تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1819300775
همه رازهای زندگی ماورائی نیست
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: همه رازهای زندگی ماورائی نیستگفتگو با تورج زاهدی نویسنده ی رمان خانه ی پریان
گروه ادبیات تبیان : «عرفان های نوظهور» اصطلاحی است که این روزها زیاد استفاده می شود. قبل از این که کتاب فروشی های میدان انقلاب پر بشود از کتاب هایی با مضمون عرفان های بودایی، هندو، سرخپوستی و ... چندان خبری از این «عرفان های نوظهور» نبود. مخصوصا در حوزه ی ادبیات داستانی و رمان. خب این که چرا با وجود این که عرفان اسلامی و عرفان شیعی با آن همه عمق و عظمت هنوز در قالب رمان و ادبیات داستانی ارائه نشده پرسش مهمی است که ما هم قرار نیست درباره اش صحبت کنیم؛ اما در این میان شاید بتوانیم نمونه هایی پیدا کنیم که برای پرداختن به عرفان اسلامی در این قالب تلاش هایی کرده اند. تورج زاهدی با رمان «خانه ی پریان» جزو معدود نویسندگانی است که توانسته است به این فضا نزدیک شود. گفتگوی گروه ادبیات تبیان را با تورج زاهدی می خوانید. آقای زاهدی، «رازورانگی» به چه معناست؟ منشأ و مأخذ این واژه کجاست؟ ما بیشتر اصطلاح ماوراء الطبیعه را به کار می بریم. که ماوراء الطبیعه درست نیست. چرا که این واژه به مسائلی برمی گردد که به دنیاهای غیبی و عوالم غیبی مربوط می شود. اما وقتی در همین زندگی روزمره ی ما اتفاقات خاصی رخ می دهد چه؟ دیگر ماوراءالطبیعه نیست، در همین طبیعت است نه در ماورائش. اما در عین حال در درون خود رازی دارد که با دودوتا، چهار تا نمی توانیم درکش کنیم. به همین دلیل من فکر می کنم واژه ی رازورانگی معقول تر است و این عنوانی است که خود من در کتاب «مرشدی از عالم غیب» که در سال 78 توسط انتشارات فکر روز چاپ شد، آورده ام. نمی دانم شما آن کتاب را دیده اید؟ نام کتاب را در لیست آثارتان دیده ام اما حقیقتاً خود کتاب را نخوانده ام. اگر توضیح بدهید ممنون می شوم. کتابهای کارلوس کاستاندا، در اوایل دهه ی 60 در ایران ترجمه شد. تازه انقلاب شده بود و تازه مباحث رازورانه جا افتاده بود. این کتابها حتی به جبهه ها هم رفت و خیلی سروصدا کرد، به بیست، سی زبان دنیا ترجمه شد. در ایران حتی به چاپ بیستم هم رسید که حدود 12 عنوان با ترجمه های مختلف منتشر شد. وقتی که هنوز بیشتر از 9 عنوان از این کتاب ها منتشر نشده بود، من مباحث مطرح شده در آنها را با عرفان اسلامی تطبیق دادم. مجموعه ی آثار کاستاندا، درباره ی رویدادهایی است که برای خود نویسنده اتفاق می افتد. او که یک دانشجوی رشته ی مردم شناسی است برای گرفتن تز دکترایش به مکزیک می رود و آنجا با پیرمرد سرخ پوستی به نام خوئن ماتیوس آشنا می شود که وارث یک دانش کهن ده هزار ساله است. این استاد و شاگرد با هم عوالمی دارند. من در کتاب مرشدی از عالم غیب با مأخذ و درک بیان می کنم که مسائل عرفانی مطرح شده در این آثار، دقیقاً در عرفان ما هم هست و لفظ رازورانگی برای آن کتاب است که در بقیه ی آثار هم آورده ام. شاید به جرئت بتوان شما را بنیانگذار «رمان معنوی» در ادبیات کشورمان نامید. به عنوان یک نویسنده گزینه های بیشماری پیش روی شما بود. آیا از انتخاب این موضوع هدف خاصی داشتید؟ بله، قطعاً به نظر من دنیا بدون توجه به رازورانگی بسیار ملال آور می شود، اگر هر چه که هست همین حسابهای معمولی اطراف مان باشد بسیار جهان کوچکی می شود که ما همه چیزش را می دانیم و در نتیجه برایمان خسته کننده می شود. اما رازهایی در این دنیا هست که شاید تا پایان عمر نتوانیم آنها را کشف کنیم. خیلی هنر کنیم یکی، دو تا راز را می توانیم درک کنیم. ولی باید توجه کرد که با توجه به این رازها و رازورانگی حتی زندگی شخصی ما نیز عالی می شود. من به شخصه آدمی هستم که عاشق این رازهایم. یعنی دین را فقط در نماز خواندن و روزه گرفتن خلاصه نمی کنم، اگر چه نماز اصول دین است و باید حتماً بخوانیم، اما دین فقط این نیست، می خواهم ببینم دین راجع به زمان چه می گوید، دین راجع به روح چه می گوید. دین راجع به موجودات غیرارگانیک و ماوراء الطبیعه چه می گوید، راجع به جهان پس از مرگ و خیلی از چراهای دیگر... مثلاً فرشته شناسی اسلام چیست؟ ولایت کیست؟ و اینها همه رازورانه است. اینهاست که دین را جذاب می کند. من در کتابهای حکمت معنوی موسیقی یا همان مرشدی از عالم غیب که عرض کردم یا سینمای معناگرا در ایران به این موضوع پرداخته ام اما اینها برای اهل فن است برای متخصصین. پس عامه ی مردم چه؟ وقتی می دیدم هر وقت در مجلسی در این مورد حرف می زدم، همه سکوت می کردند و سخت علاقمند می شدند به مباحث رازورانه و خاطرات خودشان را در این زمینه تعریف می کردند، پس من به این نتیجه رسیدیم که باید به نحوی این مباحث را در دل جامعه ببرم. رمانهای من پایه ی واقعی دارند و از خاطرات مردم الهام گرفته ام همین مسأله ی خواب که در رمان خانه ی پریان آمده فرضاً، بعد چاپ این کتاب تعداد زیادی با من تماس گرفتند و گفتند که انگار شما زندگی ما را نوشته اید، خانمی بود که تمام جزئیات زندگی و کارهای همسرش را پیش از وقوع در خواب می دید که البته این خود برایش مشکل ساز شده بود. بگذریم... تصمیم گرفتم که این مباحث را وارد مردم کنم، داستان بهترین راه بود. خوب، مردم داستان را بهتر می خوانند تا یک کتاب محققانه را که فهمش احتیاج به دانستن اصطلاحات اهل حکمت و اهل فلسفه دارد. با این حال هنوز هم عده ای هستند که می گویند آقا این رمانها خیلی دشوار است علی رغم اینکه من سعی کرده ام مطلب را ساده کنم برایشان سخت است چون تعداد اینطور کتابها زیاد نیست، تعداد کتابهای دینی و حتی کتابهای ماوراء الطبیعه که مثلاً راجع به روح است شاید زیاد باشد اما کتابهای رازورانه کم است... خوب به نظر خود شما چرا این اتفاق رخ داده؟ چرا تعداد اینطور کتابها زیاد نیست؟نکته ی اصلی اینجاست که بسیاری از نویسندگان ما منکر هستند مثلا آقای سروش در مقاله ای به نام «راز و رازدانی» که اگر اشتباه نکنم در اوایل دهه ی هفتاد چاپ شده، می گوید:« راز و رازدانی که او کلمه ی رازدانی را به کار می برد ولی منظورش همان رازورانگی است- باید در اسلام حذف شود. باید آدمی به همین دو دو تا چهار تا بسنده کند.» آن زمان تازه کتابهای «پوپر» ترجمه شده بود که می گوید انسان باید از متد استفاده کند، ایدئولوژی را دور بریزد و آرمان خواهی را کنار بگذارد. می گوید شما یک باغبان باش، برای من چه فرقی می کند که این باغبان مسیحی باشد، یا بی دین باشد یا مسلمان، بلکه تنها باید بلد باشد که مثلاً درخت سیب چگونه کاشته می شود و چطور به عمل می آید. بله، با این طور افکار که پوسته ی ظاهری درستی داشت اما در باطن درست نبود آمد و راز و رازورانگی را نفی کرد، دسته ی دوم نویسندگانی هستند که منکر این موضوع نیستند اما آن را آنقدر جدی نمی دانند که موضوع داستان قرارش بدهند اگر هم جدی بدانند اطمینان ندارند که اثر خوبی از کار در بیاید و به هزار و یک دلیل دیگر، فعلاً همین دو کتاب هست و سومی که در حال نوشتن آن هستم رمانی است به نام تصرف... رمان مدرن، در سطح جهانی بسیار به مقولات معنوی پرداخته که حتی می توان ردپای مباحث مذهبی را نیز در آنها دید. می خواهم بدانم آیا بین حکمت و عرفان اسلامی که درونمایه ی آثار شماست با عرفان ادیان دیگر ریشه های مشترکی وجود دارد؟