محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843958260
نحوه برخورد امام موسی صدر با بیحجابها
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۹
۲۴ ساله بود که داییاش، امام موسی صدر ربوده شد؛ عروس امام خمینی آن روزها تصور نمیکرد که آن ماجرا تا امروز که خودش ۶۰ ساله شده و اسارت داییاش ۳۶ ساله (از ۹ شهریور ۱۳۵۷) طول بکشد. به گزارش ایسنا، فاطمه طباطبایی در خاطراتی که گروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر در اختیار سایت «تاریخ ایرانی» گذاشته، از برخورد امام موسی صدر با زنانی میگوید که از نظر خواهرزادهاش حجاب سفت و سختی نداشتند و ظاهرشان با تصویر او از زنان متدین و مذهبی متفاوت بود. متن کامل این خاطرات قرار است به زودی در قالب کتابی منتشر شود: وقتی که خبر ربودن امام رسید یک روز صبح زود روی پشتبام خواب بودیم. احمد (خمینی) از صدای کوبیدن در بیدار شد و پایین رفت و در را باز کرد. من از پشتبام نگاه کردم دیدم خاله فاطمه است. داخل حیاط آمد و با احمد مشغول صحبت شد. از آمدن خاله در آن ساعت نگران شدم. آمدم پایین و پرسیدم چه خبر است؟ خاله فاطمه با چشمانی خیس ولی آرام گفت: یک نفر به مهمانی دعوت شده اما صاحبخانه او را نگه داشته است. گفتم چه کسی؟ گفت: امام موسی صدر. هم متعجب شدیم و هم خیلی نگران. آن زمان هنوز عمق فاجعه برایمان روشن نبود و فکر میکردیم این ماجرا چند روز بیشتر طول نمیکشد. خاله آمده بود تا با احمد درباره کارهایی که سید محمدباقر صدر (همسرش) میخواست برای دایی جان انجام دهد، مشورت کند و از امام هم بخواهد برای آزادیاش کاری کنند. احمد بلافاصله به خانه امام رفت و خبر را بهشان گفت. امام هم از شنیدن این خبر خیلی نگران شدند و به فکر فرو رفتند. بعد هم تلگرافهایی برای حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه و یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین فرستادند و از آنان خواستند در این مورد تحقیق کرده و از سلامت آقای صدر خبر بدهند. آن موقع فکر نمیکردیم که اینقدر طول بکشد، یعنی کم کم شد. فکر میکردیم که دو روز دیگر حل میشود. فکر نمیکردیم که اینقدر زمان طول بکشد. بعد هم بلافاصله با جریان انقلاب قاطی شد و من آمدم ایران و دیگر تحولات ایران پیش آمد که بعد رفتیم پاریس و اتفاقات بعد. ولی این اتفاق همیشه یکی از مسائل مهمی بود که در ذهن همه بود. همان اول انقلاب بود که ربابه خانم صدر آمدند ایران و پیش علما و مراجع میرفتیم. من خیلی جاها با ایشان بودم. تا جایی که یادم هست، شیراز رفتیم. اصفهان رفتیم. پیگیری میکردیم که از مردم چه بخواهیم، از مراجع چه بخواهیم ولی نمیدانم متأسفانه چه حکمتی در این کار هست که هنوز حل نشده. انشاءالله معجزهای اتفاق بیفتد. شاید این یکی از معجزههای خدا باشد که ایشان را سالها نگه دارد و بعد ظاهر کند. شاید خدا هم میخواهد معجزهای کند. عدم پیگیری سرنوشت امام هنوز هم سرنوشت ایشان معلوم نشده. دولت لیبی هم رفته ولی هنوز هم پیگیری نشده. این مسالۀ خیلی مهمی است. یعنی آدم فکر میکرد که در این مدت باید روشن