واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دستنوشته اخوان ثالث در دفتر يادداشت رهبر انقلاب
دستنوشته مرحوم اخوان در دفتر يادداشت حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي به مناسبت سالگرد درگذشت مهدي اخوان ثالث، شاعر معاصر منتشر شد.
دستنوشته مرحوم اخوان در دفتر يادداشت حضرت آيتاللهالعظمي خامنهاي به مناسبت سالگرد درگذشت مهدي اخوان ثالث، شاعر معاصر منتشر شد.
به مناسبت سالگرد درگذشت مهدي اخوان ثالث - شاعر معاصر- پايگاه اطلاعرساني KHAMENEI. IR دستنوشتهاي از آن مرحوم را كه در سال 1341 در دفتر يادداشت آيتالله خامنهاي نوشته شده منتشر كرد. اين سند مهم تاريخي كه براي اولين بار منتشر شده، نشان از رابطه عميقي دارد كه بين رهبر معظم انقلاب اسلامي با اين شاعر صاحب سبك در سالهاي ابتدايي دهه 40 وجود داشته است. متن اين يادداشت بدين شرح است:
صبوحي
ـ «در اين شبگير
كدامين جام و پيغام صبوحي مستتان كردهست اي مرغان،
كه چونين بر برهنه شاخههاي اين درخت برده خوابش دور،
غريب افتاده از اقران بستانش در اين بيغوله مهجور،
قرار از دست داده، شاد ميشنگيد و ميخوانيد؟
خوشا، ديگر خوشا حال شما، اما
سپهر پير بد عهد است و بيمهر است، ميدانيد؟»
ـ «كدامين جام و پيغام؟ اوه
بهار؛ آنجا نگه كن، با همين آفاق تنگ خانه تو باز هم آن كوهها پيداست
شنل بر فينهشان دستار گردن گشته، جنبد جنبش بدرود
زمستان گو بپوشد شهر را در سايههاي تيره و سردش،
بهار آنجاست،ها آنك طلايه روشنش، چون شعلهاي در دود
بهار اينجاست، در دلهاي ما، آوازهاي ما
و پرواز پرستوها در آن دامان ابر آلود
هزاران كاروان از خوبتر پيغام و شيرينتر خبر پويان و گوش آشنا جويان،
تو چشنفتي به جز بانگ خروس و خر
در اين دهكور دور افتاده از معبر؟»
«چنين غمگين و هاياهاي
كدامين سوك ميگرياندت اي ابر شبگيران اسفندي؟
اگر دوريم اگر نزديك
بيا با هم بگرييم،اي چو من تاريك»
سروده شده در اسفند ماه 1339 در تهران
قطعه «صبوحي» به اسلوب جديد نيمايي سروده شده است و در قالب آزاد عروضي كه مقيد به قيد «تساوي طولي مصرعها» نيست. هر مصرعي مستقل از ديگري، چندتايي از افاعيل و اركان بحر اصلي شعر (هزج سالم) را شامل شده است. مطابق اين اسلوب نيمايي در هر بحر از بحور متداول عروض كه شعر سروده شود، مصرعها بنا به بخواست و بنا به حاجت سراينده شعر كوتاه و بلند اختيار شود، يعني قبلاً قالبي معين و مشخص وجود ندارد كه شاعر در آن قالب كلمه بريزد بلكه اختيار قوالب در هر قسمت به ميل و بنا به اقتضاي طبع و سياق جملهبندي شاعر است.
در سفينهها و دفترهايي از اين قبيل كه دوستان و آشنايان يا دوستداران شعر از جمله نزد من هم ميفرستند تا يادگاري در آنها بنگارم، غالباً اگر اهل شعر نو و اساليب جديد باشند، غزل و رباعي مينويسم و از اين قبيل، اما اگر اهل شعر كهن باشند از اينگونه شعرهاي جديد مينويسم، تا تنوعي به دفتر داده شده باشد. در دفتر شما حبيب شفيق آقاي خامنهاي كه همين تازگي با افتخار [آشنايي] با آن عزيز نائل آمدهام از هر دو نوع نگاشتم و مختصر شرحي نيز در خصوص قالب اين قطعه صبوحي برافزودم تا يادگار كاملتر باشد و بعضي ناآشنايان اين شيوه كه احياناً اين دفتر به دستشان ميافتد به توضيحي نياز نداشته و دانسته باشند كه شعر نو هم پر بيقاعده نيست و دشنام لايق بعضي «آثار خزعبل موسوم به نو» را بر آشنايان اهل نثار نكنند! اين مختصر اشاره راجع به قالب و شكل ظاهري شعر بوده، در تعريف شعر حكما و ادباي قديم گفتهاند: «كلامي است مخيل و موزون و مقفي و متساوي» و وزن را «كيفيت ايجاد فقرات و نظمي در زمان و تقسيم زمان به فقراتي منظم» تعريف كردهاند و قافيه را «تشابه اواخر ادوار» گفتهاند يا «تكرار جزئي از قسمت اخير مصرعها به شرط اينكه به عين تكرار نشود كه اگر به عين تكرار شد، آن رديف است و قافيه پيش از آن است» در اين اسلوب جديد نيمايي چون قيد «تساوي» مصرعها زده شده است بنابراين «دور» هم از آن شكل قديم بيرون آمده است و به آن شيوه قديم «تشابه اواخر ادوار» وجود ندارد و از اين رو قافيه هم شكل و شمايل تازهاي مييابد و بيشتر براي زينت كلام و تداعي جملات پيش و استقلال خواتيم مصرعها ميباشد، چنانكه گذشت و اما از لحاظ معني و محتواي اين قطعه عبارت است از گفتوگويي خيالي بين سراينده آن با مرغاني كه بامداد پگاه، شبگير، بر درخت گرم و شاد و شيرين آوازخواني ميكنند كه كدام جام صبوحي مستتان كرده است در بند دوم مرغان جواب ميدهند كه ما را آمدن بهار مست كرده، افق خانه تو محدود است كه هيچجا را نميبيني و هيچ خبري را نميشنوي، بهار آنجاست و اينجا در دلهاي ما و در بند سوم خطاب سراينده به ابر است كه غمگين و سوگوار ميگريد و ميبارد و سراينده كه از قياس شادي مرغان با غمهاي دائمي و بسيار خود دل شكسته مانده است، به او ميگويد كه بيا با هم گريه كنيم.
و اينك يك رباعي:
گر زري و گر سيم زرانددودي، باش
گر بحري و گر نهري و گر رودي، باش
در اين قفس شوم چه طاووس چه بوم
چون ره ابدي است، هر كجا بودي، باش
به يادگار آشنايي در دفتر آقاي خامنهاي
نوشته آمد در اسفند ماه 1341
در تهران ـ مهدي اخوان ثالث ـ
م. اميد خراساني
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]