واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
دگردیسی یک کارگردان از «مسیر انحرافی» تا «انقلاب زیبا»
مجموعه تلویزیونی «انقلاب زیبا» از لحاظ فرم و ساختار به سمتی حرکت میکند که جدای از سریالهای کلیشهای و مرسوم است و همین برگ برندهای در دستان «بهرنگ توفیقی» کارگردان سریال است.
خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: «انقلاب زیبا» را میتوان از حیث نوآوریهای بصری و بهرهگیری از تکنیکهای به روز در تدوین و تصویربرداری، یک پیشگام در تلویزیون ما قلمداد کرد؛ اما چرا چنین حرکتهایی به دلیل عدم استمرار و تکرار در عرصه سریال سازی با بی توجهی مواجه می شود؟ تلویزیون ما در حوزه سریال سازی اغلب تمام تلاش خود را به کار می برد تا صرفا بر اساس سلیقه عمومی مجموعه نمایشی تولید کند. در واقع نگرانی از احتمال پس زدن توسط مخاطب همیشه مدیران ما را بر آن میدارد تا در مواجهه با آثاری که از شباهت و پایبندی به قواعد آشنا و مألوف با شیطنتی هنرمندانه سرباز میزنند و قصد ارائه تجربههای تازهای را دارند، جوانب احتیاط را به طور کامل رعایت کنند.نتیجه چنین رویه ای ساخت سریالهای مشابه هم در فرم و محتواست. آثاری که تنها با تغییراتی در کادر سازنده به نظر اثر جدیدی دیده می شوند،اما با گذشت چند قسمت متاسفانه بدون خرج خلاقیت مجموعهای دیگر را تداعی میکنند. این شبها «انقلاب زیبا» که از شبکه یک سیما پخش میشود، چنان در استفاده از تکنیکها و برهم زدن چارچوبهای بارها دیده و امتحان شده پیش رفته که نمیتوان باور کرد کارگردان این سریال همان سازنده مجموعه «مسیر انحرافی» است. مجموعی از شرایط در این سریال دست به دست هم دادهاند که بهرنگ توفیقی در دومین سریالش کارگردانی به مراتب پختهتر نشان دهد. هر چند هنوز میتوان ایرادهایی بر کار او وارد کرد و او را در مسیری که پیش رو دارد با چالشهای متعددی رو به رو دید. توفیقی اینجا با کنار هم قرار دادن یک گروه از بازیگران که تقریبا هیچیک جزو سوپراستارهای سینما و تلویزیون نیستند و پشتوانه فکری و تدابیر تهیهکننده آگاهی مانند رامین عباسی زاده و برخورداری از اعتماد مدیران شبکه، از همان ابتدا به بیننده هشدار میدهد تا تنها برای گذران وقت یا «چهره» دیدن، پای تلویزیون ننشیند. هرچند آن دست از مخاطبان راحت طلب تلویزیون، با تماشای «انقلاب زیبا» قطعا به شدت با مشکل مواجه میشوند، اما کمی صبر و تعامل آنان را با دنیایی بدیع از رنگ،نقش آفرینی و حرکات فرار و لغزنده دوربین مواجه می کند که مشابه آن در سریال های وطنی کمتر دیده شده است. جامپ کاتها و استفاده از نماهای میانی معنادار و پرتعلیق به عنوان واسط سکانسها بیننده را همانند خط سیر قصه با انبوهی از احتمالات و فرضیهها رودررو میکند. مواردی که چه بسا به گمراهی او کمک کند و پازل ذهنی اش را به هم بریزد،اما لذت کشف آرام آرام حقایق در جریان پیشرفت قصه این نوسانهای پیاپی و سردرگمی مداوم را برای او شیرین میکند. اگر شخصیت حامد شهامت(علیرضا کمالی) در نگاه نخست فردی کاملا مذهبی معرفی میشود و خیال مخاطب از سوی او راحت است،ناگهان در قسمتی دیگر همراه با جبهه مخالف و بدکار دیده می شود و در مظان اتهام قرار میگیرد. همچنین جابر (آتیلا پسیانی) نیز که در ظاهر رنجور و از پا افتاده جلوه میکند، در هر لحظه از داستان به بستری تازه میلغزد و برگ دیگری از روحیات و کارنامه او عیان می شود. او که زمانی یک ساواکی شکنجه گر بوده و حالا با طرح توطئه فرضی ترور خود قصد فریب اطرافیان و ماموران را دارد، هر بار ترفندی در آستین دارد. حتی با افشا شدن نیت او برای چاپ خاطراتش که گویا خبر از تحول روحی اش می دهد، هنوز بیننده چندان مطمئن نیست که آنچه از دهان او می شنود یا در عملکردش می بیند،در سکانس یا پلان دیگری تغییر ماهیت ندهد. این مسئله که با هدف بعد و جان بخشیدن به قصه و آدمهایش از سوی حامد عنقا نویسنده کار طراحی و پرداخت شده، ظرفیتهای داستانی و تصویری سریال را غنای خاصی میبخشد.گرچه نویسنده در پرداخت برخی شخصیتهای قصه از جمله کارآگاه (مجید واشقانی) یا صفر (مجید مظفری) و اطرافیانش با اقتدار عمل نکرده و در شناسایی آنان و نمایش درست ذهنیاتشان، دست کم تا اینجا دقیق و همه جانبه عمل نکرده است. با این وصف،فیلمنامه پر و پیمان «انقلاب زیبا» شرایطی ایجاد کرده تا کارگردان با دست باز در انتخاب وسیع در دکوپاژ و میزانسن متنوع، بیننده را در واقع به یک دوئل جذاب برای کشف رمز و راز های داستان دعوت میکند. از سویی هم بیننده را به واکاوی کدها و استعارههای تعبیه شده در دل مجموعه میخواند. در این شرایط ریتم اثر هم حفظ می شود و در واقع هر پلان یا سکانس، دیالوگ یا مونولوگ، یا کنش و واکنش توسط کاراکترها حاوی پیامی برای بیننده مشتاق خواهد بود و به او اجازه چشم برداشتن از قاب تلویزیون را نمیدهد. تمهیدی که امروز در جریان سریال سازی روز دنیا نیز بسیار در معرض توجه قرار دارد.در این شیوه هرچند به بیننده سهل پسند،سخت گرفته میشود، اما در صورت تداوم میزان شناخت او و توانایی عیارسنجی اش در تفکیک اثر خوب و فکر شده با اثر سطحی و خنثی، افزایش می یابد. این نحوه تربیت مخاطب راهی است که «انقلاب زیبا» در پیش گرفته است. البته گاهی تعلق خاطر آن در استفاده مفرط از تدوین سریع و پرنشانه و دوربین بیقرار، خطر کنار گذاشته شدن از سوی مخاطب به دلیل پیچیدگی فرمی را پررنگ مینماید که به هر حال خطری بالقوه است. هرچند این شیوه در انقلاب زیبا کاملا در راستای روایت و حرکتی نوگرایانه است اما ریسک عدم ارتباط با تمام اقشار مشتری سریال را بالا می برد. در پایان باید تاکید کرد این رویکرد در سریال سازی فقط و فقط در صورت رجوع و بازتولید در قالب آثار بعدی تلویزیون است که می تواند موجی خیزنده ایجاد کند. در غیر این صورت همچنان سریال ها از روی دست یکدیگر به تکرارهای بیهوده و نازل منتهی می شوند و رشد کیفی جریان سریال سازی امری دست نیافتنی خواهد بود. انتهای پیام/
93/06/08 - 10:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]