شود که هنوز هم روشن نشده. میخواهم بگویم که همیشه پیگیری میکردند ولی چون نتیجۀ اصلی نیست، آدم فکر میکند که به نتیجه نرسیدند. شاید بیشتر از این باید میبود، همه به فکر بودند ولی هنوز هم میبینیم که بعد از اینکه قذافی هم رفته، نتوانستیم جوابی برای این موارد داشته باشیم. در این سالها فعالیت کردند ولی چون جواب نبوده آدم فکر میکند که لابد ناکافی بوده ولی اگر انجام شده بود میگفتند که فعالیت شده و به نتیجه هم رسید، ولی خب چون به نتیجه نرسیده طبیعتا آدم تحلیل میکند که شاید کافی نبوده، شاید موفق نبودند، شاید از راه درستی وارد نمیشدند اما الان دیگر باید عملکردشان نتیجه داشته باشد، اما هنوز هم نمیتوانند در این موضوع به نتیجۀ قطعی برسند. جلسات دربارۀ پیگیری سرنوشت امام بعد از پیروزی انقلاب که ایران آمدیم، دکتر چمران جلساتی دربارۀ پیگیری سرنوشت دایی جان میگذاشت که ما هم شرکت میکردیم. من و احمد با هم میرفتیم. در این جلسات صحبت میکردیم که چه کار کنیم و در این کمیته چه کسانی باشند. معمولا با هم خیلی در این جلسات شرکت میکردیم. دکتر چمران که دفترش در نخستوزیری بود، خانۀ کوچکی در همان نخستوزیری داشت، در همان چهارراه پاستور که مهندس بازرگان طبقۀ بالا مینشست و دکتر چمران پایین. دکتر چمران چند بار آنجا جلسه میگذاشت. یادم هست که یک بار جایی میخواستیم برویم. به احمد آقا گفتم صبر کن با هم بیاییم. گفت تو خودت برو. من هم از این طرف خودم میآیم، دیگر لزومی ندارد با هم برویم. در آن جلسات دربارۀ راهکارها صحبت میکردیم. یادم است آخرین بار چند حقوقدان را پیشنهاد دادند که از کشورهای مختلف باشند و ترکیب کمیته بسته شد و قرار شد که مسیرش اینطور باشد. فکر میکنم در این جلسات صادق خودمان (برادر ایشان) هم بود. فکر میکنم دکتر یزدی هم بود. ولی یادم نیست چند نفر بودیم. معمولا این جلسات در همان خانۀ دکتر چمران بود. الان هم فضایش یادم هست؛ هالی که دور صندلیهایش مینشستیم کاملا یادم است. ولی یادم نیست که چه کسانی بودند. این جلسات را دکتر چمران دنبال میکرد. نمیدانم ایدهاش هم از خودش بود یا نه ولی او کسی بود که معاون نخستوزیر بود و خیلی هم درگیر این کار بود و خیلی هم علاقهمند بود. شیفتگی دکتر چمران به امام موسی صدر هم بود. خیلی دنبالش بود و مرتب هم پیگیری میکرد ولی متأسفانه به نتیجه نرسید. از آن جلسه طرز نشستنمان روی زمین هم یادم میآید. در این جلسات بیشتر این ایده مطرح میشد که کار از طریق چند حقوقدان بینالمللی انجام بگیرد. طرح خیلی هم پخته شد و همه راضی بودند. بالاخره به جمعبندی رسیدیم که چند نفر باشند و چند نفر هم از حقوقدانهای بینالمللی و معتبر معرفی شدند که آنها هم حتما دعوت بشوند که بروند ولی اینکه کجا بروند، باز یادم نیست یا اینکه بخواهند شکایتی کنند. احمد بیشتر شخصی میآمد البته به امام گزارش هم میداد. یعنی یادم هست وقتی برمیگشتیم همین مساله را برای حضرت امام مطرح کرد که پیشنهادی شده و به این جمعبندی رسیدیم. بعد از شهادت دکتر چمران یادم نمیآید که این جلسات ادامه داشته باشد، ولی خانم ربابه صدر