اینکه میان عرفان اسلامی و عرفانهای دیگر ریشه ی مشترک وجود دارد باید گفت بله، جوابش قطعاً مثبت است. عرفان مسیحیت، عرفان کابالای یهودی، بودیسم، ذن، حتی عرفانی که مکتب رزم آورانه ای مثل کنگفو را به وجود می آورد، کلمات آشنای زیادی دارند. البته می گویند، «چونکه صد آمد نود هم پیش ماست» عرفان اسلامی متأخرترین است، بعد از آن دیگر هیچ عرفانی نداریم، آخرین است. و اگر ما خیلی مدرنیم و مدرنیسم را می پسندیم!!! پس بهتر است بگویم مدرن ترین عرفان روی زمین عرفان اسلامی است. اما متأسفانه باید بگویم خیلی جالب است ما که در همه جا پز مدرنیسم را می دهیم نوبت به دین و عرفان که می رسد از مدرن ترین دین جهان ایراد می گیریم. اگر قرار باشد پالوده و شالوده ی همه ی عرفانها را جمع شده در عرفان اسلامی بدانیم بنابراین نقاط مشترک زیادی پیدا می کنیم و باید بگویم در رمان های غربی انواع رازورانه زیاد پیدا می کنیم اما بین رمانهای فارسی متأسفانه خیلی خیلی کم. خب ما همیشه کاسه ی داغ تر از آشیم، مثلاً فکر می کنیم این مسائل خلاف علم رسمی است و ما خیلی عالم هستیم و نباید این طور خرافات را در کتابهایمان بیاورم. من وقتی به بازار می روم و می خواهم رمان بگیرم، آرزو می کنم که یک رمان فارسی خوب باشد که بگیرم و بخوانم اما سرانجام بازهم مجبور می شوم چند رمان خارجی بگیرم و به آنها که اصلاً ربطی به فرهنگ ما ندارند بسنده کنم. در جایی از رمان اخیرتان «دعوت به ماوراء» نوشته اید، هر اتفاقی می تواند موجه، معنا و نشانه ای باشد که ما را به حادثه ی موعود برساند.» منظور از نشانه چیست؟هر حادثه ای که برای شما اتفاق می افتد هر چقدر که غیر منتظره باشد باز هم اگر به عقب برگردید می بینید که هر چیزی که برایتان پیش آمده شما را به سوی آن حادثه سوق داده است. مارکز رمانی دارد به نام «وقایع از پیش اعلام شده قتل» که به خاطر همین رمان جایزه ی نوبل گرفته است نه به خاطر صد سال تنهایی مشهورش، این داستان مثال مناسبی است. ابتدا صحنه ی قتل را نشان می دهد و بعد بیان می کند که چه چیزهای معمولی و جزئی دست به دست هم داده تا این قتل اتفاق بیافتد.مشکل ما این است که به نشانه ها اهمیت نمی دهیم. شاید من هم در جوانی همینطور بودم اما الان که به نشان های اعتقاد دارم می دانم نباید روی آنها به جرم خرافات خط کشید. نباید همه چیز را اتفاقی رد کنیم، هیچ چراغی بی دلیل روشن نمی شود. یا بی دلیل خاموش نمی شود. بستگی به این دارد که ما چقدر به نشانه ها اهمیت دهیم چقدر می توانیم میان خرافات و رازورانگی تفاوت بگذاریم. هر چیزی بستگی دارد به اینکه آن لحظه که شما با آن مواجه می شوید چه حسی به دلتان می آید. باید آن حس را با عقلت معنا نکنی به هدایت دل معنایش کنی، در عرفان می گویند درست این است که به دلت بیافتد. اما باید توجه کرد باید عقل و احساس هر دو را قبول داشت و با هر دو بال پرواز کرد. به گفته ی خود شما بازهم در همین اثر، هر انسانی از هر جنس و قماشی که باشد حتماً حتی یکبار هم که شده با مباحث معنوی یا به قول خود شما رازورانگی برخورد می کند. آیا این ادعای محکمیست یا صرفاً جهت جلو بردن داستان بیان شده است؟ نه به طور قطع ادعای محکمی است، من تا به حال کسی را ندیدم حتی از میان منکرین که در زندگی اش اتفاقی نیافتاده باشد که با آن حسابهای زندگی عادی فرق بکند، استاد دانشگاه مارکسیست ماتریالیستی که شبی در تنهایی و تاریکی جن می بیند. کسی که فقط با شنیدن صدای زنگ در ناخودآگاه بدون باز کردن در، خبر از آمدن عمه گمشده می دهد و یا گاهی حتی زنگ تلفن که به ما می گوید چه کسی پشت خط است. اینها همه ملاقات بار رازورانگی است، این ملاقات لزوماً دیدن روح پدربزرگ نیست یا صدایی از عالم غیب که هر چند اینها هم دیده شده و تجربه شده پس بنابراین می بینید که قطعاً برای همه پیش آمده، پایه ی دنیا اصلاً بر همین است. اگر اینها نبود زندگی چه خسته کننده بود. چقدر خوب است که اینها هست، چقدر خوبه که دین هست، پیغمبری هست، امامی هست و ولایت اگه اینهمه رازورانگی دارد، و زندگی ما را شکوفا می کند باید خوشحال باشیم. این رازورانگی بسیار شکوهمند است. حیرت می کنم چرا بعضی ها از آن فرار می کنند و انکار می کنند و ترجیح می دهند همان جور با ملال و خستگی زندگی کنند... در قسمت دوم گفتگو با استاد تورج زاهدی بیشتر با خود او و فعالیت هایش آشنا خواهیم شد... زینب محسنی نیا- بخش ادبیات تبیانمرداد ماه 1389
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 613]
صفحات پیشنهادی
همه رازهای زندگی ماورائی نیست
همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی نیستگفتگو با تورج زاهدی نویسنده ی رمان خانه ی پریان گروه ادبیات تبیان : «عرفان های نوظهور» اصطلاحی است ...
همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی نیستگفتگو با تورج زاهدی نویسنده ی رمان خانه ی پریان گروه ادبیات تبیان : «عرفان های نوظهور» اصطلاحی است ...
جایی برای کتابفروشها نیست
و موعظه ها را در میان مردم پخش می کنم و منظورش کسب تجارت و کتاب فروشی نیست. همه رازهای زندگی ماورائی نیست همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی ...
و موعظه ها را در میان مردم پخش می کنم و منظورش کسب تجارت و کتاب فروشی نیست. همه رازهای زندگی ماورائی نیست همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی ...
رازهائی که باید در مورد خواب بدانید ...
همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی نیستگفتگو با تورج زاهدی ... وقتی می دیدم هر وقت در مجلسی در این مورد حرف می زدم، همه سکوت می کردند و سخت .
همه رازهای زندگی ماورائی نیست-همه رازهای زندگی ماورائی نیستگفتگو با تورج زاهدی ... وقتی می دیدم هر وقت در مجلسی در این مورد حرف می زدم، همه سکوت می کردند و سخت .
خاطرات شما را قاب می گیریم!
همه رازهای زندگی ماورائی نیست ... عرفان اسلامی و عرفان شیعی با آن همه عمق و عظمت هنوز در قالب رمان و ادبیات داستانی ارائه ... رمانهای من پایه ی واقعی دارند و از خاطرات مردم ...
همه رازهای زندگی ماورائی نیست ... عرفان اسلامی و عرفان شیعی با آن همه عمق و عظمت هنوز در قالب رمان و ادبیات داستانی ارائه ... رمانهای من پایه ی واقعی دارند و از خاطرات مردم ...
راز زندگي بدون آب و غذا
راز زندگي بدون آب و غذا نويسنده: سامرا قلي زاده خيلي ها با خواندن خبر مرتاضي که مدعي است ... مدت طولاني از طريق يادگيري تکنيک هاي خاص براي همه افراد امکان پذير است. ... جاسموهين در يک مصاحبه خبري گفت که او مسؤول مرگ طرفدارانش نيست و آنهايي که ... اما هيچ توجيه علمي اي در مورد نئومان وجود نداشت و داشتن قدرت ماورائي تنها دليل اين ...
راز زندگي بدون آب و غذا نويسنده: سامرا قلي زاده خيلي ها با خواندن خبر مرتاضي که مدعي است ... مدت طولاني از طريق يادگيري تکنيک هاي خاص براي همه افراد امکان پذير است. ... جاسموهين در يک مصاحبه خبري گفت که او مسؤول مرگ طرفدارانش نيست و آنهايي که ... اما هيچ توجيه علمي اي در مورد نئومان وجود نداشت و داشتن قدرت ماورائي تنها دليل اين ...
خواب در خواب
(4) غافل براي ابد در خواب نميماند و كور، كر و گنگ هميشه به همان حال نيست، بلكه يقيناً خوابيده را بيدار و نابينا را بينا ميكنند و ... همه رازهای زندگی ماورائی نیست ...
(4) غافل براي ابد در خواب نميماند و كور، كر و گنگ هميشه به همان حال نيست، بلكه يقيناً خوابيده را بيدار و نابينا را بينا ميكنند و ... همه رازهای زندگی ماورائی نیست ...
رد پای برکت در زندگی
اما دین اسلام از آن جهت که همواره در کنار قبول کردن اصول دنیوی، از عوامل ماورائی غافل ... و تمام زوایای زندگی انسان را در بر می گیرد، و کسی که برکت به زندگی او راه پیدا ... آن هم قابل شمردن نيست، لذا به هر چيزى كه داراى زياده غير محسوسى است مىگويند: ... و جماعت است، حتى به هنگامى كه بنده در برابر خدا به راز و نياز بر مىخيزد بايد خود را ...
اما دین اسلام از آن جهت که همواره در کنار قبول کردن اصول دنیوی، از عوامل ماورائی غافل ... و تمام زوایای زندگی انسان را در بر می گیرد، و کسی که برکت به زندگی او راه پیدا ... آن هم قابل شمردن نيست، لذا به هر چيزى كه داراى زياده غير محسوسى است مىگويند: ... و جماعت است، حتى به هنگامى كه بنده در برابر خدا به راز و نياز بر مىخيزد بايد خود را ...
یادداشتی بر«از 14 سالگی می ترسم»
... از تمام لحظاتی که به انیس فکر میکنم خبر دارد همه چیز را برایش با تمام جزئیات ... انیس مانع است چرا که، راوی دلگرم زندگی با آلوشا و آرمیتا نیست حواسش پرت است و انیس بزرگترین مانع درگرم شدن محبت و رونق زندگیشان است. ... اما آلوشای دعوت شده به شبنشینی چهارماهه حامله است، این راز را کسی از اقوام نمیداند. ... زن ماورائی است.
... از تمام لحظاتی که به انیس فکر میکنم خبر دارد همه چیز را برایش با تمام جزئیات ... انیس مانع است چرا که، راوی دلگرم زندگی با آلوشا و آرمیتا نیست حواسش پرت است و انیس بزرگترین مانع درگرم شدن محبت و رونق زندگیشان است. ... اما آلوشای دعوت شده به شبنشینی چهارماهه حامله است، این راز را کسی از اقوام نمیداند. ... زن ماورائی است.
راز جاذبه یک بانک دولتی
راز جاذبه یک بانک دولتیبرخی هم وطنان در روزهای اخیر در تلویزیون با یک آگهی جدید ... فکر کنی و رفتار کنی و از همه مهمتر احساس کنی که انگار به آن چیز رسیدهای! ... برو می شویم.2- مشیت خداوندی و نیروهای ماورائی مانند ملائک یا به فراموشی سپرده می شود .... در باره يک استاد دانشگاه است که در سفر به مکه با واقعيت هاي تازه ايي از زندگي ...
راز جاذبه یک بانک دولتیبرخی هم وطنان در روزهای اخیر در تلویزیون با یک آگهی جدید ... فکر کنی و رفتار کنی و از همه مهمتر احساس کنی که انگار به آن چیز رسیدهای! ... برو می شویم.2- مشیت خداوندی و نیروهای ماورائی مانند ملائک یا به فراموشی سپرده می شود .... در باره يک استاد دانشگاه است که در سفر به مکه با واقعيت هاي تازه ايي از زندگي ...
ارواح سینما و تلویزیون باید احیا شوند
نوع حضور ارواح، شیاطین و شخصیتهای ماورائی در فیلمها و مجموعههای تلویزیون و سینمای ... با دادن یک فرصت و انجام کارهای نیمه تمام همه چیز به روال رئال و منطقی خود بازمی گردد. ... ماورائی را باید به حضور شخصیت هایی مرتبط دانست که روح محض نیستند بلکه ... و با تجربه ماورایی که از سر گذرانده احتمالاً زندگی متفاوتی را در پی می گیرد.
نوع حضور ارواح، شیاطین و شخصیتهای ماورائی در فیلمها و مجموعههای تلویزیون و سینمای ... با دادن یک فرصت و انجام کارهای نیمه تمام همه چیز به روال رئال و منطقی خود بازمی گردد. ... ماورائی را باید به حضور شخصیت هایی مرتبط دانست که روح محض نیستند بلکه ... و با تجربه ماورایی که از سر گذرانده احتمالاً زندگی متفاوتی را در پی می گیرد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها