واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۲
ابراهیم حاتمیکیا در جدیدترین اظهار نظر درباره سینمای دفاع مقدس و دلایلاش برای ساختن فیلم «چ» سخن گفت. به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این کارگردان سینما درباره اینکه چرا به سراغ فیلم «چ» و شخصیت شهید چمران رفته است، بیان کرد: مدتها بود درباره شخصیتی که واقعی است و مردم آن را میشناسند، میخواستم صحبت کنم، فکر میکردم و در پی آن بودم که کدام شخصیتها در این زمان بهتر جواب میدهد و در این میان، چمران بیشترین بازخورد را برای خودم دارد. این کارگردان که شامگاه جمعه (28شهریورماه) در برنامه تلویزیونی «هفت» حضور داشت، ادامه داد: چمران چند بُعد دارد، آدمی که عالم به علم روز است، عارف و چریک است و بابت کاری که در آن عدالت باشد میجنگد. او کسی است که در سیستم تا وزارت میرود، نماینده مجلس میشود، وارد عالم سیاست میشود و هیچ کدام را حرام ندانست و هر جا احساس کرده که باید وارد شود، خدمت کرده است. او افزود: هنگامی که این رنگها را کنار هم میگذارم، میبینم حداقل برای من جذاب بوده که درباره چمران و همه این صفاتش که با هم یکجا داشته، صحبت کنم. البته ادعا نمیکنم که فیلم «چ» میتواند همه اینها را با هم جواب بدهد زیرا بخشی از فیلم که در تلویزیون و برخی جاها پخش شد تنها مربوط به بخشهای عرفانی چمران بود. واقعا سخت است که درباره سختی شخصیت چمران و همه ویژگیهایش صحبت کرد. سخت است که در سینما درباره مردی که در خلوت و جلوت همه این صفات را دارد، صحبت شود. پیچ تندی است که هم درباره خلوت صحبت کنیم و هم فعالیتهای بیرونی چمران. حاتمیکیا با بیان اینکه شخصیت چمران کاریزماتیک است، بیان کرد: او در عین حال درونگراست و من تا حدی که در توانم بود توانستم از او بگویم. کارگردان فیلم «چ» در پاسخ به اضطراب و دلهرهای که در ساخت این فیلم میتوانست در سینمای ایران داشته باشد، گفت: به همین دلیل است که ساخت چمران آنقدر طول کشید، زیرا بسیار سخت بود و بارها به خودم میگفتم که آیا درست در میآید؟ آیا این همان چیزی که باید از آن صحبت کنم؟ هر کس که به زعم خود با او خاطرهای داشت مرا به وحشت میانداخت که نکند خدایی ناکرده آن عده را سرخورده یا عصبانی کنم. او تصریح کرد: با اینکه این فیلمنامه را نوشته بودم دنبال بهانه بودم تا آن را نسازم زیرا هر چه که سن بالاتر میرود بالاخره آدم محافظهکارتر میشود. حاتمیکیا همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه به نظر میرسد در فیلم «چ» حاتمیکیا منظورش به ظاهر شهید چمران است اما در اصل فراتر از این است و افقی را برای آینده یک جریان ترسیم میکند؟ توضیح داد: زمانی که این صحبت را میکنید مسأله پیچیده میشود. زمانی که فیلم «دیدهبان» را ساختم وحشت میکردم و با خودم میگفتم این قصه دیدهبان من است یا به تعبیری این جبههای است که من باز کردم. جبههای تصویری با مختصات منِ حاتمی کیا است، نه به معنای آنکه افتخار کنم و خودم را بالا بگیرم از باب اینکه هیچکس نمیتواند این کار را بکند این را میگویم، زیرا هر کس که درباره موضوعی صحبت میکند از منظر و زاویه خودش بیان میکند. کارگردان فیلم «به رنگ ارغوان» افزود: اگر علی حاتمی میخواست از جنگ بگوید یک چیز دیگر میگفت. خالق چمران فیلم «چ» من هستم. چیزهایی که برای من مسئله است را پررنگتر میکنم در برخی از جاها که برایم مسئلهای نیست از آن میگذرم و برایش یک سری استدلال دارم. منطقهایی برایش میآورم و میگویم به این دلایل آنها را گفتم. او اضافه کرد: چطور میشود که من از زندگی 50 ساله آقای چمران 48 ساعتش را میگویم؟ نه اینکه بگویم بقیه زندگی او جای گفتن ندارد، بلکه امیدوارم بقیه هم درباره مابقی آن بهترین حرفها را بگویند، اما برای من این نقطه حساسی بود که احساس میکردم جایی که دو نیروی ایرانی شاخ به شاخ شدهاند و هر دو هم میگویند ما سهمی از انقلاب داریم، پیاده شود. حاتمیکیا درباره اینکه آیا هنوز فرزند زمانه خودش هست، توضیح داد: اگر میخواهید این جمله را به مفهوم فضیلت بگویید سعی من این است و اگر این قطبنما را از من بگیرند که به قصد این نباشم و حرفی را بزنم که اگر گوشه تاریکی در جامعه وجود دارد، را بازتاب ندهد، برایم حضور در آن رشته (دفاع مقدس) حرام است. اعتقاد من این است شاید آن مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند. کارگردان فیلم «آژانس شیشهای» ادامه داد: این کار به دلایل مختلف مشکل ممیزیها، کوتهبینیها و سختگیریها مطرح شد و نتیجه آن این شد که منِ فیلمساز از آنچه که جامعه به آن احتیاج داشت فاصله گرفتم. آنقدر در این مسیر مین کار شد که گفتیم بهتر است عطایش را به لقایش ببخشیم و رفتیم به سمت سینمایی که هنگامی آن را نگاه میکنیم میگوییم این سینما چه نسبتی با ما دارد. او همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه سینمای امروز با دیدگاه حاتمیکیا چه نسبتی دارد، پاسخ داد: خیلی غمانگیز است زمانی که من به جشنواره فیلم فجر میروم و حاصل سینمای ایران را به صورت کارنامه میبینم. احساس میکنم که انگار یک سیاره دیگر است. اینکه من مسائل روز، مشکلات زن و شوهر و بچه را بگویم بحثی نیست، ما افق و حرفی برای گفتن داشتیم. بعد میگویند چرا ملت به سینما نمیروند؟ مردم باید چه چیزی را در سینما ببینند که با آن ارتباط برقرار کنند. حاتمیکیا اضافه کرد: منظورم این نیست که در فیلم، مشکلات مردم را به خودشان بگوییم این یعنی حرف اجتماعی زدن و البته به جایش درست است، آینه گرفتن اینجوری هم مفهومی ندارد، من صرفا آینه نمیگیرم. من هنرمندم و تعریفی را تبدیل به آنچه که باید بگویم میکنم. ما در یک دهه در بیان سینما، آرمانها داشتیم. مسئلهای به نام عرفان و حضورش در سینما را مطرح کردیم. میجنگیدیم برای آنکه وارد حضور در آن بحث شویم که آیا میتوانیم آن را وارد سینما کنیم یا نه. در این زمینه و اینکه نباید این اتفاق بیفتد یا نیفتد بحثهای بسیاری شد. این کارگردان تصریح کرد: مسئله این است که قرار بود در سینما سربازانی باشند تا آنچه که مردم فکر میکنند و مسئله جامعهشان است را بیان کنند، نترسند، اصرار و مداومت کنند تا آینده بهتری داشته باشیم که معمولا این اتفاق در سینما رخ نمیدهد. او اظهار کرد: هنگامی که یک منتقد سینما به محض اینکه جنگ هشت ساله تمام شده است میگوید جنگ دیگر تمام شده و حرفهای عادی بزنیم، هنوز نمیفهمد که 1200 کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه هشت سال درگیر بوده است. باید با چنین آدمی چه بکنم؟ کاری میکنند که به نظر، من فیلمساز، کهنهای میآیم. یادم میآید بعد از فیلم «مهاجر»، «وصل نیکان» را ساختم، میگفتند دیگر بس کنید وارد بحث جامعه شوید. تو متوجه نیستی راجع به چه چیزی صحبت میکنی؟! بیست و چند سال از جنگ میگذرد و حالا میگوییم اگر این ماجراها و هویتیابیها نبود مملکت چه میشد؟ این خبر در حال بروزرسانی است.
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]