» بنا به گفته تحلیلگران، عربستان به سوی این گزینه حرکت خواهد کرد تا دوباره بتواند با خرید قبائل مختلف جبهه جدیدی را به نفع خود تشکیل دهد. اختلاف شیعه و سنی: این مورد حربه‌ای است که همواره مورد استفاده قرار گرفته و هنگامی که هوشیاری وجود نداشته کارساز واقع شده است. در این مورد باید به بیانیه هفته گذشته القاعده یمن اشاره کرد؛ القاعده یمن در تاریخ 4 مهر 93 از اهل سنت یمن خواست تا در مقابل شیعیان دست به اسلحه ببرند. شیعه و سنی کردن مسائل یمن و طائفی خواندن اعتراضات این کشور، بهترین حربه در دست عربستان و رسانه‌های عربی معاند منطقه می‌تواند باشد. انتهای پیام/ص
93/07/14 - 09:18
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
-
گوناگون
پربازدیدترینها