گاهی اوقات که میآمدند ایران، دو مرتبه دیداری هم با امام داشتند که این مربوط به خانواده میشد ولی اینکه بیرون جلسهای باشد و کس دیگری این کار را میکرد، یادم نمیآید. اگر هم جلسهای بود دیگر ما را دعوت نمیکردند. آن موقع چون دکتر چمران با ما آشنایی داشت ما را هم گفته بود. حال و هوای خانوادۀ امام موسی صدر اینقدر آن فضا و آن زمان پرالتهاب بود که همه حالت خاصی داشتند. هیچکس انتظار نداشت که کسی آرام باشد. همهجا ملتهب بود. تفاوت فضای لبنان و ایران فضایی که دایی جان با آن برخورد داشتند، با فضایی که ما در قم و نجف بودیم، خیلی متفاوت بود. مثلا میدیدم که خانمهایی میآمدند که دایی جان خیلی با آنان خوب برخورد میکنند و میگویند خیلی متدیناند، خیلی خوبند، در حالی که به لحاظ ظاهری اینطور نبود. شاید بار اول این برای من یک مقدار نامأنوس بود که خانمی حجاب نداشته باشد ولی متدین حساب شود. بعد میدیدم که دایی جان ابتدا مقداری از فرد تعریف میکنند بعد مینشینند با او صحبت میکنند و میگویند این خانم خیلی خیّر است. خیلی خانم نیکوکاری است. برای همین متدین حساب میشود. بعد میدیدم که این خیلی متفاوت است از آن چیزی که من از کلمۀ خوب در ذهنم داشتم. بعد به مرور با گروههای مختلفی که آنجا میآمدند آشنا شدم. خانمهایی میآمدند که فعالیتهای نظامی داشتند. این برای من خیلی عجیب بود. چون آن موقع چنین چیزی نبود. بعد از انقلاب برای ما عادی شد ولی آن موقع مثلا میدیدم که خانمی میآمد که چریک بود. بعد دایی جان خیلی از او تعریف میکرد. بعد میدیدیم که خانمی که با او صحبت میکردند خیلی متفاوت است از فرد قبلی. هر دو هم میآیند با ایشان صحبت میکنند، بعد از هر دو هم تعریف میکنند که انگار هر دو خیلی خوبند. اینکه خانمی چریک باشد و مبارز باشد و وقتی در این محیط میآید خیلی مورد پذیرش باشد، آن هم با آن شکل و شمایل، مقبول و مورد پذیرش است و با صفات ممتازی که از او یاد میشود، فضایی بود که برای ما جالب بود. برخورد امام موسی صدر با افراد من این را از ایشان شنیدم ولی روش کارشان را نمیدیدم. از بعضی افراد که آنجا بودند و تعریف میکردند که مثلا این خانم معلم چیست و اینطور کار میکند و اینطور بحث میکند و اینطور تعلیم میدهد. ولی مواجههشان را با افراد تحت تربیتشان ندیده بودم و از خانمهایی که میآمدند نقل میکردند، میشنیدم. محیطی که من بودم و کسانی که میآمدند و به نظر من دیندار میآمدند، افرادی بودند که یا مثلا پوشیه داشتند یا چیزی که آن زمان پیچه میگفتند. یک چیز مشکی بود و غیر از پوشیه بود که میافتاد روی صورت. مانند نقاب بود و سیاه بود. کل صورت را میگرفت و صورت اصلا پیدا نبود. منتها نمیچسبید به صورت. بهش میگفتند پیچه. مثل سایهبان بود. چادرها هم چادر بندی بود که الان هم دوباره مد شده و بعضی از خانمها میپوشند؛ بندی به کمرشان میبندند و پایینش مانند دامن میشود و بالایش هم مانند چادر. لباس این بود. اتفاقا خانم آیتالله بروجردی و مادربزرگم، بیبیجون از اینها میپوشیدند. حتی همین پیچه را هم میزدند. بیبیجون وقتی که رفتند لبنان پیچه را گذاشتند کنار و پوشیه شد. پیچۀ ایشان پوشیه شد و چادرشان هم اینطور شد، به جای چادر بندی. آن زمان خب این چیزها بود و کسانی که من میدیدمشان که میگفتند خانمهای مؤمن و مذهبی هستند، این پوشش را داشتند و غیر از این کسی را نمیدیدیم. بعد هم که میآمدیم تهران مثلا خانمهایی بودند که دیگر بیحجاب بودند و اگر در خط و کارهای دیگری بودند، مثلا هنرپیشه و خواننده بودند، فرم دیگری بودند. برای من این بود که خانم مذهبی این شکل هست و خانم بیدین هم آنطور هست. بعد لبنان که رفتم میدیدم که خانمهایی میآیند با همان پوششهایی که من فکر میکردم که یا بیدین هستند یا هنرپیشه هستند و در آن قالبند، اما دایی جان خیلی ازشان تعریف میکنند که خیلی خانم مذهبی است و خیلی اخلاقی است و خیلی خیر است و خیلی کمک میکند. فهمیدم که پس میشود چیزی غیر از آنکه در ذهن من بود هم باشد. این تفاوت را آنجا احساس کردم که همۀ بیحجابها الزاما بیدین نیستند. آنجا دیدم افرادی هستند که واقعا حجاب ندارند اما خیلی دین دارند و کار خیر میکنند، کار فرهنگی میکنند. این اتفاق برای من خیلی جالب بود. تعامل امام با خانمهایی که حجاب سفت و سختی ندارند میدیدم خانمهایی که مسیحی یا مسلمان بودند و حجاب درستی نداشتند، حتی دعوت میکردند و امام موسی صدر میرفتند منزلشان. اینها را یادم هست ولی موسیقی را نمیدانم که گوش میکردند یا نه. من ندیدم که بگذارند. اینها را هم از دیگران شنیدم، از خودشان یادم نیست. وقتی هم که ایشان میآمدند خانه اینجور نبود که خیلی رادیو روشن باشد. حتی اگر هم روشن بود خاموش میشد که خود ایشان را ببینند و باهاشان صحبت کنند. میدیدم که خانمی میآید و بیحجاب هست و میرود در دفتر ایشان و بحث میکند و کار میکند و سؤال شرعی و مذهبیاش را میپرسد، سؤال فرهنگی دارد و در خیریه کار میکند و از ایشان کمک میگیرد. ایشان هم با او بحث میکند و بعد هم میآید از او تعریف میکند که مثلاً ایشان مؤسسۀ خیریه دارد و کمک میکند. میدیدم که مهمانشان میشوند و میروند خانهشان و میگفتند که ناهار مهمان این خانمند. فضای لبنان با فضای ایران خیلی متفاوت بود. قم و شهری که من بودم و علمای قم هم محیطشان خیلی متفاوت بود با محیط لبنان و بیروت. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
روزشمار تاریخ/ سالروز ناپدید شدن امام موسی صدر
روزشمار تاریخ سالروز ناپدید شدن امام موسی صدرناپدید شدن امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان آغاز جمهوری سوم فرانسه پس از سقوط "لویی ناپلئون تولد "آمونْتون گیوم" فیزیکدان ناشنوای فرانسوی از جمله وقایع تاریخی است که در 9 شهریور به وقوع پیوست به گزارش خبرگزاری فارس اوکیل خانواده امام موسی صدر: تلاش برای پیگیری پرونده با موانع میدانی روبروست
وکیل خانواده امام موسی صدر تلاش برای پیگیری پرونده با موانع میدانی روبروست فرهنگ > دین و اندیشه - دکتر شبلی ملاط استاد دانشگاه و وکیل خانواده امام موسی صدر و همراهانش معتقد است که دولت های ایران لبنان و سایر کشورهای عربی در زمینه پیگیری پرونده کوتاهی کرده اند بهدر سالروز ربوده شدن امام موسی صدر منتشر شد بسته مطالعاتی کتاب برای شناخت بیشتر احیاگر شیعه در لبنان
در سالروز ربوده شدن امام موسی صدر منتشر شدبسته مطالعاتی کتاب برای شناخت بیشتر احیاگر شیعه در لبناندر سالروز ربوده و ناپدید شدن امام موسی صدر موسسه مسیر اقدام به انتشار سیر مطالعاتی آثار امام موسی صدر به پیشنهاد عادل پیغامی نموده است به گزارش خبرگزاری فارس در سالروز ربوده شدن ردبیر کمیته رسمی پیگیری ربودن امام موسی صدر: هیچ دلیلی مبنی بر شهادت امام موسی صدر و همراهانشان وجود ندارد
دبیر کمیته رسمی پیگیری ربودن امام موسی صدر هیچ دلیلی مبنی بر شهادت امام موسی صدر و همراهانشان وجود ندارددبیر کمیته رسمی پیگیری ربودن امام موسی صدر درباره آخرین وضعیت امام موی صدر و دو همراهش گفت تاکنون هیچ دلیلی حتی یک شاهد عینی درباره اینکه امام موسی صدر و دو همراهش ترور شدهانامام موسیصدر به آزادی و آزادگی انسان اعتقاد کامل داشت
سهشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۹ یک عضو حقوقدان شورای نگهبان گفت نوع نگاه امام موسی صدر به هستی به جهانبینی به خدا به انسان و نوع نگاه او به دین و پیامی که برای بشریت داشت چهار محورعمده است که در تمام آثارش دیده میشود به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران اامام موسی صدر امام مقاومت بود
بیانیه حزب الله در سالگرد ربوده شدن امام موسی صدر امام موسی صدر امام مقاومت بود خبرگزاری رسا ـ حزب الله لبنان در بیانیه ای به مناسبت سیوششمین سالروز ناپدید شدن امام موسی صدر تاکید کرد راه و اندیشه امام موسی صدر چراغ راهی برای مقابله با چالشها و خطرات فرا روی امت اسلام است &nمصاحبه اختصاصی با قاضی پرونده ربوده شدن امام موسی صدر
دین و اندیشه بهمناسبت سالروز ربودن امام موسی صدر مصاحبه اختصاصی با قاضی پرونده ربوده شدن امام موسی صدر مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در نظر دارد بهمناسبت سالروز ربودن امام موسی صدر مصاحبهای با حسن شامی قاضی پروندۀ ربودن امام موسی صدر در لبنان برگزار کند به گزارش خبرگزامام موسی صدر تا 2011 رؤیت شده است
امام موسی صدر تا 2011 رؤیت شده است گزارشگر کمیته لبنانی پیگیری سرنوشت امام سید موسی صدر از اطلاعاتی درباره مدت زمان حبس و زندانهای وی سخن گفت و تاکید کرد که برخی روایتها از رؤیت وی تا سال 2011 حکایت دارند خبرگزاری فارس گزارشگر کمیته لبنانی پیگیری سرنوشت امام سید موسی صدرگروه تاریخ شفاهی موسسه امام موسی صدر فراخوان داد
اهمیت یافتن مقولۀ هویت ملی در معادلات سیاسی و اجتماعی جوامع بشری موقعیت ویژهای نیز به تاریخ بخشیده است اگر در گذشته تاریخ فقط روایتی داستانوار از وقایع بود امروز تاریخ با شاخهها و گرایشهای مختلف و متعددش به اموری فراتر از روایتِ وقایع میپردازد البته روشن است که بگزارشگر کمیته لبنانی پیگیری سرنوشت امام «صدر» اعلام کرد امام «موسی صدر» تا سال 2011 رؤیت ش
گزارشگر کمیته لبنانی پیگیری سرنوشت امام صدر اعلام کردامام موسی صدر تا سال 2011 رؤیت شده استگزارشگر کمیته لبنانی پیگیری سرنوشت امام سید موسی صدر از اطلاعاتی درباره مدت زمان حبس و زندانهای وی سخن گفت و تاکید کرد که برخی روایتها از رؤیت وی تا سال 2011 حکایت دارند به گزارش خبرگزاخاطرات منتشر نشده فاطمه طباطبایی؛ تلگرافهای امام خمینی برای پیگیری سرنوشت موسی صدر
خاطرات منتشر نشده فاطمه طباطبایی تلگرافهای امام خمینی برای پیگیری سرنوشت موسی صدر فاطمه طباطبایی ۲۴ ساله بود که داییاش امام موسی صدر ربوده شد عروس امام خمینی آن روزها تصور نمیکرد که آن ماجرا تا امروز که خودش ۶۰ ساله شده و اسارت داییاش ۳۶ ساله از ۹ شهریور ۱۳۵۷ طول بکشدبررسی کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام موسی صدر
بررسی کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام موسی صدر فرهنگ > دین و اندیشه - نشست کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام موسی صدر در موسسه فرهنگی تحقیقاتی صدر برگزار می شود به گزارش خبرآنلاین نشست «کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام موسی صدر» از مجموعهبرای آشنایی با اندیشه های امام موسی صدر به اینجا بیایید
برای آشنایی با اندیشه های امام موسی صدر به اینجا بیایید فرهنگ > دین و اندیشه - دوره های سیر مطالعاتی آثار و اندیشههای امام موسی صدر ویژه پاییز امسال برای سطوح مختلف برگزار می شود به گزارش خبرآنلاین ثبت نام دوره پاییزی سیر مطالعاتی آثار امام موسی صدر در موسسه فرهنگپوسترهای هنرمند لبنانی برای سیدحسن نصرالله و امام موسی صدر+تصاویر
پوسترهای هنرمند لبنانی برای سیدحسن نصرالله و امام موسی صدر تصاویربه مناسبت سالروز تولد سید حسن نصرالله و سالروز ربوده شدن امام موسی صدر در روز نهم شهریور ماه شمسی مصادف با 31 آگوست میلادی هنرمند لبنانی اقدام به طراحی و انتشار پوسترهایی در شبکههای اجتماعی کرد به گزارش خبرنگقاضی الشامی: تاکنون مدرکی برای شهادت امام موسی صدر نداریم
سهشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۳ دبیر کمیته رسمی پیگیری پرونده ربودن امام موسی صدر گفت با توجه به اینکه امام موسی صدر یک شخصیت بینالمللی و مهم است باید تمام تلاشمان را برای پیدا کردن او انجام دهیم به گزارش خبرنگار سیاسی خارجی خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حسن الشامی که صبحافخم:پیگیری وضعیت امام موسی صدر مورد توجه جدی وزارت خارجه است
افخم پیگیری وضعیت امام موسی صدر مورد توجه جدی وزارت خارجه است یکی از ماموریتهای سفیر کشورمان در لیبی پیگیری مستمر موضوع ناپدید شدن امام موسی صدر است هیچ مدرک و دلیلی برای شهادت امام موسی صدر پیدا نشده است از نظر ما مسئولیت کامل ناپدید شدن امام موسی صدر متوجه دولت وقت لیبی استحسودی نیما به امام موسی صدر
دکتر سیمین دانشور خاطرات جالبی از دیدار با امام موسی صدر دارد در یکی از این خاطرات آمده است یما به موسی صدر حسودی اش شد موسی صدر خیلی خوش تیپ بود حالا لیبی قذافی یا گمش کرده یا کشتدش نمیدونم غروب بود موسی صدر اومد در زد اون یکی از زیباترین مردهای دنیا بود چشمهای خاکستر-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها