واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
به بهانه اجرای نمایش ایران استرالیا / تئاتر یک نیاز است فرهنگ > تئاتر - نمایش «ایران استرالیا» به روزهای پایانی اجرا نزدیک شده است؛ نمایشی که جامعه تولیدکنندگان آن، جمعیتی بیش از 50 نفر را تشکیل میدهند.
ارشاد رازانی: جامعه تولیدکنندگانی که خود جزئی از یک جامعه هنری بزرگ (تئاتر) و البته پردغدغه را تشکیل میدهند. «ایران استرالیا» تئاتری است ماحصل تجربه، خلاقیت، جسارت و علم. تئاتری که مخاطب باورش میکند، با او همراه میشود، حرفها و نیازهای این روزهایش را در آن میبیند و میشنود و به خاطر دیدنش حاضر است به یکی از پرترافیکترین نقاط تهران برود و شاهد مرور داستانهایی باشد که در حاشیه بازی ایران استرالیا امکان شکل گرفتن داشتهاند و ... اپیزودهایی مجزا که در نهایت یک تلاقی عینی و یک تلاقی ذهنی با هم دارند و مخاطب در مسیر همراهی با این اپیزودها علاوه بر دریافتهای هنری و اجتماعی لذت دیدن یک اتفاق هنری جذاب را هم تجربه کرده است. اما حالا، در آستانه پاییز و زمستان؛ فصل جشنواره های تئاتری و هجوم اخبار و آمار و ارقام مدیریتی و... .سخن از چیست؟ بهتر است مطلب را با چند سوال ادامه دهیم؛ تئاتر خوب چگونه تئاتری است؟ به چه دردی می خورد؟ مدیران تئاتردر این میان چه می کنند؟ جایگاه و سهم مردم چیست؟ با زبانی ساده و صریح، می توان تئاتر خوب را نتیجه یک فرآیند دوطرفه بین گروه تولید کننده ومخاطبان دانست. فرآیندی که طی آن بخشی از دغدغه مخاطبان در آن به تصویر کشیده می شود و چون این تصویر خود از یک باور و تلاش علمی برخواسته است، اندیشه را به برانگیختگی تحریک می کند وذهن مخاطب را در مسیری شاد و پرهیجان از انفعال به فعالیت هدایت می کند. این دغدغه می تواند اجتماعی، فرهنگی، فلسفی، و یا هر چیز دیگری باشد.از طرفی تئاتر صرف نظر از ماجرای حاکم براین روزهای آن و اوضاع احوال سالن ها و بودجه و غیره اش ، قطعا نیاز واقعی یک جامعه پویا است. جامعه ای که می خواهد رو به جلو باشد از سویی دیگر اما؛ یک رکن سوم در این میان وجود دارد که نه مخاطب است و نه تولید کننده. این رکن، یک رکن است که در لایه اول، رکن مدیریتی نامیده می شود و بناست که در این مسیر عرضه و تقاضای فرهنگی و هنری قرار بگیرد و به شکل گیری فرآیند نیاز و دغدغه و آرامش سامان بدهد! اما مشکل از آنجایی آغاز می شود که این رکن نتواند شرط بودن خود را در دیده نشدن جستجو کند، و نیاز داشته باشد که دیده شود، خودی نشان بدهد و ردپای خود را به رخ بکشد. طبعاً در این میان مدیران و اشخاصی هم هستند که از علم مدیریت بهره ای برده اند و می توان آن ها را کمک دهنده و هدایت گر نامید؛ اما حقیقتاً آن چیزی که در حال حاظر وجود دارد این است که غالبا اتفاقات مدیریتی فرهنگی در تئاتر بیشتر بازدارنده هستند تا پیش برنده. به عنوان مثال نظام تفکیک و طبقهبندی حمایتی گروه های جوان که از منظری دیگر جان و روح تئاتر آینده و حال هستند، از فعالان تئاتر که حالا دیگر آردهایشان را بیخته اند و الک را آویخته، خود بیانگر یک نوع بازدارندگی است. تئاتری مانند "ایران استرالیا" که حاصل برگزاری یک کارگاه علمی بوده است، شاید بهترین بهانه برای طرح این بحث باشد. تئاتری که تعداد قابل توجهی هنرجوی تئاتری و با انگیزه و پرنشاط را در خود جای داده و اغلب این هنرمندان نه چهره ای دارند و نه اسم و رسم رسانه ای خاصی... البته، سجاد افشاریان، کارگردان این رویداد هنری، چهره شناخته شده و پرکار تئاتر این روزهاست، که برای به ثمر رساندن چنین اتفاقی مرارت های فراوانی را متحمل شده است. اما؛ نکته اینجاست که او نه مدیر است و نه مسئول؛ ولی به این موضوع خوب توجه کرده که تئاتر باید با جامعه اش همراه باشد و علاوه بر مفید بودن در این مسیر، باید انرژی اش را از جوانان تئاتر بگیرد. برخی نهادها که با دامنه عملکردی محدودتر و البته با تمرکزی بیشتر، از تولید تئاتر حمایت می کنند، در نسبت با ارگان ها و متولیان اصلی، امتیاز و مقبولیت بیشتری در بین مخاطبان و تئاتری ها دارند، خانه هنرمندان ایران و یا تماشاخانه های خصوصی که این روزها بازار اجراهایشان دارد روزبهروز داغ تر هم می شود از این قبیلند. اما در نهایت تنها می توان امیدوار بود که از دریچه توجه به همه نقدهای دلسوزانه، در پاییز و زمستان پیش رو و البته در امتداد آن در فضای هنرهای نمایشی کشور، رفته رفته نگاه تبلیغاتی و کمی و آماری و نگاه مبتنی بر ویترین های مدیریتی کم کم رنگ ببازد و تئاتر به عنوان یک رکن مهم فرهنگی شناخته شود و مدیران با اعتماد و احترام به اهالی شریف این صنف، بر جان گرفتن و حیات واقعی این رشته مهم هنری اهتمام بورزند. 5858
سه شنبه 11 شهریور 1393 - 15:15:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]